
برخی مشکلی در تصویر ارایه شده از کلیسا و کشیش ندیدهاند. کوبریک این انتقاد را مسخره میداند و علاوه بر اینکه نوشتهی فیتز جرالد512 در «کاتولیک نیوز»513 را نمونهای برای دیدگاه مثبت کشیشان نسبت به این فیلم نقل میکند، بلکه کشیش فیلم را صدای اخلاقی فیلم میداند.514
فیلم در این باره موضع روشنی دارد. درست است که کشیش در زندان و در پروسهی انتخاب الکس نقش دارد، اما به این معنا نیست که یک کشیش سیاسی به معنای فاسد آن باشد، دستکم فیلم در این باره اطلاعاتی نمیدهد و رویکرد مثبت به کشیش بیشتر با فیلم همخوانی دارد. زیرا کشیش در برخورد با زندانیان و الکس به دنبال هدایت آنها است و سعی میکند در هر مشکلی که میتواند به آنها کمک کند و چنین پیشنهادی به الکس هم میدهد. همچنین زمانی که پروسهی درمان الکس تمام میشود نیز وقتی با فجایع این درمان روبرو میشود، به صورت علنی در مقابل وزیر میایستد و انتقاد میکند. از اینرو این دیدگاه را میتوان منصفانه دانست و فیلم از این جهت دارای حسن اخلاقی است (پرسش نخست).
این جنبه از فیلم نقش مهمی در رخدادهای محوری ندارد، اما از این جهت که در جذب مخاطب و پاسخ درخور به اثر نقش دارد، میتوان طبق دیدگاه اخلاقگرایی میانهرو و اصالت اخلاق، این فیلم را مورد ارزیابی اخلاقی قرار داد. اما این جنبه را نمیتوان دارای جایگاه و نقش در باورپذیری روایت دانست، زیرا فرض بگیرید اصلاً به کلی شخصیت کشیش را حذف کنیم. ممکن است بخشی از داستان دچار مشکلی شود، اما باورپذیری روایت هیچ مشکلی پیدا نخواهد کرد. وقتی بتوان این جنبه را از فیلم حذف کرد، روشن است که در دیدگاه کییران نمیتوان این جنبه را سببی برای ارزیابی اخلاقی فیلم در نظر گرفت. از اینرو جنبهی چهارم اخلاقی فیلم (رفتار کلیسا) را میتوان این گونه جمعبندی کرد که این مؤلفه:
1ـ یک ویژگی اخلاقی به شمار میرود.
2ـ این ویژگی در زمرهی حسن اخلاقی جای میگیرد.
3ـ به جز کییران، در دو دیدگاه دیگر این ویژگی باعث قابلیت ارزیابی اخلاقی برای اثر میشود.
2ـ2ـ1ـ6ـ تبهکاری
آخرین جنبه از فیلم مربوط به جذاب نشان دادن تبهکاری است. «پرتقال کوکی» روایتی از شخصیتهایی است که تبهکار و بزهکار به شمار میروند. آنچه برای ما در این بخش اهیمت دارد نوع نگرش فیلم به این مسأله است. این جنبه در فیلم ارتباط نزدیکی با همین جنبه در «گریز» دارد و همان دو امر اینجا نیز جاری است. نخست اینکه شخصیت تبهکاران به صورتی جذاب مطرح میشود که در جنبهی خشونت این فیلم تبیین شد. دوم اینکه سرانجام الکس به عنوان تبهکار اصلی در فیلم با آنکه با فراز و نشیبهایی همراه است، اما در نهایت به خوبی و خوشی برای او تمام میشود. دوباره به حالت اول برمیگردد و در انتهای فیلم هنگام تصورات فاسد خود میگوید که به طور کامل درمان شده است. شغل و جایگاه مناسب پیدا میکند که از سوی وزیر به او پیشنهاد میشود. خانوادهی او که در مدت زندان و پس از درمان از او دوری میکردند، دوباره به سوی او میآیند و همهی شرایط در بهترین حالت خود قرار میگیرد. مشابه این شیوهی روایت در «گریز» هم بود. بر همین اساس، این جنبه در فیلم ذیل قبح اخلاقی قرار میگیرد (پرسش نخست).
