
بپردازد و عوامل مؤثر بر این جنگلها را بررسی کند.
1-2 -بیان مسئله:
آگاهي از انواع پوشش سطح زمين و فعاليتهاي انساني در قسمتهاي مختلف آن و بهبیاندیگر نحوه استفاده از زمين، بهعنوان اطلاعاتپایه براي برنامهريزيهاي مختلف از اهميت ويژهاي برخوردار است. نقشههايي كه نمايشگر چنين فعاليتهايي در سطوح مختلف زمين باشد، نقشه كاربري اراضي ناميده میشود (سيد سعيد رضا احمدی زاده علاف، 1382). آشکارسازي تغییرات فرآیندي است که امکان مشاهده و تشخیص تفاوتها و اختلاف سري زمانی پدیدهها، عارضهها و الگوهاي سطح زمین را فراهم میکند (یانگ5،2003؛چن و لو 6،2002،لو7،2004؛ایلماز8،2010). ازنظر تاریخی مهمترین تغییر کاربری اراضی که انسان انجام داده، از میان بردن جنگلها و تبدیل آنها به اراضی کشاورزی و سکونتگاهها بوده است (لائوس و هرزوگ9،2002). ازآنجاکه تغييرات در کاربري اراضي در سطوح وسيع و گسترده صورت ميگيرد، لذا تکنولوژي سنجشازدور10 يک ابزار ضروري و باارزش در ارزيابي تغييرات است (لو،2004). امروزه تغييرات بدون برنامه کاربري اراضي به يک مشکل حاد تبدیلشده است و اکثر تغييرات کاربري اراضي بدون برنامهريزي مدون و توجه کافی به اثرات زیستمحیطی آنها صورت ميگيرد. در چهار دهه گذشته تغييرات کاربري اراضي در ايران با سرعت فزاينده در بعضي جهات نامطلوب به وقوع پيوسته است و اين باعث تشديد روند تخريب اراضي گرديده است (آرخی و نیازی،2009).
استفاده از اطلاعات ماهوارهاي شيوه مناسبي براي ارزيابي پوشش گياهي و تغييرات کاربري اراضي و مقايسه آن در زمانهای مختلف است. با توجه به قابليت بالاي تصاوير ماهوارهای نظير بهنگام بودن، چند طيفي بودن، تکراري بودن، پوشش وسيع و افزايش روزافزون توان فن طيفي و مکاني میتوان جهت مطالعه و بررسي تخريب زمين (نوع و جهت تغييرات پوشش گياهي/کاربري اراضي) از آنها استفاده کرد (وحید چیتساز، 1378).
هدف اصلي از پردازش تصاوير ماهوارهاي، تهيه نقشههاي موضوعي و کارآمد ميباشد، انتخاب روش مناسب طبقهبندي نقش مهمی در اين امر ايفاء ميکند. محققان در راستاي توسعه روشها و تکنيکهاي پيشرفته طبقهبندي، جهت بهبود دقت طبقهبندي، تلاشهاي وسيع و گستردهاي را انجام دادهاند که از آن جمله فیضی زاده و همکاران (1386)، با استفاده از تصاویر ماهوارهای ETM+ لند ست 7 نقشههای کاربری اراضی شهرستان ملکان را استخراج نمودند آنها برای طبقهبندی تصاویر ماهوارهای از الگوریتم طبقهبندی حداکثر احتمال استفاده نمودند.
از دیگر روشهای طبقهبندی میتوان به روشها شبکه عصبي مصنوعي11 اشاره کرد (آرخی و همکاران، 1390). اين روش به علت اينكه در آن هيچ پيش فرضي در مورد توزيع دادهها نشده است بهعنوان يك ابزار باارزش جهت طبقهبندي کاربریها به شمار ميآيد. به همين علت توسعه مدلهاي طبقهبندي به كمك شبكههاي عصبي در سالهاي اخير موردتوجه محققان قرارگرفته است (ایرماک12 ،2006؛سابرامایانا13،1997). از دیگر روشهای طبقهبندی میتوان روش طبقهبندی حداکثر احتمال14، حداقل فاصله15، اندازه زاویه طیفی16 و … اشاره کرد.
