
نشانههایی که قبلاً جذابش ساختهاند قرار میدهند. این شرطیسازی کاری است که محققان علوم رفتاری (پاولف) در قرن گذشته بر روی حیوانات انجام میدادهاند و در صدد اثباتش بودهاند.
3-2-3. استفاده از مطالب فصلهای قبل
نکتة آخر آنکه یقیناً در این تحلیلهای موردی از مباحث فصلهای قبل بسیار بهره خواهیم گرفت تا دقیقتر بررسی کنیم آن الگوها در نهایت چه تأثیراتی بر هویت نوجوانان دارند و چه نکات ارزشمندی در آنهاست که میتوان از آنها برای ارائة یک الگوی دینی در فیلم بهره گرفت. مباحث روانشناسی نوجوانان، یقیناً لازم بود تا به نیازها و علایق و اهداف مخاطب نوجوان آگاه باشیم و این بسیار میتواند در تحلیل نشانههای الگوهای نوجوانان به ما کمک کند. زیرا مثلاً یکی از راههای جذب نوجوانان به الگوی مورد نظر اینکه الگو را علاقهمند و نیازمند به چیزهایی نشان دهیم که مخاطب نوجوان واقعاً به همانها نیازمند است و یا اینکه اهداف الگو و مخاطب را شبیه نماییم که همین باعث جذب نوجوان به این الگو خواهد شد تا ببیند الگو با چه وسیلهای و چگونه به اهداف و نیازهای خود دست خواهد یافت. یعنی نوجوان سوالهایی در ذهن خود دارد که همواره به دنبال جواب آنهاست و مشخص است که یکی از مراجع نوجوان برای یافتن پاسخ، همین رسانهها هستند. بیگانگان چون از این نیاز پرسشگری و پاسخجویی نوجوانان آگاهند میکوشند به هر طریقی که شده مدام جوابهای خود را تحت اختیار نوجوانان قرار دهند و نوجوانان هم که بسیار مشتاق و طالب جواب هستند به راحتی با این الگوها که به مانند خودشانند رابطه برقرار میکنند؛ چرا که به راحتی جواب تمام سوالهای خود را در آنها مییابند.
از مباحث مربوط به هویت نیز بسیار میتوان برای تحلیل چگونگی تأثیر نشانههای الگوها بر هویت نوجوانان بهره گرفت. با توجه به شناختی که از هویت و اقسام هویت به دست آوردهایم میتوانیم متوجه باشیم آن نشانة به خصوصِ الگو در صدد تغییر چه ارزش و چه قسمی از هویت است و از آنجا که بحث ما در نهایت مربوط به مؤلفههای دینی یک الگوست، بررسی کنیم که چگونه با تغییر این قسمت از هویت به تغییر هویت از بُعد دینی نائل میآیند و در نهایت ما نیز از همان روش در جهت عکس برای تقویت هویت دینی بهره بگیریم.
فصل چهارم: یافتههای تحقیق
در این فصل سعی خواهم کرد با پژوهش موردی بر روی دو اثر مهم پویانمایی هالیوود، به جستجوی نشانههای موجود در الگوهای هالیوود که بر ارزشهای نوجوانان تأثیرگذارند، پرداخته و به این پرسش بپردازم که از کدامینِ آن نشانهها میتوان در یک الگوی فیلم دینی برای جهتدهی به ارزشهای مخاطبان مطابق خواست رسانة دینی بهره برد.
بگذارید اینجا مطالبی را ارائه دهم تا روشن شود چرا این مسیر را برای یافتن مولفههای دینی الگوی فیلم نوجوانان انتخاب کردهام. بررسی مولفههای دینی یک الگو آن هم در یک فیلم کار بسیار پیچیدهای است و متغیرهای بسیار زیادی در این امر دخیلند که انجام اینچنین امر عظیمی از عهده یک تحقیق دانشجویی خارج است؛ با این حال تلاشم بر این است، با هدفمند کردن و محدود کردن مباحث حداقل متغیرهایی را در این زمینه کشف کنم تا بتوان با بهرهگیری از آنها در یک الگوی دینی در فیلم تأثیراتی مطابق خواست رسانة دینی بر مخاطب گذاشت.
