
خصیصه ملودی آرام بخش این است که هیچ احساس و هیجان خاصی را القا نمیکند. ریتم و گردشهای ملودیک آرام و یکنواخت آن در فواصل بزرگ کمک میکند تا از سرعت و فشار خیالات و هیجانها وخستگیها بکاهد و با آهسته کردن احساس و هیجان در گردشها و فواصل مطبوع و بزرگ حالتی آرام و خوشایند و بدون هیجان و غلبه احساسی ایجاد کند.
از موسیقی آرامبخش میتوان برای ایجاد حالت راحتی، خوشی و مطبوعیت درونی، بیفکری و کاهش خیالها استفاده کرد. این موسیقی ممکن است تنشها را آرام و ملایم کند ولی برای کنترل فشارها و اضطرابها از آن نمیتوان استفاده کرد زیرا طبیعتی آرام، یکنواخت و ملایم دارد. اگر تم آرام بخش تنوع ملودیک و خیال انگیز پیدا کند و بتواند نگرانیها و فشارهای درونی را جذب کند میتوان آن را به عنوان موسیقی ضد اضطراب مطرح کرد (زاده محمدی، 1380: 156).
تمهای فرح بخش
تمهای فرح بخش (نشاط انگیز) قطعههای ریتمیک با ملودی نسبتاً تند است که سرزندگی و نشاط را به دور از هیجانزدگی و بیتابی القا میکند و با ثبات و آرامش همراه است. این شادی با شور درونی تمهای شیدایی و هیستریک و نمایش تمهای هیجانی متفاوت است. به عبارت دیگر این نشاط، همان مفهوم واقعی «سرزندگی» است. در تمهای فرحبخش نوسان احساسی غالب نیست و احساس سیر منسجمی دارد. به همین خاطر میتوان بر حال خود نیز مسلط بود.
نشاط و انبساط روحی باعث تحرک میشود و به راحتی نیز به ثبات و آرامش بر میگردد، ولی شور ناشی از حالتهای شیدایی با بیتابی و از خود بیخودی درونی یا بیرونی همراه است (Barber, 1973: 35).
تمها آرامساز و خلسهآور
میشل (1984) درباره این تمها میگوید، این موسیقی با ریتمی سنگین و ملایم همراه با ملودی یکنواخت و انتشار امواج صوتی در فضایی گسترده است. این تمها فضای یکنواخت ذهن را تسخیر وبر آن غلبه میکند و باعث تن آرامی میشود. تمهای این موسیقی مانند موسیقی آرامبخش حالت و هیجان خاصی ندارد. فضای یکنواختی که معمولاً سازهای الکترونیک ایجاد میکند، برای رهاسازی وسیر و پرواز روح بسیار آرامبخش است.
3-3-16- بازی در فرآیند درمان
لندرت111 (2002) چنین بیان میکند: بازی فعالیتی داوطلبانه و برخاسته از انگیزههای درونی است که در آن، تعیین چگونگی کاربرد هر شیء به اختیار خود فرد است. در آن هیچ هدف بیرونی وجود ندارد. خود فرآیند بازی لذتبخش است و نتیجۀ نهایی آن، ارزش چندانی ندارد. بازی مستلزم بازنمایی خود جسمی ذهنی و عاطفی کودک به شیوهای خلاقانه است که ممکن است با تعامل اجتماعی هم همراه باشد. بنابراین، زمانی که کودک مشغول بازی است میتوان گفت که کل روح و جسم در بازی حضور دارد. اصطلاح بازی درمانی متضمن پذیرفتن فعالیتهایی است که میتوان آن ها را بازی تلقی کرد. هر گاه کودکی مشغول کتاب خواندن باشد، نمیگوییم که «او دارد بازی میکند». همسو با این تعریف از بازی، بازی درمانی این گونه تعریف میشود:
ارتباطی پویا و بین شخصی میان یک کودک (یا فردی در هر سن) و درمانگری که در روشهای بازی درمانی آموزش دیده است و وسایل بازی گزینش شدهای را فراهم میآورد و برای کودک (یا فردی در هر سن)، ایجاد ارتباطی ایمن را سهولت میبخشد تا بتواند به وسیلۀ بازی ـ یعنی طبیعیترین وسیلۀ ارتباطی کودک ـ خود (احساسات، افکار، تجربهها و رفتارها) را ابراز کند و به کاوش در آن بپردازد تا به رشد و تحول بهینه نائل شود.
بازی نمایانگر تلاش کودک برای سامان بخشیدن به تجربههای خود، یعنی به دنیای خویش، است. کودک در خلال فرآیند بازی احساس میکند که کنترل امور را در دست دارد، حتی اگر در عالم واقع، شرایطی خلاف آن بر کودک حاکم باشد (Landreth, 2002: 37).
مراحل فرآیند بازی درمانی
رابینسون112 (2001) چنین بیان میکند: مراحل بازی درمانی، نتیجۀ تعاملات مشترک میان درمانگر و کودک است که در اتاق بازی، که فضای آن به دور از قضاوت و تنش است، صورت میگیرد و درمانگر، که در کلّیت وجود خویش به کودک صادقانه توجه میکند و او را محترم می شمارد، با این کار این فرایند را سهولت میبخشد.
