
محدودیت تامین مالی (از طریق روشهای متعارف) و مشارکت سرمایهگذاران خارجی در توسعه بخشهای مختلف اقتصادی، ضرورت رویکرد به روشهای تامین منابع مالی به اتکا پروژه یا اشکال مختلف فاینانس خودگردان را ایجاب میکند.
مشخصه و ویژگی اصلی فاینانس خودگردان واقعی، ماهیت عدم اتکا و یا اتکا محدود آن به حامیان متولیان، صاحبان سرمایه32 پروژه است.به عبارت دیگر اصل زیربنایی و مشخصه فاینانس خودگردان آن است که تامین اعتبار صرفاً به اتکا دارایی و اموال پروژه و نقدینگی و عواید حاصل (فروش محصولات و یا عرضه خدمات) از پروژه و بدون اتکا به سرمایهگذاران پروژه انجام میگیرد معذلک باید توجه داشت که در عمل موارد بسیار محدودی فاینانس خودگردان بدون هیچ «اتکا» به سرمایهگذاران انجام میگیرد و میزان اتکا بستگی به شرایط و عوامل گوناگون نظیر توجیهپذیری اقتصادی و مالی پروژه اعتبار و تجزیه صاحبان پروژه، اعتبار و صلاحیت پیمانکاران، شرایط و نوع قرارداد، پیمانکاری، خریداران محصول پروژه داشته و به ویژه نوع و ماهیت محصولات، چشمانداز عرضه و تقاضای کالای مذکور و این که خریداران آن چه کسانی هستند و تحت چه شرایطی این محصول خریداری خواهد شد (طول دوره و شرایط قرارداد، مبانی قیمت و…) از اهمیت بالایی برخوردار است.به این ترتیب ملاحظه میشود که در حقیقت هر فاینانس خودگردان مشخصات خاص خود را داشته ساختارهای آن میبایست متناسب با شرایط و ویژگیهای آن طراحی و تنظیم گردد.33
تا کنون ما از «پروژه» در کلیت و تعبیر عمومی آن استفاده کردهایم معذلک در طرحهای توسعه منابع هیدروکربوری هر یک از عناصر در زنجیره توسعه منابع مذکور از حفاری و استخراج گرفته تا ذخیرهسازی (ساخت مخازن) فرآوری و انتقال به مصرف کنندگان نهایی میتواند جهت تامین منابع مالی از طریق فاینانس خودگردان مناسب باشد.
طی سی سال گذشته گرایش به سوی اجرای پروژههای هیدروکربنی بزرگ روند رو به گسترشی را در بسیاری از کشورهای موسوم به «اقتصادهای نوظهور»34 داشته است این پروژهها معمولا توسط شرکتهای چند ملیتی و تحت امتیازهای اعطایی توسط کشور میزبان و یا شرکتهای دولتی وابسته اجرا میگردد.مزیت و سرشت واقعی «فاینانس خودگردان» از دیدگاه سرمایهگذار آن است که تامین اعتبار «خارج از ترازنامه» صورت میگیرد.در حالی که معمولا غولهای نفتی چند ملیتی از تراز مالی قابل توجهی برخوردارند اما شرکا آنها در فعالیتهای توسعه منابع هیدروکربنی در کشورهای در حال توسعه ممکن است لزوماً از چنین موقعیتی برخوردار نباشند.از همین جاست که جذابیت فاینانس خودگردان آشکار میشود.زیرا روش مذکور این امکان را فراهم میسازد که حتی سرمایهگذارانی با تراز مالی ضعیف نیز بدون نیاز و اتکا به تراز مالی خود و یا کشورشان به اعتبارات مالی دسترسی پیدا کنند.
بنابراین جای شگفتی نیست که طی بیش از 20 سال گذشته بسیاری از پروژههای توسعه منابع هیدروکربوری از قبیل پروژههای LNG در کشورهای اندونزی، مالزی، عمان و یا قطر و یا پروژههای پتروشیمیایی در چین، عربستان سعودی از طریق فاینانس خودگردان تامین اعتبار شدهاند.
فاینانس خودگردان در حقیقت نوعی «حلقه حفاظ مالی» برای این پروژهها محسوب میشود حفاظی که این پروژهها را از سایر فعالیتهای سرمایهگذاران از خطرات شکست پروژهها مصون نگه میدارد به گونهای که ساختار (حقوقی ـ قراردادی) پروژه ممکن است آنچنان طراحی گردد که درجهبندی اعتباری پروژه (5) از درجهبندی اعتبار برخی از سهامداران پروژه و نیز کشور میزبان بالاتر بوده و این امر به کاهش هزینههای تامین اعتبار منجر میگردد.در واقع چنین موقعیتی در ارتباط با تامین اعتبار یکی از پروژههای LNG قطر فراهم شد که از طریق انتشار اوراق قرضه (BOND) انجام گرفت.