در فصلهای قبل بیان کردم هویتیابی بزرگترین وظیفة رشدی یک نوجوان است و نوجوان خواسته یا ناخواسته همواره به دنبال انجام این وظیفه است. گردانندگان رسانههای بیگانه که کاملاً از این نیاز آگاهند همواره الگوهای دلخواه خود را در اختیار نوجوانان قرار میدهند تا از همان ابتدا افراد را به سمت دلخواه خود جذب کنند. هویتیابی که از نوجوانی آغاز شده و تا پایان عمر ادامه خواهد داشت، در کودکی ریشههایی دارد، ولی از آنجا که کودک هنوز از رشد شناختی کافی برخوردار نیست تا به امور انتزاعی بیندیشد و از رشد عاطفی کافی نیز برخوردار نشده تا غم فقدان یا کمارزشی هویت گریبانگیرش شود، مسئلة هویت مستقیماً مقابل چشمان او قرار نمیگیرد.
یکی از مباحث اصلی ما هویت بود و در نهایت به این نکته رسیدیم، رابطهای تنگاتنگ میان هویتی که برمیگزینیم و ارزشهایی که در ذهن ماست وجود دارد. هر هویتی که انتخاب کنیم در سازههای ذهنی ما تأثیر خواهد گذاشت و جایگاه و اعتبار ارزشهایی را در ذهنمان تغییر خواهد داد، همچنین برعکس هر تغییر سازههای ارزشیِ ذهنمان موجب تغییری در هویتمان خواهد بود. بگذارید برای آنکه بتوانم نتایجی از این تحقیق به دست بیاورم بحث خود را محدود به همین رابطه کنم و این رابطه را حداقل به عنوان پیش فرضی از عقاید نویسنده برای درک مطالب بعدی او به یاد داشته باشید.
از طرف دیگر موضوع بحث که دربارة مؤلفههای الگوی دینی در فیلم است، این وظیفه را گوشزد میکند به خصوصیات فیلم نیز نظر داشته باشیم و تنها به ذکر و ارائه مؤلفههای یک الگوی دینی اکتفا نکنیم، بلکه مدام باید بسنجیم چگونه میتوان مؤلفههای دینی را در یک الگو آن هم در یک فیلم ارائه کرد. تفاوت عمده و بسیار مهم یک الگوی فیلم با غیر آن در این است که نمیتوان بدون در نظر گرفتن علایق و نیازهای مخاطب مؤلفههایی را برای آن الگو تعریف کرد، هر چند آن الگو دینی باشد، زیرا تا مخاطبی نباشد که آن الگو را نظاره کند دیگر چه فایدهای از بحث دربارة مؤلفههای آن الگو وجود خواهد داشت. از این سخن مییابیم که یافتن مؤلفههای دینی یک الگوی واقع در فیلم در دو بخش مرتبط و تنگاتنگ با هم صورت خواهد گرفت. بخشی از آن مربوط به مباحث دینی یک الگوست و قسمت دیگر مربوط به مباحث رسانهای همان الگوست و این تحقیق بیشتر در رابطه با همان مباحث رسانهای میباشد، اینکه الگوی دینی را چگونه باید جذاب ساخت تا مورد توجه و علاقة مخاطب قرار گیرد.
