
ی در نامگذاری بقایای بناهای باستانی در ایران بعد از اسلام در اسم مکانهایی چون: تخت سلیمان، مسجد سلیمان، مشهد مادر سلیمان و … اثرگذار بوده است. البتّه اين موضوع به عنوان يكي از اهداف همين رساله بسيار جالب است امّا در بررسي ميبايست ميان متون اصيل و متون التقاطي تمايز قايل شد.
ج: به هر حال نبايد فراموش كرد كهانديشهي حاكم بر اين دسته از متون دست كم چند صد سال جديدتر از انديشهي حاكم بر متون زرتشتی است و بنا به اصل عقلانيتر شدن اسطورهها در طول زمان گاه رويكردي منطقيتر نسبت به اساطير قديمي دارند و آنها را به سمت عقلانيتر شدن سوق دادهاند. حتی در همان دوران پیش از اسلام نیز روایتهای اسطورهای پویا بوده و با گذر زمان منطقیتر میشدهاند. (مانند نظر بيروني كه مارهاي ضحاك را دو غده ميداند كه هر روز براي تسكين آنها ضمادي از مغز سر انسان بر آن مينهادهاند)
فصل سوم به بررسي روایات کاووس میپردازد
در این فصل با استفاده از دادههای موجود در فصل دوم به بررسی و مقایسه روایات و دست آخر استنباط اخبار موثق تر و متواتر در مورد کاووس پرداخته می شود.
فصل چهارم به بررسي نمونههاي مشابه داستانها و شخصيت كاووس در اساطير و حماسههاي ديگر ملل
اعمال و خصوصیّات شخصیتهای اسطورهای، داستانی و تاریخی ملل مختلف جهان گاه همسانیهای اعجابآوری با برخی شخصیتها در روایتهای ملل دور و نزدیکشان دارند. شخصيت كاووس و برخي از داستانهاي او نیز شباهتهاي غير قابل انكاري با ديگر شخصيتها و داستانهاي ملل ديگر دارد در اين بخش اين داستانها و شخصيت قهرمانان آنها با يكديگر مورد مقايسه قرار خواهد گرفت. از جمله الگوهاي داستاني كه به تواتر در داستانهاي ملل ديگر آمده و در ماجراهاي كاووس نيز آمده است ميتوان به نمونههاي زير اشاره كرد:
– داستان عزم به آسمان رفتن برخي شاهان و بزرگان
– داستان خشم گرفتن پدر يا پدر خواندهاي بر پسر خويش به تحريك نامادري عاشقي كه ناكام مانده و از در انتقام در آمده است.
– داستان كشتن حيواني مقدّس و گرفتارشدن به نفرين ابدي
– داستان کشتن وزیر خردمند و کاردان از سوی پادشاه ستمگر و بیخرد.
– داستان زنده کردن مردگان، جوان کردن پیران و شفا بخشیدن به زخمیان و بیماران توسط قدیسان و ورجمندان
فصل پنجم كاووس در ادب فارسي:
شايد همهي ما به عنوان دانشجويان خرد و كلان ادبيات فارسی هميشه هنگامي كه به تعمق دربارهي مبحثی ميپردازيم اين موضوع در ذهنمان طرح ميشود كه جايگاه آن مبحث در ادبيات فارسي خصوصاً ادب كلاسيك چگونه بوده است؟ كدام شاعران و به كدام منظور بيشتر از آن مفهوم استفاده كرده است؟ همين پرسشها با عنوان «… در ادب فارسي» موضوع بسياري از تحقيقات و پاياننامههاي ما و همكلاسانمان بوده و هست. آخرين بخش از اين رساله هم به دنبال «كاووس در ادب فارسي» است و سعي دارد پس از نقل تك تك ارجاعاتي كه در قالب تلميحات و … به كاووس و ماجراهايش دست كم در آثار محوري ادب فارسي شده است، نگاه اديبان را به كاووس و كاركرد نام كاووس را در تلميحات دريابد.
