
كنيم.
ما قصد ندارم كه از بهترين لغتنامههاي انگليسي استفاده كنيم و از توصيف مفصل اصطلاح تجاري بهره ببرم. ما مايل به ارائهي يك روش زباني براي اجتناب از سوءتفاهم، بين هوشياري اروپاييها و آمريكاييها هستیم كه تفاوت قابل توجهي در نظريهي اصطلاح تجاري دارند.
به موضوع واقعه بينانهاي توجه داریم كه اغلب ويژگيهاي با ارزش در همهي موارد اين است كه بايد بر آن تأكيد كنيم: هدف ايجاد سود يا حداقل بازگشت منطقي سرمايهگذاري است. براي توصيف كلمهي «تجارت» يا براي آشنايي با خواص عبارت «سودآوري» شخصي بايد بر ويژگي بسيار مهمي تأكيد كنیم كه در يك كلمه يا عبارت قابل قياس در ديگر زبانها مشخص باشد.
بخش چهارم : پذيرش ايدهي تجارت در چارچوب معاهدهي فضاي ماورای جو
به طور مشخص كلمهي «تجارت» در هر شرطي كه در معاهدهي فضاي ماورای جو به طور اجمالي است، وجود ندارد. در زبان عادي كه براي بيان شاخهي فعاليت قوانين توسط معاهده بكار ميرود، اكتشاف و استفاده از فضاي ماورای جو» وجود دارد.
از آنجائي كه استفاده از واژهي اكتشاف به تنهايي ممكن است مصارف تجاري را از قلم بياندازد، همراه بودن با كلمهي «مصرف یا استفاده» يك استدلال اساسي براي تحت پوشش قرار دادن مصارف تجاري بوجود ميآورد. روزن فایلد بيان ميدارد كه:« سابقهي معاهدهي فضاي ماورای جو اشاره دارد كه كلمهي «مصرف یا استفاده» به طور ويژه نه تنها براي تفسير است بلكه به عنوان بسط اصطلاح محدود »اكتشاف» نيز ميباشد.» تركيب دو كلمهي «اكتشاف» و «مصرف یا استفاده و بهره برداری» به احتمال نوعي از كاربري بسيار فراگيرتر از نوعي بهره برداري محدود تنها به دليل اكتشافات اشاره دارد. به عنوان مقدمهي معاهدهي فضاي ماورای جو، استدلالهاي تكميلي كه ميتواند اجازهي مصارف تجاري را بدهند، امكان دستيابي دارند.
مطابق با شرايطمان،بعداز اينكه مصارف تجاري را بتوان تنها در موقع پيشرفتهاي اساسي بكار برد، به نظر ميآيد اين نوع از مصارف كه توسط معاهده القاء ميشوند،يك مخالفت نامحسوس را فراهم ميآورند. بهرهگيري از كلمهي پيشرفت از بهرهبرداري تدريجي از فضاي ماورای جو حمايت ميكند باوجود اين حقيقت كه در درون محدوديتهاي اهداف صلحآميز نه تنها اين امر مجاز ميباشد بلكه حتي يكي از نهادهاي معاهده به شمار ميآيد.
پيشنهادات ديگري كه ممكن است به عنوان تعيين كنندهي مصارف تجاري به آن توجه شود در ماده هاي بعدي بيان شدهاند.
ماده 1 بيان ميدارد:براي منافع و براي همهي كشورها… و بايستي برای همهي انسانها قرار بگيرد.
به نظر ميآيد دومين شرط مادهي قانوني I كاربري تجاري داشته باشد، مخصوصاً اعتقاد به آزدي فضاي ماورای جو.
يك نوع ممنوعيت مبني بر يك وظيفهي مشخص از معاهده وجود دارد كه، محققيني وجود دارند كه مادهي قانوني I را به عنوان يك تحريم در كاربري تجاري ميشناسند و عقايدي دارند كه ما به آنها معتقد نيستم.
