
برای تشکیل کلاسترها و پیوند آنها باهم دیگر را انتخاب میکنیم. درنهایت نیز، تعدد ردههای مناسب برای دادهها را تعیین میکنیم.
روش فاصله49
اولین مرحله در تحلیل کلاستر، تشکیل ماتریس فاصله است. برای سنجش فاصله، چندین شاخص، وجود دارد:
الف) فاصله اقلیدسی50 : رایجترین شاخص فاصله، فاصله اقلیدسی است. در این روش، یک جفت مشخص از پاسخگویان بر روی دو متغیر طراحی میشوند. فاصله اقلیدسی عبارت است از جذر مجموع مربعات تفاوت X بهعلاوه مربع فاصله Y . در این روش، موقعی که برای تعیین فاصله، از دو یا چند متغیر استفاده میشود، آن متغیری که اهمیت بیشتری دارد، مسلط خواهد شد. بنابراین، لازم است که برای جلوگیری از بروز این مسئله، تمامی متغیرها را استاندارد کنیم.
ب) نزدیکترین همسایه51: در این روش، فاصله بین دو کلاستر، بر اساس فاصله بین نزدیکترین نقاط همسایگی آن دو کلاستر در نظر گرفته میشود.
پ) دورترین همسایه52: در این روش، فاصله بین دو کلاستر، بر اساس فاصله بین دو مورد از دورترین نقاط همسایگی آن دو کلاستر لحاظ میشود.
قواعد ادغام کلاسترها در همدیگر
برای اینکه بتوانیم مجموعهای از کلاسترها را در تعدادی کلاسترها کمتر و درعینحال بزرگتر ادغام کنیم. چندین روش وجود دارد که در زیر به آنها اشاره میشود:
الف) پیوند تنها53: در این روش در هر مرحله، از فاصله بین ردههای برای محاسبه فاصله بین دو تا از نزدیکترین پاسخگویان در دو کلاستر استفاده میشود. در اینجا، نزدیکترین دو کلاستر تعیین و درهم ادغام میشوند.
ب) پیوند کامل54 : در این روش، فاصله بین کلاسترها بر اساس بیشترین فاصله بین دو ابژه در دو کلاستر مجزا تعیین میشود.
ج) پیوند میانگین بین گروهها55: در این روش، میانگین تشابه در داخل هر کلاستر محاسبه میشود. بنابراین فاصله بین کلاسترها، درواقع فاصله بین این میانگینهاست. (توکر و مک کالوم، 1997،ص2000)56
پیشینه تحقیق
ﭘﻴﺸﻜﺎري (1375) در ﺗﺤﻘﻴﻖ ﺧﻮد ﻛﻪ از طریق پرسشنامه انجامشده اﺳﺖ سؤالات زﻳﺮ را ﻣﻄﺮح ﻛﺮده اﺳﺖ.
1 ) آﻳﺎ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ در ﮔﺮدش در شرکتهای اﻳﺮاﻧﻲ وﺟﻮد دارﻧﺪ؟
2 ) آﻳﺎ روشهای ﻣﺨﺘﻠﻔﻲ ﻛﻪ در ارزﻳﺎﺑﻲ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ در گردش اﺳﺘﻔﺎده ﺷﻮد ﺑﺮ ﺑﻬﺎي تمامشده ﻛﺎﻻ ﻳﺎ ﺧﺪﻣﺎت آنها تأثیر دارد؟
3 ) آﻳﺎ ﻣﻴﺰان ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ در ﮔﺮدش ﻣﻨﺎﺳﺐ در شرکتهای ﻧﻤﻮﻧﻪ اندازهگیری میشود؟
در ﻛﻞ از پرسشنامههای ﺑﻴﺴﺖ ﺷﺮﻛﺖ ﻛﻪ بهطور نمونه انتخابشده ﺑﻮدﻧﺪ، دریافتند ﻛﻪ 67 درﺻﺪ از شرکتها از روﺷﻲ ﻛﻪ ﺑﺮاي ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ در ﮔﺮدش ﺧﻮد اﺳﺘﻔﺎده میکنند ﺑﺎﻋﺚ تأثیر ﺑﺮ ﺑﻬﺎي تمامشده ﻛﺎﻻ ﻳﺎ ﺧﺪﻣﺎت ﺧﻮد شدهاند و ﻧﻴﺰ اﻳﻨﻜﻪ 71 درﺻﺪ از شرکتها ﺑﺎ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ در ﮔﺮدش ﺧﻮد توانستهاند ﺣﺠﻢ بهینهای از ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ در ﮔﺮدش را اﻧﺘﺨﺎب ﻛﻨﻨﺪ.
