
را ستوده و به رستگاري بشارتش دهند و هر كس را كه بيراهه ميرود نكوهش كرده از هلاكت بيمش دهند. 527 اينان حجتهاي الهي را حمل كرده تا اينكه در قلوب افرادي لايق همچون خود به وديعه قرار ميدهند، و به اين صورت حجتهاي الهي از گزند مصون ماند، اينان افراد اندكي هستند، كه امواج علم بر اساس حقيقت ادراك و بصيرت بر آنها هجوم برد و به يكباره آنان را احاطه نمود. و جوهره ايمان و يقين را بجان و دل خود مسّ كردند. و آنچه را خوشگذرانها سخت و ناهموار داشتند، نرم و ملايم و هنجار انگاشتند. و به آنچه جاهلان از آن در وحشت و ترس بودند، انس گرفتند. فقط با بدن خاكي خود همنشين دنيا شدند، با روحهائي كه به بلندترين قلّه از ذروه قدس عالم ملكوت آويخته بود. ايشانند در روي زمين جانشينان خدا؛ و داعيان بشر بسوي دين خدا. آه آه؛ چقدر اشتياق زيارت و ديدارشان را دارم.528
رفيق راه: يكي ديگر از ضرورتهاي سلوك بويژه در صورتي كه سالك، دسترسي به استاد كاملي ندارد، همسفر، رفيق راه و به تعبير روايات قرين مرشد، اخ مرافق، اخ في الله است. امام باقر( فرمودند «هر كه براي خدا و در راه رضاي او برادري ايماني برگزيند، شعاعي از نور خدا و اماني از عذاب خدا بدست آورده».529 لذا در طريقت در ضرورت رفيق راه گفتهاند الرفيق ثم الطريق. امام صادق( به مفضل بن عمر فرمودند: كسي كه همراه راهنمائي ندارد دشمن بر دوش او سوار شود.530
مجلس انس: همنشيني با دوستان خدا و اولياي الهي موجب اصلاح نفس و تقرب به حق ميگردد و چه بسا سالها تلاش و رياضت سالك در ملاقات با ولي الهي به ثمر نشيند و حجابها را از ميان بردارد. امام باقر( فرمودند: «يك بار نشستن با كسي كه به او اعتماد دارم براي من مطمئن تر از عمل يك سال است». 531 اتحاد و اجتماع قلوب سالكين و اجتماع همتشان در معرفت خدا در جذب فيض الهي و امدادهاي روحاني بسيار مؤثر است. اين مجالس با عناوين متفاوت مورد تأكيد اهلبيت( بوده است. نمونه هائي از اين جلسات ميتواند با عنوان جلسه تعليم معارف، وعظ و نصيحت خصوصا توسط عالمي رباني، ملاقات با هم در منازل و احياء امر اهلبيت(،532 از فوائد اين جلسات زدودن زنگار قلوب است.533 اما اهل اين مجلس بايد خود سالك طريق باشند.534 راهنما و استاد اين جلسه بايد عالمي رباني باشد.535
ذكر حكايات و اقوال عرفا: پس از كلام الهي و سخنان انبياء و اوصياي الهي، كلامي پر فروغتر، شفابخشتر و شيرينتر از احوال و سخنان و حكايات علماي رباني و عارفان و پارسايان نيست. خداوند با بيان قصص و رسولان الهي، دل و جان پيامبر اكرم( را آرامش و ثبات ميبخشد. «و كلا نقص قصصهم» يادآوري سختيها و مجاهدتهاي انبيا و اوليا در ادعيه و روايات فراوان از سختيها و گرفتاريهايي ياد شده، از طرفي از فرج بعد از شدت و بسط و رحمت و نعمت ياد شده. و اين يادآوري تأثيرات سلوكي دارد.536
گفتار و حكايات واصلان به حق، تازيانههاي سلوك هست و سالك را در عزم بيشتر و توجه به مقصد كمك ميكند. استفاده از كتب مفيد اخلاقي و عرفاني و نيز خواندن اشعار عرفاني و حكمي كه داراي معارف صحيح از اهلبيت( و اولياء الهي هستند يا حاوي حكايات درباره مجاهدات عرفاني ايشان است بويژه در زمان عدم دسترسي به استاد سلوك و رفيق راه مفيد است. البته آسيبي هم دارد. بيان حالات و كرامات اوليا و كوچهبازاري كردن احوال عارفان و ساختن عارفان دروغين و يا ايجاد احوال زودگذر در سالك مبتدي و ايجاد سرخوردگي و يأس در ادامه، عارفسازي و كرامتسوزي از آسيبهاي آن است.
فصل پنجم: منازل سلوك بسان نقشه راه
➢ گفتار اول: طرحهاي كلي از منازل سلوك
➢ گفتار دوم: احوال و مقامات سالك
درآمد
در بررسي اصول و اركان مهم سلوك معنوي، در فصول پيشين به مباحثي چون: زهد، قناعت، تقوي، رياضت، ذكر، مراقبه، نفي خواطر، دعا و مناجات، استاد سلوك و بحثهاي فرعي پيرامون اين اصول مهم سلوكي پرداخته شد. در اين فصل به بحث منازل و مقامات طريق سلوك كه بحث بسيار مهم در سيروسلوك عرفاني است پرداخته ميشود. طرحهائي كلي از مقامات و منازل در عرفان اسلامي و طرحهائي بر اساس روايات و تعاليم اهلبيت( مطرح خواهد شد و در گفتار دوم به عناوين مقامات و منازل سلوك بر اساس طرح برگزيده از روايات و توضيحي مختصر درباره آن خواهيم پرداخت.