در این ارتباط جاندار بیهمتا، که ماهیت و فردیت منحصر به فرد کودک به رسمیت شناخته و محترم شمرده میشود، کودک خود را مجاز میداند تا همپای پذیرشی که در درون از سوی درمانگر احساس میکند و آن را در کلام و عمل درمانگر نیز مشاهده میکند، افقهای وجود خود را گسترش دهد. معمولاً این تجربه کردن و گسترش دادن امکانات «خویشتن»، در مراحل تغییر مشخصی در فرآیند بازی درمانی جلوه گر میشود.
اتاق بازی و وسایل آن
فضای حاکم بر اتاق بازی اهمیت تعیین کنندهای دارد، زیرا نخستین تأثير را بر کودک میگذارد. اتاق بازی باید دارای جوّی مخصوص به خود باشد که این پیام روشن را با صمیمیت به کودک انتقال دهد:
«این جا جایی مخصوص بچههاست.» ایجاد محیطی که در نظر کودکان، صمیميباشد مستلزم برنامهریزی و تلاش و درکی حساس از ماهیت کودکی است. کودکان به احتمال زیاد در محلهایی احساس راحتی میکنند که حسی از آزادی بر آن حکمفرما باشد که به کودک چنین بگوید: «تو آزادی که از چیزهایی که این جا هست استفاده کنی، خودت باش، برو بگرد.» احساس کودک در اتاق بازی باید به گونهای باشد که گویی با اشیای آشنایش رو به رو میشود. ظاهر اسباب بازیها و وسایل بازی باید به گونهای باشد که گویی با اشیای آشنایش رو به رو میشود. ظاهر اسباب بازیها و وسایل بازی باید به گونهای باشد که به کودک بگوید: «بیا من را بردار». پیدا کردن چنین احساسی در اتاق تازه و پر از اسباب بازیهای جدید دشوار است. معمولاً چنین اتاقی احساس غرابت ایجاد میکند برای آنکه اتاق بازی جدید به محل راحتی برای کودک تبدیل شود و او را به تعامل دعوت کند، تلاش و خلاقیت زیادی مورد نیاز است (Ginott, 1994: 12).
محل اتاق بازی
از آنجا که کودکان گاه پر سر وصدا هستند، لازم است اتاق بازی در نقطهای از مؤسسه، مدرسه یا دفتر کار قرار داشته باشد که کمترین امکان مزاحمت یا حواس پرتی را برای سایر مراجعان و کارکنان به بار آورد. در صورتی که پدر و مادر یا سایر کودکان صدای اتاق بازی را بشنوند، ممکن است کودک احساس کند که به خلوت او تجاوز شده و در نتیجه، ارتباط درمانی او آسیب میبیند. به همین صورت، اماکن دارد والدین بی سبب از کودک دربارۀ صدایی که از اتاق بازی به گوششان خورده، سؤال کنند که این کار باعث احساس تهدید در کودک میشود. اگر چه برخی از نویسندگان توصیه کردهاند که اتاق بازی ضد صدا باشد، اما این کار، غیر واقعی و تا حد زیادی ناممکن است. در مواقعی که کودک فریاد میزند، قطعههای خانهسازی را پرت میکند یا با چکش به جایی میکوبد، این صداها در خارج از اتاق بازی شنیده میشود. نصب ورقههای آکوستیک به سقف تا حد زیادی از میزان سرو صدا میکاهد. ورقههای آکوستیک را به سطح دیوارها نچسبانید، زیرا ساختار این ورقهها کودکان را به برداشتن، سوراخ کردن و کندن تکههای این صفحات دعوت میکند. همینطور، برای پاک کردن رنگ از جسم متخلخل آنها هیچ راهی وجود ندارد.
کاملاً مجزا کردن اتاق بازی شاید هدفی غیرواقعی باشد (Bratton, 1990: 165).
ابعاد اتاق بازی
به نظر میرسد اتاقی به ابعاد 5/4 × 5/3 متر اهداف بازی درمانی را به بهترین صورت تأمین میکند. با وجود آنکه در اتاقهای بازی که ابعاد کوچکتری داشتند هم کار کردهام، محیطی به مساحت 5 تا 5/6 متر مربع هم مناسب به نظر میرسد، زیرا کودک هیچگاه زیاده از حد دور از ما قرار نمیگیرد. اتاق های باریک و بلند یا بزرگتر از این اندازه برای این مقصود مناسب نیستند. در اتاقهای بزرگتر ممکن است درمانگر ناچار باشد برای آنکه به کودک نزدیک بماند، او را در اتاق «تعقیب کند» و این کار باعث میشود که کودک از اینکه خود امکان نزدیک شدن به درمانگر و هدایت بازی درمانی را عهدهدار باشد محروم شود.
