
بانک جهاني در سال 1991 هر 41000 ليره ترک معادل يک دلار آمريکا ميباشد. طبق همين آمار در سال 1991 توليد ناخالص ملي ترکيه معادل 103889 ميليون دلار آمريکا بود در طول سالهاي 1980 تا 1991 ميانگين رشد توليد ناخالص ملي حدود 4/5% بوده است. توليد ناخالص داخلي نيز معادل 1/5% رشد داشته است درآمد سرانه ترکيه در سال 1991 معادل 1820 دلار بوده که بين سالهاي 1980 تا 1991 رشد 9/2% را دارا بوده است بدون شک يکي از مشکلات مهم اقتصاد ترکيه انباشته شدن روز افزون ديون خارجي و داخلي اين کشور است ترکيه هم اکنون با بدهي 136 تريليون ليري داخلي و بيش از 50 ميليارد دلاري خارجي روبروست که طبق برنامه ترکيه تا سال 2003 ميبايست در مجموع 38 ميليارد و 631 ميليون دلار از ديون خارجي خود را بازپرداخت نمايد.
جغرافياي سياسي: اين کشور که امروزه با نام جمهوري ترکيه شناخته ميشود در گذشته با نام آسياي صغير شناخته ميشود نوع حکومت ترکيه جمهوري پارلماني و پايتخت آن شهر آنکارا ميباشد که در قسمت آسيايي ترکيه قرار گرفته است
اهميت استراتژيک ترکيه را ميتوان از چند جهت مورد بررسي قرار داد:
الف) ترکيه به عنوان پلي بين قاره اروپا و آسيا واقع شده است و همچون پلي اروپا را به منطقه استراتژيک خاورميانه متصل ميسازد.
ب) وجود نفت در منطقه خاورميانه و بحرانهاي متعدد، شرايطي را ايجاد کرده که بر اهميت ترکيه در نظر غرب افزوده است.
ج) موقعيت جغرافيايي ترکيه به نحوي است که درياي سياه را از طريق تنگههاي بسفر و داردانل و درياي مرمره به درياي اژه و درياي مديترانه وصل مينمايد. ترکيه به عنوان ترانزيت کالاهاي مصرفي اروپا به کشورهاي خاورميانه نيز نقش مهمي را ايفا مينمايد. عضويت ترکيه در ناتو به علت وحشت از شوروي در دهه 50 نيز يکي ديگر از عوامل اهميت اين کشور در منطقه است.
د) ترکيه در حال حاضر در ميان مناطق بحراني قفقاز و آسياي مرکزي، عراق و اکراد و کشورهاي اروپاي شرقي قرار گرفته است و همين موضوع باعث توجه بيشتر کشورهاي غربي به ترکيه شده است.
ه) مسئله همسايگي ترکيه خود باعث بروز مشکلات داخلي براي اين کشور بوده است. در واقع ميتوان گفت ترکيه با تمام کشورهاي همسايه خود داراي مشکلاتي ميباشد که اين امر بيشتر به وجود مشکلات در دستگاه سياست خارجي آن کشور باز ميگردد و همين امر باعث به وجود آمدن معضلات امنيتي براي اين کشور شده است ترکيه با يونان بر سر ادعاي مالکيت بر جزاير واقع در درياي اژه و خط ساحلي و مسئله قبرس در يک منازعه جدي به سر ميبرد اين مشکل حتي به داخل ناتو هم کشيده شده است و يونان بعنوان مشکل اصلي بر سر راه ورود ترکيه به اتحاد اروپا مطرح ميباشد. مشکل آنکارا با ايروان نيز يک مشکل جدي ميباشد براي ارامنه خاطره قتل عام 24 آوريل 1915 به صورت کينهاي عميق باقيمانده است و هراز چند گاهي به صورت مختلف بروز ميکند. دولت ترکيه با کشورهاي عراق و سوريه هميشه بر سر مسئله آب و مسئله اکراد درگير بوده است و اين دو مشکل در کوتاه مدت قابل حل نميباشد.
