
فرنگستان، به خصوص ایتالیاییها و از جمله ژاپنی ها برای انجام امور تجارتی و خرید کالاهای پرسود گوناگون و کمیاب به بازارهای تبریز هجوم می آوردند، و سنگهای گرانبها را از گوهرفروشان این شهر با شکوه خریداری میکردند. کانیهای گرانبهای زمرد کرمان شهرت جهانی داشت. ایرانیان از دیرباز به ارزش این گوهر گرانبها پیبرده بودند. ولی عوام دربارهی زمرد، عقیده داشتند که این سنگ استخوانهای عشاق محروم، در دل خاک و کوه است که مبدل به زمرد شده و به همین جهت اعتقاد بر این داشتند که این سنگ چندان خوش یمن نیست (ضیاءپور،1348).
2-8- جواهرات و زیورآلات
جواهر جمع جوهر و در لغت به معنای گوهر است. جواهر نشان در معنا به هر چیزی که بر آن جواهر نشانده شود گفته میشود و همان مرصعکاری می باشد. زیور، در لغت به معنای زینت است. به هر چیزی که موجب آراستن و زیبایی شود زیورآلات گویند (عمید،1362).
از دید علوم طبیعی، گوهر، یک کانی و یا گونهای از یک کانی ویژه است. از نظر علمی، تفاوتی بین گوهر و کانی نیست. یک گوهر، ترکیب شیمیایی مشخص، ثابت و نیز ساختار بلوری معینی دارد. بخش عمدهی گوهرها ریشهی طبیعی دارند و در داخل سنگها یافت میشوند و سنگها نیزخود از ترکیب یک یا چند کانی به وجود می آیند. گوهر، واژهای فارسی است و با نامهای سنگ گرانبها، سنگ جواهر، و به طور کلی با نام سنگهای قیمتی، زینتی، تزیینی، آذینی، پیرایهای و احجار نفیسه معروف است (فراحمدی،1391). « گوهرها، کانیها یا بلورهایی هستند که نظر انسان ها را به خاطر رنگ خوش و یا پدیدههای نوری مثل درخشش و شفافیت، به خود معطوف میکنند ولی اهمیت آنها بیشتر برای داشتن رنگ خوش، سختی زیاد و در ضمن کمیاب بودن است» (منوچهر دانایی،1376،16).
« فرهنگ نویسان مسلمان از همان اوایل قرن چهارم معنای سنگ گرانبها را در مقابل مدخل جوهر قرار میدادند، که این کاربرد تا امروز تداوم داشته است. گرچه در قرآن مشخصا به جواهرات ( کهف: 31؛ حچ: 23 ؛ فاطر: 33؛ زخرف: 53؛ انسان: 21) و سنگهای گرانبها ( حج: 23؛ فاطر: 33؛ الرحمن: 22، 58) اشاره شده، اما واژهی جوهر به کار نرفته است» (حداد عادل،299،1375).
« جواهرات نماد گنجهای پنهان معرفت یا حقیقت هستند. همینطور بیانگر عشق جسمانی و ثروتهای ناپایدار میباشند. تراش و شکلدهی به سنگهای قیمتی، یعنی روحی که از حالت نتراشیدگی و بینظمی در میآید و شکل مییابد. سنگ تیرهی درون جواهر صیقل خورده، نور الهی را منعکس میکند» (کوپر،1386،106).
