
آن:
Total Assets: جمع داراییها
Market Share: سهم بازار
Positive Free Cash Flow: جریان وجه نقد آزاد
Age: عمر واحد تجاری
Business Segment Concentration : تمرکز بخشهای تجاری
Year Indicators: شاخصهای سال.
3-3-1-3- محدودیت در تأمین مالی
در این پژوهش با توجه به هدف و سؤال پژوهش، محدودیت در تأمین مالی شرکتها به عنوان یکی دیگر از معیارهای ناهمگونی شرکتها در نظر گرفتهشده است. برای تمیز شرکتهای محدود در تأمین مالی، از شاخص محدودیت در تأمین مالی KZ استفادهشده است. دنگمی116 (2006) با بسط مطالعه کپلن و زینگالاس (1997) بر روی معیارهای شرکتهای دارای محدودیت در تأمین مالی، شاخصی را ارائه نمودهاند که بر اساس آن میتوان شرکتهایی را که در تأمین مالی محدودیت دارند را شناسایی نمود. بر اساس این شاخص، شرکتهایی را که دارای بیشترین مقدار حاصل از این شاخص باشند، دارای بیشترین محدودیت در تأمین مالی ارزیابی میشوند. نمونهای از شاخص KZ که در تحقیق آلمیدا و همکاران117 (2004)، به کار گرفتهشده در زیر ارائه گردیده است (تهرانی و حصارزاده، 1388).
KZ = -1.002CFO + 0.383MTB + 3.139Lev – 39.368Div – 1.315C (3)
که در آن:
KZ = محدودیت در تأمین مالی
CFO = جریان وجه نقد حاصل از عملیات
MTB = نسبت کیوتوبین
Lev = نسبت اهرمی
Div = سود سهام پرداختی
C = موجودی نقد
بر اساس شاخص KZ فوق، شرکتهایی که از یکسو دارای جریانهای نقدی، سود تقسیمی و مانده وجه نقد کمتر هستند و از سوی دیگر دارای نسبت کیوتوبین و نسبت اهرمی بزرگتر میباشند، بالاترین KZ و درنتیجه بیشترین محدودیت در تأمین مالی رادارند. با توجه به تفاوت شرایط اقتصادی و تجاری ایران با کشور آمریکا و کشورهای اروپایی امکان استفاده از ضرایب حاصل از شاخص فوق وجود ندارد. بنابراین در این پژوهش از شاخص KZ بومی شده در پژوهش تهرانی و حصارزاده (1388) استفاده میشود. KZ بومی شده بر اساس شرایط اقتصادی ایران در پژوهش تهرانی و حصارزاده (1388) به صورت زیر میباشد:
KZIR = 17.330 – 37.486C – 15.216Div + 3.394Lev – 1.402MTB (4)
که در آن:
KZIR = محدودیت در تأمین مالی بومی شده
C = موجودی نقد تقسیم بر کل داراییها
Div = سود سهام پرداختی تقسیم بر کل داراییها
Lev = نسبت اهرمی تقسیم بر کل داراییها
MTB = نسبت کیوتوبین
روش استفاده از این شاخص بدین ترتیب است که ابتدا مقادیر واقعی را در معادله شاخص KZ وارد نموده و مقدار KZ محاسبه میشود. با مرتب کردن مقادیر از کوچکترین (پنجک اول) به بزرگترین (پنجک آخر)، مطابق جدول 3-1 میتوان شرکتهای دارای محدودیت تأمین مالی را تعیین نمود. در این پژوهش همانطور که جدول 3-1 نشان میدهد از روش ایجاد متغیرهای مصنوعی (دو ارزشی) جهت تمیز شرکتهای دارای محدودیت از سایرین استفادهشده است.