برای پاسخ به پرسش دوم باید به همان تبیینی بازگردیم که در «گریز» عنوان شد، طبق آن تبیین این جنبه بر اساس هر سه دیدگاه میانهرو، سبب شایستگی فیلم برای ارزیابی اخلاقی میشود. از اینرو در جمعبندی نهایی میتوان گفت که جنبهی آخر اخلاقی فیلم (تبهکاری):
1ـ یک ویژگی اخلاقی به شمار میرود.
2ـ ذیل قبح اخلاقی جای میگیرد.
3ـ طبق هر سه منظر میانهرو، این ویژگی باعث قابلیت ارزیابی اخلاقی برای اثر میشود.
در مجموع این شش جنبه با تبیینی که ارایه شد، نشان میدهند این اثر، مورد مطالعاتی مناسبی برای ارزیابی اخلاقی از منظر دیدگاههای میانهرو است. همچنین از آنجایی که به دنبال بررسی نسبت قبح اخلاقی با ارزش زیباشناختی فیلم هستیم، قبح مشهود در چهار مؤلفه بیانگر مناسب بودن این فیلم برای تطبیق مبانی نظری است.
2ـ2ـ2ـ تحلیل بر اساس دیدگاههای میانهرو
در بخش قبلی شش جنبهی اخلاقی «پرتقال کوکی» تبیین شد. از این شش جنبه، سه جنبهی خشونت، اروتیسم و تبهکاری ذیل قبح اخلاقی قرار میگیرد و به صورتی که بیان شد از هر سه منظر میانهرو سبب شایستگی ارزیابی اخلاقی به شمار میروند. این فیلم برخلاف «گریز» فقط دارای قبح اخلاقی نیست و سه جنبهی رفتار حکومت، آزادی اراده و رفتار کلیسا در فیلم ذیل حسن اخلاقی قرار میگیرد. در این میان تنها جنبهی رفتار حکومت است که از هر سه منظر میانهرو سببیت برای ارزیابی اخلاقی دارد. جنبهی رفتار کلیسا، تنها از منظر اخلاقگرایی میانهرو و اصالت اخلاق سببیت برای ارزیابی اخلاقی دارد و جنبهی آزادی اراده تنها از منظر اصالت اخلاق سببیت برای ارزیابی اخلاقی دارد و در دیدگاه کییران این دو جنبه نمیتواند شایستگی «پرتقال کوکی» برای ارزیابی اخلاقی را ثابت کند. با این تفصیل مشخص است که این فیلم نسبت به «گریز» با پیچیدگی بیشتری روبرو است، زیرا فیلم هم دارای حسن اخلاقی است و هم قبح اخلاقی دارد و یک جنبه از دیدگاه کرول و دو جنبه از دیدگاه کییران سببیت ندارند.
از منظر «اخلاقگرایی میانهرو»، در واقع با سه گونه پاسخ همراه هستیم. نوع اول، پاسخی است که نسبت به جنبهی «آزادی اراده» باید در نظر گرفت. همانطوری که پیشتر تبیین شد، این جنبه ممکن است از دید مخاطب اخلاقاً حساس پوشیده بماند و به این صورت مورد ارزیابی اخلاقی قرار نمیگیرد. نوع دوم، پاسخ به جنبههای «خشونت»، «اروتیسم» و «تبهکاری» است که به دلیل عیب اخلاقی آنها، مخاطب نمیتواند پاسخ درخوری به اثر دهد و فیلم در طرح هنریاش با شکست روبرو میشود. نوع سوم، پاسخ به جنبههای «رفتار حکومت» و «رفتار کلیسا» است به دلیل حسن اخلاقی آنها، مخاطب پاسخ درخور به اثر میدهد و باعث افزایش حسن زیباشناختی اثر میشوند.