حتي با اينكه بعضي اختلاف عقيدهها وجود دارد، و با وجود اهميت واژهي «استفاده» به عنوان شكل مشخص«اكتشاف» اكثر نمايندگان مستقر در نمايندگي فرانسه كه واژه «استفاده» را به عنوان بهرهبرداري مشخص مينمايد. سابقهي قانوني مادهي قانوني I اين امر را نشان ميدهد.
آنها ميتوانند بسياري از ويژگيها را به طور مشترك داشته باشند حتي اگر «بهرهبرداري» و «مصارف تجاري» از همان عقايد نباشند.
با توجه به فضاي ماورای جو، مادهي قانوني II به طور مشخص نه تنهاتمايلي به عدم استفادهي تجاري ندارند بلكه براي تقويت مجموعه قوانين دستيابي به آزادي در فضاي ماورای جو بارد ادعاهاي درخواست ملي همراه است.
آنچه در شاخهي اقدامات فضايي زياد است، مادهي اساسی شماره می باشد که كاربردپذيري حقوق بين الملل را اثبات مينمايد. در چنين شرايطي مي توان صرفا اصول مناسب در پذيرش حقوق بينالملل را مورد تایید قرار داد.
فعاليتهاي تجاري در همهي موارد ديگر از سياره اصولاً، پذيرفته شده و همان امر بايستي براي اقدامات فضايي درست باشد.
در حال كه مدیریت عنوان ضروري دفاع از بشريت در برابر جنگ در فضا که اولين بخش از مادهي قانوني4 می باشد، موقعيت كوچكي در موضوع مورد بحثمان دارد.
با اين وجود بخش دو، عبارات «باید مورد استفاده قرار گیرد» را در ارتباط با عبارت «انحصاراً به منظور صلحآميز» ممكن است يك مورد قابل توجه از كلمهي «مستعمل» را در اين زمان دربرداشته باشد.
ما دليلي نميبينیم كه اين امر را به عنوان عدم استفادهي تجاري از ديگر اجرام سماوي و ماه بكار ببريم.
مادهي قانوني5هيچ توصيهاي را در ارتباط با نوع فعاليت فضايي ارائه نميدهد اما بازگشت امن و مطمئني از سفاین فضايي و فضانوردي را ارائه مي دهد.
هر زمينهاي براي بهرهبرداري از واژهي فضانوردي مربوط به موضوع تحت اين بحث، موافقت نامه نجات، اصول بيان شده در مادهي قانوني 5 از معاهدهي فضاي ماورای جو را شرح ميدهد كه اين عبارت را در «پرسنلي» كه به طور عقلاني در آن چارچوب تجاري تناسب دارند، دگرگون ميسازد.
مادهي قانوني كه به اين موضوع بسيار نزديك است، مادهي قانوني 6 است.
خواه نهادهاي دولتي يا آژانسهاي غيردولتي تشكيل شوند، اين مادهي قانوني مسئوليت براي فعاليتهاي داخلي در فضاي ماورای جو را بیان می دارد و يكي از شرايط مربوط به درگيري خصوصي در امور فضاست. در واقع اين ماده مشاركت در اقدامات قضايي توسط بخشهاي خصوصي را به رسميت ميشناسد.
-عبارات مادهي 7 در خصوص دولت اصلی مسئولیت که جزئیات آن توسط کنوانسیون مسئولیت بیان شده است به عبارت استفاده تجاری بر نمی گردد.
در مقايسه، به نظر ميآيد كاربردپذيري آن، موقعي كه اقدامات فضايي براي اهداف تجاري اجرا ميشوند، بسيار مهم باشد.
تصحيح عبارت مربوطه كه مسئوليت قانوني تحت مادهي قانوني 7 است، يك عنصر منطقي خواهد بود. از سوي ديگر اين يك پرسش از مقررات قانوني داخلي است كه يك سيستم را در شركتهاي غيردولتي ايجاد ميكند كه نهايتاً در اقدامات فضايي مسئوليت خودشان را انجام ميدهند.