در ایران نیز به علت تعامل و تقابل نیازهای همیشگی جوامع انسانی و محیطی با زمین به همراه برنامه ریزی های ناکارآمد شاهد تغییر ات وسیعی در پوشش زمین به ویژه از بین رفتن پوشش گیاهی بوده ایم. این تغییرات پوشش های زمین به ویژه در محیط های شکننده از نظر زیست محیطی و کانون های جمعی شدت دو چندانی دارد. مشکلات موجود در این زمینه ، نیاز به انجام مطالعات و برنامه ریزی های خردمندانه و هماهنگ با حفظ تعامل محیطی و توسعه پایدار را در هر روز نسبت به روز قبل بیشتر می کند.
جنگلهای زاگرس در غرب کشور ، اکوسیستم های طبیعی با ارزشی هستند که در آنها تنوع بالایی از گونه های گیاهی و جانوری وجود دارد. متاسفانه این اکوسیستم ها به دلایل مختلفی از جمله تبدیل اراضی ، بهره برداری بی رویه ،چرای دام ،آتش سوزی ،برداشت چوب و غیره در معرض خطر تخریب قرار گرفته و روز به روز از تعداد و کیفیت گونه های گیاهی و جانوری آن کاسته می شود . به طوریکه بر اساس منابع موجود امروزه جنگلهای زاگرس و پوشش گیاهی آنها که بسیاری از گونه های آن نایاب هستند در معرض خطر نابودی قرار گرفته است.
اگر روند تغییرات پوشش زمین سریع و بی برنامه باشد باعث به هم خوردن تعادل زیست محیطی و تبعات جبران ناپذیری بر منابع طبیعی به بار می آورد. در نتیجه اکوسیستم های محیطی با مشکلات عدیده ای مواجه خواهد شد و منابع طبیعی با خطر جدی روبرو می شوند. برای حل این مشکلات برنامه ریزی آگاهانه ضرورت می یابد.
به طور کلی مطالعه حاضر برای نیل به اهداف زیر می باشد:
1- بررسی روند تغییرات پوشش کاربری اراضی در جنگلهای ایلام.
2- استخراج شاخص های گیاهی برای دوره های مختلف و مقایسه آنها و همچنین مقایسه تغییرات سطح انها.
3- استخراج کاربری اراضی با استفاده از روشهای طبقه بندی پیکسل پایه.
1-3 -سؤالات تحقیق
گام اول در پژوهش علمی، پرسش یا پرسشهای اولیه است که فرضیهسازی، روششناسی و چارچوب اصلی پژوهش بر مبنای آن استوار است و با توجه به موضوع پژوهش، پرسشهای مطالعه حاضر به شرح زیر هست:
1- روند تغییرات کاربری اراضی در جنگلهای ایلام به چه صورت بوده است و بیشترین تغییرات در کدامیک از کاربریها رخداده است؟
2- آیا استفاده از اطلاعات مربوط به روشهای طبقهبندی امکان دستیابی بهدقت بالاتر را در ارزیابی روند تغییرات کاربری اراضی فراهم میآورد؟
1-4- فرضیات تحقیق
فرضیه عبارت است از حدس یا گمان اندیشمندانه درباره ماهیت، چگونگی و روابط بین پدیدهها، اشیاء و متغیرها که محقق را در تشخیص نزدیکترین و محتملترین راه برای کشف مجهول کمک میکند (حافظ نیا 1389). فرضیهسازی برای پژوهش حاضر با توجه به پرسشهای آغازین و بررسیهای اولیه و مرور بر ادبیات موضوع صورت گرفته است. این فرضیهها عبارتاند از:
1- روند تغییرات کاربری اراضی در جنگلهای ایلام محسوس بوده و بیشترین تغییرات در کاربری اراضی جنگل می باشد.
