
/0
4/0
01/0
87
4-8-7-4) کاربرد نقشنمای زمانی
بر اساس جدول (4-20)، میانگین کاربرد این نقشنما در میان کودکان 4-5 سال 8/3 (19 بار در 58 بند تولیدشده)، در میان کودکان 5-6 سال 4/5 (27 بار در 64 بند تولیدشده) و در میان کودکان 6-7 سال 6/5 (28 بار در 87 بند تولیدشده) میباشد. از مقایسه گروه سنی 4-5 سال و 5-6 سال میتوان گفت که کاربرد این نقشنما دارای رشد بارزی بودهاست، اما کاربرد آن در گروه سنی 6-7 سال در مقایسه با گروه سنی 5-6 سال به میزان اندکی بیشتر بودهاست.
نمونههای کاربرد نقشنمای زمانی:
گروه سنی 4-5 سال: بعداً بچه جوجه اومد دید که آدمبرفیه آب شده. (دینا، 3/4 ساله)
گروه سنی 5-6 سال: بعدش دختره اومد جلوی پنجره دیدش یک دونه جوجه قشنگ اونجاست. (کیان، 5/5 ساله)
گروه سنی 6-7 سال: بعد یک روز یک دونه جوجه رفت براش یک هویج گرفت. (آنیتا، 10/6 ساله)
سن
تعداد آزمودنیها
زمانی
میانگین
درصد
انحراف معیار
تراکم
تعداد کل بندها
4-5
5
19
8/3
63/0
91/4
32/0
58
5-6
5
27
4/5
72/0
05/2
42/0
64
6-7
5
28
6/5
68/0
47/1
29/0
87
جدول شماره (4-20): کاربرد نقشنمای زمانی در آزمون تولید داستان در سه گروه سنی کودک
4-8-7-5) مقایسه کاربرد ابزارهای انسجام ربطی در سه گروه سنی آزمودنیهای کودک
مطابق تحلیل دادهها و مقایسه انواع ابزارهای انسجام ربطی، این نتیجه بهدستآمد که الگوی عملکردی مشابهی در میان هر سه گروه سنی وجوددارد. به بیانی دیگر، کودکان در تمامی گروههای سنی از نقشنمای زمانی بیشترین بهره بردند (گروه سنی 4-5 سال= 19 بار، گروه سنی 5-6 سال=27 بار و گروه سنی 5-6 سال=28 بار) و پس از آن، نقشنمای افزایشی بیشترین کاربرد را به خود اختصاصداد ( گروه سنی 4-5 سال=8 بار، گروه سنی 5-6 سال=9 بار و گروه سنی 6-7 سال=12 بار). بر پایه این دادهها، میتوان رشد مشخصی را بویژه در کاربرد نقشنمای افزایشی درگروه سنی بزرگتر مشاهدهنمود. در رابطه با کاربرد نقشنمای تقابلی که تنها در دو مورد از سوی کودکان 4-5 سال مورد استفاده قرارگرفتهاست و دیگر گروههای سنی از آن استفادهنکردند، شاهد رشد منفی بودهایم. درخصوص نقشنمای سببی نیز اصلاٌ رشدی مشاهده نشد و کاربرد آن در سه گروه سنی شکلی ثابت و یکنواخت داشت. مقایسه کاربرد این چهار نوع ابزار انسجام ربطی توسط کودکان در سه گروه سنی در نمودار زیر مشخصشدهاست.
نمودار شماره (4-13): مقایسه کاربرد ابزارهای انسجام ربطی در سه گروه سنی کودک
4-8-7-6) کاربرد کلی ابزارهای انسجام ربطی برپایه متغیر سن
بر اساس دادههای این آزمون، گروه سنی 4-5 سال 30 بار (میانگین=6)، گروه سنی 5-6 سال 37 بار (میانگین=4/7) و گروه سنی 6-7 سال 41 بار (میانگین=2/8) از تمامی نقشنماها بهرهبردند. درواقع، با مقایسه عملکرد کلی کودکان در تمامی گروههای سنی میتوان رشد مشخصی را در کاربرد نقشنماها دید و این نتیجه را مورد تأیید قرارداد که با افزایش سن، میزان کاربرد کلی ابزارهای انسجام ربطی نیز در روند رشدی فزاینده یکنواختی پیش میرود.
نمودار شماره (4-14): مقایسه کاربرد ابزارهای انسجام ربطی برپایه متغیر سن
4-8-8) مقایسه کاربرد انواع ابزارهای انسجامی در آزمون تولید داستان
با توجه به نمودار (4-15) و تحلیل دادههای آزمون تولید داستان، میتوان مجموع نتایج این آزمون را بهشرح زیر دستهبندی نمود:
1) کودکان در تمامی گروههای سنی، از میان تمامی ابزارهای انسجامی، به ترتیب نسبت به کاربرد ابزار انسجام واژگانی، انسجام دستوری و انسجام ربطی تمایل نشاندادند.
2) در میان زیرمجموعههای انسجام واژگانی، کاربرد تکرار از باهمآیی بالاتر بودهاست.
