
مخاطب خود به ویژه نسل جوان، دست یافتنی نماید و این میسر نیست مگر به شناختن بهتر امام(ع).
4-1. سوالات تحقیق:
1-4-1. سئوال اصلی:
آیا ظرفیتهای نمایشی در مناظرات امام جواد(ع) وجود دارد یا خیر؟
2-4-1. سئولات فرعی:
ویژگیهای شخصیتی امام جواد(ع) کدامند؟
فرق مناظره با داستان و نمایشنامه در چیست؟
آیا مناظره را میتوان یک شیوهی نمایشی دانست؟
5-1. فرضیات تحقیق:
1- در مناظرات امام جواد(ع) با علمای اهل سنت، میتوان ظرفیتهای نمایشی را یافت.
2- از مناظره میتوان به عنوان مدلی برای دیالوگ نویسی و شخصیت پردازی در فیلمنامه بهره برد.
3- مناظره با داستان و نمایشنامه فرق دارد.
6-1. تعریف مفاهیم:
1-6-1 تعریف مناظره:
مناظره از نظر لغت از ماده (نَظَر) اشتقاق یافته و به معنای نگاه و دیدن آمیخته با تفکر است. نظر کردن در امری یعنی فکر و تأمل در آن چیز؛ علم النظر یعنی علم استدلال که معمولا به علم کلام گفته میشود.( شریعتی سبزواری، 1390: 18).
المُناظَرَه: نگرش، اندیشه و بینش در چیزی برای آشکارسازی حقیقت آن. (علم المناظره): علمی که با آن آداب طُرق اثبات مطلوب و نفی دلیل آن با خصم شناخته گردد. (خلیل جُر، طبیبیان،1373: 1972-1973).
مناظره، مباحثه(Debat) این واژه از فعل debattre به معنای بحث، گفت وگو و مناظره کردن، مشتق شده است. به نوع شاعرانه قرون وسطایی اطلاق میشود که در آن شاعران درباری با شیوهی جدی یا طنز به مناظره میپرداختند.( داد، 1393: 189)
مناظره عبارت است از : بحث و گفت وگویی بین دو نفر به منظور آشکار شدن حقیقت و روشن شدن درست از نادرست، که در آن یک طرف در ایجاب(Affirmative side) و طرف منفی(Negative side) در رد حکمی از احکام و نسبتی از نسبتها، به ذکر دلیل و ارائه شواهد میپردازد. این بحث و گفت وگو معمولا در حضور دیگران و برای کمک به آنان در قضاوت و اتخاذ تصمیم صورت میگیرد.( اریکسون، مورفی، زوچنر، ثریا، 1392: 27)
صاحب کتاب مناظره و تبلیغ، دو تعریف دربارهی مناظره ذکر کرده است. 1- المناظره من النظر و الاعتبار و الغرض منها المباحثه عن الرایین المتقابلین، یعنی مناظره از ماده نظر و اعتبار گرفته شده و غرض از آن بحث و گفت وگو دربارهی دو عقیده متقابل است. هریک از طرفین مناظره متکفل اثبات یکی از آن دو میشود.(منطق الشفاء، ج6 / 22).
2- ((اَنها صناعة علمیه یقتدر معها-حسب الامکان- علی اقامة الحجة من المقدمات المسلمة علی ای مطلوب یراد و علی محافظة ایِ وَضع یَتفقُ علی وجه لا تَتَوجه علیه مناقصة)) . به عبارت روشن تر، مناظره فنی است که انسان به وسیلهی آن با استفاده از مقدمات مقبول و مواد استدلالهای پذیرفته شده بتواند هر مطلبی را که بخواهد اثبات کند و هر عقیدهای را که خواست مردود جلوه دهد، به گونهای که تناقض موجه کلام طرف نشود.( شریعتی سبزواری، 1390: 19).
چند واژه است که با لغت مناظره شباهت زیادی دارد ولی مرادف آن به حساب نمیآیند بلکه هر کدام فن جداگانهای دارند. مباحثه، مجادله، محاوره، مشاجره، محاجه، احتجاج، مکابره، منازعه، مناقشه، حوار، مراء، گفتمان و گفتوگو مشترکاتی دارند.(شریعتی سبزواری، 1390، ص 13).
ارسطو بیش از دو هزار سال پیش، مسئله اصلی در هر مناظره را چنین تعیین کرده است، هر سخنرانی تنها دارای دو قسمت است: ادعا و اثبات آن ( اریکسون، مورفی، زوچنر، ثریا، 1392: 41).
با توجه به سنت معصومین در مواجهه با خصم و با تأکید بر منش علمی ائمه(ع) در تأسی به قرآن و پیروی عملی از قرآن و عمل به آیه ((ادْعُ إِلى سَبيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبيلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدينَ (نحل:125) برخورد آن بزرگوارن با رقبای علمی، به شیوه ی قرآن بوده است.
