
و سعادت بار اخروی مربوط میشود، در قرآن آوردهایم و اگر مراد از کتاب، کتاب عالم هستی باشد. منظور این است که در جهان هستی، هرچه لازم بوده از انسان و حیوان و اصناف و اقسام آنها، همه را آفریدیم92.
2-1-2-3-2- دو ویژگی مؤثر در جاودانگی قرآن
یکم. ظهر و بطن
خداى متعال در كلام خود مىفرمايد: «وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لاَ تُشْرِکُوا بِهِ شَيْئاً ..»﴿النساء، 36﴾ و خدا را بپرستيد و چيزى را با او شريك مگردانيد;
ظاهراً اين كلام نهى از پرستش معمولى بتها است چنان كه مىفرمايد: «… فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ ..»﴿الحج، 30﴾ پسها دورى كنيد.
تفسیر نسیم حیات: در این آیه بتها را عین نجاست و پلیدی معرّفی کرده است نه آن که «رجس» صفت بت باشد، بلکه بیان و توضیح آن است نهی دیگر آیه این است که از سخن باطل وبی سند بپرهیزید قول زور هر فتوا و سخن و عقیده باطلی را شامل میشود یکی از مصادیق آن تحریف «لبیک» است که توسط مشرکان93ولى با تأمل و تحليل معلوم مىشود كه پرستش بتها براى اين ممنوع است كه خضوع و فروتنى در برابر غير خدا است و بت بودن معبود نيز خصوصيتى ندارد چنانكه خداى متعال، پيروى شيطان را عبادت او شمرده مىفرمايد: «أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْکُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لاَ تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ »﴿يس، 60﴾ اى فرزندان آدم، مگر با شما عهد نكرده بودم كه شيطان را مپرستيد، زيرا وى دشمن آشكار شماست؟
و با تحليلى ديگر معلوم مىشود كه در طاعت و گردن گذارى انسان ميان خود و دیگران فرقى نيست و چنانكه از غير نبايد اطاعت كرد، از خواستهای نفس در برابر خداى متعال نيز نبايد اطاعت و پيروى نمود چنانكه خداى متعال اشاره مىكند:
«أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَوَاهُ»﴿الجاثية، 23﴾ پس آيا ديدى كسى را كه هوس خويش را معبود خود قرار داده
با تحليل دقيقترى معلوم مىشود كه اصلاً به غير خداى متعالى نبايد التفات داشت و از وى غفلت نمود زيرا توجه به غير خدا همان استقلال دادن به او خضوع و كوچكى نشان دادن در برابر اوست و اين ايمان روح عبادت و پرستش است. خداى متعال مىفرمايد:
«وَ لَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِيراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ …»﴿الأعراف، 179﴾ و در حقيقت، بسيارى از جنّيان و آدميان را براى دوزخ آفريدهايم
چنان كه ملاحظه مىشود از آيه كريمه: «… وَ لاَ تُشْرِکُوا بِهِ شَيْئاً …»﴿النساء، 36﴾ و چيزى را با او شريك مگردانيد;
ابتدا فهميده مىشود اين كه نبايد بتها را پرستش نمود و با نظرى وسيع تر اين كه انسان از ديگران به غير اذن خدا پرستش نكند و با نظرى وسيع تر از آن اين كه انسان حتى از دلخواه خود نبايد پيروى كند و با نظر وسيع تر از آن اينكه نبايد از خدا غفلت كرد و به غير او التفات داشت.
همين ترتيب يعنى ظهور يك معناى ساده ابتدایی از آيه و ظهور معناى وسيع ترى به قرآن در و همچنين ظهور و پيدايش معنایی در زير معنایی در سرتاسر قرآن مجيد جارى است94
قرآن علاوه بر ظاهر، دارای باطن نیز هست و باطن آن در تداوم ظاهر و گویای پیامها و نکات مهمی است که در هدایت انسان مؤثّر است.
دوم. قیّم بودن قرآن
خداوند متعال دین اسلام و به تبع آن «قیّم» و در موارد «أقوم» معرّفی کرده است که دین اسلام منطبق بر فطرت انسانی است و استاد بهرام قیّم بودن قرآن اهتمام ویژه ای داده است بنابراین به این نمونه اشاره شده است: «فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّينِ الْقَيِّمِ …» ﴿الروم، 43﴾ پس به سوى اين دين پايدار روى بياور،
قیّم: به معنای ثابت و پایدار و به معنی برپادارنده، چرا که دین برپادارندۀ نظام زندگی مادی و معنوی مردم است بنابراین از چنین آئین استوار روی برمتاب دین اسلام غیرقابل تغییر و همیشگی است برنامهای عوض و بدل میکنند که نقص و نارسایی داشته باشد «…لَهُ الدِّينُ وَاصِباً» ﴿النحل، 52﴾ و آيين پايدار [نيز] از آنِ اوست95
2-1-2-4- امکان و جواز تفسیر در نسیم حیات
آیا فهم و تفسیر قرآن ممکن است؟
در صورت امکان، آیا فهم تفسیر اختصاص به افراد خاصّی مانند معصومان (ع) یا معصومان و صحابه دارد و یا عموم افراد در صورت دارا بودن شرایط لازم میتوانند قرآن را تفسیر کنند؟ در این خصوص به اقامه دلیل میشود؟
دلیل قرآن امکان و جواز تفسیر: آیات وجوب تدبّر که لازمه آن، امکان فهم قرآن است96.