جدول 3-1: روش تمیز شرکتهای محدود در تأمین مالی با استفاده از شاخص KZ
احتمال محدودیت در تأمین مالی
پنجک اول
پنجک دوم
پنجک سوم
پنجک چهارم
پنجک پنجم
صفر تا 20%
20% تا 40%
40% تا 60%
60% تا 80%
80% تا 100%
شرکتهایی که در این پژوهش به عنوان محدود در تأمین مالی در نظر گرفتهشدهاند.
*
*
3-3-2- متغير وابسته
متغیر وابسته پژوهش حاضر میزان سرمایهگذاری در داراییهای نامشهود بهوسیله شرکتها است. در این پژوهش مشابه پژوهشهای پیشین (به عنوان نمونه، آریقتی و همکاران، 2014) از معیار نسبت کل داراییهای نامشهود شرکتها بهکل داراییهای آنها برای اندازهگیری میزان سرمایهگذاری در داراییهای نامشهود استفادهشده است. این معیار استفادهشده، به عنوان معیاری برای اندازهگیری شدت سرمایهگذاری در داراییهای نامشهود است.
3-3-3- متغیرهای کنترلی
به منظور کنترل سایر متغیرهایی که بهنحوی در تجزیه و تحلیل مسأله پژوهش مؤثرند، متغیرهای کنترلی لازم با توجه به مرور متون تعیین شدند (آریقتی و همکاران، 2014). متغیرهای کنترلی این پژوهش عبارتاند از:
الف) عمر شرکتها: عمر شرکتها، بیانگر تعداد سالهایی است که از زمان تأسیس شرکت تاکنون گذشته است. بنابراین، در این پژوهش مشابه پژوهش نمازی و منفرد مهارلویی (1390) عمر شرکت بهوسیله تعداد سالهای سپریشده از سال تأسیس شرکت تا هر یک از سالهای موردمطالعه اندازهگیری شده است.
ب) نقدینگی کوتاه مدت بهکل داراییها: نقدینگی به توانایی شرکت در ایفای تعهدات مالی کوتاه مدت، در سررسید اشاره دارد (فاستر، 1986). اساس کاربرد نسبتهای نقدینگی بر این فرض است که داراییهای جاری منابع اصلی شرکت برای پرداخت بدهیهای جاری هستند (جهانخانی و پارساییان، 1387). نسبت جاری و نسبت آنی، دو نسبت بسیار متداول برای سنجش نقدینگی به شمار میرود (فاستر، 1986؛ جهانخانی و پارساییان، 1387).
نسبت جاری: برای محاسبه نسبت جاری، داراییهای جاری بر بدهیهای جاری تقسیم میشود.
در رابطه بالا؛
CR: نسبت جاري
CA: داراييهاي جاري
CL: بدهيهاي جاري است.
نسبت آنی: برای محاسبه نسبت آنی، باید موجودی کالا را از داراییهای جاری کم کرد و باقیمانده را بر بدهیهای جاری تقسیم نمود.
در رابطه بالا؛
QR: نسبت سريع
CA: داراييهاي جاری
Inv: موجودی کالا
CL: بدهيهاي جاري است.
با توجه به وجود روشهای مختلف برای محاسبه بهاي تمامشده موجودی کالا (شناسايي ويژه، اولين صادره از اولين وارده و ميانگين موزون)، در این پژوهش ترجیح داده شد که از نسبت سریع برای سنجش نقدینگی شرکتها استفاده شود. دلیل دیگر استفاده از نسبت سریع برای سنجش نقدینگی، احتمال وجود موجودی مواد و کالاهایی است که قابلیت تبدیل آنها به وجه نقد اندک است.
