
نوع ثبت مالكيتِ با نام ميباشد، به صورت مكمل عمل ميكند. مشابه چنين اشتراك نزديكي را در كشورهاي سوئد و فنلاند، كه هر دو سيستمهاي ثبت مالكيتِ با نام بر مبناي واحدهاي كاداستر دارند، ميتوان مشاهده كرد. در اين كشورها، كاداستر به تدريج از يك سيستم ركوردهاي مالياتي ساده با ارتباطي ضعيف با نقشهها، به يك سيستم جامع با درجه بالايي از قابليت اعتماد تكامل يافته است.
1.تایلند
كشور تايلند نشان دهنده يك نمونه مطالعه كاربري در خصوص فهرست برداري زمينها 33ميباشد. اين مطالعه درقالب يك پروژه به منظور بررسي روشهاي ارتقاي كاداستر و سيستمهاي ثبت زمين صورت گرفته است. در ابتداي پروژه، تنها 15 درصد فهرست املاك موجود بوده، 52 درصد داراي سند رسمي و مابقي آن به ثبت نرسيده بودند. پروژة توسعه كاداستر به وسيلة بانك جهاني و ادارة توسعة همكاريهاي استراليا پشتيباني گرديده و اهداف زير را مد نظر داشته است :
1 ـ داير نمودن يك سيستم مرجع قضايي به وسيلة ارتقاي نقشه برداريهاي شبكهاي موجود و به كمك توسعه و گسترش كنترلهاي ژئودتيكي.
2 ـ توليد نقشههاي كاداستر در مناطق روستايي مبتني بر نقشههاي عكسي ترميم شده كه اين عكسها عموماً در مقياس 1:4000 بوده است، اگرچه وجود مقياسهاي بزرگتر در مناطقي كه قطعات زمين كوچك هستند، ضروري است.
3 ـ توليد نقشههاي شهري در مقياسهاي 1:1000 و 1:500 بنا به اقتضا و بر اساس عكسهاي هوايي ترميم شده در مناطقي كه ممكن باشد.
4 ـ نقشه برداري زميني مناطق توسعه يافته.
5 ـ ارتقاي مكانيزمهاي نگهداري دادههاي زمين، ارزيابي داراييها و مالياتبندي.34
نارسايي و ضعف نقشههاي كاداستر موجود، دسترسي به بهبود و پيشرفت در زمينه سيستمهاي اطلاعات مكاني را دچار اشكال مينمود. بسياري از نقشهها بين 30 تا 50 سال بود كه اصلاح نشده بودند. اين احتمال وجود داشت كه از اعمال تغييرات اساسي در قوانين و تكنولوژي به وسيلة اعمال روشهاي موجود اجتناب شود. در حالت كلي در نظر گرفتن محدودههاي فيزيكي قطعات زمين به عنوان محدودههاي قانوني پذيرفته شده بود. بنابراين استفاده از روشهاي عكسبرداري هوايي مدنظر قرار گرفت. در مناطقي كه پوشش گياهي از استفاده مؤثر آنها جلوگيري ميكرد، روشهاي ساده نقشه برداري زميني به كار گرفته ميشد. اعمال تغييرات به منظور به روز رساني آنها به صورت افزايشي و تكاملي بود. در خصوص مناطق، اولويتهاي زير مد نظر بوده است :
1 ـ مناطقي كه تهيه و تثبيت فهرست زمينها طرحهاي توسعه كشاورزي را رونق ميداد.
2 ـ مناطقي كه زمينهاي بدون سند زيادي در آنها وجود داشت.
3 ـ مناطقي كه برنامة ريشه كني فقر روستايي در آنها وجود داشت.
4 ـ مناطقي كه تعداد دعاوي ملكي بر سر محدودهها بالا بود.
تمامي برنامههاي طرح ريزي شده با احتياط و دقت كامل زير نظر بود تا اين كه ارزيابي درستي از تمامي هزينهها و منافع آن در دست باشد. مرور زمان مشخص نموده است كه افزايش حاصل خيزي زمين همراه باثبات اجتماعي بيشتر، بيش از آنچه كه مورد تعهد بود،توجيه پروژه را در برداشته است. همانطور كه ملاحظه گرديد، هدف اصلي كاداستر كشور تايلند، فهرست برداري از زمينها بوده و به نظر ميرسد حتي راهكارهاي اتخاذ شده دقيقاً در اين راستا قرار داشتهاند. نتيجه آن كه براي كارهاي اوليه بخشي از برنامة ثبت زمين و كاداستر، اگر زمينها و منطقه به نسبت وسيع باشند، روشهاي فتوگرامتري به همراه عمليات زميني بايد به اجرا گذاشته شوند.
