
به وجود آمده است. (بیگلری،1335، 8) وقتی که انسانها در پی تکامل روشهای تولید محصولات کشاورزی و صنایعدستی موفق به تولید محصول بیش از نیاز خود شدند، به فکر مبادله آن محصول با تولیدات دیگر افتادند. از همین زمان بود که نیاز به مبادله در جوامع انسانی شکل گرفت و متناسب با آن، مکان و فضایی جهت نگهداری و انجام مبادلات به وجود آمد. مفهوم بازار در این زمان به مفهوم بازار مکاره شبیه بود. اغلب این بازارها غرفههایی موقتی بودند که در محیطی باز در مجاورت روستاها یا در مناطقی که نسبت به چندین مرکز تجمع انسانی مرکزیت داشتهاند، به صورت ادواری تشکیل میشدند و مردم محصولات متنوع و گوناگونی به صورت پایاپای در این بازارها مبادله میکردند. از همین زمان است که پدیده بازار در جوامع انسانی شکل میگیرد. چنین به نظر میرسد که این مراکز خدماتی از لحاظ شکل به صورت میدانهای سادهای در مجاورت راههای اصلی ساخته می شده است و امر مبادله کالا در آنجا انجام میگرفته است. این میدانها تا حدی مشابه جمعهبازارهای ادواری که امروزه در برخی از روستاها و شهرها تشکیل میشود بودهاند. (پوراحمد،1376، 61)
3-1-3 شکلگیری کالبد بازار
در گذشته در روستاها و در شهرهای کوچک و بزرگ، بازار در یک جا ثابت نبود و در محلههای خاص و طی روزهای معین به وجود میآمد. (پیرنیا،1382، 120) به تدریج با ازدیاد حجم مبادلات از یک سو و رشد روستاهای اولیه از سوی دیگر، مراکزی به صورت مشترک برای رفع نیازهای عمومی مبادله، به وجود آمد. گاه در یک منطقه، وضعیت جغرافیایی و نوع معیشت مردم موجب پراکندگی زیستگاه ساکنان و عدم شکلگیری شهر بزرگ و متمرکز میشد. در این شرایط محوطهای ضمن اینکه محل تشکیل بازارهای مکاره میگردید. مفهوم و شهر اصلی را نیز در خود جای میداد و به عنوان بازار در قالب یک مجموعه شهری – تجاری احتیاجات مبادله مردم پیرامون منطقه را مرتفع میکرد. با گسترش جوامع و مبادلات، مکان و شکل این بازارها دچار تحولات تکاملی شد و به تدریج از حالت موقت به دائم و از وضعیت فاقد سرپناه و معماری به ساختارهای معماری ساختهشده تبدیل شد و این سیر تحول به تدریج به فضای بازار مفهوم مکان بخشید.
در این روند همبستگی اجتماعی و کاری بین شهرها و روستاهای یک منطقه تأثیر بسیاری در شکلگیری کالبد بازار داشت. شهرهای اصلی منطقه تهیه و تولید کالاهایی را بر عهده داشتند که مواد خام آن در آبادیها و روستاها قابل تهیه و تولید بود. در مقابل نیز این شهرها محل مناسبی برای تبادل محصولات آماده و تمامشده روستایی به شمار میرفتند. (وزارت مسکن و شهرسازی،1388، 13)
3-1-4 انواع بازار
بازار در شکل کلی خود نهادی منحصر به شهرها نبوده است. بازار به عنوان شبکه وسیع عرضه و تقاضا و مبادلات کالا و خدمات در ایران، در همه اجتماعات قومی، فرهنگی و ملی دیده میشود. به این صورت انواع بازار را در ایران میتوان به طور کلی به شرح زیر دستهبندی کرد:
1- بازارهای روستایی
2- بازارهای عشایری
3- بازارهای شهری
بازارهای روستایی، بیشتر به صورت ادواری در ارتباط با تعدادی از روستاهای مجاور هم و متناسب با میزان تولید آنها به صورت سالانه، ماهانه و هفتگی و… شکل میگیرد. نقش بازارهای روستایی از بسیاری جهات شبیه بازارهای شهری است و در روستاهای ایران علاوه بر جنبه اقتصادی، نقش فرهنگی و اجتماعی نیز دارند
بازارهای عشایری، نیز اغلب به صورت فصلی و برای مبادله محصولات دامی و دستی عشایر که در فصول خاصی تولید میشود، به وجود میآید. این بازارها در پیوند با بازارهای روستایی و در ارتباط با بازارهای شهری شبکه کاملی را تشکیل میدهند.