3) در میان زیرمجموعههای انسجام دستوری، کاربرد ارجاع از همه بالاتر بودهاست.
4) در میان زیرمجموعههای انسجام ربطی، کاربرد نقشنمای زمانی بیش از سایر نقشنماها بودهاست.
نمودار شماره (4-15): نمودار مقایسهای کاربرد انواع ابزار انسجامی در آزمون تولیدداستان
4-8-9) تحلیل مقایسهای کاربرد انواع ابزارهای انسجامی هنگام بازگویی و تولید داستان
در این بخش کاربرد هر یک از ابزارهای انسجامی در هر دو آزمون بررسی و با یکدیگر مقایسه میگردد تا مشخصگردد کودکان در هر یک از گروههای سنی دارای چه عملکردی در هر کدام از آزمونها بودهاند.
4-8-9-1) تحلیل کاربرد ابزارهای انسجام واژگانی در آزمون بازگویی داستان و تولید داستان
ابزار انسجام واژگانی در هر دو آزمون بازگویی و تولید داستان بیشترین کاربرد را در میان تمامی ابزارهای انسجامی در هر سه گروه سنی به خود اختصاصداد. در میان زیرمجموعههای ابزار انسجام واژگانی (تکرار و باهمآیی) نیز تکرار در هر دو آزمون بیشترین کاربرد را داشت. بهنظرمیرسد کودکان در تمامی سنین با تکیه بر انسجام واژگانی، جریان مکالمه یا داستان خود را حفظمینمایند (فاستر239، 1986: 67). قابل ذکر است که در این پژوهش خطای چندانی هم در کاربرد این ابزارها در هیچیک از گروههای سنی دیدهنشد.
همچنین بر اساس دادههای مندرج در این پژوهش مشخصشد که رشد کاربرد ابزارهای انسجام واژگانی در هر سه گروه سنی در دو آزمون بازگویی و تولید داستان متفاوت بودهاست. به بیانی دیگر، در تمامی گروههای سنی تراکم کاربرد هر دو ابزار انسجام واژگانی (تکرار و باهمآیی) در آزمون تولید داستان با توجه به تعداد بندهای تولید شده، کمتر از زمانی بودهاست که کودکان داستان را بازگویی کردند. اما نکته قابل توجه دیگر این است که بهطور کلی کاربرد ابزار انسجام واژگانی در آزمون بازگویی داستان دارای رشد بارزی میباشد، درحالیکه شاهد رشد مشخصی در کاربرد آن در آزمون تولید داستان نمیباشیم. در نمودار ذیل این تفاوتها به روشنی ترسیمشدهاند.
نمودار شماره (4-16): مقایسه کاربرد ابزارهای انسجام واژگانی در آزمون بازگویی و تولید داستا ن در سه گروه سنی کودک
4-8-9-2) تحلیل کاربرد ابزارهای انسجام دستوری در آزمون بازگویی داستان و تولید داستان
با توجه به دادههای حاصل از این پژوهش، درمجموع میتوان اینگونه نتیجهگرفت که ابزار انسجام دستوری در میان ابزارهای انسجامی پس از ابزار انسجام واژگانی بیشترین کاربرد را به خود اختصاص دادهاست. نتیجه دیگر اینکه در میان زیرمجموعههای این ابزار، ارجاع در هر دو آزمون در هر سه گروه سنی دارای کاربرد بسیار بالاتری نسبت به حذف و جانشینی بودهاست. در نهایت، باید به این نکته اشارهشود که علیرغم آنکه در هر دو آزمون ما شاهد رشد مشخصی در کاربرد ابزارهای انسجام دستوری بودیم، اما کاربرد آنها در آزمون تولید داستان نسبت به آزمون بازگویی داستان کمتر بود. نمودار (4-17) این نتیجه را به روشنی ترسیم نموده است.
نمودار شماره (4-17): مقایسه کاربرد ابزارهای انسجام دستوری در آزمون بازگویی و تولید داستان در سه گروه سنی کودک
4-8-9-3) تحلیل کاربرد ابزارهای انسجام ربطی در آزمون بازگویی داستان و تولید داستان
مطابق نتایجی که از تحلیل دادههای این پژوهش بهدستآمد، ابزارهای انسجام ربطی نسبت به ابزارهای انسجام واژگانی و دستوری کمترین کاربرد را در هر دو آزمون در سه گروه سنی داشتهاست. نتیجه دیگر اینکه در میان زیرمجموعههای این ابزار نیز نقشنمای زمانی دارای بیشترین کاربرد و نقشنمای تقابلی دارای کمترین کاربرد در هر دو آزمون بودهاست. نکته آخر این است که علیرغم وجود افزایش در کاربرد این ابزارها در هر دو آزمون به موازات رشد سنی، این افزایش در آزمون بازگویی داستان بارزتر و بهویژه در مقایسه دو گروه سنی 5-6 سال و 6-7 سال محسوستر میباشد. این نتیجه در نمودار (4-18) نمایانشدهاست.