تاريخچه سياسي اجتماعي: نخستين قانون اساسي کشور ترکيه در سال 1924 ميلادي دين اسلام را بعنوان دين رسمي جامعه تعيين نمود، ليکن در اصلاحات قانوني سال 1928 اين ماده قانوني حذف و با تأکيد بر جدايي دين از سياست، ترکيه کشوري با دولت و حکومت غير مذهبي، لائيک معرفي گرديد بعدها در سال 1982 ميلادي نيز به هنگام تدوين قانون اساسي جديد حاکميت اصل لائيک مجدداً مورد تصريح قرار گرفت.
طي سالهاي دهه اول قرن بيستم روابط عثماني و آلمان تدريجاً پيشرفت نمود و لذا در سال 1914 به دنبال حمايت دولت عثماني از آلمان جنگ به مرزهاي مصر، بينالنهرين، قفقاز و تنگه داردانل سرايت کرد. در سال 1918 قرارداد ترک مخاصمه (مودروس) به امضاء رسيد و سرزمينهاي تحت سلطه عثماني در عربستان و سوريه و عراق و آفريقا تحت کنترل متفقين قرار گرفت و همچنين تنگه داردانل و درياي سياه نيز به وسيله متفقين اشغال گرديد. با پيمان ترک مخاصمه، جنگ جهاني اول به پايان رسيد.
در سال 1920 مصطفي کمال پاشا (که بعدها به آتاتورک معروف شد) پا به عرصه سياسي اجتماعي ترکيه گذاشت و رئيس مجلس کبير ملي و رئيس حکومت جديد ترکيه شد در نوامبر 1922 سلطان عثماني از مقام خود خلع شد و بدين سال عصر سلاطين عثماني پس از 641 سال به پايان رسيد. با پيمان عهدنامه لوزان با متفقين در سال 1922 ميلادي حدود ترکيه مشخص و تضمين گرديد وجود يک دولت مستقل ترک در سرزمين آناتولي و تراس شرقي به رسميت شناخته شد تنگههاي بسفر و داردانل براي هميشه به ترکيه تعلق گرفت و ترکيه نيز از ادعاهاي خود نسبت به متصرفات امپراتوري عثماني در خارج آناتولي چشم پوشي کرد و آنکار را بعنوان پايتخت جديد ترکيه معرفي گرديد و حکومت جمهوري و مصطفي کمال بعنوان اولين رئيس جمهور انتخاب گرديد.
آتاتورک طي پانزده سال که مقام رئيس جمهوري ترکيه را در اختيار داشت با انجام تغييرات متعددي در صحنه اجتماعي و فرهنگي جامعه سعي نمود ترکيه را به صورت يک کشور به ظاهر اروپايي در آورد وي با اعمال زور تغييرات متعددي را تا پايان عمرش به انجام رساند تغييراتي همچون جدايي دين از سياست، حذف دادگاههاي اسلامي، از بين بردن مدارس اسلامي، برداشتن حجاب اسلامي بانوان، ترويج بي حجابي، حذف رسمالخط ترکي و جايگزين آن با الفباي لاتين، تغيير تقويم و حذف تاريخ اسلامي و معرفي و ترويج فرهنگ اروپايي و غربي ميان مسلمان ترکيه پرداخت. پس از مرگ او اصول کماليسم دنبال شد و در سال 1946 عصر چند حزبي شروع شد و تاکنون احزاب مختلفي با بدست آوردن اکثريت حزبي دولت را تشکيل ميدهند.(کتاب سبز، 1374)
جمهوري کرواسي :
(نقشه3-8)
منبع اخذ: اينترنت
استاد راهنما: دکتر غلامحسن حيدري
استاد مشاور: دکتر عزت ا… عزتي
پژوهشگر: حسين جوادي
جغرافيا: جمهوري کرواسي که در سواحل شرقي درياي آدرياتيک واقع شده از دامنههاي آلپ تا مناطق جلگهاي و سواحل رودخانههاي دانوب و دراوا امتداد يافته است. وسعت کرواسي 56538 کيلومتر مربع همراه با 31000 کيلومتر مربع آبهاي سرزميني است نقشه کرواسي داراي شکل عجيبي (شکل نعل اسب) است به لحاظ ويژگيهاي طبيعي و تحولات فرهنگي- تاريخي، کرواسي را ميتوان به سه ناحيه مشخص جغرافيايي تقسيم کرد: ناحيه مديترانهاي (آدرياتيک و سواحل دريايي)، مناطق همواره (دشت و جلگه) و کوهستاني (نواحي با ارتفاع بلند).