جدال احسن مبنای مناظره و اصل مترقی در گفتوگوی بین انسانهاست که مورد توجه اسلام میباشد. این شیوه با گفتمان یکتاپرستی حضرت رسول اکرم(ص) آغاز شد، در رویه و منش تمامی معصومین(ع) دیده میشود. بنابراین تعریفی که از مناظره مورد نظر نویسنده است همان تعریفی است که، مناظره را راهی برای کشف حقیقت میداند، حقیقتی که منجر به شناخت دقیقتر از پرودگار شود.
2-6-1. جایگاه مناظره در تاریخ و ادبیات ایران:
مناظره در فرهنگ و ادبیات ایران از جایگاهی خاصی برخوردار است به طوری که قدیمیترین مناظرههای موجود پارسی قدمتی بیش از دوهزار ساله دارد. یکی از قدیمیترین مناظرههای منظوم، مناظرهی” درخت آسوریک”1 است. این مناظره بین بُز و نخل صورت میگیرد و دارای 121 بیت و به زبان پارتی یا پهلوی اشکانی میباشد. (پورجوادی، 1385: 79).
اصولا قالب مناظره مورد توجه شعرا و نویسندگان بوده است و آنها توانستهاند از این قالب برای بیان دیدگاههای خود استفاده نمایند.
شاعرانی چون اسدی طوسی این قالب ادبی را توسعه دادهاند و شعرای زیادی از این شیوه استفاده نمودهاند. ابداع پیکارهای خیالی و زبان حالی در قرن چهارم و پنجم هجری توسط شاعران انجام شده است. احتمالاََ رواج این نوع پیکارها از یک سو بازتاب مناظرههای واقعی میان متکلمان و اربابان مذاهب و فرقههای مختلف در قرنهای سوم و چهارم است. (پورجوادی، 1385: 98).
مناظره ابزار قدرتمندی است که از گذشتههای دور و شاید از اولین گفتارهای بشری مورد توجه بوده است. این رویکرد با تغییر زمان و تحول جوامع انسانی در رشد و شکوفایی و بعدأ در انهدام افکار و عقاید بشری مؤثر بوده است.
قدیمیترین نمونه ی مناظره در دوره ی اسلامی، متعلق است به اسدی طوسی که در اشعاری مناظره بین زمین و آسمان، شب و روز، مغ و مسلمان و نیزه و کمان را آورده است. مناظره در ادبیات فارسی بیشتر در قالب قصیده و مثنوی صورت گرفته است و شعرای سبک عراقی و هندی به این نوع سخن سرایی توجه زیادی داشتهاند.
منظومههای مستقل مناظره مثل: گوی و چوگان از طالب جاجرمی، ماه و خورشید از خواجه مسعود قمی و مثنوی پیر و جوان از میرزا محمد نصیر اصفهانی از آن جملهاند. نمونه ی معاصر سرایندگان، مناظره ی پروین اعتصامی است. اگر چه مناظره در ادبیات فارسی بیشتر به صورت نظم بیان شده است، اما مواردی از مناظره منثور نیز در دست است مانند: جدال سعدی با مدعی.گفت وگوی چنار و کدوبُن از انوری از مناظرههای معروف ادبیات فارسی است.( اریکسون، مورفی، زوچنر، ثریا، 1392: 13-14).
مناظره منثور در آثار نویسندگان معاصر وجود دارد. مانند: دو مناظره در کتاب داستان راستان شهید مطهری، مناظره دکتر و پیر از عبدالکریم هاشمی نژاد، مناظره ی شیخ و وزیر از ملکم خان، مکالمه سیاح ایرانی با شخص هندی از میرزا سید حسن کاشانی و مناظره ی شیخ و داعی از مرحوم سلطان الواعظین شیرازی میباشد. همچنین در فرهنگ و ادبیات ایرانی، نقالی یکی دیگر از شیوههایی است که برگرفته از مناظره میباشد یا به نوعی در آن با استفاده از فضای مناظرهگونه به بیان دیدگاهها، عقاید و باور شخصیتهای اسطوره ای پرداخته میشود .
این شیوه سالیان متمادی سینه به سینه روایتگر شادی و غم مردم ایران زمین بوده است و از این حیث دارای جایگاه خاصی می باشد. اگر از ادبیات پا به فضای کوچه و بازار بگذاریم و هم جهت با فرهنگ فورکولیک ایرانی، گام برداریم باز هم نمونههایی از گونهی مناظره را میبینیم. برای نمونه، آیا دعواهایی از جنس حیدری نعمتی که روزگاری شیوه ی جدال و مخاصمه به حساب می آمده را میتوان بی تأثیر از فضای مناظره و فرهنگ مناظره در ادبیات ایرانیان دید. از آنجایی که مجال بحث در آن زمینه نیست شما خواننده ی محترم را ارجاع میدهم به مقالهای از دکتر محمدعلی خبری در مورد نقالی، که در آن به گونههای یاده شده پرداخته است.