بر اساس دیدگاه اخلاقگرایی میانهرو، فیلم «پرتقال کوکی» تا آنجا که دارای جنبههای «خشونت»، «اروتیسم» و «تبهکاری» است، دارای نقص زیباشناختی و شکست در طرح هنری است، زیرا مخاطب نمیتواند پاسخ درخوری به این جنبهها دهد. همچنین فیلم تا آنجا که دارای جنبههای «رفتار حکومت» و «رفتار کلیسا» است، دارای حسن زیباشناختی است، زیرا مخاطب پاسخ درخوری به این جنبهها میدهد. با آنکه در طرح کرول، جمع زدن جنبههای اخلاقاً معیوب و جنبههای اخلاقاً خوب مطرح نمیشود و حتی مطرح نمیشود که اگر اثر دارای هر دو جنبهی قبح و حسن اخلاقی بود چه کنیم، اما باز هم طبق مبانی کثرت ارزشها و اصول تا آنجا که و از تمام جهات، میتوان در این باره تصمیم اتخاذ کرد. به این صورت که شاید بتوان، در یک مرحله جنبههای اخلاقاً معیوب و جنبههای اخلاقاً خوب را با یکدیگر در نظر گرفت و چیزی شبیه جمع و تفریق ریاضی انجام داد، البته از نوع کیفی آن اگر چنین تعبیری صحیح باشد. برای نمونه، در «پرتقال کوکی»، دو جنبهی «خشونت» و «اروتیسم» بسیار قوی و فراگیر در اثر حضور دارند و نقش بسیار مهمی در شکلگیری درام فیلم دارند و این امر اهمیت این دو جنبه را بالا میبرد. بر همین اساس، میتوان گفت از آنجایی که این فیلم دو قبح قوی دارد ـ اگر چنین تعبیری صحیح باشد ـ و یک قبح معمولی ضعیف (غیرقوی) و همچنین دو حسن معمولی دارد. در جمعبندی میان قبحها و حسنها روشن است که جانب قبحها سنگینتر است و نتیجه این میشود که در جمع زدن قبحها و حسنها، این فیلم «از تمام جهات» دارای قبح اخلاقی است. بر این اساس، طبق دیدگاه کرول، فیلم تا آنجا که دارای قبح اخلاقی (حاصل جمع قبحها و حسنها) است، دارای نقص زیباشناختی است. البته به نظر میرسد اگر این جمع زدن صورت نگیرد، تحلیل دقیقتری بر اساس تمام جنبهها و اصل «تا آنجا که» خواهیم داشت.
در این فیلم، مزیت دیدگاه «اصالت اخلاق» نسبت به دو دیدگاه دیگر بهتر روشن میشود، زیرا این دیدگاه تنها دیدگاهی است که تمام جنبههای اخلاقی اثر را با دیدگاهی غیرافراطی پوشش میدهد. برخی به دلیل همین پوشش بیشتر این دیدگاه را نوعی از دیدگاههای افراطی برمیشمارند، اما بارها در این نوشتار این امر بحث شده است که دیدگاه گات نکات افتراق مهمی با دیدگاههای افراطی دارد. در هر صورت از منظر گات و برخلاف دیدگاه کرول یا کییران، با دو دسته و دو نوع پاسخ از سوی اثر مواجه هستیم. از یک سو، سه جنبهي «خشونت»، «اروتیسم» و «تبهکاری» وجود دارد که پاسخهایی توصیه میکنند که مخاطب به واسطهی تزاحم این جنبهها با پاسخی از جایگاه بالاتر اخلاقی، نمیتواند به آنها پاسخ درخور دهد. از سوی دیگر، با سه جنبهی «رفتار حکومت»، «آزادی اراده» و «رفتار کلیسا» روبرو هستیم که ذیل حسن اخلاقی قرار میگیرند و پاسخهایی که توصیه میکنند به صورتی است که مخاطب میتواند به صورت درخور به آنها واکنش نشان دهد. با این تقسیمبندی تکلیف ارزیابی اخلاقی فیلم روشن میشود. فیلم «پرتقال کوکی» تا آنجا که دارای جنبههای «خشونت»، «اروتیسم» و «تبهکاری» است دارای نقص زیباشناختی است و تا آنجا که دارای جنبههای «رفتار حکومت»، «آزادی اراده» و «رفتار کلیسا» است، دارای حسن زیباشناختی است. در این دیدگاه هم میتوان همان جمع زدن قبحها و حسنها را به کار بست. در اینجا هم با آنکه یک حسن دیگر (آزادی اراده) اضافه میشود، قدرت و جایگاه دو جنبهی «خشونت» و «اروتیسم»، باعث میشوند که فیلم از تمام جهات دارای قبح اخلاقی باشند. در واقع دو جنبهی «خشونت» و «اروتیسم» در فیلم «پرتقال کوکی» آنقدر اهمیت دارند که اجازه نمیدهند جنبهی دیگری قد علم کند.