گفتار اول: طرحهاي كلي از منازل سلوك
سالك در اثر سيروسلوك معنوي به سوي قرب حق، نوعي تعالي و صيرورت در صفات شخصيتي، اخلاقي و روحي را در خود مييابد كه نتيجه گذر از مراحل طولي معنوي و مقاطعي از كمالات باطني در جهت وصول، اتصال و فناي در حق تعالي به معناي صحيح آن است. عارف واصل و راهيافته در اين مسير پرنشيب و فراز به تجربههاي سلوكي ارزشمندي دست مييابد كه بخشي از اين تجربههاي سالكانه ناظر به مراحل و مقاطع اين مسير است. در اين مرحله عارف واصل دست بكار شده و با گزارش سفرنامه خود به ترسيم نقشهاي از مقاطع و مراحل اين مسير از آغاز تا پايان آن ميپردازد. بر اين اساس مراحل سلوك به منزله نقشه راه در رسيدن به غايت سلوك يعني قرب الي الله و تحفهاي است از تجربههاي باطني و ارزنده رهيافتگان به مقصد نهائي است كه واصلان و راهيافتگان اين مسير كه بر دقائق سيروسلوك اشراف دارند دستورالعملها و تعاليمي براي سالكان اين مسير ارائه ميكنند. اين تعاليم در حقيقت تدوين تجربههاي باطني و ارزنده رهيافتگان به مقصد نهائي بهصورت مجموعهاي از سفرنامههاي غني، راهگشا و آموزنده براي رهروان اين راه ميباشد. در اين ميان، تعاليم اهلبيت( به جهت اشراف كامل بر دقائق سلوك و احوال سالكان و به جهت برخورداري از عصمت الهي كامل، بدون خطا و عين حقيقت است و دستورالعمل ايشان دقيق، راهگشا و رساننده به مقصد ميباشد. مراد از مراحل سلوك سطوح متكامل و طولي در مسير سالك به سوي قرب حق است كه سالك در اين مراحل به لحاظ معنوي در كردار و انديشه خود تعالي محسوسي را مشاهده ميكند و خود را گامي نزديك تر به حق ميبيند. در اين فصل، در ابتدا به طرحهاي موجود از منازل و مراحل سلوك، در عرفان اسلامي اشاره ميشود و سپس به طرحي روائي در تعاليم اهلبيت( خواهيم پرداخت.
كثرت طرق الي الله: يكي از قواعد كلي و اصول پذيرفته شده در علم سلوك تنوع و تكثر راههاي به سوي حق است. روايت الطرق الي الله بعدد انفاس الخلائق حاكي از تنوع تجربيات سالكانه و تعدد راههاي به سوي مقصد است كه نزد مشايخ و بزرگان اهل معرفت اصلي اجماعي ميباشد. راههاي وصول به حق نزد اهلمعرفت به كثرت نفوس يا انفاس خلائق يا به تعبير ديگر به عدد نجوم آسمان است. عرفا معتقدند راههاي به سوي خدا به حسب استعدادها و مناسبتهاي ذاتي سائرين الي الله متفاوت است و هر سالكي برطريق خاص خود به سوي حق روان است و لذا گفته شده الطرق إلي اللَّه بعدد أنفاس الخلائق.537 بديهي است كه تنوع و كثرت روشهاي سير و تفاوت مقامات و منازل در مسير الي الله معلول تكثر و تمايز مناسبتها و استعدادهاي ذاتي و عارضي سائرين الي الله است. عارفان همواره در تعليمات سلوكي و تربيتي خود به مريدان به اين تنوع استعداد و راههاي سلوك توجه داشتهاند:
دريغا از روشها و احوال دروني، چه نشان توان دادن! امّا خود دانسته باشي كه روشها بر يك وجه نيست يعني روش هر رونده بر نوعي ديگر باشد، و احوال سلوك و ترقّي او از ديگري مغاير باشد: مثلا باشد كه مريد بجايي رسد كه احوال دروني او وراي طريق پير باشد، و او را از وجهي ديگر ميسّر شود. پس اهل سلوك را چندان مقامات و روش است كه ممكن نبود با حصر و عدّ آوردن.538
نمونهاي از تبلور اين پويش به سوي خدا از راهها و مسير منحصر به فرد، را در اجتماع عارفانه سالكان از هر قوم و نژاد و زباني در صحراي عرفات مشاهده ميكنيم و چه زيبا امام حسين( در ضمن دعا عرفه به خداوند عرضه ميدارد: «صداها با انواع مختلف (و هركس به زبانی نالهاش) بسوی تو بلند است».539
مبحث اول: طرحهاي موجود از مراحل سلوك در ميراث عرفاني
تقسيم مقاطع سير به صورت منازل و مقامات، كه از همان آغاز در متون عرفاني و سخنان اهل معرفت به چشم ميخورد در ابتدا بيشتر به صورت تقسيمات ساده مطرح بوده است. در طرحي ساده از منازل سلوك بين عبد و خداوند يك منزل يا به تعبير ديگر يك حجاب وجود دارد: حجاب نفس يا حجاب دنيا. امام سجاد( در دعاي ابوحمزه ثمالي عرضه ميدارد: «كسي كه به سوي تو سفر كند راهش نزديك است و تو در حجاب از خلق نيستي، بلكه تنها اين اعمال است كه حجاب از تو شده است»540 منيت و توجه به نفس تنها حجاب است و گذر از اين منزل و قدم گذاردن بر نفس و منيت، وصول به حق را درپي دارد. (يك قدم بر خويشتن نه وان دگر در كوي دوست). در ادبيات عرفاني، اشعار چون: «بيني و بينك اني ينازعني /فارفع بفضلك اني من البيني» يا «تو خود حجاب خودي حافظ از ميان برخيز» اشاره به اين مطلب دارد.