طالبی در سال 1377 در پایاننامه خود با عنوان ” ارزیابی وضعیت موجود مدیریت سرمایه در گردش در شرکتهای ایرانی “به بررسی وضعیت موجود سرمایه در گردش و تأثیر آن بر وضعیت نقدینگی شرکتها و همچنین شناخت سایر عوامل مؤثر بر نقدینگی شرکتها پرداخت. این بررسی نشان میدهد که وضعیت نقدینگی شرکتها در دودسته شرایط تفاوت معنیدار از هم دارند و بیانگر تفاوت رفتار مدیریت سرمایه در گردش شرکتها در شرایط اقتصادی متفاوت میباشد البته این فرضیه که در شرایط اقتصادی که هزینههای تأمین مالی پایین بوده است مدیریت موجودی ضعیف بوده تأیید نشده است.
ﻋﻨﺎﻳﺘﻲ (1383) ﭘﺲ از ﺑﺮرﺳﻲ وﺿﻌﻴﺖ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ در ﮔﺮدش شرکتهای موردمطالعه در ﻃﻲ سالهای 1377 ﺗﺎ 1381 در ﻗﺎﻟﺐ ﭘﻨﺞ ﻓﺮﺿﻴﻪ، ﺑﻪ ﻧﺘﺎﻳﺞ زﻳﺮ رﺳﻴﺪه اﺳﺖ.
1) روشهای ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ وﺟﻪ ﻧﻘﺪ ﺑﺮ ﻧﻘﺪﻳﻨﮕﻲ شرکتها تأثیر دارد و راﺑﻄﻪ ﻣﻌﻨﺎداري ﺑﻴﻦ آنها وﺟﻮد دارد.
2 ) راﺑﻄﻪ ﻣﻌﻨﺎداري بین روشهای مدﻳﺮﻳﺖ ﻣﻄﺎﻟﺒﺎت و ﻧﻘﺪﻳﻨﮕﻲ شرکتها وﺟﻮد دارد.
3 ) ﺷﻴﻮه ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻣﻮﺟﻮدي ﻛﺎﻻ بر دوره ﻣﻮﺟﻮدي ﻛﺎﻻ تأثیر دارد، وﻟﻲ ﺑﺮ ﺷﺎﺧﺺ ﻓﺮاﮔﻴﺮ ﻧﻘﺪﻳﻨﮕﻲ تأثیر ﻧﺪارد.
4 ) روشهای تأمین ﻣﺎﻟﻲ ﺑﺮ ﻧﻘﺪﻳﻨﮕﻲ شرکتها تأثیر دارد و ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﻧﻮع ﺻﻨﻌﺖ و اﻧﺪازه شرکتها ﻫﻢ ﻋﻮاﻣﻞ تعیینکنندهای در ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ وﺟﻪ ﻧﻘﺪ و اثربخشی آن ﻫﺴﺘﻨﺪ.
5 ) هنگامیکه شرکتها را برحسب ﻧﻮع ﺻﻨﻌﺖ و اﻧﺪازه آنها ﺗﻔﻜﻴﻚ و دستهبندی ﻛﻨﻴﻢ و تأثیر ﻣﺎﻫﻴﺖ آنها را ﺑﺮ شاخصهای نقدینگیشان، ﺑﺮرﺳﻲ ﻛﻨﻴﻢ راﺑﻄﻪ ﻣﻌﻨﺎداري ﻣﺸﺎﻫﺪه میکنیم.