2- طبقهبندی حداکثر احتمال با استفاده از تصاویر ماهوارهای لندست، برای بررسی روند تغییرات کاربری ارضی مناسب است.
فصل دوم:
مبانی نظری و پیشینه تحقیق
2-1-مقدمه
این فصل از تحقیق شامل مبانی نظری است. بررسی تغییرات کاربری، فعالیت نوینی بعد از فعالیتهای استخراج کاربری میباشد که نیازمند شناخت اصول اولیه تغییرات کاربری و یکسانسازی مفاهیم پایه بکار رفته میباشد. در فصل حاضر، لزوم استفاده از نقشههای کاربری اراضی، سنجشازدور و کاربری اراضی، پیشینه علمی استخراج تغییرات در جهان و ایران را بهتفصیل بیان مینماید.
2-2-تعریف کاربری اراضی17:
کاربری اراضی شامل انواع بهرهبرداری از زمین بهمنظور رفع نیازهای گوناگون است. یکی از پیش شرطهای اصلی برای استفاده بهینه از زمین، اطلاع از الگوهای کاربری اراضی و داشتن تغییرات هر یک از کاربریها در طول زمان است (فیضی زاده و همکاران،1386).
کاربری زمین همواره یکی از مهمترین عواملی بوده است که انسان از طریق آن محیطزیست خود را تحت تأثیر قرار داده است. کاربری فعالیت کلیدی است که انسان از طریق مصرف منابع طبیعی موجبات رشد و توسعه اجتماعی- اقتصادی خود را فراهم کرده و درعینحال ساختارها و فرآیندهای موجود در محیطزیست را تغییر میدهد (هلمینگ18،2008).
2-3-علل تغییرات کاربری اراضی
2-3-1-عوامل انسانی
میزان پوشش جنگلها در طول زمان چه توسط عوامل طبیعی و چه توسط خود انسان دستخوش تغییر و تحول میشود که مهمترین عوامل کاهش سطح این مناطق عبارتاند از: تغییر کاربری از جنگل به اراضی کشاورزی و مسکونی و درنتیجه نرخ بالای رشد جمعیت، استفاده مردم محلی از چوب بهعنوان منبع سوخت و انرژی در بخشهای محروم، جادهها، خطوط ارتباطی و نیرو (گاز، برق و غیره)، تعلیف دام در عرصههای جنگلی، آتشسوزی و تخریب تدریجی جنگل و کاهش وسعت آن به دلیل آلودگی محیطزیست و گرم شدن کره زمین (دینگ چنگ19،1990). ازنظر تاریخی مهمترین تغییر کاربری زمین که انسان انجام داده از بین بردن جنگل و تبدیل آنها به اراضی کشاورزی و سکونتگاهها بوده است (لائوس و هرزوگ20،2002).
بر این اساس مشخص میشود، فعالیتهای انسانی مهمترین عامل از بین رفتن جنگلهاست جنگلهای بلوط غرب ایران بر روی رشته کوههای زاگرس ازنظر وسعت و مسائل زیستمحیطی، حفظ منابع آبوخاک از اهمیت ویژهای برخوردار بوده که طی دهههای گذشته به دلیل اثر عوامل اقتصادی و اجتماعی، نبود اعمال مدیریت جامع منابع طبیعی، توان تولیدی خود را ازدستداده بهطوریکه این روند، آینده جنگلهای منطقه را به مخاطره افکنده است (مهدوی و فلاح شمسی،2012).