جمعيت: بر اساس سرشماري سال 1991 جمهوري کرواسي 4760344 نفر جمعيت دارد که در مقايسه با سال 1981 رشدي حدود يک درصد داشته است جمعيت مناطق مسکوني و تراکم آنها در حال افزايش است از کل جمعيت کرواسي 1/57% در مناطق شهري و 8/42% در مناطق روستايي زندگي ميکنند در ميان مشخصههاي جغرافيايي انساني مهاجرت در کرواسي از آمار بالايي برخوردار است. سرزمين مادري کرواتها کرواسي ناميده شده است، که اکثراً در اين کشور زندگي ميکنند. اما بيشترين آمار مهاجرت کرواتها در کشورهاي اروپايي خصوصاً بوسني و هرزگوين، اتريش، ايتاليا، مجارستان، آلمان، اسلووني و صربستان و مونتهنگرو ميباشند و پس از آن در کشورهاي قاره آمريکا و اقيانوسيه ميباشند.
اوضاع مالي و شاخصهاي اقتصادي: پول رسمي کرواسي دينار کرواسي ميباشد که بعدها به کونا تغيير نام داد که هر کونا به 100 ليپا تقسيم ميشود اسامي جديد قبلاً هم در کرواسي مرسوم بوده است هر دلار آمريکا برابر با 5/5 کونا کرواسي ميباشد. توليد ناخالص ملي کرواسي در سالهاي 1993 بالغ بر 4 ميليارد و 614 ميليون دلار و در سال 1995 اين رقم به 26 ميليارد و 660 ميليون دلار رسيد درآمد سرانه کرواسي بر حسب توليدات ناخالص اين کشور در چهارچوب يوگسلاوي سابق تا سال 1990 بالغ بر 6750 دلار محاسبه شده است اين در حالي است که به علت جنگ در سال 1993 اين رقم به 3058 دلار رسد نرخ رشد در اين کشور از سال 1990 تا 1995 سر نزولي داشته و از 44 ميليارد کونا به 84 ميليارد کونا رسيده است. نرخ تورم 7/3% بوده و ميزان بدهيهاي خارجي آن 3064 ميليون دلار ميباشد که 2791 ميليون دلار آن بدهي دراز مدت و 273 ميليون دلار بدهي کوتاه مدت است.
جغرافياي سياسي: ظهور و سقوط سيستمهاي امنيتي و نظم بنديهاي سياسي، منطقهاي و بينالمللي بعضاً موجب کاهش و يا افزايش نقش برخي کشورها ميشود. گاه کشوري در يک نظم بندي سياسي، نظامي منطقهاي يا بينالمللي نقش دست اول را به عهده ميگيرد و گاه با تغيير متغيرها و فاکتورهاي قدرت، اين کشور نقش خود را از دست داده و در حاشيه قرار ميگيرد، يا بالعکس کشوري در زماني به دليل دوري از مؤلفههاي قدرت و يا ضعفهاي ژئوپوليتيک جزء بازيگران حاشيهاي و دست دوم بود ميتواند با شکل گيري يک سيستم جديد به فاکتوري مهم بدل شود. ناگفته نماند برخي کشورها نيز از ويژگيهاي خاصي برخوردار هستند که در تمام قطب بنديها و سيستمهاي امنيتي ميتواند بعنوان نقاط ضعف يا قوت براي آن کشور محسوب گردد. در اين رابطه جمهوري کرواسي يکي از کشورهايي است که در خلال قطب بنديهاي يک صدسال اخير جايگاههاي متفاوتي داشته است اين کشور که به طور سنتي متحد و منطقه نفوذ آلمانهاست در خلال جنگ سرد و نظام دو قطبي بينالملل در قالب يوگسلاوي سابق و تحت رهبري تيتو نقش منطقه حايل بين شرق و غرب را بعهده داشت ليکن با اضمحلال نظام دو قطبي و در پي آن فروپاشي يوگسلاوي سابق، کرواسي با شناخت موقعيت ژئوپوليتيک خود و اهداف و منافع بازيگران اصلي عرصه نظم نوين بينالمللي، توانست نهايت بهره برداري را از شرايط حاصله پس از پايان جنگ سرد ببرد.
