
تصمیمگیریهای اقتصادی و گاه بحرانها و نا آرامیهای اجتماعی میتواند بازار سهام را متشنج کند و سرمایه گذاران در این بازار را با ضرر و زیانهای هنگفتی روبرو سازد (آچاریا و همکاران، 2009). آنچه مسلم است در کشورهای در حال توسعه نظیر ایران بازار سرمایه هنوز از تحرک، پویایی و کارایی لازم برخوردار نیست هر گونه تشنج و شوک اقتصادی در این بازار میتواند روند سرمایه گذاری را مبهم سازد (نشریه بورس اوراق بهادار تهران سال89). از طرف دیگر اتخاذ سیاستهای تغییرات حجم نقدینگی مناسب در شرکتها دارای اهمیت فوقالعاده می باشد به این دلیل که باعث ایجاد نوسانات عمده در متغیرها شده و رتبه اعتباری شرکتها را تحت تاثیر قرار خواهد داد (آدریان و همکاران، 2012). تحولات چند سال اخیر اقتصاد ایران با توجه به سیاستهای پولی اتخاذ شده از جمله افزایش نرخ ارز و سطح عمومی قیمتها به همراه هدف دستیابی به توسعه یافتگی، باعث افزایش میزان حجم نقدینگی مورد نیاز شرکتهای ایرانی شده است. این افزایش نیاز در شرایطی است که بانکها و موسسات اعتباری نیز منابع مالی کافی برای تأمین نقدینگی شرکتها در اختیار ندارند. از طرفی بالا بودن نرخ هزینه تسهیلات اعطایی غیربانکی عامل بازدار نده دیگر می باشد. این شرایط، شرکتها را ناگزیر به سمت افزایش سرمایه به عنوان تنها ابزار باقیمانده تأمین منابع مالی سوق داده است (جهانخانی، 1373). شواهد تجربی نیز نشان می دهند که نوسانات سطح نقدینگی ناشی از شوکهای اقتصادی در تصمیم گیری ها نقش مهمی را ایفا می نماید اما به رغم مطالعات فراوان در این زمینه، هیچ یکنواختی در انتخاب معیار قابل قبول از حجم نقدینگی شرکتها وجود ندارد که اهمیت بررسی این موضوع را به صورت دقیقتر صد چندان میکند (بویسای و گروپ، 2007). هر چه بازار ها توسعه یابند، ابزارهای جدیدتری برای پاسخگویی به نیاز های سرمایه گذاران تعریف می شوند. سرمایه گذاران در صورتی دارایی با ریسک بالاتر را می پذیرند که بازده بالاتری را عاید آنها سازد و لذا یکی از عوامل موثر بر ریسک دارایی قابلیت پیشبینیهای مرتبط با بازده غیر عادی شرکتها است. هرچه بازده غیر عادی کمتر باشد، سهم جذابیت کمتری پیدا میکند. (سیرانی و همکاران؛ 1390). زمانی که حجم نقدینگی شرکتها افزایش می یابد، یک نوع جریان ورودی از سرمایه گذاران و بازار سازها به وجود می آید که باعث افزایش تقاضا و بازده سهام در ارتباط با عدم اطمینان بیشتر و انتخاب نامطلوب می شود و در نتیجه امکان دارد تاثیر به سزایی در حجم نقدینگی شرکتها داشته باشد (کامپلو و همکاران، 2010). همچنین کاهش تقاضای سرمایه گذاران برای سهام، با عدم قطعیت بیشتر و انتخاب نامطلوب در ارتباط است. بنابراین وقتی سهام دارای کیفیت اطلاعاتی پایین می باشد(ریسک بالاتر اطلاعاتی) انتظار می رود که به تغییرات بازار حساس تر بوده و رتبه اعتباری شرکتها را تحت تاثیر قرار دهد (دوچین و همکاران، 2010). در نتیجه زمانی که سرمایه گذاران در زمان نوسانات نقدینگی بازار تصمیم به ورود یا خروج سهامی خاص می گیرند، به کیفیت اطلاعات در مورد سهام و حجم نقدینگی بازار توجه بیشتری دارند (فی و توماس، 2004). با توجه به اهمیت فوق العاده نوسانات سطح نقدینگی ایجاد شده ناشی از شوکهای اقتصادی و تاثیر آن بر متغیرهای بازده غیر عادی و اعتبار تجاری شرکتها در این پژوهش بر آن شدیم تا تاثیر نوسانات سطح نقدینگی ایجاد شده ناشی از شوکهای اقتصادی بر بازده غیر عادی و اعتبار تجاری شرکتها در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را مورد بررسی خود قرار دهیم.
1-4) اهداف تحقيق
هدف اصلی تحقیق حاضر، توجه به واکنش بازار سرمایه به ذخایر نقدی شرکتها و تغییرات آن در دورههایی که احتمال ایجاد محدودیت های نقدینگی وجود دارد؛ می باشد. با توجه به هدف فوق می توان اهداف فرعی زیر را مورد توجه قرار داد.