کیائی (1384) در تحقیقی با عنوان “بررسی و تبیین استراتژیهای مدیریت سرمایه در گردش در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران “در بین 39 شرکت پذیرفتهشده در دو صنعت شیمیایی و غذایی در فاصلهی زمانی 1380- 1375 انجام داد و نشان داد که بین استراتژیهای مدیریت سرمایه در گردش و بازدهی شرکتها ارتباط ضعیفی وجود دارد که ازلحاظ آماری معنادار نیست. مدل تحقيق رگرسيون چند متغيره بوده و متغيرها و نحوه اندازه گيري آنها به شرح ذيل بوده است:
نسبت نقد=وجه نقد+اوراق بهادار قابلفروش/داراییهای جاری
نسبت بدهی جاری بهکل بدهیها=بدهی جاری/کل داراییها
نسبت حاشیه سود عملیاتی=EBIT/(خالص فروش)
نسبت بازده سرمایهگذاری=EBIT/(داراییها مجموع)
نسبت بازده ارزش ویژه=(خالص سود)/(ویژه ارزش)
ROI=(جاری سود)/(داراییها مجموع)
نسبت جاری=دارای جاری/بدهی جاری
نسبت آنی=داراییهای سریع/بدهیهای جاری
خالص سرمایه در گردش=دارایی جاری-بدهی جاری
نسبت نقد به بدهی جاری=وجه نقد+اوراق بهادار کوتاهمدت/بدهی جاری
استراتژی مدیریت داراییهای جاری/نسبت نقد-1
استراتژی مدیریت بدهی جاری=بدهی جاری/کل دارایی
استراتژی مدیریت سرمایه در گردش=میانگین رشد استراتژی داراییهای جاری و استراتژی بدهی جاری
محمدی (1388) در تحقیق خود با عنوان “تأثیر مدیریت سرمایه در گردش بر سودآوری شرکتها در جامعه شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران “به بررسی 92 شرکت بین سالهای 1375 تا 1384 پرداخت. وی در این تحقیق از متغیر “نسبت سود ناخالص به جمع دارائیها “بهعنوان معیار سودآوری شرکتها و از متغیرهای دوره وصول مطالبات، دوره گردش موجودیها، دوره واریز بستانکاران و چرخهی تبدیل وجه نقد بهعنوان معیارهای سرمایه در گردش استفاده کرد و نتایج تحقیق حاکی از این بود که بین سودآوری شرکتها با دوره وصول مطالبات، دوره گردش موجودیها، دوره واریز بستانکاران و چرخهی تبدیل وجه نقد رابطه معکوس معناداری وجود دارد. مدل تحقيق رگرسيون چند متغيره بوده و متغيرها و نحوه اندازه گيري آنها به شرح ذيل بوده است:
AR=(دریافتنی حسابهای متوسط*۳۶۵)/فروش
AP=(پرداختنی حسابهای متوسط*۳۶۵)/(رفته فروش کالای شده تمام بهای)
INV=(کالا موجودی متوسط*۳۶۵)/(رفته فروش کالای شده تمام بهای)
CCC = (دوره پرداخت بدهیها- (دوره وصول مطالبات+دوره گردش موجودیها
نسبت سود ناخالص به جمع داراییها= (درآمد فروش-ب ت ک ف)/ جمع کل داراییها