سواحل طولاني کرواسي، برخورداري از جزاير متعددي که به لحاظ کاربرد نظامي و اقتصادي و عمق قابل توجه آبهاي مجاور آنها داراي اهميت ويژهاي هستند. قرار گرفتن بر سر راه ورود آمريکا و قدرتهاي اروپايي به منطقه اروپاي مرکزي، مجاورت با دنياي غرب بعنوان يکي از کشورهاي بلوک شرق سابق، مجاورت با کشورهايي چون مجارستان و اتريش که ميتواند در دسترس اين کشورها به دريا نقش ترانزيت را ايفاد نمايد و قرار گرفتن بر سر راه دسترسي صربها را مهمترين نقاط قوت ژئوپوليتيک اين کشور است.
دولت مردان زاگرب توانسته اند با بهره گيري از اين برتريها طي چند سال پس از استقلال موقعيت منطقهاي کشورشان را به نحو چشمگيري تقويت نمايند شعلهور شدن جنگ چهار ساله بوسني و هرزگوين که تبعات ناگواري براي مسلمانان اين سامان داشت نيز در تحکيم موقعيت منطقهاي و بينالمللي کرواسي مؤثر بود زيرا اين کشور در سايه قرار گرفتن بر سر راه ورود به بوسني توانست نه تنها در نظر برخي قدرتهاي جهاني بلکه در ميان کشورهاي اسلامي نيز جايگاه ويژهاي کسب نمايد به نحوي که بسياري از دول اسلامي علاقهمند به سرنوشت بوسني در مراودات خود با کرواسي حساب ويژهاي باز کردند اين کشور همچنين با همسويي با استراتژي آمريکا در بالکان علاوه بر تقويت توانايي خود در رويارويي با رقيب اصلي اين صربها توانسته است در شکل گيري نظم جديد بالکان نيز جايگاه ويژهاي کسب نمايد.
کرواتها با اين خطمشي به خوبي توانسته اند حمايتهاي آمريکا را در نزديکي به سازمانهاي سياسي نظامي و اقتصادي منطقهاي و بينالمللي جلب نموده و راه خود را به سوي طرحها و برنامههاي تنظيم شده از جمله طرح مشارکت براي صلح باز کنند با اين حال کرواسي به لحاظ ژئوپوليتيک نقاط ضعفي نيز دارد که بيشتر به مسئله اقليتها و به عبارتي مشکل مبتلا به بيشتر کشورهاي بالکان مربوط ميگردد که فهرستوار به آن اشاره ميکنيم. مشکل صربهاي منطقه کراينا، مشکل الحاق اسلووني شرقي و بازگشت آوارگان، داعيه خود مختاري شبه جزيره استرا که اکثر ايتاليايي تبار هستند، مشکل دالما تسيا و خودمختاري اين منطقه مشکل مرزي کرواسي با صربستان و کرواسي با اسلووني و مرز کرواسي با مجارستان و مرز کرواسي و بوسني که بيشترين حد مرزي را دارد و امثال