ج) سودآوری: سودآوری به توانایی شرکت در کسب سود اشاره دارد. سودآوری نتیجه نهایی همه برنامهها و تصمیمهای مالی شرکت است و آخرین پاسخها را در مورد نحوه اداره شرکت به تحلیلگران میدهد. معمولاً از متغیرهای سود به فروش، بازده مجموع داراییها و بازده حقوق صاحبان سهام برای سنجش سودآوری استفاده میشود (فاستر، 1986؛ عبده تبریزی و مشیرزاده مؤیدی، 1384). به دلیل اینکه حاشیه سود شرکتها فقط زمانی قابلمقایسه است که گردش سرمایه (فروش تقسیم بر سرمایه) آنها یکسان باشد و در دنیای واقعی، احتمال چنین وضعیتی اندک است، از این نسبت صرفنظر میشود (هندریکسون و بردا، 1992). از طرف دیگر بسیاری از شرکتهای پذیرفتهشده با حقوق صاحبان سهام منفی، زیانده میباشند و این امر میتواند باعث استنباط اشتباه در مورد سودآوری شود، زیرا نسبت زیان خالص به حقوق صاحبان سهام منفی، یک عدد مثبت است. بنابراین، در این پژوهش، برای سنجش سودآوری از بازده مجموع داراییها استفاده میشود. دليل عمده دیگر براي انتخاب بازده داراييها به عنوان متغيري براي سنجش سودآوری شرکت اين است که نسبت مزبور با راهبرد شركت و عملكرد مديريت رابطه مستقيم دارد. بهعنوانمثال، 80 درصد پژوهشهايي كه به بررسي عملكرد شركتها پرداختهاند، بازده داراييها را بهعنوان يك معيار مهم ارزيابي عملكرد انتخاب نمودهاند (ولف118، 2003).
بازده داراییها بیانگر کارایی استفاده از داراییهاست (فاستر، 1986) و میزان سود به ازای هر ریال از وجوه سرمایهگذاری شده در شرکت را نشان میدهد (جهانخانی و پارساییان، 1387).
در رابطه بالا:
: بازده داراییها؛
: سود خالص؛
: کل داراییها.
این متغیر در پژوهشهای باقرزاده (1382)، نمازی و شیرزاده (1384)، سینایی (1386)، ستایش و همکاران (1387)، کیمیاگری و عینعلی (1387) و کردلر و شهریاری (1388) نیز بهعنوان معیار سودآوری استفاده شده است.
3-4- جامعه و نمونه آماري
دوره موردمطالعه یک دوره زمانی ده ساله بر اساس صورتهای مالی سالهای 1382 تا 1391 است. شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران، جامعه آماری پژوهش حاضر را تشکیل میدهند. در این پژوهش از نمونهگیری آماری استفاده نمیشود؛ اما شرایط زیر برای انتخاب نمونه قرار داده شد:
سال مالی شرکت منتهی به پایان اسفندماه هر سال باشد.
شرکت طی سالهای 1382 تا 1391، تغییر سال مالی نداده باشد.
اطلاعات مالی موردنیاز به منظور استخراج دادههای موردنیاز در دسترس باشد.
تا پایان سال مالی 1381 در بورس اوراق بهادار تهران پذیرفتهشده باشد.
با توجه به بررسیهای انجامشده، تعداد 161 شركت در دوره زماني 1382 الي 1391 حائز شرایط فوق بوده و موردبررسی قرارگرفته است.
3-5- روش گردآوري دادهها
در اين پژوهش براي جمعآوري دادهها و اطلاعات، از روش كتابخانهاي و میدانی استفاده ميشود. براي نگارش و جمعآوری اطلاعات موردنیاز بخش مبانی نظری از مجلات تخصصي داخلی و خارجی، و برای گردآوري سایر دادهها و اطلاعات موردنیاز عمدتاً از طریق بانکهای اطلاعاتی سازمان بورس اوراق بهادار تهران و نرمافزار تدبیر پرداز گردآوریشده است.