نمودار شماره (4-18): مقایسه کاربرد ابزارهای انسجام ربطی در آزمون بازگویی و تولید داستان در سه گروه سنی کودک
4-8-10) مقایسه تعداد بندهای بکاررفته در آزمون بازگویی و تولید داستان
همان گونه که پیشتر نیز اشارهشده است، علیرغم آنکه کتابهای داستانی مورد استفاده در آزمونها دارای تصاویر همانند و داستانهایی با تعداد واژههای تقریباً یکسانی بودند و انتظارمیرفت که کودکان در هر دو آزمون داستانهایی با تعداد بندها و ابزارهای انسجامی تقریباً یکسانی تولیدنمایند، اما طبق دادههای زیر و نمودار (4-19) مشاهدهمیشود که آنان در آزمون بازگویی داستان نسبت به آزمون تولید داستان، داستانهایی طولانیتر حاوی تعداد بندهای بیشتر و نیز مؤلفههای انسجامی بیشتر تولید نمودند.
کودکان 5-4 سال بازگویی داستان: 89 بند
تولید داستان: 58 بند
کودکان 6-5 سال بازگویی داستان: 93 بند
تولید داستان: 64 بند
کودکان 7-6 سال بازگویی داستان: 110 بند
تولید داستان : 87 بند
نمودار شماره (4-19): مقایسه تعداد بندهای بهکاررفته در آزمون بازگویی و تولید داستان در سه گروه سنی کودک
یکی از اهداف آغازین نگارنده آن بود که در قالب این دو آزمون، تأثیر متغیر جنسیت را نیز تحلیل نماید، لیکن کمبود آزمودنیهای همگن باعثگردید از این کار صرفنظر نماید. با اینهمه تحلیل دادههای حاصل از آمار توصیفی این پژوهش نشاندهنده آن است که بهطور میانگین داستانهای دختران از داستانهای پسران طولانیتر و حاوی ابزارهای انسجامی بیشتری میباشند. به عبارت دیگر، دختران نسبت به پسران در داستانهای خود انسجام را بهتر رعایت نمودند.
پژوهشهای پیشین نیز نشاندهنده این نکته بودند که دختران دارای مهارتهای زبانی پیشرفتهتری میباشند که شامل پارهگفتارهای طولانیتر در داستانها و واژگان وسیعتر میباشد و ازاینرو، دختران میتوانند گفتمان پیوستهای را که طولانیتر از گفتمان پسران است، تولیدنمایند. تفاوتهای جنسیتی در تولید داستان میتواند به دلیل تفاوتهایی در روش والدین در نقل وقایع گذشته برای فرزندان پسر و دخترشان باشد. تحقیقات نشاندادهاند که والدین هنگام صحبت پیرامون تجربیات خود با دخترانشان دقیقتر و مفصلتر سخنمیگویند تا با پسرانشان و این خود منجر به تولید گفتمانی پرآبوتاب میشود (هیدِن و ریس، 1994). جانز و میهیل (2007) نیز در مطالعه خود به تفاوتهایی میان دختران و پسران در بکارگیری عوامل انسجامی اشارهکردهاند. نتایج تحقیق آنان نشانمیدهد که در میان ابزارهای انسجامی واژگانی، پسران بیشتر از دختران تمایل به بکارگیری تکرار دارند و در مقایسه دختران تمایل بیشتری بهکارگیری باهمآیی دارند. همچنین، از میان ابزارهای انسجام دستوری (نقشنماهای گفتمانی)، دختران نسبت به پسران علاقه بیشتری به کاربرد حروف ربط سببی دارند و پسران بیشتر از نقشنماهای تقابلی استفادهمیکنند (کایراتزیس، 1992). شاید یکی از دلایل، این باشد که دختران و پسران مسیرهای زبانشناختی متفاوتی را برای یادگیری ابزارهای زبانی، که حروف ربط از جمله آنهاست، برمیگزینند. همچنین، ازآنجاییکه دختران و پسران در فعالیتهای اجتماعی متفاوتی شرکتمیکنند، از نقشنماهای متفاوتی نیز برای اشاره به روابط کاربردشناختیای که متناسب با آن فعالیتهای اجتماعی خاص میباشد، نیز استفادهمیکنند (نیکولپلو، 1996).
4-9) نتیجهگیری
در این فصل پس از معرفی آزمودنیها، نوع آزمونها و نیز روش اجرای آنها، به تحلیل نتایج آزمونها در قالب جدول و نمودار پرداختیم و در رابطه با کاربرد هر یک از ابزارهای انسجامی با درنظرگرفتن متغیر سن و نیز جنسیت بحثنمودیم. در نهایت، یافتههای مربوط به متغیرهای پژوهش فهرستگونه ارائهشدند.
فصل پنجم
بحث و نتیجهگیری
5-1 ) مقدمه
در این فصل، پس از مروری بر فصول پیشین، پرسشها و فرضیههایی که در فصل اول برای این پژوهش درنظرگرفتهشدهبود، با استفاده از نتایج بهدستآمده، مورد ارزیابی قرارخواهندگرفت. همچنین، یافتههای پژوهشهایی که
