
ارزیابی میشود که توضیح کامل آن بیان شد.
نکتهی دیگری که جنبهی غیراخلاقی بودن خشونت در فیلم «پرتقال کوکی» را نشان میدهد، شیوهی به تصویر کشیدن خشونت با تمام جزییات است. در این باره که چگونه پرداختن به جزییات خشونت، این جنبه را ذیل قبح اخلاقی میبرد، در فیلم پیشین اشاره شد و در اینجا دوباره تکرار نمیشود. تا اینجا تکلیف پرسش نخست روشن میشود و این جنبه ذیل قبح اخلاقی قرار میگیرد، اما باید سببیت این جنبه برای ارزیابی اخلاقی فیلم را نیز بررسی کنیم (پرسش دوم).
با توجه به آنچه در بارهی خشونت در فیلم «گریز» نیز مطرح شد، در «پرتقال کوکی» این جنبه مانعی برای پاسخ درخور مخاطب اخلاقاً حساس به فیلم به شمار میرود و مانع جذب شدن به فیلم میگردد (طبق دیدگاه کرول) و بیانگر دیدگاهی اخلاقاً معیوب است که سبب میشود همراه پاسخهای توصیه شده توسط اثر، از جایگاهی بالاتر پاسخی دیگر توصیه شود و مخاطب نتواند پاسخ درخور به اثر بدهد (طبق دیدگاه گات). از اینرو طبق هر دو دیدگاه، این اثر به دلیل داشتن این جنبهی اخلاقی میتواند مورد ارزیابی اخلاقی قرار گیرد. همچنین از آنجایی که باورپذیری شخصیت الکس و دوستانش و همچنین باورپذیری کارهایی که به عنوان سرگرمی ـ عادت انجام میدهند، که نقش مهمی در باورپذیری روایت دارند، از دیدگاه کییران نیز میتوان گفت این فیلم ویژگی لازم برای ارزیابی اخلاقی را دارد. پس میتوان جنبهی نخست اخلاقی فیلم (خشونت) را این گونه جمعبندی کرد که این مؤلفه:
1ـ یک ویژگی اخلاقی به شمار میرود.
2ـ این ویژگی در زمرهی قبح اخلاقی جای میگیرد.
3ـ طبق هر سه منظر میانهرو، این ویژگی باعث قابلیت ارزیابی اخلاقی برای اثر میشود.
2ـ2ـ1ـ2ـ اروتیسم
به همان میزان که خشونت در این اثر موج میزند، اروتیسم نیز رکن اساسی روایت آن به شمار میرود. برهنهنگاری، گفتارهای اروتیک، رفتارهای اروتیک، تصویرگری تجاوز به صورت طنز و جذاب، تصویرگری ارتباط جنسی به صورت طنز و جذاب و استفاده از موسیقی با کارکردی که در بخش پیشین بیان شد، همگی بیانگر این امر هستند که این جنبه یکی از مهمترین جنبههای فیلم است. روشن است که این جنبه، یک جنبهی اخلاقی به شمار میرود و همچنین ذیل قبح اخلاقی جای میگیرد. هر آنچه در جنبهی اروتیسم «گریز» مطرح شد، در اینجا تکرار میشود که نشانگر سببیت این جنبه برای ارزیابی اخلاقی از منظر هر سه دیدگاه میانهرو است. از اینرو میتوان به عنوان جمعبندی، جنبهی دوم اخلاقی فیلم (اروتیسم) را این گونه جمعبندی کرد که این مؤلفه:
1ـ یک ویژگی اخلاقی به شمار میرود.
2ـ این ویژگی ذیل قبح اخلاقی جای میگیرد.
3ـ طبق هر سه منظر میانهرو، این ویژگی باعث قابلیت ارزیابی اخلاقی برای اثر میشود.