بازارهای شهری، بازارهایی که در شهرها و یا محدوده آنها شکل میگیرد متناسب با کارکرد خود، اشکال و معانی متفاوتی دارند که در زیر به آنها اشاره میگردد:
بازار شهر: در حوزه فرهنگی ایران، به مثابه بخش مرکزی تجارت است. شهر مرکز سیاسی، تجاری، فرهنگی و دینی است و بازار سهم مهمی در تحقق این امر دارد. اغلب شهرهای ایران دارای یک بازار اصلی هستند که بسته به حوزه نفوذ و ماهیت وجودی بازار، کارکردهایی مختلفی دارد. حوزه کارکردی این بازار علاوه بر همه شهر، در یک منطقه پرجمعیت و حاصل خیز، اغلب جنبهای فرا شهری و منطقهای نیز داشته است. بدین معنی که روستاییان و گاه عشایری که در حوزه کارکردی آن شهر زندگی میکنند، برخی از صنایع و محصولان مازاد خود را به بازار شهری عرضه مینمایند و بعضی از کالاهای مورد نیاز خود را از بازار شهری میخرند؛ اما بازار اصلی در یک شهر مرکزی که بر سر تقاطع راههای مهم بازرگانی و تجاری قرار دارد بر فعالیتهای تجاری عمده و کارکردهای فرا منطقهای متمرکز است. بسته به موقعیت جغرافیایی و وضعیت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، بازارهای شهرها در مقیاس شهری، منطقهای، کشوری و گاه بینالمللی فعالیت داشتهاند و متناسب با آن از ساختارهای متفاوتی برخوردار بودهاند.
بازار ناحیهای: در شهرهای بزرگ، افزون بر بازار اصلی شهر، یک یا چند بازار ناحیهای نیز وجود داشت که برخی از نیازهای ساکنان آن ناحیه را به کالاهای روزانه، هفتگی و گاه ماهانه، تأمین میکرد. حوزه کارکردی این بازارها، شامل محدودهای مرکب از دو یا چند محله بود و در بعضی از آنها کالاهای خاص نیز عرضه میشد.
بازارچه محلی: این بازارچهها نیازهای ساده و روزانه اهالی و ساکنان محل را اعم از خوراک و دیگر کالاهای ضروری فراهم میآورند و معمولاً از یک بازار مرکزی اجناس خود را تأمین میکنند. این بازارها از جهاتی مانند دارا بودن ترکیب مسکونی، تجاری و نداشتن سرا و تجمع صنفی و… با بازار بزرگ تفاوت دارند.
بعضی از محلههای بزرگ شهرهای مهم مانند محلههای اصفهان دوره صفوی، چندین بازارچه داشتهاند، این بازارچهها معمولاً به تدریج در امتداد بازار اصلی شهر، به درون محلههای اطراف نفوذ کردهاند. (میرسلیم،1372، 339)
بازار بیرون شهری: این بازارها در حاشیه شهرها و اغلب به صورت بازار خطی در طول راههای منشعب از دروازه شهر واقع است و محل اتصال شهر به روستا بوده و غالباً مخصوص کالاهای ارزانقیمت است. این بازارها گاه، خانهای سادهای دارند که از آنها برای نگهداری محصولات کشاورزی، حیوانات بارکش و وسایل حملونقل و پرورش دامها به طور موقت استفاده میشود. اغلب بازارهای بیرون شهری، فضای طراحیشده و ساختهشدهای ندارند، بیشتر به شکل بازار گاه بوده و گهگاه به صورت ادواری تشکیل میشوند. کشاورزان و روستاییان اغلب برای تهیه نیازمندیهای خود به این بازارها که هنوز هم معامله در آنها سادهتر است یا سایر بازارهای حاشیهای که برای تأمین نیازهای ضروری روستاییان مجهز شدهاند، مراجعه میکنند. نمونههای خوب این بازارها در تبریز دیده میشود. مهمترین رشتههای کسب در این بازارها، فراوردههای کشاورزی و دامی همچون میوه و ترهبار، دام و طیور، لبنیات، تخممرغ، پشم، زغال چوب و هیزم، ابزار کشاورزی، کالاهای تجاری، آهنگری، طناببافی، سراجی، سفال سازی، سبدبافی، کالاهای ارزان نساجی و پشم رنگشده برای قالیبافی و گلیمبافی و… است. (همان،1372، 340)
بازار زیارتی: در این بازارها که معمولاً در همسایگی مکانهای مقدس و زیارتگاههای اسلامی جای دارند، اغلب کالاهای اماکن زیارتی به فروش میرسند، مانند شمع، مواد نذری، مهر و تسبیح، زیورآلات و غیره. خدماتی نظیر صرافی، عکاسی، مسافرخانه، غذاخوری و مسافربری نیز در آنها ارائه میشود. (همان،1372، 339)
3-1-5 ریختشناسی بازار
3-1-5-1 بازار خطی: بیشترین بازارهای ایران به ویژه بازارهای دائمی غالباً به شکل خطی هستند، زیرا در امتداد راهها و معابر شکلگرفتهاند. بازارهای خطی به دو گونه ارگانیک و طراحیشده دستهبندی میشوند. بازارهای ارگانیک آن دسته از بازارهایی هستند که به تدریج در امتداد معابر ارگانیک و طراحی نشده شهری شکلگرفتهاند و همراه با توسعه شهر، اندکاندک فضاهای جدیدی در امتداد آنها ساخته شده است. بازار تهران، بخشهای عمدهای از بازار اصفهان، بخشی از بازار یزد و بخشهایی از بازار کرمان به صورت ارگانیک و طراحی نشده به وجود آمدهاند. شمار اندکی از بازارهای ایرانی یا به عبارت دقیق تر بخشهایی از این بازارها به شکل راهی مستقیم و طراحیشدهاند. از این نوع بازارها زمانی پدید آمدهاند که شخصی تصمیم میگرفت یک راسته بازار بسازد. بخشهایی از بازارهای شیراز و کرمان به این روش شکلگرفتهاند.