1-«أَ فَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ..». ﴿محمد، 24﴾ آيا به آيات قرآن نمىانديشند؟
اگر در قرآن تدبّر کنید خیلی چیزها برای شما روشن میشود و تدبّر در قرآن حجابهای مانع فهم را برطرف میسازد پس در نتیجه کافران نیز میتوانند درک و فهم از قرآن داشته باشد وگرنه نباید به آنها دستور تدبّر در قرآن داده شود97.
2- «کِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْکَ مُبَارَکٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ ..». ﴿ص، 29﴾ [اين] كتابى مبارك است كه آن را به سوى تو نازل كردهايم تا در [باره] آيات آن بينديشند اگر در جامعهای این کتاب تفهیم و پیاده شود برکات بیپایانی برای آنها به ارمغان میآورد پس هدف قرآن تدبّر و بعد سعی در عملی کردن آن است پس کتاب قرآن قابلفهم برای همه باشد تا تدبّر در آن کنند98.
3-«أَ فَلَمْ يَدَّبَّرُوا الْقَوْلَ…» ﴿المؤمنون، 68﴾ آيا در [عظمت] اين سخن نينديشيدهاند
در تعقیب از مخالفت کافران که بدون هیچ منطقی آیات الهی را انکار میکنند میگوید: آیا آنها در گفتار الهی تدبّر و اندیشه نکردند. پس قرآن برای کفّار نیز قابلفهم درک است99.
2-1-2-5- بررسی نیاز مخاطبان به تفسیر در نسیم حیات
آیات قرآن نیازمند به تفسیر است، امّا آیا مراتب این نیاز یکسان است؟ آیا نیاز به تفسیر فقط در روزهای نخست نزول بوده یا این نیاز همواره نداشته و دارد؟
آیا نیاز به تفسیر عمومی است یا مخصوص افراد خاصی است؟
آیا نیاز قرآن به تفسیر ذاتی است و یا به خاطر علل و عوامل بیرونی است؟100
2-1-2-5-1- مهمترین علل نیازمندی قرآن به تفسیر
یکم. اقتضای تشریع الهی
در قرآن به اصول کلی شریعت بسنده و به بیان اجمالی احکام اکتفا شده است و تبیین این اصول کلّی و تفصیلی این اجمال بر عهده رسولالله (ص) قرار داده شده است خود قرآن در این زمینه میفرماید: «أَنْزَلْنَا إِلَيْکَ الذِّکْرَ لِتُبَيِّنَ …» ﴿النحل، 44﴾ و اين قرآن را به سوى تو فرود آورديم تا براى مردم آنچه را به سوى ايشان نازل شده است توضيح دهى 101
تفسیر نسیم حیات: سپس خطاب به پیامبرمی گوید: ما این قرآن را بر تو نازل کردیم تا آنچه به سوی مردم نازلشده، برایشان توضیح دهی102.
علّامه طباطبایی در این زمینه میفرماید: در قرآن مجید اصول عقاید دینی و فضایل اخلاقی و کلیّات قوانین عملی، در آیات بسیاری که نیاز به نقل آن نیست، ذکرشده است.
ناآگاهی از سبب نزول آن حکم، نمیتوان به مفاد صحیح آن مطلع شد مثل آیه «إِنَّمَا النَّسِيءُ زِيَادَةٌ فِي الْکُفْرِ…»﴿التوبه، 37﴾جز اين نيست كه جابجا كردنِ [ماههای حرام]، فزونى در کفر است كه كافران به وسيله آن گمراه مىشوند بیگمان واپس افکندن (ماههای حرام) افزایشی در کفراست103.
دوم. نزول تدریجی و نداشتن سامانه موضوعی
آیات قرآن در طول بیست و سه ساله و در پی حوادث مختلف نازل شده است و از این رو فاقد فصلبندی موضوعی است و مطالب آن به ظاهر پراکنده هست. گاه دریک سوره و یا یک آیه، به چندین موضوع پرداخته شده است و همین امر نیاز به تفسیر موضوعی آیات را توجیه میکند و به همین جهت، تفسیر قرآن به قرآن از شیوههای مهمّ تفسیری است104.
سوم. ارائه معارف بلند در ساختار کلمات بشری
کلمات الهی از مراحل آسمانی به مراحل دنیوی نازلشده برای تبیین آن معنی آسمان تفسیر آنها لازم است؛105 مانند (یدُ الله) «إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ» ﴿القيامة، 23﴾ و به سوى پروردگار خود مىنگرند.