« جواهر فقط سنگ قیمتی در حال طبیعی نیست، بلکه سنگ تراشدار و نشانده بر فلزات نیز هست، که کار گوهری و زرگر است و همچنین در ارتباط با شخصی که آن را سفارش می دهد و انتخاب میکند. در این هنگام است که نشانهی ائتلاف روح با معرفت و نیرو میشود. جواهر به نمادگرایی آن شخص وصل میشود که آن را با خود حمل میکند و به نمادگرایی جامعهای که آن را قدر مینهد. بدین ترتیب، تمامی تکامل تدریجی فردی و جمعی در هر دوره، در تفسیر خاص جواهر تداخل میکنند. اما نماد گرایی جواهر در سنتهای شرقی که همواره اشتیاق به جواهر دارند وجههای دیگر دارد. در عرفان اسلامی، الجواهرالفرد به معنی هوش و خرد است و جوهر فساد ناپذیر هستی است. جواهر، نماد کمال معنوی نیز بوده، چنانچه حضرت محمد (ص) را خاتم الانبیاء میخوانند؛ چرا که نگین خاتمهاست» (شوالیه،1379،462).
جواهر، نه به عنوان تزیینات، بلکه به عنوان وسایلی برای نیل به توفیق، ثروت، عمر دراز و زاد و ولد فراوان، مورد استفاده قرار میگرفته است. با توجه به این مطلب میتوان گفت: از زمانی که بشر به خاصیت سنگ ها پی برد تا کنون، جواهرات تنها وسایل تجملی نبوده بلکه جزو ضروریات زندگی هم به شمار میرفته اند. برای مثال سنگهای کمیاب مثل فیروزه و لاجورد، نه به سبب زیبایی، بلکه به سبب قدرت جادویی نهفته در آنها، ارج و بها مییافتند (فراحمدی،1391).
« در متون دوران اسلامی نیز میبینیم که قدما غیر از خواص دارویی که برای سنگهای قیمتی نوشتهاند، اعتقاد داشتند که هر یک از گوهرها چنانچه به عنوان زینت آلات، مورد استفاده قرار گیرند وسیلهای برای پیشگیری از بیماریها و خنثی نمودن چشم زخم و یا باعث خوشبختی، رفاه، عزت و احترام، ثروتمندی یا باعث بدبختی و تیره روزی صاحب آن خواهند شد» (زاوش،70،1375).
2-8-1- گوشواره
گوشواره یکی از جواهراتی است که از زمان های گذشته تا کنون، در فرهنگهای مختلف مورد استفادهی زنان و مردان قرار گرفته است. نخستین نشانههای گوشواره را میتوان در تمدن ایلام و سپس در پیکرههای تخت جمشید و بر گوش مرد نمکی از مردمان روزگار ساسانی یافت. مدل گوشواره مانند بقیهی ملحقات لباس مهم و بر ظاهر فرد تأثیر گذار بوده است و به شکل صورت و گردن بستگی دارد.
در دوران اولیهی ورود اسلام، گوشوارههای ساخته شده با ورق فلز به شکل هلال ماه و زینت یافته با ملیلهکاری و زمینهی جودانهای و نوارها و طوماریها و مهرههای گوناگون به وفور وجود داشت.
2-8-2- دستبند، بازوبند و خلخال
دستبندها از 5000 سال پیش از میلاد کاربرد داشتهاند. این دستبندها تنها جنبهی تزیین نداشتند و از آن برای مصارف پزشکی و بیان اعتقادات قومی قبیله ای هم استفاده میشده است. حتی شاید بتوان دستبندها را به عنوان اولین تقویمهای تاریخ به شمار آورد. در برخی نقاط از دستبند به عنوان حلقهی ازدواج استفاده میکردند که نماد عشق، تعهد و تأهل بود. تعداد و رنگ آنها ویژگیهای گوناگونی از صاحبانشان را بازگو مینموده است. دستبندها بیشتر از جنس طلا و نقره و مفرغ، به روش ریخته گری یا با ورق فلز ساخته میشدند. دو سر این دستبندها گاه باز بود و گاه گیرهای برای قفل شدن داشت. آنها هم برای تزیین دور بازو و هم مچ پا استفاده میشدند. بعضی از آنها به شکل مفتولی کلفت و تاب داده شده و انتهای آنها با تزییناتی از جمله سر حیوانات مزین شده بودند.