فتحی و همکاران (1388) در پژوهش خود با عنوان ” ﺑﺮﺭﺳﻲ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺑﻴﻦ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺩﺭ ﮔﺮﺩﺵ ﻭ ﻋﻤﻠﻜﺮﺩ ﻣﺎﻟﻲ بنگاههای ﺍﻗﺘﺼﺎﺩ “به بررسی و شناسایی ﻋﻮﺍﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ ﺑﺮ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺩﺭ ﮔﺮﺩﺵ بنگاههای اقتصادی ﻭ تأثیر ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺩﺭ ﮔﺮﺩﺵ ﻛﻪ ﺷﺎﻣﻞ ﺗﻌﺎﻣﻞ ﺑﺎ تأمینکنندگان ﻭ ﺧﺮﻳﺪﺍﺭﺍﻥ ﻛﺎﻻﻫﺎﻱ ﺷﺮﻛﺖ ﺩﺭ ﺯﻧﺠﻴﺮﻩ تأمین میشود، ﺑﺮ ﺭﻭﻱ ﺳﻮﺩﺁﻭﺭﻱ ﻭ نقدینگی بهعنوان ﺩﻭ ﻓﺎﻛﺘﻮﺭ ﻣﻬﻢ ﻋﻤﻠﻜﺮﺩ ﻣﺎﻟﻲ ﺍﺳﺖ پرداختند. نتایج حاکی از آن است که شرکتهاﻱ ﺳﻮﺩﺁﻭﺭ ﺩﺍﺭﺍﻱ مدتزمان نگهداری ﻣﻮﺟﻮﺩﻱ، ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ حسابهای ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻨﻲ، ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﻣﻄﺎﻟﺒﺎﺕ ﻭ ﭼﺮﺧﻪ ﻧﻘﺪﻳﻨﮕﻲ بهمراتب ﻛﻤﺘﺮﻱ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ شرکتهاﻱ ﻛﻢ ﺳﻮﺩ ﺩﻩ ﻳﺎ ﺯﻳﺎﻥ ﺩﻩ ﻫﺴﺘﻨﺪ. .
مدل تحقيق رگرسيون چند متغيره و متغيرها و نحوه اندازه گيري آنها به شرح ذيل بوده است:
AR=(دریافتنی حسابهای متوسط*۳۶۵)/فروش
AP=(پرداختنی حسابهای متوسط*۳۶۵)/(رفته فروش کالای شده تمام بهای)
INV=(کالا موجودی متوسط*۳۶۵)/(رفته فروش کالای شده تمام بهای)
CCC = (دوره پرداخت بدهیها-(دوره وصول مطالبات+دوره گردش موجودیها
عملکرد مالی= بازده داراییها(ROA)
یعقوب نژاد و همکاران (1389) در تحقيقی به بررسي رابطه بين مديريت سرمايه در گردش و سودآوری در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. به اين منظور تعداد 86 شرکت در طي دوره زماني 1381-1386 انتخاب گرديد. در اين تحقيق اثر متغيرهاي مختلف مديريت سرمايه در گردش شامل متوسط دوره وصول مطالبات، دوره گردش موجودي کالا، متوسط دوره پرداخت بدهي و چرخه تبديل وجه نقد را بر سود خالص عملياتي شرکتها موردمطالعه قرار گرفت. نسبت جاري، نسبت بدهي و اندازه شرکت که با لگاريتم طبيعي فروش اندازهگیری شده است( بهعنوان متغيرهاي کنترلي) مورداستفاده قرارگرفته است. براي تجزیهوتحلیل از همبستگي پيرسون و رگرسيون استفاده شد. نتايج تحقيق نشان داد بين متغيرهاي مديريت سرمايه در گردش و سودآوري رابطه عکس وجود دارد. همچنین نتايج نشان داد که اگر دوره وصول مطالبات، دوره پرداخت بدهي، دوره گردش موجودي کالا و چرخه تبديل وجه نقد افزايش يابد منجر به کاهش سودآوري در شرکتها خواهد شد و مديران میتوانند با کاهش دوره وصول مطالبات، دوره پرداخت بدهي، دوره گردش موجودي کالا و چرخه تبديل وجه نقد به حداقل سطح ممکن يک ارزش مثبت براي سهامداران به وجود آورند.