چهارم. ایجاز و اشاره گویی
قرآن در تبیین مطالب خود، به ویژه مطالب تاریخی اعتقادی و اخلاقی به اختصار و اشاره اکتفا کرده است که فهم آن مستلزم تفسیر آنهاست.
«وَلَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِهَا وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَى وَ أْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا..» ﴿البقرة، 189﴾ و نيكى آن نيست كه از پشتِ خانهها درآييد، بلكه نيكى آن است كه كسى تقواپیشه كند و به خانهها از درِ آنها درآييد. این آیه اشاره به اعمال حجّ در زمان جاهلیت دارد و فهم مقصود خداوند در این آیه، جز از طریق تفسیر آن امکانپذیر نیست106.
پنجم. برخورداری قرآن از بطن
همان طور که در بحث «حجیّت ظواهر» اشاره شد، قرآن علاوه بر ظاهر، دارای بطن نیز هست معانی درونی و باطنی قرآن در مقایسه با معانی ظاهری آن نیاز به تفسیر بیشتری دارد107.
ششم. اقتضای اصول ادبی
قرآن کتابی است که با زبان عربی فصیح بدین جهت تمام کسانی که به زبان عربی آشنا نیستند یا عرب زبان هستند ولی از اسلوب ادبی مانند استعارات، یا تقدیم تأخیر، التفات، تضمین و … آگاهی ندارند نیازمند تفسیرند108.
و استاد بهرام اقتضای اصول ادبی اهتمام ویژه ای داده است بنابراین به این نمونه اشاره شده است: ضمیر «…فَمُلاَقِيهِ» ﴿الانشقاق، 6﴾ و او را ملاقات خواهى كرد.
راغب در خصوص معنای «رجیرة» «سائبه» «وصیله» معتقد است که واژههای یادشده از لغات غرایب و در نتیجه نیازمند به تفسیر است «…مَا جَعَلَ اللَّهُ مِنْ بَحِيرَةٍ وَ لاَ سَائِبَةٍ وَ لاَ وَصِيلَةٍ وَ لاَ حَامٍ …» ﴿المائدة، 103﴾ خدا [چيزهاى ممنوعى از قبيل]: بحيره و سائبه و وصيله و حام قرار نداده است
تفسیر نسیم حیات: در این آیه، چهار نوع حیوان که در زمان جاهلیت، آنها را آزادکرده و گوشت آنها را حرام میدانستند نام میگردد:
* بحیره: شتری که پنج شکم زائیده و گوش آن را به عنوان علامت شکافته بودند.
* سائبه: شتری که ده بار زاییده است.
* وصیله: گوسفندی که پشت سرهم هفت شکم زاییده بود.
* حام: شتر نری که ده بار برای تنقیح از آن استفاده شده بود.
اینها را به عنوان یک قانون جعل کرده بودند و خدا آن را نفی میکند109.
هفتم. ارائه تفسیر عصری
هرچند قرآن در صدر اسلام نازل شده است ولی مخاطبان آن، تنها مردم عصر نزول نیستند بلکه پیام هدایت آن برای همه عصرها و دورهها و برای همه مردم است.
2-1-2-6- منابع تفسیر
منبع در لغت به معنای سرچشمه و منشأ آب به کار رفته است و مقصود در تفسیر مستندات یا معلوماتی است که به کمک آنها آیات قرآن تفسیر میگردد و بدون استعانت از آنها نمیتوان به مراد و مقاصد الهی و مطالب نهفته در متن قرآن دسترسی حاصل نمود.
مهمترین آنها به ترتیب اهمیت «قرآن، روایات، عقل، لغت، تاریخ، اقوال مفسّران، علوم تجربی، شهود و کشف» است که در اینجا ما فقط به منبع بودن قرآن می پردازیم:
نخستین منبع تفسیر آیات قرآن، دیگر آیات آن است که با یکدیگر ارتباط معنایی دارند و میتوانند در تبیین یکدیگر مفید باشند منبع بودن و مرجعیت برخی آیات برای دیگر آیات، از زمان نزول آیات مطرح بوده است.
2-1-2-6-1- مستندات منبع بودن قرآن در تفسیر نسیم حیات
الف) برخی از آیات قرآن منبع بودن گروهی از آیات را برابر دیگر آیات در تفسیر بیان میکنند. مانند این آیه «هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْکَ الْکِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْکَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتَابِ وَ أُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ …» ﴿آلعمران، 7﴾ اوست كسى كه اين كتاب [قرآن] را بر تو فرو فرستاد. پارهاى از آن، آيات محكم [صريح و روشن] است. آنها اساس کتاباند; و [پارهاى] ديگر متشابهات [كه تأويلپذيرند]
در آیه یادشده بر (امّ الکتاب) بودن آیات محکم برای متشابهات و یا مرجعیت تمامی قرآن برابر یکدیگر دلالت دارد.
آیه «نَزَّلْنَا عَلَيْکَ الْکِتَابَ تِبْيَاناً لِکُلِّ شَيْءٍ ..» ﴿النحل، 89﴾ و اين كتاب را كه