-مادهي قانوني 8 تصميم به ثبت عبارتي به عنوان قدرت اجراي وظايف مربوط به اختيار قانوني و قدرت در اهداف فضايي و پرسنل آنها دارد.
مطابق با شرايط كنوانسيون ثبت اسناد، دولت ثبت کننده به عنواناعمال کننده ی قوانینش در هر وضعيت مشخص شده است.
اگر هر دولت حذف كارهاي تجاري در فضاي ماورای جو مربوط به اهداف فضايي كه در ثبت اسناد داخلي مطرح است را ارزو دارد، انجام آن بسيار مجاز ميباشد. اين اختيار كلي از لحاظ منطقي شامل قوانين مربوط به مصارف تجاري خواهد بود.
مادهي قانوني 9 که در مورد فراهم آوردن دستورالعملهايي براي همكاري بينالمللي در اكتشافات و بهره برداری از فضاي ماورای جومی باشد، براي تضمین منافع ویژه دولت ها و حداقل سازي موضوعات مورد خطر مطرح ميشود.
به علاوه اين شرايط به نظر ميآيد مربوط به اقدامات تجاري فضايي باشد. مخصوصاً بهرهبرداري كردن در چارچوب شرايطي كه مداخلهي خطرساز را ممانعت ميكند، زمانی که در مقابل، اشاره ميكند به شانس یک اقدامی كه در فضاي ماورای جو، توسط هيأتي غير از سازمان دولتي انجام میشود.اين امردر بردارد بخش خصوصي را توسط شهرونداني كه به طور خودكار شامل مؤلفهي بهرهبرداري تجاري ميشود.
مشاهدهي اين موضوع، حتي به عنوان شرايطي كه در باقي ماندهي مادهي قانوني شامل ميشود، دليل خوبي براي هر مفهوم در جوانب تجاري است، به نظر ميآيد آنها مثل اكثر مواد قانوني بالا، بر وظايف معين در متقاعد ساختن كشورها براي اجراي اقدامات فضايي متمركز ميباشند، به هر حال، آنها هيچ مدركي را اثبات نميكنند تا اقدامات فضايي توسط كشورهايي انجام شود كه ميتوانند يا نبايستي شامل فعاليتهاي تجاري شوند.
مادهي 3 كه به طور كامل با رويهي كشورهاي تجاري منطبق شد، عهدهدار حمايت از اين نتيجه با مراجعه به حقوق بينالملل است.
شخص تنها ميتواند يك نتيجه بگيرد كه بيان ميدارد هيچ شرايطي را نميتوان به عنوان ممانعت از استفادهي تجاري فضاي ماورای جو، موقعيكه مجموع كلي شرايط در معاهدهي فضاي ماورای جو اجابت ميگردد، به حساب آورد.
با اين وجود، نبايستي از اين امر غافل بود كه فشار بر « دولت» در معاهده در تركيب با شرايط مادهي 6، يك محدوديت چشمگيري را در اقدامات فضايي كه توسط نهادهاي غيردولتي انجام ميشود، موظف بدارد، درحالی كه اكثر مواد قانوني يك وضعيت دقيق را در اين موضوع ذكر نميكنند و حداقل براي اجابت مصارف تجاري ماورای جو آن را بيان نميدارند.(مارشال ، 1984)1
بخش پنجم: دیگر ابزارهاي تشخيصي حقوق بينالملل فضا
در زير سه تا از كنوانسيونهاي حقوق بينالملل فضا آمده است كه به دنبال معاهدهي فضاي ماورای جو، گاهي اوقات داراي اختيارات زيادي است:
-موافقتنامهي نجات
-كنوانسيون مسئوليت
-كنوانسيون ثبت اشیا
اين مواد قانوني يك ترتيب كامل از اصول شناخته شده در معاهدهي فضاي ماورای جو را نشان ميدهند و تفسير مهم و قابل اتكايي در موضوعات ويژهاي را ارائه ميدهند. بنابراين، آنها هيچ بخش جديدي را كه بتواند دليل خوبي براي بازبيني از نتايجي كه اقدامات تجاري فضايي آن تحت حقوق فضا مجاز است، را ارائه نميدهند.