3-1-5-2 بازار چند محوری: شبکهای است گسترده از راستههای متوازی یا متقاطع که مجموعههای کاروانسراها و سراها را در میان میگیرد. مقایسه نشان میدهد که تحرک و جاذبه این بازارها از دیگر انواع بیشتر است. در تهران، اصفهان و شیراز بخش مرکزی بازارها بیشتر به صورت چند محوری توسعه پیداکردهاند. (همان،1372، 338)
3-1-5-3 بازار صلیبی: با دو محور اصلی متقاطع، مرکب از دو بازار خطی متقاطع عمود بر هم که در محل تقاطع به صورت چند محوری تراکم یافته است. مشهورترین نمونه آن بازار لار است. بازار وکیل شیراز نیز از این نوع است. نمونههای دیگری نیز در اراک و محله مرکزی بازار کرمان دیده میشود. اینگونه بازارها معمولاً با طرح و برنامه قبلی ساختهشدهاند. (همان،1372، 339)
3-1-5-4 بازار مرکزی خردهفروشی با خانهای پیرامونی: مجموعهای بزرگ از راستهها و دالانهای سرپوشیده است که بی فاصله در مجاورت یکدیگر قرارگرفتهاند و خانها به شکل کمربندی آنها را احاطه کردهاند. مجموعه نوین بازار خردهفروشی در محوطه ورودی اصلی بازار تهران از این نوع است که از چند طرف با خان احاطه شده است و نیز بازار رشت و قزوین. (همان،1372، 338)
ویژگی ظاهری بعضی از بازارها امروزه به طور دقیق معلوم نیست و به سادگی نمیتوان نشان داد که از ابتدا چه وضعی داشته و چگونه به وجود آمدهاند. هر یک از مجموعههای بزرگ بازار شهرهای مهم ممکن است ترکیبی از چهار گونه یادشده باشند. به عنوان مثال بازار اصفهان، در قسمتهایی خطی و در مناطق مرکزی و در جوار مراکز مهم شهری چند محوری است.
3-1-6 عناصر ساختاری بازار
بازار سنتی ایران مرکز حیات جمعی بود و عمده فعالیتهای عمومی شهروندان و مراجعان در درون یا اطراف بازار انجام میشد. بازار برای رفع نیازهای عمومی دارای تعدادی بنا با طرح و موقعیت مکانی مناسب برای پذیرا شدن فعالیتهای مختلف بوده است. اجزاء تشکیلدهنده بازارها تقریباً مشابه یکدیگرند، ولی در برخی از موارد با توجه به حوزه فعالیت و خدمات و ویژگیهای هر شهر و بازار، گروهی از عناصر کالبدی به شکل دیگر تجلی مییابند و یا آنکه جای خود را به کالبدی دیگر میسپارند و یا چند عملکرد را در یک جا به عهده میگیرند.
عناصر ساختاری بازار بزرگ شهر در کاملترین شکل کالبدی و با گستردهترین حوزه عملکردی به قرار زیر است:
1- فضاهای مرتبط با کارکرد نگهداری و انبار: سرا، کاروانسرا و خان بار.
2- فضاهای تولیدی: دالان، قیصریه، کارگاه و دکان.
3- فضاهای تجاری: دکان، تیمچه، تیم، خان، راسته.
4- فضاهای مربوط به کارکردهای مذهبی و فرهنگی: مسجد، حسینیه، تکیه، مدارس و حوزههای علمیه.
5- فضاهای مربوط به کارکردهای خدماتی و ارتباطی: زورخانه، نگارخانه، چهارسوق، میدان، جلو خان، کاروانسراهای خارج شهر. (پوراحمد،1376، 94-104)
خصوصیات بعضی از عناصر اصلی بازار به شرح زیر است:
1-راسته، یا گذرگاه اصلی و فرعی بازار، مسیری نسبتاً طولانی است که در دو طرف آن دکانها و فروشگاههای به هم پیوسته، رو به گذر قرارگرفتهاند. بخشهای مرکزی و پر رفتوآمد راستهها به دکانهای خردهفروشی و بخشهای کناری و پیرامونی به کارگاه پیشه وران و صنعتگران اختصاص داشته است. این گذرها معمولاً مسیر اتصال مرکز شهر به گذرهای اطراف و جادههای خارج از شهر است. ضمناً ورودی تأسیسات و دیگر بخشهای خصوصی