کمک به سرمایه گذاران و فعالان بازار سرمایه و آگاهی دادن به آنها در خصوص نقش تغییرات در مانده نقد شرکتها در بازدهی آنها
کمک به سرمایه گذاران و فعالان بازار سرمایه و آگاهی دادن به آنها در خصوص تاثیر شوک های اقتصادی بر این بازار
آگاهی دادن به مدیران در خصوص تاثیر راهبردهای مدیریت وجوه نقد بر ارزش بازار شرکتها
1-5) فرضيات تحقيق
فرضیه اول:
بین نوسانات سطح نقدینگی ناشی از شوکهای اقتصادی و بازده غیر عادی شرکتها رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیه دوم:
بین نوسانات سطح نقدینگی ناشی از شوکهای اقتصادی و اعتبار تجاری شرکتها رابطه معناداری وجود دارد.
1-6)جامعه و نمونه آماري مورد مطالعه
جامعه آماري اين تحقيق شامل كليه شركتهاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مي باشد. جهت همگن نمودن جامعه آماری در اجرای آزمون فرضیات و تعمیم نتایج آن، شرایط ذیل در خصوص شرکتهای جامعه آماری موردنظر می باشد.
به لحاظ افزایش قابلیت مقایسه، دوره مالی آن ها منتهی به 29 اسفند ماه باشد.
در طی دوره مورد بررسی (1386-1391) تغییر سال مالی نداشته باشد.
اطلاعات مالی آن قابل دسترس باشد.
جزء شرکتهای مالی (مانند بانکها، موسسات مالی) و شرکتهای سرمایهگذاری یا شرکتهای واسطهگری مالی نباشد.
اطلاعات مورد نیاز در بخش تعریف متغیرها در دسترس باشد.
بنابراین، روش نمونه گیری، حذفی سیستماتیک(غربالگری) و دوره تحقیق شامل 6 سال از 1386 تا 1391 می باشد.
1-7) روش تحقيق
روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و از نوع همبستگی است. توصیفی به این دلیل که هدف آن توصیف کردن شرایط یا پدیده های مورد بررسی است و برای شناخت بیشتر شرایط موجود می باشد. تحلیلی به ای دلیل که در تحقیق حاضر، رفتار بازار سرمایه در مواجه با شرایط خاصی، تحلیل می شود و همبستگی به دلیل اینکه در این تحقیق رابطه بین متغیرها موردنظر است. تحقيق حاضر به بررسی روابط بين متغیرها پرداخته و در پي اثبات وجود اين رابطه در شرايط كنوني براساس داده هاي تاريخي مي باشد. بنابراين ميتوان آن را از نوع علی- پس رويدادي طبقه بندي نمود. در اينگونه تحقيقات، محقق به بررسي علت و معلول (متغير وابسته و متغير مستقل) پس از وقوع مي پردازد. در اين تحقيقات بين متغيرها يك رابطه آماري وجود دارد كه هدف بررسي اين رابطه مي باشد. همچنين متغيرها قابل دستكاري نيستند. اين تحقيق بلحاظ هدف، كاربردي است و در آن واكنش بازار سرمايه به تغييرات سطح نقدينگي ناشي از عوامل اقتصادي بررسي مي شود.
1-8) روش جمع آوري داده ها
روش گردآوري اطلاعات، ميداني و كتابخانه اي است. كه با استفاده از اينترنت و شبكه هاي اطلاعاتي و مراجعه به كتب، مجلات و پايان نامه ها بمنظور جمع آوري مباني نظري و پيشينه تحقيق و دستيابي به ساختار كلي تحقيق صورت مي پذيرد. جهت گردآوري داده هاي موردنياز براي آزمون فرضيات از بانكهاي اطلاعاتي سازمان بورس اوراق بهادار و نرم افزار ره آورد نوين و نرم افزار تدبيرپرداز استفاده مي شود.
1-9) قلمرو زماني تحقيق
محدوده زماني تحقيق شامل 6 سال متوالي از سال 1386 تا 1391 مي باشد كه بررسي فرضيات تحقيق با استفاده از داده هاي واقعي اين سالها انجام مي پذيرد. براساس هدف تحقيق اطلاعات مربوط به دوره فوق بررسي و ارتباط بين متغيرها برازش مي گردد.
1-10) قلمرو مكاني تحقيق
قلمرو مكاني تحقيق بازار بورس اوراق بهادار تهران مي باشد.
1-11) تعريف واژه گان تحقيق
شوکهای اقتصادی:به نوسانات حاصل از کاهش و افزایش جریانهای نقدی شوکهای اقتصادی گفته میشود (ریبلو، 2005).
اعتبار تجاری:عبارت است از میزان اعتباری که شرکت در ارتباط با فعالیتهای خود در یک مقطع زمانی خاص به دست آورده است و نشات گرفته از عواملی مانند: میزان تولید و فروش محصولات، حجم نقدینگی و…. میباشد (جیمنز و همکاران، 2012).
بازده غیر عادی سهام: بازده غیر عادی سهام در فرآيند سرمايهگذاري، نيروي محركي است كه برای سرمایه گذار ايجاد انگيزه ميكند و بعنوان یک پاداش براي وی محسوب مي شود. این پاداش از دو بخش سود سهام دریافتی و سود و زیان سرمایه تشکیل یافته است و در این پژوهش منظور از بازده سهام، بازده سهام شرکتهای است که بعنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده است (هاسبروک، 2005).