تامین منابع مالی از طریق فاینانس خودگردان همچنین کشورهای میزبان را قادر میسازد که بدون زیرپا گذاشتن تعهداتی که در قبال محدودیتهای اعمال شده از طرف موسساتی نظیر بانک جهانی و صندوق بینالمللی جهانی پول سپردهاند به منابع مالی قابل توجهی دسترسی پیدا کنند و به علاوه به شرکتهای چند ملیتی امکان میدهد که با سهولت بیشتری به اهداف گسترش در سطح جهانی نائل آیند به گونهای که کل منابع از این طریق تامین میکنند به مراتب بیشتر از منابعی است که قادرند مستقیماً و از طریق دریافت اعتبار به «اتکا» تراز مالی خود به دست آورند.
این امر به موازان دوره طولانی بازپرداخت اعتبارات که معمولا در فاینانس خودگردان عملی است، امکان دستیابی به منابع گسترده و نیز بازگشت سرمایه بالاتر را برای این شرکتهای چند ملیتی فراهم میسازد.
1ـ5ـ10ـ1 ساختار فاینانس خودگردان
بدیهی است که فاینانس خودگردان اعتبار لازم برای اجرای پروژهها را تامین میکند اما ساختار فاینانس خودگردان به مراتب پیچیدهتر از این مفهوم کلی است به عبارت دیگر در فاینانس خودگردان مجموعهای از ساختارهای قراردادی به گونهای در یکدیگر تلفیق میشوند که اطمینان خاطر لازم را به اعتبار دهندگان در مورد بازپرداخت اعتبارات فراهم میسازد.باید توجه داشت وقتی که وام دهندگان منابع اعتباری را در اختیار شرکت مجری پروژه قرار میدهند آنچه در اختیار دارند شامل وثایق داراییهای پروژه به علاوه مجموعهای از اسناد قراردادی است.در واقع حصول اطمینان از این که مجموعه اسناد و مدارک مورد اشاره قابل اتکا و اطمینان بوده و بازپرداخت تعهدات را تضمین میکند به عهده مشاوران حقوقی اعتبار دهندگان است.
این حقوق قراردادی بستگی به ماهیت پروژه مدنظر دارد.به عنوان مثال در پروژههای توسعه صنایع بالادستی نفت و گاز تایید بر قراردادهای مشارکت در محصول برنامههای اکتشاف و حفاری شامل تجهیزات خطوط لوله و قراردادهای فروش نفت خام، مایعات گازی و انتقال گاز است.35
در پروژههای LNG معمولا نگاهها به قراردادهای تامین گاز و نیز قرارداد احداث تجهیزات واحد LNG و قرارداد فروش LNG معطوف است.
در قرارداد پروژههای تولید مواد پتروشیمیایی معمولا موضوع تامین خوراک، قرارداد اجرای پروژه و قرارداد فروش محصولات مدنظر قرار میگیرند.
هر قرارداد ویژگیها و مشخصات خاص خود را داشته و فاینانس خودگردان میبایست خود را با شرایط مذکور تطبیق دهد.به عنوان مثال در به کارگیری روشهای فاینانس خودگردان با اتکا محدود (به سرمایهگذاران) در کشورهای اسلامی منطقه خاورمیانه با توجه به محدودیتهای مربوط به اعمال بهره و نیز اعطای وثیقه که هر دو از اجزای اصلی روشهای نوین فاینانس خودگردان هستند از طریق به کارگیری و سازگاری روشهای متداول رهن و عدل (شخص قابل وثوق) ساختارهای متداول در بانکداری بینالمللی طراحی و پیاده شده است.
اعتبار دهندگان معمولا توجه خاصی به نحوه و اجرا و بهرهبرداری از پروژه نشان میدهند.معمولا بانکهای اعتبار دهنده طی یک فرآیند کنکاش قراردادهای مورد بحث را از جنبههای فنی و حقوقی مورد تجزیه و تحلیل و ارزیابی قرار میدهند در واقع قرار است به اتکای این قراردادها اعتبارات پرداختی بانکها بازپرداخت شود.در عین حال پس از تنظیم و نهایی شدن قراردادهای مذکور اعتباردهندگان در مقابل هر گونه تغییر در مفاد قرارداد که پیشتر مورد توافق قرار گرفته است مقاومت و ایستادگی نشان میدهند.
اصولا در مقایسه با اعتباراتی که از ضمانت دولتی و یا ضمانت شرکتهای سرمایهگذار برخوردارند.در فاینانس خودگردان اعتباردهندگان حق نظارت و کنترل به مراتب بیشتری را در روند اجرای پروژه برای خود قائل هستند به گونهای که گاهی این گونه به نظر میرسد که گویا این بانکهای اعتبار دهنده هستند که پروژه را اجرا میکنند به طوری که نظارت منظم بر فعالیتهای مهندسی پروژه و اعمال محدودیت در دریافت اعتبارات جدید از طریق بانکهای مذکور کاملاً رایج و متداول است.