سير الي الله و سير في الله:در تقسيم كاملتري از مقاطع سير، اهل معرفت سير را به دو بخش سير الي الله (يا سفر الي الله) و سير في الله تقسيم كرده اند. سير الي الله و سير في الله تا مقام فناء در حق را اشاره كرده است و منظور عرفا از سير في الله همان اتصاف سالك به صفات خداوند است؛ آنچه مشخص است، تا اينجا به مقام «بقاء بعد الفناء» اشاره نشده است و ظاهرا هنوز تقسيمات كاملتري از سير قابل ارائه است. برخي آغاز سلوك را سير الي الله و نهايت آن را سير في الله ميدانند كه سالك در سفر اول طالب حق است و در سفر دوم واصل ميگردد.541 تقسيم ديگري كه اين نقيصه را جبران كرده و به مقام بقاء بعد از فناء اشاره دارد تقسيم سير به سير الي الله و سير في الله و سير من الله است؛ سفر سوم در مقام اكمليت و رجوع از فناء به بقاء است. اين رجوع از حق به سوي خلق، با سريان سالك در موجودات همراه است.542 مجموعه سفرهاي كمال و تكميلي سالك طي دو معراج «تحليل» و «عود» به انجام ميرسد. «معراج تحليل» دو سفر از سفرهاي سلوكي را دربرميگيرد: «سفر الي الله» و «سفر في الله». اگر استعداد ذاتي سالك و مشيت الهيه بر بقاء سالك پس از فناء باشد، از حال فنا بدر آمده، براي تكميل خود يا ديگران و يا هر دو، به سوي خلق روانه ميشود و در آنها سريان مييابد. اين سفر سفر من الله است. در تحليلهاي بعدي عرفا، چهار سفر كمالي و تكميلي در اين دو معراج وجود دارد و معراج عود نيز علاوه بر سفر من الله شامل سفر تكميلي في الخلق بالحق نيز ميباشد.543
مقام اسلام، ايمان و احسان: سعدالدين فرغاني در كتاب منتهي المدارك فرغاني، با نگرشي مقامات سير الي الله را در سه مقام كلي تبيين ميكند: اول مقام اسلام، دوم مقام ايمان و سوم مقام احسان.544 مقام اسلام همان ورود در سير الي الله با رجوع از شهوات و طبع نفس با رعايت دقيق اوامر و نواهي است. مقام ايمان دخول نفس در غربت با انفصال از موطن حيواني و شهواني خود و اتصال به باطن خود يعني تخلق به اوصاف و ملكات اخلاقي يعني تخلق به اخلاق الهي و مقام احسان دستيابي نفس به شهود كه او را به سوي فناء ميكشاند كه همان مرتبه تحقق به اسماء حسني الهي است.545 مقام اسلام شامل سه قسم بدايات، ابواب و معاملات است؛ مقام ايمان شامل دو قسم اخلاق و اصول و مقام احسان، پنج قسم بعدي يعني اوديه، احوال، ولايات، حقائق و نهايات است. فرغاني معتقد است، مقامات اصلي در هر قسم سه مقام است و هفت مقام ديگر از فروعات آن سه هستند مثلا در بدايات توبه، اعتصام و رياضت و در ابواب زهد، ورع و حزن و در معاملات اخلاص، مراقبه و تفويض مقامات اصلي ميباشد.546
اسفار اربعه: كاملترين و مشهورترين تقسيم از مقاطع سير الي الله اسفار اربعه است؛ اين اسفار عبارتاند از:1. السفر من الخلق الي الحقّ؛ 2. السفر في الحقّ بالحقّ؛ 3. السفر من الحقّ الي الخلق بالحقّ؛ 4. السفر في الخلق بالحقّ. اصل اين تقسيم را در كلمات قيصري، شارح فصوص الحكم ميتوان ديد. البته وي نيز ناظر به تقرير استادش ملاّعبدالرزّاق كاشاني در