2-8-3- گردنبند
استفاده از گردنبند نیز دارای تاریخچهی دیرینه است. گردنبندها دارای مدلهای مختلفی هستند که با مدل صورت، اندازهی گردن، بالاتنه و لباس مرتبط است. گردنبند به صورت زنجیر تنها بدون آویز، همراه با آویز، گردنبندهای طوقی، گردنبندهای بلند به صورت یکلا یا چندلا به عنوان زیبندهی گردن و لباس استفاده میشده است و تا امروز هم ادامه دارد.
گردن بندها در دوران اولیهی ورود اسلام، بیشتر از جنس طلا و گاه نقره و ترکیبی از گویچهها و سنگهای صیقلی و حلقهها بودند و گاه با نگارههای هندسی تزیین میشدند.
2-8-4- نشان یا مدال و آویز
نشان یا مدال معمولا شیء گرد، کمی بزرگتر از سکههای متداول است که اکثرا جنسی فلزی دارد و دارای نقشهای چاپی یا حکاکی و یا قلمزنی شده است. نشانها ممکن است به خاطر یادبود واقعهای، یا شخصی طراحی و تهیه گردد و یا گاهی برای نشان دادن حالتی و تعلق خاصی در مراسم مذهبی مختلف به کار میروند. بر همین اساس تصویر و یا موضوع نشان تعیین میگردد. تصاویر میتوانند هم در یک طرف نشان، کار شود هم در دو طرف آن. در نشانهایی که میبایستی از گردن آویزان شوند حلقهای در قسمت تاج آن ساخته شده است تا نوار یا زنجیر بتواند از آن عبور کند. از دیر زمان نیز از نشانها به عنوان گردن آویز هم در مردان و هم زنان استفاده میشد.
جنس نشانها معمولا از برنز بوده به خاطر ارزان بودن و دوام خوب آن، اما از دیگر فلزات مانند نقره، طلا و سایر فلزات هم استفاده میشده است.
آویز، هم به گوشواره گفته میشود که تزیین کنندهی گوش میباشد و هم زیبندهی گردن است هنگامی به زنجیر آویخته میشود.
2-8-5- انگشتر
در بین زیورآلات انگشتر از اهمیت بیشتری برخوردار بوده است و نشان از معانی مختلف دارد که در اکثر فرهنگها برای بیان اعتقادات مذهبی یا احساسات درونی خود از آن در زمان های مختلف استفاده میشده است. این حلقهی فلزی، ارزش و مقام خود را در انگشتان مردم، در هر قشر و طبقهای اعم از زن و مرد حفظ کرده است. برخی از انگشترها جنبهای زینتی دارند و برخی مانند مهر انگشترها جهت مقاصد بخصوصی بوده و برخی دیگر با توجه به نوشتهها و دعاهای عافیت بخش روی آنها کارکرد مذهبی یا احتمالا طلسم داشتهاند. به این ترتیب مشاهده میشود که ساخت و تزیین انگشترها بسیار متنوع بوده است. برخی از آنها ساده و برخی دیگر مرصع به سنگهای قیمتی از جمله لعل، فیروزه، عقیق و یاقوت و همچنین مزین به روش حکاکی و برجستهکاری و سیاه قلم با نقشمایههای گوناگون با مفاهیمی نمادین، اسلیمیها و اشکال جانوری بودند. «با ورود اسلام، تصویر که پیش از اسلام متداول بود از مهرها و سکهها حذف شد و خوشنویسی و حکاکی خطوط مختلف رونق بیشتری یافت و سبب پیدایش سبکهای زیبا و شکوهمند در این هنر شد» (جدی،1387،94).
در منابع حدیث شیعه، روایات متعددی دربارهی انگشتر و جنس آن و محل قرار گرفتن و خصوصیات نگین آن آمده است و روایاتی در استحباب استفاده از سنگهای عقیق، یاقوت، زمرد، فیروزه و حدید (آهن) وارد شده است.