بهار مقدم و همکاران (1390) در تحقیقی به بررسي اثرات مديريت سرمايه در گردش بر سودآوري شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. در اين پژوهش اطلاعات 5 ساله (1387-1383) مربوط به 53 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران گردآوري و موردبررسی قرار گرفتند و فرضیههای تحقيق از طريق ضريب همبستگي پيرسون و رگرسيون چند متغيره به دو صورت مقطعي و تجمعي آزمون گرديدند. بدين منظور مديريت سرمايه در گردش را به چهار جزء (متوسط دوره وصول مطالبات، دوره گردش موجودي، متوسط دوره پرداخت بدهي و چرخه تبديل وجه نقد) تفکيک کردند و سپس اثر هر يک از اين اجزا را بر سودآوري در حضور دو متغير کنترل نقدينگي و اندازه شرکت موردبررسی قراردادند. همچنين در فرضيات دوم و سوم به بررسي اثر اين دو متغير تعديل گر بر سودآوري پرداختند. یافتههای تحقيق مبين اين امر بود که در نمونه موردبررسی بين کارايي عملياتي در مديريت سرمايه در گردش و سودآوري رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد. در مورد متغيرهاي کنترل، نقدينگي و اندازه شرکت، رابطه مثبت و معنیداری بين اين دو متغير با سودآوري يافت شد.
پور حیدری و هوشمند (1391) با بررسی تأثیر مدیریت سرمایه در گردش بر عملکرد و ارزش بازار شرکتهای ایرانی نشان دادند که بین چرخه تبدیل وجه نقد با عملکرد و ارزش بازار شرکت ارتباط منفی و معناداری وجود دارد.
هرمزی و احمدی (1391) در تحقیقی ﺑﻪ ﺑﺮرﺳﻲ راﺑﻄﻪ ﺑﻴﻦ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ در ﮔﺮدش ﺑﺎ ﺣﺎﻛﻤﻴﺖ ﺷﺮﻛﺘﻲ و ﺗﺌﻮري سلسلهمراتب تأمین ﻣﺎﻟﻲ در شرکتهای پذیرفتهشده در ﺑﻮرس اوراق ﺑﻬﺎدار ﺗﻬﺮان ﭘﺮداﺧﺘند. دوره اﻧﺠﺎم ﺗﺤﻘﻴﻖ سالهای 1380 ﺗﺎ 1388 بود. در اﻳﻦ ﭘﮋوﻫﺶ از دادههای ﺗﺮﻛﻴﺒﻲ ﺑﺮاي آزﻣﻮن فرضیهها اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪ. ﻧﺘﺎﻳﺞ اﻳﻦ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﻧﺸﺎن داد ﻛﻪ ﺑﻴﻦ ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎي دوره ﺗﺼﺪي ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ، اﻧﺪازه ﺷﺮﻛﺖ، رﺷﺪ ﺷﺮﻛﺖ و ﺟﺮﻳﺎن ﻧﻘﺪ آزاد ﺑﺎ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ در ﮔﺮدش راﺑﻄﻪ معنیدار وﺟﻮد دارد و ﺑﻴﻦ ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎي ﺑﺪﻫﻲ، درﺻﺪ ﻣﺎﻟﻜﻴﺖ دوﻟﺘﻲ و درﺻﺪ ﻣﺎﻟﻜﻴﺖ ﻧﻬﺎدي ﺑﺎ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ در ﮔﺮدش راﺑﻄﻪ وﺟﻮد ﻧﺪارد. ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ، ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﻧﺸﺎن داد ﻛﻪ شرکتهای پذیرفتهشده در ﺑﻮرس اوراق ﺑﻬﺎدار ﺗﻬﺮان ﺗﺌﻮري سلسلهمراتب تأمین ﻣﺎﻟﻲ را رﻋﺎﻳﺖ میکنند.
بهار مقدم و همکاران (1391) در پژوهش خود بانام ” بررسي اثر ویژگیهای خاص شرکتها بر مديريت سرمايه در گردش ” به بررسی اثر ویژگیهای خاص شرکتها بر مديريت سرمايه در گردش پرداختند. در اين راستا، اثر متغيرهاي نسبت جاري، نسبت آني و رشد فروش نيز كنترل شد. بهمنظور اندازهگيري مديريت سرمايه در گردش از معيار چرخهي تبديل وجه نقد و براي ویژگیهای خاص شرکتها از متغيرهاي فرصتهاي رشد، سودآوري، ساختار سرمايه، جريان نقد عملياتي استفادهشده است. دادههاي مورداستفاده شامل نمونهاي مركب از 80 شركت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران، در طي سالهاي 1384 تا 1389 است. براي تجزیهوتحلیل دادهها و