فصل ششم نتیجهگیری
آيا اين شباهتها در ذهن و ادبيات ملّتها به خاطر برخي تجربههاي مشترك انساني به توارد وارد شدهاند يا آن كه ملّتي از ملّت ديگر داستاني را اقتباس كرده و سپس به فراخور مقتضيات اقليمي و فرهنگي، اجتماعي خاص خود افزونيها و كاستيهايي را بر آن وارد كرده است؟ بديهيست كه اگر در بررسي خود نمونهاي مشابه با يكي از داستانهاي كاووس در اسطورههاي يكي از تمدنهاي دور دست (مثلاً تمدّن آزتك در مكزيك باستاني) بيابيم نميتوانيم نام تبادل فرهنگي را بر اين مشابهت بگذاريم و آن را توارد در اذهان انسانهايي كه عليرغم فواصل جغرافيايي دردهاي مشترك انساني دارند قلمداد ميكنيم و در عوض اگر مشابه داستاني را با جزييات خودش تنها در داستانهاي ملل همسايه ببينيم ناچاريم آن را تبادل فرهنگي بدانيم. از آنجا كه تاكنون در اين حوزه هر كس به اقتضاي حال و مقال خود و فارغ از نگاهي علمي و در عين حال جهاني سخن رانده است، بخش سوم اين رساله براي نخستينبار در نوع خود سعي دارد تا با نگاهي علمي و در عين حال جهاني به معين كردن اصل و ريشهي آن دسته از داستانهاي كاووس كه با داستانهاي ملل ديگر مشابهت دارد بپردازد و توارد يا تبادل فرهنگي بودن را در تكتك اين داستانهاي مشابه تا جايي كه امكان دارد معلوم كند.
اميد است كه با راهنماييهاي عالمانه و مشفقانهي استاد محترم راهنما و استادان محترم مشاور توانسته باشم رسالهاي درخور و شايستهي توان علمي- تحقيقي خود و استادانم نگاشته و سهم كوچكي در پيشرفت علم داشته باشم.
1-2 اهميت و ضرورت تحقيق
پادشاهي كاووس با آن همه حوادث و داستانهاي متعدد پرحجم ترين قسمت شاهنامه را در بر ميگيرد امّا تا كنون اين دوره و اين بخش از شاهنامه به طور مستقل مورد بررسي قرار نگرفته است. چه بسا با بررسي دقيق روايتهاي مختلف پيرامون كاووس بتوانيم به يك تبارشناسي روايتهاي اسطورهاي حماسي ايرانيان دست يابيم. همچنين ريشهشناسي داستانهاي كاووس تا حدي نشاندهندهي جايگاه فرهنگ ايراني در ميان ديگر فرهنگهاي ملل همسايه است. آيا آنگونه كه برخي ميگويند «هنر نزد ايرانيان است و بس»؟ يا ايرانيان هم از ديگران چيزهايي را اقتباس كردهاند؟ همچنين اين تحقيق خواهد توانست دریچهای نو در تحقيق دربارهي شخصيتهاي حماسي و اسطورهاي ايرانيان بگشايد.
1-3 اهداف تحقيق
اين رساله پنج هدف اساسي را دنبال ميكند:
1- بررسي و مقايسهي روايات كاووس
2- تبارشناسي اين روايتها
3- بررسي و مقاسيهي روايات كاووس با روايات مشابه ملل ديگر
4- بررسي احتمال توارد يا تبادل فرهنگي در مورد روايتهاي مشابه و تبارشناسي موارد تبادل يافته
5- جايگاه كاووس در آثار اديبان فارسي زبان از آغاز تا امروز
1-4 معرفی برخی منابع و پيشينه تحقيق
صفا، ذبیحالله؛ حماسهسرایی در ایران: از قدیمترین عهد تاریخی تا قرن چهاردهم هجری، تهران: امیرکبیر، 1364.
این کتاب نخستین اثری است که به طور علمی به نقل و بررسی حماسه های ایرانی و آثار حماسی ایران و طبقه بندی آن ها پرداخته است و با وجود اینکه تالیف آن به حدود هفتاد سال پیش باز می گردد و جای خالی برخی یافته های امروزی در آن مشهود است؛ هنوز از بسیاری جهات منبعی بی نظیر و مرجع برای پژوهندگان حماسه های ایرانی به شمار می آید که این ماندگاری مدیون سه چیز است: نخست مقدم بودن در آثار حماسه پژوهی، دوم بارعلمی و زحمت فراوان مولف فقید آن در تالیف اثری جامع در زمان خود و سوم کاهلی محققان حماسه پژوه امروزی در تالیف اثری نو و یا ویرایش کار استاد صفا منطبق با یافته های جدید بر اساس مقالات علمی چاپ شده در روزگاران اخیر.
کریستنسن، آرتور؛ کیانیان، ترجمه ذبیحالله صفا، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۶.
نزديك ترين كار را ميتوان كيانيان اثر ايرانشناس فقيد دانماركي آرتور كريستن سن دانست كه سالها پيش به رشتهي تحرير در آمده و توسط استاد ذبيحالله صفا ترجمه شده است. در اين اثر مختصر تمامي پادشاهان كياني از جمله كاووس مورد بررسي قرار گرفته و روايات اوستايي، پهلوي و فارسي- عربي دربارهی ايشان با هم مقايسه شدهاند و در نهايت نويسنده نيز نظر خود را دربارهي ميزان تاريخي بودن اين شخصيتها ابراز كرده است. البته باید یاد آوری کرد که کریستنسن معتقد به تاریخی بودن کیانیان است و این نظر وی توسط بیشتر دانشمندان بعد از او رد شده است.