2ـ2ـ1ـ3ـ آزادی اراده
یکی از مهمترین جنبههای این اثر، بحث آزادی اراده و اختیار است. فیلم با آنکه بیانگر داشتن اختیار انسان در اعمال و رفتارش است، از منظر دیگری به این موضوع میپردازد. پرسشهای مهمی در فیلم مطرح میشود که عبارتند از: آیا انسانهای خبیثی همچون الکس باید حق انتخاب داشته باشند؟ آیا انسانهای دیگر حق از بین بردن اختیار فرد مجرم را دارند؟ آیا انسانی که از او سلب اختیار شده است، همچنان انسان است؟ همچنانی که میتوان برای این پرسشها در شاخههایی از علوم انسانی پاسخ یافت، در اخلاق نیز میتوان این موضوع را برررسی کرد و به همین جهت این جنبه را میتوان جنبهی اخلاقی فیلم دانست. پاسخ فیلم به این چنین پرسشها این است که انسان باید اراده و اختیار داشته باشد، حتی اگر در راه بدی از آن بهره ببرد و از بین بردن ارادهی انسان ـ آنگونه که در پروسهی انزجاردرمانی برای الکس در فیلم صورت میپذیرد ـ میتواند نتایج هولناکی نسبت به اصل انسانیت داشته باشد. این ایده از جانب خود کوبریک و دیگرانی نیز به عنوان یک جنبهی مهم فیلم بیان شده است.502 عنوان فیلم نیز به همین امر اشاره دارد. پرتقال کوکی اصطلاحی است که گاهی به عنوان ضربالمثل برای توصیف امور عجیب و غریب به کار میرود. در فیلم، این عنوان اشاره به این امر دارد که موجودی ارگانیک، عملی مکانیکی انجام دهد.503 همچون الکس که تبدیل به موجودی مکانیکی ـ اخلاقی میشود.
برخی این جنبه از فیلم را به صورتی دیگر تفسیر کردهاند و آن را به اندیشهی نیچه ارتباط دادهاند. به این صورت که الکس کوکی شده را به صورتی تفسیر کردهاند که معادل «ابرمرد»504 نیچه است که در آثار دیگر کوبریک همچون «دکتر استرنج لاو یا: چگونه یاد گرفتم از نگرانی دست بردارم و بمب را دوست داشته باشم»505 (1964) و به شکلی فراگیرتر در «2001: یک اودیسهی فضایی»506 (1968) نیز مطرح شده است. همچنین در همین تفسیر نیچهای از «پرتقال کوکی» الکس به عنوان انسان دیونیزوسی مطرح میشود که با درمان قصد دارند او را به انسان آپولونی نزدیک کنند507 که در واقع به معنای از بین بردن اصالت او به عنوان انسان و تبدیل او به موجودی بیاختیار و ماشینی است. در تفسیری دیگر این جنبه از فیلم به عنوان روایتی شعارگونه با مایهی مسیحی خوانده شده است که بیان میکند برای یک انسان بهتر است صاحب ارادهی آزاد باشد، حتی اگر منحصراً اراده معطوف به گناه باشد، تا اینکه به نمونهی کوکیِ فضیلت مبدل شود.508
حال باید به بررسی این امر بپردازیم که این جنبه از فیلم ذیل حسن اخلاقی قرار میگیرد یا در زمرهي قبح اخلاقی به شمار میآید. در واقع طبق دیدگاه مختار، این جنبه حسن اخلاقی اثر به شمار میرود، زیرا اختیار را لازمهی انسانیت میداند و با آنکه چنین چیزی را احتمالاً از منظر انسانگرایانه تحلیل میکند، با مؤلفهی مهمی در دیدگاه فرااخلاقی مختار همخوانی دارد که اختیار را لازمهی رسیدن به کمال میداند. همچنین اینکه از بین بردن اختیار یک فرد، حتی اگر مجرم باشد، نیز در فیلم و در دیدگاه مختار محکوم است. از اینرو این جنبهی اخلاقی فیلم به روشنی حسن اخلاقی فیلم به شمار میرود. این امر تکلیف پرسش نخست ما را روشن میسازد.