2.کانادا
ثبت زمين و سرويسهاي اطلاعاتي يكي از تلاشهاي شناخته شده در دهة اخير در زمينة توسعه مفاهيم كاداستر چند منظوره در ايالات ساحلي كانادا بوده است. سواحل كانادا مشتمل بر 3 ايالت ساحلي كوچك است كه در كل، 130 هزار كيلومتر مربع مساحت داشته و جمعيتي در حدود 7/1 ميليون نفر دارد. اقتصاد اين ايالات مبتني بر استخراج معادن، جنگلداري، ماهيگيري و كشاورزي است. سيستم تصرف زمين مطابق رسوم انگليسي ـ آمريكايي بوده و ترتيبات اجرايي آن به صورت نقشهبرداري زميني غير منظم، توصيفات حد و مرزها و يك ثبت سند ابتدايي بوده است. 35
اولين مرحله فرآيند طولاني مدرنيزه ساختن اطلاعات زميني، تهية گزارشي بود كه به منظورهاي زير تهيه گرديد:
سازماندهي و نظارت بر نقشهبرداري محدودههاي ملكي با در دست داشتن سوابق كافي به طوري كه بتوان محدودهها را بدون هرگونه مشاجره به هنگام كرد.
همچنين به منظور بهبود دقت نقشهها براي اهداف مالياتي شهر، نقشهبرداريهاي كنترلي به عنوان مرجع براي تهية نقشههاي خطي مورد نياز بود و نقشهبرداريهاي شهري و محدودهها ميتوانست با نقشه برداريهاي كنترلي تلفيق گردد. برنامة ايجاد نقاط كنترل 36 شامل 4 مرحله بوده است :
1 ـ توسعه و متراكم سازي شبكه نقاط كنترل درجه 2.
2 ـ توسعه برنامه تهيه توپوگرافي و مسطحاتي بزرگ مقياس، براي تمامي ايالات و معرفي نقشههاي بزرگ مقياس كاداستر.
3 ـ جايگزيني تدريجي سيستم ثبت املاك موجود با يك سيستم مبتني بر كامپيوتر در تمام ايالات.
4 ـ ايجاد گزارشهاي زميني تلفيقي.
3.اروپای غربی
به دلايل تاريخي، تشابهات اساسي ميان كاداسترهاي كشورهاي اروپاي غربي وجود دارد. همه آنها به طريقي بر اصول كاداستر فرانسه پايهريزي شدهاند كه توسط ناپلئون در اوايل قرن نوزدهم شناسانده و معرفي شده بود. اصل اساسي اين بود كه كاداستر بايد از دو بخش اصلي تشكيل شده باشد. يك بخش تشريحي و كلمه به كلمه، و يك نقشه كه نشاندهنده موقعيتها و مرزبنديهاي تمام قطعات و واحدهاي زمين باشد. نقشهها طي يك نقشهبرداري نظام يافته فني قطعه به قطعه در چارچوب نقشهبرداريهاي همگن كاداستر تهيه ميشوند. 37
حاصل كار اين نقشهبرداري تنها نقشه نبود، بلكه شماره انحصاري كاداستر براي هر قطعه زمين وجود داشت كه به عنوان رابطي بين نقشهها و بخشهاي توصيفي مربوط عمل ميكرد. از آنجا كه كاداستر از نوع مالياتي بود، كاداستر پايه برحسب نام مالكان منظم ميشد و شامل قطعات زمين هر مالك در منطقه، كاربري زمين، كيفيت و ارزش زمين ميگرديد. به دنبال آن، كاداستر ديگري به موازات كاداستر قبلي ظهور كرد كه براساس شمارههاي قطعات زمين، سازماندهي گرديد. مشخصه مهم در اين پيشرفتها، ارتباط بين كاداستر و ثبت زمين است. امروزه در كشورهاي آلمان، سوئيس، اتريش و هلند ارتباطي بسيار نزديك بين كاداستر و ادارات ثبت زمين وجود دارد. در كشور فرانسه، كشور مادر كاداستر، هنوز در مورد يكپارچهسازي كاداستر و ثبت زمين اقدامي به عمل نيامده است، به اين دليل كه كاداستر فرانسه نه فقط جامعيت كاداسترهاي فوق را ندارد، بلكه همانند ساير كشورهاي اروپايي نيز حفظ و نگهداري نشده است. اين كاداستر همچنين از نظر قانوني و حقوقي اعتبار كمتري دارد و بيشتر يك كاداستر مالياتي است كه فاقد ارتباط نزديك ميان كاداستر و ثبت قانوني زمين ميباشد.