اكثر توافقات بينالمللي منعقد شده در حقوق فضا «توافقنامهي ماه» روش ديگري را نشان داده و در نتيجه نميتوانند در همان روش اداره شوند. به هر حال، مهم است تا بررسي كنيم كه بعد از سالها اميدواري، توافقنامهي ماه هم اكنون اجرا شده و وظيفهي آن هنوز بيشتر محدود به قدرتهاي فضايي عمده كه توافقنامه را تصويب ننمودهاند، ميشود. خوشبختانه یا متاسفانه، توافقنامهي ماه، يكسري شرایط فوقالعاده ، مخصوصاً موارد مربوط به سوءاستفاده از منابع طبيعي ماه كه از اهميت ويژهاي در موضوع سودآوري برخوردار است، را ارائه ميدهد.(دیولا)1
بخش ششم : برآورد توافقنامهي ماه
ابتدائا ما بايستي محدودهي درخواست توافقنامه را مورد حكم قرار دهيم .مطابق با مادهي 1 در كنار موارد مربوط به موافقت نامه ماه اين توافقامه مدارهاي اطراف يا ديگر مسيرهاي آن را بغير از زمين، تحت پوشش قرار مي دهد. همچنين ديگر اجرام سماوي در درون منظومه شمسي را نيز دربردارد. تا اندازهاي كه هنجارهاي دقيق قانوني با توجه به هر اجرام سماوي قدرت اختياري قانوني را دارد. از اين پس، ما به سادگي به توافقنامهي ماه مراجعه ميكنيم كه به دلايل بارز و معقول آن كه شامل همهي مناطق است، خواهد بود.
با مراجعه به بحث اصلي، فعاليتهاي فضايي تجاري، تأكيد بر آن است كه توافقنامهي ماه براي قانوني ارائه شود كه بيشتر از هر معاهدهي فضايي قبلي در شروع فرضيهي استفادهي بسيار گسترده از فضاي ماورای جو، ميباشد. با بهرهبرداري از كلمات موجود در پيشگفتار آن، به خاطر آوريد سودي را ممكن است ناشي از بهرهبرداري از منابع طبيعي ماه و ديگر اجرام باشد. به اين دليل اجرام سماوي با ارزش ميباشند.
با وجود اينكه همان پيشگفتار با عبارات زير شروع ميشود، «توجه به دستيابي كشورها در اكتشافات و استفاده از ماه و ديگر اجرام سماوي» مجموع مؤلفههاي سوءاستفاده، به نظر ميآيد كه به اقداماتي اشاره مينمايد كه در هر صورت در درون ساختار كنوانسيون مربوطه امكانپذير باشد.
در پايان ماده 11در صفحه 5، تایید شده است كه آوردن شانس استفاده از منابع طبيعي ماه همينطور سوءاستفاده از موارد ممكن، وجود داشته است.
وقتي سعي در يافتن يك عنصر ويژه براي اصطلاح «سوء استفاده، از منابع طبيعي ماه هستيم، به نظر ضروري ميرسد كه روش موضوع مربوط به مجموعه قوانين ميراث معمولي كه براي افرادي فرض شده كه منابع طبيعي ماه را مورد توجه قرار ميدهند، ميباشد. و اين مطلب در پاراگراف يك از مادهي قانوني 11 وجود دارد.
به هر حال، اين مجموعه قوانين يك موضوع بسيار مباحثهآميز را ارائه ميدهند. حتي اگر چه طرفين تحت قرارداد نهايتاً به توافقي برضميمهي مادهي قانوني مربوطه دست بيايند. در نتيجه، طرفداري و مخالفت از اقدامات تجار فضايي، از