برای بررسی پرسش دوم، ابتدا به سراغ دیدگاه «اخلاقگرایی میانهرو» میرویم. آیا نگرش فیلم در زمینهی اراده، با جذب مخاطب به اثر و پاسخ درخور به آن در ارتباط است؟ اگر بگوییم که این جنبهی اثر ممکن است از دید مخاطب اخلاقاً حساس پوشیده بماند، در این صورت طبق دیدگاه کرول، این جنبه نمیتواند سببی برای ارزیابی اخلاقی اثر شود، زیرا در این دیدگاه به شرطی جنبهی اخلاقی سببی برای شایستگی ارزیابی اخلاقی میشود که از نظرگاه مخاطب اخلاقاً حساس پوشیده نماند. به نظر میرسد اگر این مخاطب اخلاقاً حساس عموم مردم اخلاقی جامعه باشند، این امر پوشیده خواهد ماند و از این رو سببیتی برای ارزیابی اخلاقی فیلم نخواهد داشت. اما اگر این جنبه را پوشیده ندانیم و فرض کنیم که مخاطب آن را میفهمد، از آنجایی که این جنبه باعث جلب مخاطب اخلاقاً حساس به روایت میشود و سبب آن میشود که مخاطب پاسخ درخوری به اثر دهد، میتوان گفت این جنبه سببیت برای ارزیابی اخلاقی فیلم دارد. از منظر گات با این مشکل روبرو نیستیم و همینکه این جنبهی اثر پاسخی اخلاقی توصیه میکند، قابلیت ارزیابی اخلاقی برای فیلم بیانگر این جنبه نیز ثابت میشود. اما مسألهی مهم در بارهی این جنبه مربوط به دیدگاه کییران است، زیرا به نظر میرسد نمیتوان نوع بیان در بارهي آزادی اراده را به باورپذیری روایت ارتباط داد. اگر بخواهیم این جنبه از فیلم را به صورت یک گزاره بنویسیم، به این صورت میشود که «آزادی اراده برای انسان ضرورت دارد و در صورت تخریب آن، انسان از انسان بودن خارج میشود». ممکن است گفته شود که این گزاره (جنبه) در باورپذیری شخصیت الکس و موقعیت پیش آمده برای او قبل و بعد از انزجار درمانی، نقش داشته باشد، اما به نظر میرسد چنین نباشد. زیرا درک و فهم شخصیت الکس و موقعیت پیش آمده برای او قبل و بعد از انزجار درمانی، به واسطهی توجه به خود پروسهی انزجاردرمانی در روایت، صورت میپذیرد و اگر مخاطب بداند که «آزادی اراده برای انسان ضرورت دارد و در صورت تخریب آن، انسان از انسان بودن خارج میشود»، یا این امر را نداند یا از اثر متوجه آن نشود، هیچ مشکلی برای او در باورپذیری اثر پیش نخواهد آمد. مگر اینکه نقش اندک این گزاره (جنبه) را عامل فهم برای بخشی از باورپذیری شخصیت الکس و موقعیت پیش آمده برای او قبل و بعد از انزجار درمانی بدانیم که چنین چیزی ضرورت ندارد و توجه به روایت نقش آن را از بین میبرد. پس میتوان جنبهی سوم اخلاقی فیلم (آزادی اراده) را این گونه جمعبندی کرد که این مؤلفه:
1ـ یک ویژگی اخلاقی به شمار میرود.
2ـ این ویژگی در زمرهی حسن اخلاقی جای میگیرد.
3ـ تنها در دیدگاه «اصالت اخلاق»، این ویژگی باعث قابلیت ارزیابی اخلاقی برای اثر میشود.