3-6- روش تجزيه و تحليل دادهها و آزمون فرضيهها
در انجام اين پژوهش، از روشهاي آمار توصیفی و آمار استنباطی استفادهشده است كه در ادامه بهتفصیل تشريح ميشود. پس از جمعآوري اطلاعات، نخستين گام محاسبه آمارههاي توصيفي از متغيرهاي مورداستفاده ميباشد. اين آمارهها شامل ميانگين، انحراف استاندارد و ساير اطلاعات مورداستفاده است. پس از بررسي آمارههاي توصيفي، فرضیههای پژوهش با استفاده از روش آمار استنباطی رگرسیون خطی چندمتغیره و تحلیل واریانس تکعاملی که در ادامه به اين روشها اشاره ميشود، مورد آزمون قرار میگیرند. لازم بهذکر است که در این پژوهش در خصوص تجزیه و تحلیل دادهها، ابتدا با استفاده از نرمافزار Excel-2007 متغیرهای پژوهش از رویدادههای خام آماده میشود. سپس با توجه به خروجيهاي بهدستآمده از نرمافزار DEA Frontier و تحت الگوی تحلیل پوششی دادهها نمره کارایی مدیران محاسبه و پسازآن با استفاده از نرمافزارهای آماریSPSSنسخه20 و Eviews-7 تجزیه و تحلیل انجامشده است.
3-6-1- روش تحلیل پوششی دادهها (DEA)
در حالتی که واحدهای موردبررسی دارای چندین ورودی و خروجی هستند، روشهای اقتصادسنجی نمیتوانند بهگونهای مناسب کارایی مربوط به این واحدها را ارزیابی و اندازهگیری کنند. تکنیک تحلیل پوششی دادهها یک روش برنامهریزی ریاضی است، که بهعنوان یک روش ناپارامتریک، برای اندازهگیری کارایی بهگونهای مناسب، در این شرایط میتواند مورداستفاده قرار گیرد. این روش در سال 1978 بهوسیله “چارنز، کوپر و رودز” توسعه یافت. آنها به دیدگاه غیر پارامتریک “فارل” که در سال 1957 برای ارزیابی کارایی واحدهای تصمیمگیری با دو نهاده و یک ستاده مطرح شده بود، استفاده از برنامهریزی ریاضی را اضافه کردند. روشی که “چارنز، کوپر و رودز” برای ارزیابی مدارس استفاده کردند به مدل CCR معروف شد (داینس و همکاران119؛ 2003).
در ایران تحلیل پوششی دادهها با رساله “دکتر علیرضایی” تحت سرپرستی “دکتر جهانشاهلو” و “پروفسور ون دی پن” شروع گردید. بهدنبال آن در ارزیابی عملکرد شرکتهای توزیع برق، نیروگاهها، شرکتهای بیمه، ادارات کل راه و ترابری، بانکها و … از این تکنیک استفاده شد ( نقل از: آذر و صفری؛ 1383).
تعریف
تحلیل پوششی دادهها عبارت است از یک روش ناپارامتریک که با استفاده از برنامهریزی ریاضی120 به اندازهگیری کارایی کمک میکند، این روش جایگزینی برای روش رگرسیون محسوب میشود (رای121؛ 2004).
هدف
هدف تحلیل پوششی دادهها تعیین کارایی یک سیستم یا واحد تصمیمگیری از طریق فرآیند چگونگی تبدیل ورودیها به خروجیها است، به عبارت دیگر، هدف شناسایی واحدهایی است که بیشترین میزان خروجی را از کمترین میزان ورودی به دست میآورند، چنین واحدی که دارای کارایی مساوی یک باشد واحد کارا و دیگر واحدها که کارایی بین صفر و یک دارند واحدهای ناکارا شناخته میشوند (راماناتان122، 2004).
بهطورکلی میتوان هدف تکنیک تحلیل پوششی دادهها را تعیین مرز کارایی دانست که بدان وسیله میتوان شرکتهای کارا و ناکارا را از هم تفکیک کرد.
مفهوم تحلیل پوششی دادهها
در روشهای پارامتری از یک فرم ریاضی مطلوب استفاده میشود، درحالیکه درروش تحلیل پوششی دادهها، یک درک مشخص و واضح درباره واحدهای