در زمان امام جواد(ع) مخالفان و دشمنان ایشان با توجه به شروع امامت آن بزرگوار در قبل از بلوغ، مناظرههای علمی را بستری برای محو ایشان از صحنهی امامت و رهبری شیعه میدیدند اما ادب، اخلاق و متانت امام جواد(ع) در مواجهه با طراحان مناظره و همراه با پاسخهای دقیق و کامل، حضرتش که ریشه در علم الهی داشت، توانست به ظرفیتی برای تغییر دیدگاهها نسبت به ایشان بدل شود.
3-6-1. مناظره از دیدگاه قرآن و معصومین:
قرآن شیوهی برخورد پیامبر در جدال با خصم را، جدال احسن معرفی میکند.
ادْعُ إِلى سَبيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبيلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدينَ (نحل:125).2
جدال احسن مبنای مناظره و اصل مترقی در گفتوگوی بین انسانهاست که مورد توجه اسلام میباشد. این شیوه که با گفتمان یکتاپرستی حضرت رسول اکرم(ص) آغاز شد، در سیرهی عملی معصومین نیز جاری گشت. در آغاز قرن دوم هجری بر اثر رابطه مسلمانان با ملل دیگر و نهضت ترجمه، آراء و افکار اجنبی وارد فرهنگ اسلامی شد. مادی گرایان از فضای آزاد اسلام در مکه و منا، سفر و حَضَر، حتی مسجد پیامبر و اماکن مقدس برای ترویج اندیشههای خود بهره میبردند تا اینکه با پاسخهای هوشمندانه و مناظرههای روشنگرانه ائمه و شاگردان آنها، توطئههای دشمنان اسلام خنثی گردید.
خداوند جدال احسن را به عنوان یک راهکار برخورد با انسانها معرفی میکند و ذیل آیاتی چون:
ادْعُ إِلى سَبيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبيلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدينَ (نحل:125)
وَ لا تُجادِلُوا أَهْلَ الْكِتابِ إِلاَّ بِالَّتي هِيَ أَحْسَنُ إِلاَّ الَّذينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ وَ قُولُوا آمَنَّا بِالَّذي أُنْزِلَ إِلَيْنا وَ أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ وَ إِلهُنا وَ إِلهُكُمْ واحِدٌ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ (عنکبوت:46)3
دیدگاه خود را به خوبی بیان میکند. این روش در کمتر آیینی دیده میشود که در آن حتی با خصم، با برخورد نیکو رفتار شود .
در مناظره احسن، که شالوده ی مناظره در اسلام است، ستیز جویی و اقناع، حس غلبه و برتری خواهی و هم چنین انگیزه ی شهرت طلبی و کسب محبوبیت اجتماعی و جلب توجه مخاطبان راه ندارد. اسکات مجادلهگران و یا رسوا نمودن آنها در ماهیت مناظره منطقی و سالم وجود ندارد .
اسکات جاهل در مواقع ضروری هم باید در کمال ادب و محبت باشد. مناظرههای رسول اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) با علمای ادیان و معاندان دین و همچنین احتجاجهای پیامبران به ویژه حضرت ابراهیم با نمرودیان از این نوع میباشد.( شریعتی سبزواری، 1390: 13).
قرآن مناظره حضرت ابراهیم با مشرکان را با نهایت اختصار و زیبایی بیان میکند.
فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأى كَوْكَباً قالَ هذا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قالَ لا أُحِبُّ الْآفِلينَ (انعام: 76) هنگامى كه(تاريكى) شب او را پوشانيد، ستارهاى مشاهده كرد، گفت: «اين خداى من است؟» امّا هنگامى كه غروب كرد، گفت: «غروبكنندگان را دوست ندارم.
فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بازِغاً قالَ هذا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قالَ لَئِنْ لَمْ يَهْدِني رَبِّي لَأَكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ (انعام: 77) و هنگامى كه ماه را ديد كه(سينه افق را) مىشكافد، گفت: «اين خداى من است؟» امّا هنگامى كه(آن هم) غروب كرد، گفت: «اگر پروردگارم مرا راهنمايى نكند، مسلّماً از گروه گمراهان خواهم بود.
فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بازِغَةً قالَ هذا رَبِّي هذا أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قالَ يا قَوْمِ إِنِّي بَريءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ (انعام: 78)و هنگامى كه خورشيد را ديد كه(سينه افق را) مىشكافت، گفت: «اين خداى من است؟ اين(كه از همه) بزرگتر است!» امّا هنگامى كه غروب كرد، گفت: «اى قوم من از شريك هايى كه شما(براى خدا) مىسازيد، بيزارم!
اگر چه قرآن به جزئیات مناظره ی حضرت ابراهیم با منکران توحید، کاملاّ اشاره نکرده است اما به شیوهی متداول آن زمان که نوعی احتجاج علی