2ـ2ـ1ـ4ـ رفتار حکومت
جنبهی دیگری که در فیلم حایز اهمیت به نظر میرسد، دیدگاه فیلم نسبت به رفتار حکومت در قبال الکس و جامعه است. این جنبه از سوی برخی از منتقدان و خود کوبریک اشاره شده است.509 در فیلم شاهد آن هستیم که الکس پس از محکوم شدن و رفتن به زندان، خود برای انجام پروسهی درمان داوطلب میشود. در همین بخش داستان متوجه میشویم که برخی از افراد دولتی همچون وزیر کشور در این امر نقش دارند و برای جلب محبوبیت سیاسی این روش که هنوز کارآمدی آن ثابت نشده را روی الکس امتحان میکنند. همچنین پس از آنکه الکس طی پروسه به یک ماشین کوکی تبدیل میشود و این امر سبب حملهی مطبوعات و رسانهها به دولت میگردد، وزیر کشور بار دیگر برای رسیدن به اهداف سیاسی و جلب رضایت عمومی مردم، پروسهی وارونهای را برای الکس مهیا میسازد و از او با عنوان پیشنهاد کار و پول، برای مقاصد خود استفاده میکند. در این امر افراد دیگری نیز دخیل هستند. از سوی دیگر وضعیتی که از جامعهی آینده تصویر میشود، نشانگر بیکفایتی حکومت وقت در ادارهی بزه و مردم جامعه است. با آنکه به نظر میرسد این جنبه از فیلم بیشتر باید در زمینهای سیاسی بررسی شود، اما نقد حکومتی که برخورد نادرستی با مردم دارد، میتواند جنبهي اخلاقی نیز بیابد؛ به ویژه بخشی که به انتقاد از شیوهی حکومت در برخورد با مسألهی الکس دارد. روشن است که اگر این جنبه به عنوان جنبهی اخلاقی به شمار آید، ذیل حسن اخلاقی قرار میگیرد (پرسش نخست).
این جنبه از فیلم نقش مهمی در رخدادهای محوری دارد که در روایت برای الکس رخ میدهد و جهت جریان داستان را تغییر میدهد. بر این اساس، روشن است که در دیدگاه کرول که مبتنی بر پاسخ درخور و نقش داشتن در جذب مخاطب به سوی اثر است و دیدگاه گات که مبتنی بر پاسخ درخور است و داشتن دیدگاهی که اخلاقی باشد، این اثر میتواند مورد ارزیابی اخلاقی قرار گیرد. همچنین فهم و درک شخصیت الکس و موقعیتهایی که برای او در زندان (پیش از درمان) و در جامعه (پس از درمان) پیش میآید، منوط به درک شیوهی رفتار حکومت است. از اینرو در دیدگاه کییران نیز این جنبه سبب میشود این فیلم را بتوان مورد ارزیابی اخلاقی قرار داد. از اینرو جنبهی چهارم اخلاقی فیلم (رفتار حکومت) را میتوان این گونه جمعبندی کرد که این مؤلفه:
1ـ یک ویژگی اخلاقی به شمار میرود.
2ـ این ویژگی در زمرهی حسن اخلاقی جای میگیرد.
3ـ در هر سه دیدگاه میانهرو، این ویژگی باعث قابلیت ارزیابی اخلاقی برای اثر میشود.
2ـ2ـ1ـ5ـ رفتار کلیسا
یکی دیگر از جنبههای این فیلم، رفتار کلیسا است که در قالب رفتار کشیش در مواجهه با الکس بیان میشود. برخی از مراکز سینمایی کاتولیک این فیلم را به کلی محکوم کردهاند،510 با آنکه بیشتر به نظر میرسد دلیل این محکومیت، خشونت و اروتیسم در فیلم باشد، اما این جنبه از فیلم نیز احتمالاً در این ارزیابی موثر بوده است. به جز این مورد، برخی صریحاً نسبت به همین مسأله انتقاد کردهاند و فیلم را بیانگر انتقاد به کشیشان سیاسی خواندهاند.511 از سوی دیگر نیز