دومزیل، ژرژ؛ بررسی اسطورهی کاوس در اساطیر ایرانی و هندی، ترجمه مهدی باقی، شیرین مختاریان، تهران: قصه، ۱۳۸۴.
در سالهاي اخير كتابي هم با عنوان: بررسی اسطوره کاووس در اساطیر ایرانی و هندي از ژرژ دومزيل و ترجمهي مهدي باقي توسط نشر قصه به چاپ رسيده كه خود يك بخش از كتابي چهار بخشي است كه در ايران به صورت كتاب مستقلي به چاپ رسيده. از آن جا که دومزیل در زمان حیاتش کتابی به چاپ نرساند؛ اصل فرانسوي اين كتاب كه پس از مرگ دومزيل در حدود چهل و اندي سال پيش به چاپ رسيده، برگردان هشت سخنراني وي است دربارهي موضوعات مختلف اسطورهاي از جمله اسطورهي كاووس در اساطير ايران و هند. اين اثر تنها به بررسي اسطورهي كاووس تنها در جغرافياي ايران و هند می پردازد.
یشتها/ گزارش پورداوود؛ به کوشش بهرام فرهوشی، تهران: دانشگاه تهران: ۱۳۵۶.
بیشترین اشاره های اوستا به کاووس در یشت ها آمده و یکی از بهترین ترجمه های یشت ها به فارسی نیز ترجمه ابراهیم پورداوود است.
اوستا: کهنترین سرودها و متنهای ایرانی/ گزارش و پژوهش جلیل دوستخواه؛ تهران: مروارید، ۱۳۷۰.
اگرچه ترجمه جلیل دوستخواه از اوستا دقت ترجمه پورداوود را ندارد اما مزیّت اوستای دوستخواه در آوردن ترجمه تمام متون اوستایی در دوجلد و وجود وندیداد در آن است.
1-5 روش تحقيق
اين پژوهش به روش كتابخانهاي انجام گرفته و براي اجراي آن مراحل زير پيموده شده است:
1- مطالعهي دقيق كتابهاي مربوط به كيكاووس و فيشبرداري از آنها.
2- مقايسهي دقيق روايتهاي هريك از اين منابع با يكديگر و كشف و يادداشت همسانيها و افتراقهاي موجود.
3- مطالعهي دقيق كتابهاي مربوط به شخصيتهاي مشابه كيكاووس در اساطير ملل ديگر و فيشبرداري از آنها.
4- مقايسهي دقيق هر يك از اين روايتها با يكديگر و كشف و يادداشت همسانيها و افتراقهاي ميان آنها.
5- طبقهبندي و تجزيه و تحليل مطالب به دست آمده و فيشهاي نوشته شده.
6- نتيجهگيري.
7- نوشتن و تايپ رساله.
1-6 پرسشهای تحقيق
1- دليل تفاوتهاي جزئي در روايتهاي حتي هم زمان در مورد كاووس چيست؟
2- كدام روايتهاي پس از اسلامي از كدام روايتهاي پيش از اسلام نشأت گرفتهاند؟ (تبارشناسي روايات)
3- دليل شباهتهاي ميان روايتهای كاووس با برخی روايات ملل ديگر چيست؟
الف- در كدام داستانها و به چه دليل تبادل اتفاق افتاده؟
ب- در كدام داستانها و به چه دليل توارد اتفاق افتاده؟
4- جايگاه كاووس در متون ادب فارسي چگونه است؟
فصل دوم
نقل و بررسی روايتهاي كاووس
بخش اول
كاووس در منابع هندي
1-1 كاووس در منابع هندي
1-1-1 ریگودا
در ریگودا پانزده بار به شخصیتی اسطورهای اشاره شده که نه خداست و نه پهلوان بلکه برهمنی توانمند و خردمند است به نام «کاویه اوشنه/اوشنس». وی از دانش زنده کردن مردگان برخوردار است. نام او همراه با ایندرا میآید و او خودش را با عنوان Kāvya Ušana میخواند. (ریگودا، چهار، 26،1) و با نام Kavi Ušana خوانده شده است. (ریگودا، یک، 130،9) کاویه اوشنس اَگنی را به عنوان روحانی والامقام بشریت منسوب کرد. (ریگودا، هشت، 23،17) او گاوهای آسمانی (ابرها) را به چراگاهها روانه ساخت. (ریگودا، یک، 83،5) و گرز آهنین ایندرا را ساخت که ایندرا وِرِترَه را با آن کشت. (هاگ، 2004: 278)
1-1-2 مهابهاراتا
داستان «کاویه اوشَنَس» در نخستین کتاب مهابهاراتا نیز با عنوان کسی که میتواند مردگان را زنده و پیر را