صفت برجسته و مشترك در كليه كشورهاي اروپاي غربي اين است كه كاداستر پوشش كامل قانونمندي بر كل خاك كشور است و دادههاي گردآوري شده و ركوردها به طور مرتب بهنگام ميشوند. قطعات زمين بر طبق كاربردها، مساحتها وارزش مالياتي ساختمانها و توپوگرافي، تشريح و توصيف شده و مالكيتها ركورد ميشوند و رابطهها و پيوندهايي كه در اين موارد با ثبتهاي ديگر لازم و مطرح است، برقرار ميگردد. گرايش كلي اين است كه جنبههاي اوليه مالياتي38 كاداستر روزبه روز كمرنگتر ميشود، در حالي كه نقش آن به عنوان پايه براي سيستمهاي كلي اطلاعات زمين اهميت روزافزوني پيدا كرده است. در تمام كشورهاي اروپايي، از نقشههاي كاداستر علاوه بر كاربرد اصلي آن، براي مقاصد ديگري نيز استفاده ميشود، براي مثال در سوئيس، معمولاً نقشههاي شهرها و شهرداريها را به صورتي بسيار دقيق بر مبناي اطلاعات كاداستر تهيه ميكنند. تركيب و ادغام نقشهبرداريهاي كاداستر با ديگر انواع نقشهبرداريهاي بزرگ مقياس براي مقاصد شهري، تمايل مشتركي است كه در ديگر كشورهاي منطقه وجود دارد. گرايشي ديگر كه تا حدودي به موازات اين پيشرفتها عمل ميكند، كاربري وسيع از روشهاي فتوگرامتري در تهيه نقشههاي كاداستر، به ويژه در ارتباط با نقشهبرداريهاي اوليه كاداستر، از يك ناحيه است، زيرا با توجه به كيفيت پائين برخي نقشهبرداريهاي اصلي و نگهداري ضعيف بعدي آنها، نقشهبرداريهاي دوباره و متناوب اغلب ضروري به نظر ميرسد.
4.اروپای شمالی
از ميان كشورهاي اسكانديناوي، كشور دانمارك سيستمي مشابه كشورهاي اروپاي غربي دارد. مشابه سيستم كاداستر دانمارك . كشورهاي سوئد و فنلاند نیز هر دو سيستمهاي ثبت مالكيت با نام بر مبناي واحدهاي كاداستر دارند. در اين كشورها، كاداستر به تدريج از يك سيستم ركوردهاي مالياتي ساده با ارتباطي ضعيف با نقشهها به يك سيستم جامع با درجه بالايي از قابليت اعتماد تكامل يافت. در كشور سوئد، كاداستر با ثبت زمين از طريق خودكاري 39، اشتراكي دوباره پيدا كرد. يك سازمان واحد، كار گردآوري و تبديل اطلاعات انتخاب شده كاداستر و ثبت زمين را انجام ميدهد و براي صورت تقسيمات جزئي با نقل و انتقال مالكيت و موارد ديگر اختيار دارند، ركوردها را نيز تغيير دهند. نروژ پيش از اين، سيستم مناسب كاداستر نداشت و بر ركوردهاي قديمي مالياتي متكي بود كه تنها بخشي از آن را نقشهها پشتيباني ميكردند، ولي در حال حاضر اين كشور تصميم به ايجاد يك سيستم خودكار گرفته است كه دادههاي واحدهاي زمين، آدرسها و ساختمانها را مهيا ميكند. 40
گفتار پنجم.تحدید حدود و داوری
فرایندهای تحدید حدود و داوری در خصوص اختلافات مربوط به آن به قانون گذاری مناسب نیاز دارد که بر اساس آن یک گروه برای بررسی یک قطعه زمین و ارزیابی کردن حدود آن تعیین می شوند. تاریخ و زمان بازدید از محل،بایستی به خوبی به اطلاع عموم به وسیله آگهی برسد.آگهی باید بیان کند که هر مدعی مالکیت یا منفعت در هر زمینی که در آگهی تعیین شده است باید شخصا” یا به وسیله نماینده قانونی قبل از مامور تحدید حدود در محل حاضر شود.همچنین هر مدعی باید همه مدارک و اسنادی را که مثبت ادعایش است،ارائه نماید.روشهای ارزیابی وعلامت گذاری ممکن است با توجه به نیازهای محلی و رویه ها،متفاوت باشند.به هر قطعه ارزیابی شده یک شماره واحد(پلاک)اختصاص داده می شود که توصیف قانونی زمین را تشکیل می دهد.به تصمیمات مامور تحدید حدود به وسیله طرفین امکان اعتراض به یک هیات قانونی مثلا” یک دیوان محاکمه زمین و … وجود دارد. 41
گفتار ششم.مزایا و معایب نظام عینی
نظام ثبتی برای آن که بتواند به اهدافش دست یابد باید از مزیت سهولت دسترسی به اطلاعات صحیح و قدرت اثباتی برخوردار باشد.نظام ثبتی عینی از هر دو دیدگاه موصوف قابل اطمینان است.چه از حیث سهولت دسترسی به اطلاعات،اعمال حقوقی بر حسب نام اشخاص ثبت و ضبط نمیگردد.بلکه بر حسب مال غیر منقول موضوع آن ثبت می شود و به همین سبب هم آن را شیوه عینی می خوانند.در نظام عینی،در دفتر املاک غیرمنقول برای هر ملکی