اتاقی به ابعادی که پیشنهاد شد فضای لازم برای بازی درمانی گروهی با دو یا سه کودک را به خوبی فرآهم میکند. اما برای تعداد بیشتر از این، مناسب نیست، زیرا فعالیت بدنی شدید نوعاً باعث منازعه میشود که علت آن تعدّی به فعالیت سایر کودکان یا به کودکی است که میخواهد چند دقیقه به تنهایی بازی کند یا به کودکی است که مایل است متفکرانه یک جا بنشیند. برای آنکه کودکان بتوانند در صورت تمایل بدون برخورد مداوم با یکدیگر یا ایجاد مزاحمت برای بازی یگدیگر، از فضای خاص فعالیت خود برخوردار باشند، باید محیط کافی در نظر گرفت. کودکان نیاز دارند بیاموزند که با یکدیگر بازی کنند.
اما محیط بازی درمانی ممکن است به لحاظ هیجانی بسیار سنگین و دشوار باشد و برخی کودکان نیاز دارند تا امکان بیابند که دیگران را به کنار بزنند و خود تنها بمانند، یا به لحاظ روانشناختی در گروه متفاوتی قرار بگیرند. نه آنها میتوانند چنین فضایی را از دیگر کودکان تقاضا کنند و نه سایر کودکان میتوانند در میانۀ فعالیت شدید خودانگیختۀ خویش به این نیاز آنها وقعی بنهند. فضای ناکافی با تعداد زیاد کودکان، بالقوه مغایر درمان است و باعث لطمه دیدن کودکان میشود. برای گروههای بازی درمانی بزرگتر که دارای سه تا پنج کودک باشند اتاق بازی به وسعت حدوداً 10 متر مربع مناسب به نظر میرسد (Landreth, 1998: 67).
ویژگیهای اتاق بازی
این اتاق باید خلوتی به دور از دید دیگران باشد و دیوارهای داخلی یا در آن فاقد پنجره باشد. وجود پنجره در دیوار بیرونی به احتمال زیاد اشکالی ایجاد نمیکند، اما باید این پنجره دارای پردههایی باشد که بتوان آنها را کشید یا با کرکره یا پشت دری پوشاند. بهترین شیوه نبود هیچ پنجرهای است.
کفپوشهای مربع شکل وینیلی بهترین پوشش کف هستند، زیرا باداواماند و به آسانی میتوان آنها را شست و نیز قطعات آسیب دیده را میتوان به راحتی و با هزینهای اندک تعویض کرد. به همین دلیل است که کفپوشهای یکپارچۀ وینیلی مقرون به صرفه نیست. از استفاده از هر نوع فرش باید اجتناب شود. تمیز نگهداشتن آن شوار است، دانههای ماسه را نمیشود کاملاً از میان پُرزها بیرون کشید، و ریختن رنگ روی فرش به راستی افتضاح به بار میآورد. در اتاق بازی و محوطههای مخصوص بازی که نمیتوان از فرش استفاده کرد، میتوان تکۀ بزرگی کفپوش یکپارچه زیر سه پایۀ نقاشی انداخت. به هر حال، ممکن است این که به کودکان چنین بنُماید که آنها باید مراقب و تمیز باشند. فرش هم میتواند چنین پیامی را به کودکان منتقل کند (Ginott, 1961: 303).
دیوارهای اتاق بازی باید با لعابِ قابل شستشو پوشانده شود. در مورد دیوارها هم همانند سایر قسمتهای اتاق بازی سهولت نظافت مهمترین مسئله است. باید از رنگها بسیار درخشان، تیره و کدر استفاده نشود. رنگ کرم مایل به سفید مناسب است، زیرا فضا را شاد و روشن میکند (Gazda, 1989: 45).
در صورتی که امکانات مالی اجازه دهد، افزودن آینۀ یک طرفه و سیمکشی برای شنیده شدن صداها به منظور نظارت و آموزش را هم میتوان در نظرگرفت. از طریق آینۀ یک طرفه میتوان بدون آنکه حضور دوربین تصویر برداری در اتاق بازی حواس کودکان ر اپرت کند، از جلسات فیلم برداری کرد. معمولاً وجود دوربین فیلم برداری در اتاق بازی باعث هیاهو و رفتار اغراق آمیز در کودکان میشود و در صورتی که لازم باشد درمانگر مراقب دوربینی گران قیمت باشد، استرس او افزایش مییابد.
به والدین نباید اجازۀ تماشای جلسات بازی درمانی را داد. درعین حال، در صورتی که آموزش والدین مورد نظر باشد، بسیار به جاست که والدین نمونههایی از جلسههای بازی درمانی با فرزندانشان را مشاهده کنند. برای آموزش والدین، آینۀ یک طرفه ارزشمندترین وسیلۀ در دسترس است (Cooper, 1977: 167).
بسیار ارزشمند است که والدین بتوانند درمانگر را حین نشان دادن آنچه در کلاسهای آموزشی دربارهاش صحبت شده مشاهده کنند و آن گاه جلسهای که خودشان با فرزندشان برگزار میکنند، تحت نظارتِ صاحب نظران تشکیل شود.
توصیه میشود جام