اگر پوشش جنبههای اخلاقی را یک مزیت و عدم پوشش را یک نقص به شمار آوریم، ـ که اینگونه هست ـ دیدگاه کییران در پایینترین رتبه قرار میگیرد. دیدگاه او تنها چهار جنبه از شش جنبه را پوشش میدهد و همین امر سبب میشود که در ارزیابی اخلاقی ـ زیباشناختی فیلم با این دیدگاه، دو جنبهی مهم اخلاقی فیلم در نظر گرفته نشود. طبق تبیینی که در باب نسبت چهار جنبهی دیگر با امر باورپذیری اثر بیان شد، در این دیدگاه، فیلم «پرتقال کوکی» تا آنجا که دارای جنبههای «خشونت»، «اروتیسم» و «تبهکاری» است، دارای نقص زیباشناختی است و تا آنجا که دارای جنبهی «رفتار حکومت» است، دارای حسن زیباشناختی است. با در نظر گرفتن مبانی دیدگاه کییران، بحث جمع زدن قبحها و حسنها نمیتواند در این دیدگاه جاری باشد.
به عنوان جمعبندی در بارهی این فیلم میتوان گفت که فیلم «پرتقال کوکی» بر اساس هر سه دیدگاه میانهرو، تا آنجا که دارای جنبههای «خشونت»، «اروتیسم» و «تبهکاری» است، دارای نقص زیباشناختی است و این جنبهها ارزش زیباشناختی آن را کاهش میدهند. همچنین فیلم «پرتقال کوکی» بر اساس هر سه دیدگاه میانهرو، تا آنجا که دارای جنبههای «رفتار حکومت»، «آزادی اراده» و «رفتار کلیسا» است، دارای حسن زیباشناختی است و این جنبهها ارزش زیباشناختی آن را افزایش میدهند. البته این ارزیابی بدین معنا نیست که دیگر ارزشهای فیلم نادیده انگاشته میشود و همچنین بدین معنا نیست که این تنها تفسیر ممکن از جنبههای اخلاقی فیلم است، بلکه این فیلم هم میتواند دارای ارزشهای زیباشناختی دیگر باشد و هم تفسیرهای دیگر نسبت به جنبههای اخلاقیاش را بپذیرد.
3ـ نتیجهگیری
به عنوان نتیجهگیری این نوشتار میتوان گفت:
1ـ مناسبترین تقسیمبندی برای دیدگاههای مربوط به نسبت جنبهی اخلاقی با جنبهي زیباشناختی، تقسیمبندی بر مبانی «ارتباط زیباشناختی» است که دیدگاهها را ذیل سه عنوان کلی «اخلاقگرایی»، «نااخلاقگرایی» و «خودآیینیگرایی» قرار میدهد.
2ـ بررسی دیدگاههای سهگانهی ذیل «اخلاقگرایی افراطی» نشان میدهد که نمیتوان در اخلاقگرایی به یکی از این دیدگاهها اعتماد کرد و از سوی دیگر صورتبندیهای پیچیدهتر و دقیقتر