اصولاً در مقایسه با اعتباراتی که از ضمانت دولتی و یا ضمانت شرکتهای سرمایهگذار برخوردارند.در فاینانس خودگردان اعتباردهندگان حق نظارت و کنترل به مراتب بیشتری را در روند اجرای پروژه برای خود قائل هستند، به گونهای که گاهی اینگونه به نظر میرسد که گویا این بانکهای اعتباردهنده هستند که پروژه را اجرا میکنند، به طوری که نظارت منظم بر فعالیتهای مهندسی پروژه و اعمال محدودیت در دریافت اعتبارات جدید، از طرف بانکهای مذکور کاملاً رایج و متداول است.
در عین حال ورود به حیطه فعالیتهای تجاری جدید، تغییر تامین کنندگان (مواداولیه و قطعات) و یا مشتریان محصولات و یا انحراف از برنامه اولیه فعالیت تجاری معمولاً مستلزم کسب موافقت اعتباردهندگان است.
معذالک بانکهای اعتباردهنده تمایلی به اینکه به عنوان مجری پروژه شناخته شوند ندارند، به دلیل اینکه این امر مسئولیت خسارات ناشی از مسائل زیست محیطی را متوجه آنها میکند، به علاوه صاحبان سهام (شرکت مجری پروژه) در قبال دخالت بیش از اندازه اعتباردهندگان تحت لوای صیـانت از سـرمایهگذاری خود، واکنش نشان داده و مایل نیستند که اعمال محدودیتهای اعتباردهندگان، حرکتهای شرکت مجری پروژه را به گونهای کند سازد که امکان انجام واکنشهای به موقع و یا بهرهبرداری از شرایط جدید (که لزوماً توجیه پذیری پروژه را تهدید نمیکند) از شرکت مجری پروژه سلب گردد، این امر بخشی از فرایند ایجاد شرایط متعادل و متوازنی است که میبایست توسط مشاوران حقوقی دست اندرکاران اجرای پروژه، اعتباردهندگان و متولیان پروژه فراهم گردد.
در عین حال شرکت مجری پروژه ملزم خواهد بود که تعهداتی را تقبل کند که طبق آنها نحوه بهرهبرداری از واحد صنعتی (معمولاً طبق استانداردهای بین المللی) تعریف شده باشد.همچنین چــارچـوبهای قرارداد (بهرهبرداری)، چگونگی تنظیم بودجههای سالانه و چگونگی اطلاع رسانی از زمره سایر تعهدات شرکت مجری پروژه خواهد بود.
اسناد و مدارک قرارداد همچنین به اعتباردهندگان این اختیار را میدهد، در صورتی که شرکت مجری پروژه قادر به ایفای تعهدات مالی خود (بازپرداخت اعتبارات) طبق برنامه نبود و یا در صورت نقض هریک از تعهدات فوق، اعتبار ارائه شده تسریع (ACCELERATION) و اعتباردهندگان میتوانند نسبت به دریافت یک جای آن اقدام و در این ارتباط وثائق و ضمانت نامه ها را به جریان اندازند.خاطرنشان میسازد جنبههای روانی آسودگی خیال اعتباردهندگان از اینکه در هر لحظهای که احساس خطر کنند، میتوانند پروژه را در اختیار گرفته و تحت کنترل خود درآورند به مراتب بیش از جنبه عینیتپذیری آن است.فاینانس خودگردان یک تعهد درازمـدت برای تامین منابع عظیم مالی بوده و به ندرت ممکن است که درصورت شکست پروژه، منابع مالی مذکور به طور کامل بازیابی گردد.
لذا اصلیترین دغدغه اعتباردهندگان آن است که قبل از اینکه خود را متعهد به پرداخت کنند، مجموعه سازوکار قراردادی و ایجاد جریان نقدینگی پروژه تنظیم و تکمیل شده باشد.توافق کامل در مورد ساختار و چارچوب قرارداد اجرای پروژه از جمله دیگر نکات کلیدی است.این مهم معمولاً از طریق قراردادهای خدمات مهندسی، خرید و ساخت در قالب قراردادهای کلید در دست با پیمانکاران معتبر بینالمللی تحقق مییابد. در پروژههای فراورش مواد هیدروکربوری، تنظیم قراردادهای مستحکم درخصوص تامین خوراک و نیز قراردادهای فروش محصولات نهایی پروژه از اهمیت ویژهای برخوردار است.به علاوه اعتباردهندگان میخواهند مطمئن باشند که بهرهبرداری از واحد صنعتی تکمیل شده توسط پرسنل بهرهبرداری مجرب انجام خواهدگرفت.
واقعیت آن است که سهامداران شرکت مجری پروژه نیز در بسیاری از دغدغههای فوق با اعتباردهندگان وجوه اشتراک دارند، بنابراین، در بسیاری از جهات، صاحبان پروژه و اعتباردهنــدگـان اهداف مشترکی را تعقیب میکنند.به گونهای که در برخی از موارد، در مذاکرات صاحبان پروژه با پیمانکاران ساختمانی، شرایط خاصی با این توجیهات که شرایط مذکور مورد نظر بانکهای اعتباردهنده بوده و بانکهای مذکور به هیچ وجه حاضر به کوتاه آمدن از خواستههای خود نیستند، گنجانیده میشود.
1ـ5ـ10ـ2 توزیع ریسک
میزان ریسکی که بانکهای تجاری میتوانند