سطح نقدینگی:به میزان و حجم داراییهای قابل تبدیل به وجوه نقد نسبت به کل داراییها حجم نقدینگی گفته میشود (ریبلو، 2005).
فصل دوم
مباني نظري و پيشينه تحقيق
2-1) مقدمه
بازار بورس سهام با گردآوري نقدينگي هاي راكد و غير مولد و هدايت آن ها به سوي مصارف سرمايه گذاري و تامين منابع مالي فعاليت هاي اقتصادي مولد نقش انكار ناپذيري در رشد اقتصادي كشورها بر عهده دارد. همين امر باعث شده است رشد و شكوفايي اين بازار از اهميت بسزايي برخوردار باشد. طي ده هاي اخير تجهيز منابع مالي از راه فروش سهام يكي از مهمترين شيوه هاي گردآوري وجوه لازم براي سرمايه گذاري هاي هنگفت و تاسيس واحد هاي بزرگ توليدي و صنعتي بوده است. اصولا براي كسب سود در اين بازار گسترده جهاني، نياز به اطلاعات تخصصي و پيچيده كارشناسي امري لازم و ضروري به نظر مي رسد. بنابراين با توجه به گستردگي بازار جهاني، استفاده از ابزار هايي كه با در اختيار داشتن كمترين اطلاعات، بتوانند بهترين نتايج را حاصل كنند بسيار مطلوب به نظر مي رسد. اين در حالي است كه واكنش هاي بازار سهام به آگهي ها واخبار متفاوت است. انتظارات افراد تابع پيش بيني هاي آنها مي باشد كه گاهي از ناكارآمدي هايي برخوردار است. فهم منبع اين ناكارآمدي ها، مي تواند كاربردهاي مهمي براي مطالعه در زمينه عقلانيت سرمايه گذاران و كارايي بازار داشته باشد(هيسو3، 2006).
در مطالعهي رفتار عوامل موثر بر بازار و لاجرم اقتصاد بازار، جستجوی متغیر یا متغیرهایی که بتواند ارتباط بخش مالی اقتصاد را با بخش حقیقی اقتصاد توضیح دهد، از اهمیت بسیاری برخوردار است. بازارهای پول و سرمایه به عنوان ارکان بخش مالی، وظیفهی تامین منابع را برای بخش حقیقی اقتصاد بر عهده دارند. کارایی بخش مالی موجب تخصیص بهینه منابع کمیاب به فعالیتهای اقتصادی میشود. تخصیص بهینه منابع به نوبهی خود بهینگی پس انداز و سرمایهگذاری و به تبع رشد اقتصاد ملی، در حدودی نزدیک به ظرفیت های بالقوه اقتصاد را در پی دارد. اقتصاد دانانی نظیر گلداسمیت (1969)، میکنون (1973) و شاو (1973) بر این باور بودند که بازارهای مالی نقش کلیدی در توسعه و رشد اقتصادی دارند. به اعتقاد آنان تفاوت در کمیت و کفیت خدمات ارائه شده توسط موسسات مالی میتواند بخش مهمی از تفاوت در نرخ رشد بین کشورها را بازگو کند(سجادي و همكاران، 1391).
هدف اساسي تحقيق حاضر، بررسي تاثیر نوسانات سطح نقدینگی ناشی از شوکهای اقتصادی بر بازده غیر عادی و اعتبار تجاری شرکتهای پذیرفته شده در بازار اوراق بهادار تهران می باشد. در اين فصل، مباني نظري و پيشينه تحقيق ارائه شده است. فصل حاضر به دو بخش کلی تفکیک شده است. در بخش اول مبانی نظری مرتبط با موضوع تحقیق ارائه و در بخش دوم تحقیقات انجام شده قبلی در خارج و داخل کشور که بطور مستقیم یا غیرمستقیم با موضوع تحقیق مرتبط می باشند؛ بررسی شده است.
2-2) متغيرهاي اقتصادي و نقش آن در بازار سرمايه
بورس اوراق بهادار ایران در راستای سیاست های کلان اقتصادی دولت، پس از پایان جنگ و برای جلب مشارکت مردم در سرمایه گذاری و سوق دادن سرمایه های راکد و غیر مولد به سوی فعالیتهای مولد اقتصادی و تامین نیازهای مالی بنگاههای تولیدی و به تبع آن تامین کالاهای مورد نیاز جامعه، فعالیت دوبارهی خود را به شکل گستردهتری از سال 1369 آغاز کرد. از آن سال تاکنون به دلیل شرایط اقتصادی پس از جنگ و تاثیر تغییرات حاصل از متغیرهای کلان اقتصادی از جمله نرخ تورم، شاخص بازار سهام شاهد نوسانات زیادی بوده است. اولین دلیل برای انجام تحقیق در مورد تاثیر متغیرهای اقتصادی بر بازدهی سهام و به تبع شاخصهای سهام، این است که میتواند در پاسخگویی به سوال اصلی که شامل چگونگ