حال یکی از راههای دست یافتن به مؤلفههای اینچنین الگویی در فیلم اینکه از تجربیات رسانهای موفق بهره گیریم و وقتی به جستجوی اینچنین الگوهای موفقی در فیلمها میپردازیم که توانسته باشند مخاطب را به خود جذب کنند و تأثیرات مطلوب خودشان را بر مخاطب داشته باشند، متأسفانه مصداقهای نادری در آثار تولیدی ایران مییابیم، چه برسد به اینکه بحث ما محدودتر و تنها مربوط به نوجوانان است. این در حالی است که در آثار خارجی مدام الگوهایی به انواع مخاطبان از جمله نوجوانان معرفی میشود که توانستهاند آثار مورد نظرشان را در مخاطبان ایجاد کرده و نامشان را بر سر زبانها بیندازند. در اینجا چارهای نیست جز اینکه در عین حال که مؤلفههایی دینی برای یک الگوی فیلم کشف میکنیم از تجربیات این الگوهای غیر ایرانی و حتی غیر دینی نیز بهره گرفته و عوامل جذابیت آنها را شناسایی کرده تا در نهایت به الگویی برسیم که هم دینی و هم مورد علاقة مخاطب باشد.
با توجه به این مطالب نگارنده در حد توان خودش سعی میکند به پژوهشی موردی دربارة دو انیمیشن موفق هالیوود و الگوهای ارائه شده در آنها بپردازد تا کشف کند آن الگوها چگونه مخاطبان را به سمت خود جذب میکنند و چگونه در ارزشها و بالتبع در هویت مخاطبانشان تأثیرمیگذارند تا با بهرهگیری از این تجربیات، خصوصیات الگوی دینیای را در فیلم بیان کند که اولاً دارای مخاطب و ثانیاً توانایی تغییر یا تثبیت ارزشهای ذهنی او را نیز داشته باشد.
قبل از آنکه نکتة بعدی را آغاز کنم باید تأکید کنم درست است که هدفِ ما یافتنِ مؤلفههای دینی الگوی فیلم نوجوانان است، اما به نظر من برای همین هدف واحد، راههای زیادی برای رسیدن به نتیجه وجود دارد و هر کسی از منظر مرتبط با سازههای ذهنی خودش میتواند به بررسی قسمتی از این عوامل بپردازد که میبایست با کنار هم قرار دادن این نظرات نتیجهگیریهایی کلیتر حاصل کرد. من نیز تنها در حد توان خودم مجبورم بحث را تا میتوانم محدود کنم تا جستجوی عمیقتری داشته باشم و به همین علت است که در فصلهای گذشته رابطة میان الگوهای فیلم و نشانهها را بیان کردم. شاید بعضی بزرگان نظرم که «الگوی فیلم یک کلیت تشکیلشده از نشانههاست» را قبول نداشته باشند، اما باز هم چون حداقل به این رابطه آگاهیم اجازه دهید برای بررسی دقیقتر، نوشتهها را محدود به همین رابطه کنم و از آنجا که سوسور نشانهشناسی را بخشی از روانشناسی اجتماعی دانسته،113 در این تحقیقِ موردی برخی سکانسهای منتخب از الگوهای واقع در این دو انیمیشن را با کمک مباحث روانشناسی از نشانههای مورد نظرم به نتیجه برسانم.
بنابراین محقق در حد توان خود سعی داشته با پژوهشی موردی از تأثیرات روانی نشانههای موجود در الگوهای دو انیمیشن موفق هالیوود، کشف کند آن الگوها چگونه مخاطبان نوجوان را به سمت خود جذب کرده و چگونه در ارزشها و بالتبع در هویت آنها تأثیر میگذارند تا با بهرهگیری از این تجربیات، خصوصیات الگوی دینیای را در فیلم بیان کند که اولاً دارای مخاطب و ثانیاً توانایی تغییر یا تثبیت ارزشهای ذهنی او را داشته باشد
4-1. تحلیل موردی انیمیشن «چگونه اژدهایت را تربیت میکنی»
4-1-1. شناسنامه انیمیشن
نام انیمیشن:How to Train Your Dragon
کشور سازنده: امریکا
شرکت سازنده: دریم ورکس
زمان اکران: ۲۰۱۰
ژانر: انیمیشن ماجراجویی، خانوادگی، فانتزی
کارگردان: Chris Sanders & Dean DeBlois
نویسنده: Will Davies , Chris Sanders & Dean DeBlois