2-3-2-1-گردشگری
گردشگری می تواند محیط زیست طبیعی را به خطر اندازد، باعث تغییر آن شود و اثرات منفی بسیار زیادی بر روی آن بگذارد.بازدید کنندگان طبیعت ،ضایعات و آلودگی تولید می کنند.آلودگی هایی مثل:آلودگی آب ،آلودگی هوا ،ضایعات جامد و آلودگی صوتی و بصری. جاذبه های طبیعی با استفاده نادرست یا بیش از حد،می تواند در معرض خطر قرار گیرد. احداث خدمات برای جهانگردان می تواند موجب تغییر و دگرگونی چشم اندازهای طبعی شود. بازدید های کنترل نشده یا بیش از اندازه توسط بازدید کنندگان می تواند کیفیت چشم اندازهای طبیعی ،مکان ها و بناهای تاریخی را تنزل دهد. در جایی که آب نایاب است ،جهانگردان می توانند موجودی ذخیره در دسترس را هدر دهند . در مسافران همچنین می توانند به طور غیر عمدی گونه های بومی را معرفی کنند که این مسئله می تواند موجب افزایش تجارت حیوانات و گیاهان شود. جریانات پیوسته و دائمی بازدید کنندگان با تاثیر بر حیوانات اهلی و مختل کردن چرخه تولید مثل و تغییر در رفتارهای طبیعی آنان ممکن است موجب از هم گسیخته شدن حیات وحش شود(گلن ،1390:صص33و34). موضوع کاربری زمین در مقاصد گردشگری از موضوعات کلیدی محسوب میشود چراکه فعالیتهای گردشگری اساساً به منابع وابستهاند یعنی در دسته فعالیتهای منبع پایه قرار میگیرند و حیات و رونق مقصد تا حد زیادی به کیفیت آب بستگی دارد. (21OECD،1981).
2-3-3-1-استفاده از چوب جنگل در تولید فراوردههای چوبی
برداشت چوب از جنگل جهت برآورده کردن نیاز بشر به فرآورده های چوبی یکی دیگر از عوامل تخریب جنگل هاست. با رشد جمعیت و نیاز انسان به مواد غذایی و محصولات دیگر، فشار روی منابع طبیعی از جمله جنگل افزایش یافته است .به طوریکه سالانه هزاران هکتار از جنگل های ایران به منظور تولید کاغذ نابود می شود.
2-3-2-عوامل طبیعی
2-3-2-1-فرسایش خاک و لغزش
عمل فرسایش بیشتر به وسیله آب و باد صورت می گیرد .جنگل جنگل به کمک شاخ و برگ درختان ، از سرعت باد می کاهد و با ریشه گیاهان ، خاک را حفظ می کند . به علت آرام بودن هوای داخل جنگل تبخیر بسیار ناچیز بوده و خطر خشک شدن که از شرایط مهم آغاز فرسایش است از بین می رود. نزولات آسمانی در مناطق فاقد گیاه در روی زمین به صورت هرزآبهای سیل آسا جاری می شوند و چون مقاومتی در برابر خود نمی بینند ذرات ریز و درشت خاک را حمل می کنند و به تدریج در مسیر خود یا در پشت سدها و دریاچه ها رسوب می دهند. فرسایش خاک در منطقه جنگلی با فرسایش خاک در مناطق دیگر تفاوت دارد و اگر چه هر دو بلایی است که بر خاک وارد می شود ولی خاکهای مناطق جنگلی بسیار حاصلخیزتر از مناطق دیگر است و با فرسایش خاک مواد حاصلخیزی که طی سالیان متمادی در خاک ذخیره شده اند از دست می رود. لغزشها و بهطورکلی حرکات دامنهای چه بهصورت طبیعی و مصنوعی که ایجاد میشود در تخریب جنگلها نقش دارد. (دانشنامه آزاد:http://fa.wikipedia.org)).
2-3-2-2- چرای بیرویه دامها
نیل مار تن و استفان کتل22 (2002)، در بررسی اثرات مفرط چرای دام بر خصوصیات خاک عنوان کردند کیفیت خاک ازنظر مناسب بودن تمامی پارامترهای فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیک در قالب یک کاربری اراضی تعیین میگردد و با تغییر این کاربری و اثرات آن بر خصوصیات خاک