در دورهی سلجوقی، حلقههای انگشتری از طلا و نقره و مفرغ ساخته میشدند. «ویژگی انگشترهای سلجوقی، پایهی نگین بسیار مرتفع با گردنی باریک است که نشأت گرفته از روش دیرین ایرانیان در ساخت انگشتریهای این چنین بوده و در واقع بر گرفته از مهرهای مخروطی است. دست خط به کار رفته در حکاکی این انگشتریها منسوب به قرون 12 و 13 میلادی بوده که کاربرد اسامی شخصی و عدم استفاده از عباراتی با نام پروردگار از ویژگی آنهاست. انگشتریهای معمولی از ورقهی طلا روی یک هسته ساخته میشدند و اغلب دارای نگین فیروزهی محدب و بدون حکاکی بودند. فقدان حکاکی روی نگین و اندازهی کوچک انگشتریها، نشان دهندهی تعلق آنها به زنان و نگین فیروزه روی آن جهت رفع چشم زخم بوده است» (خلیلی،47،1386).
2-8-6- عنبردان ،جعبهی طلسم یا حرز
عنبردان جایگاه عطر، جعبه ایست به ابعاد 2 تا 3 سانتیمتر که از آلیاژهای مختلف طلا، نقره و برنز ساخته میشود و در یک طرف آن نیز حلقهای است که نخ یا زنجیر از آن عبور داده میشود. روی این جعبههای کوچک و ظریف با قلمزنی، میناکاری، طلاکوبی یا تزیینات دیگر مزین شده است. این جعبهها را میان گردنبندها همراه با مهرههای عقیق، یاقوت و دیگر سنگها، به گردن میآویزند.
«ایرانیان برای مبارزه با ارواح شیطانی، از حرزهای (تعویذ) متعدد و متنوعی استفاده میکنند. آیاتی از قرآن را در نوارهای باریک کاغذی نوشته، در جعبهای کوچک به گردن میآویزند و سنگهای نقشدار و دانههای مروارید، مرجان با فیروزه را به صورت نگین انگشتری یا به شکل گردنبند، برای دفع چشم زخم به کار میگیرند» (فراحمدی،1391،62).
این جعبهها به شکل استوانه یا مکعب با سرپوشی گنبدی و یا چند ضلعی هستند که با گل سرخها و حلقههای مفتولی، کندهکاری شده به صورت حروف، طوماریها، برگها و اشکال طبیعی و مرصعکاری با سنگهای قیمتی مزین شدهاند.
2-8-7- زیور مو
زنان برای تکمیل آرایش خود جواهراتی الحاقی را نیز زیبندهی سر و صورت خود میکردند. آنان از رشتههای مروارید و سنگهای زینتی که در گیس بافته، تابیده میشد و همچنین زیورهایی فلزی برای آرایش سر و مو استفاده میکردند.
این زیورها هم به صورت استوانههایی فلزی است با تزییناتی چون ملیلهکاری، حکاکی و… که دستههای مو از درون آن عبور میکند و هم به صورت سنجاق میخی شکل.
2-9- جواهرساز، زرگر، نقره کار
جواهرساز، زرگر، نقره کار، هر سه با فلزات قیمتی سروکار دارند. در شهرهای بزرگ جواهر ساز فقط گوهرسازی میکند و یا زیورآلات میسازد از جمله: زیورآلات معمولی، دستبند، گلوبند، بازوبند، انگشتر، سنجاق و زنجیر و غیره است. در صورتی که زرگر یا نقره کار دیگر اشیاء زر و سیم را مانند قوطی توتون، قوطی سیگار، قندان، جا استکان، جا لیوان، گلدان، کاسه، سینی و بسیاری چیزهای دیگر را میسازد. در شهرهای کوچکتر زرگر تنها پیشهوری است که با همهی فلزات قیمتی سروکار دارد
