
نظام فكري متفاوت: اقتصاد، علوم مالي و حسابداري روبهرو است. كاربرد مفاهيم مشتركي نظير هزينه، درآمد، سود، قيمت، دارايي، سرمايه و… موجب گمراهي بيشتر تحقيقات شده است. موجود نبودن يك تئوري كامل حسابداري و مطرح بودن آن بهعنوان يك حرفه سبب شده كه جنبههای عرفي و قراردادي آن برجستگي بيشتري يابد؛ و درنتیجه حسابداري بيشتر بهعنوان مجموعهای از روشها كه براي پاسخگويي به شرايط و موقعیتهای خاص تدوینشدهاند مطرح میباشد. بسياري از استفادهکنندگان اطلاعات حسابداري و حتي افراد حرفهای به محدودیتهای اين دانش و پیشفرضهای آن وقوف كافي ندارند. رعايت استانداردهاي حسابداري و حسابرسي و تثبيت شدن و قانوني شدن آنها در بسياري از كشورها نيز موجب شده كه حسابداران در مواجه با تغييرات محيطي آزادي عمل چنداني نداشته باشند (ابراهیمی و سعیدی،1389).
تغييرات و تحولات حسابداري برخلاف اقتصاد بيش از آنکه به علت ارائه نظریههای جديد در جامعه علمیباشد، عمدتاً متأثر از تغييرات محيطي و عکسالعمل و پاسخ حسابداران به تغييرات و بحرانهای اقتصادي و قانوني و غيره بوده است. در اين فرآيند هم استفادهکنندگان و هم افراد حرفهای به ثبات رفتاري دچار میشوند. نظریههای اقتصادي با پیشفرضهایي سعي میکنند دنياي پيچيده را آنچنان ساده كنند كه بتوانند آنها را به مدلهای رياضي خطي و سادهای كه امكان انجام محاسبات و پیشبینیها را ميسر سازد تقليل دهند و حسابداران همان مدلهای سادهشده اقتصادي را با پیشفرضهای ديگري چنان ساده میکنند كه بتوانند متغيرهاي مدلها را به روش قانعکنندهای اندازهگیری كنند. درنتیجه حسابداري به يك سري روشها تقليل يافته و درجه انعطافپذیری آن در برخورد با موقعیتهای پيچيده و متحرك دنياي واقعي بسيار كم میشود و را ه حلهایی ارائه میکند كه ايستا و مبتني بر روشها و رسوم ثابت و از قبل تعیینشده است. بهاینترتیب حسابداران واقعیتها را كه در اساس ماهيتي چندبعدی دارند بايد به ارقام یکبعدی تبديل كنند يعني كار غیرممکن را ممكن سازند. سادهسازی بیشازحد و عدم توجه به پیشفرضهای مدل و استفاده از مدل بهصورت مكانيكي و تهیه دادههای آن بر اساس اطلاعات جايگزين حسابداري، موجب اشتباهات در پیشبینیها و گمراه شدن استفادهکنندگان از نتايج تحقيقات شده است. برخورد اين نظامهای فكري در دهه اخير به علت فعال شدن بورس اوراق بهادار و مسئله ارزشيابي و قیمتگذاری سهام در تحقيقات اخير متبلور شده است (ثقفی،1382).
لذا در این پژوهش به دنبال پاسخگویی به سؤال اساسی زیر میباشیم:
چه رابطهای بین متغیرهای حسابداری و قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران وجود دارد؟
اهمیت و ضرورت تحقیق
با استفاده از نتايج پژوهش میتوان مؤثرترين عوامل تأثيرگذار بر قيمت سهام را مشخص نمود و بهاینترتیب قيمت بازار سهام را با اين عوامل مرتبط ساخت و در راستاي تصمیمگیری جهت انتخاب پرتفوي سرمایهگذاری به کاربست.
سهامداران و سرمایهگذاران نيازمند شناسايي متغيرهاي عمدهای میباشند كه بازده سهام را تبيين نمايد. آگاهي از متغيرها و دستيابي به مدل مناسب میتواند منجر به بهبود سرمایهگذاری آنها گردد و با توجه به اينكه هدف هر انسان عاقل و اقتصادی، كسب بازدهي بالاتر و بيشتري میباشد و از سوي ديگر تحليل تكنيكي در قالب اطلاعات تخصصي و قواعد ویژهای سعي در پیشبینی جهت و حتي اندازه حركت قيمت اوراق بهادار در آينده دارند.
گسترش دانش امور مالی: رشد و تکامل هر رشته از دانش بشری مرهون تلاش اندیشمندان، تئوریسینها و محققین در ایجاد و بسط تئوریها باقدرت اندیشه و تحقیقات مستمر در این زمینه بوده است. آنان همواره در پی بررسی و تلاش برای یافتن پاسخی برای سؤالات خود در موارد گوناگون بودهاند. بدیهی است یکی از موارد اهمیت انجام پژوهش حاضر نیز تلاش در جهت بسط دانش مالی در حوزهی بورس اوراق بهادار بوده است.
ضرورت آگاهی بخشی به سرمایهگذاران در جهت استمرار حضور در بورس: بورس اوراق بهادار تهران پس از سال 1368 و با شروع دوران سازندگی بهعنوان محلی براي خریدوفروش سهام شرکتهای خصوصی و نیمهخصوصی موردتوجه قرار گرفت و این توجه در سال 1376 با تغییر برخی ساختارها تکمیل گشت؛ اما باوجود گذشت چندین سال از فعالیت این سازمان هنوز در بین مردم عادي و افراد آشنا به علم مفهوم بازارهاي مالی و بازار سرمایه شفاف نشده است.
اهداف تحقیق
ارزش و اعتبار قوانین هر علم و تحقیقی به روششناختی که در آن بکار میرود بستگی دارد و هدف علمی این تحقیق ارزش و اعتبار بخشیدن به فرضیه تحقیق میباشد تا این تحقیق بتواند در بالا بردن سطح دانش عمومی موردنیاز استفادهکنندگان مؤثر باشد و همچنین زمینهساز بستر مناسبی برای تحقیق آتی در سایر مراکز آموزشی و پژوهشی باشد. اهداف این تحقیق بهصورت به شرح زیر میباشد.
اهداف تحقیق حاضر بر اساس تقسیمبندی اهداف به اهداف اصلی و فرعی به شرح زیر قابلطبقهبندی میباشد
هدف اصلی:
ارزیابی رابطه بین متغیرهای حسابداری و قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران
اهداف فرعی:
ارزیابی رابطه بین سود هر سهم و قیمت سهام در قلمرو تحقیق
ارزیابی رابطه بین سود تقسیمی هر سهم و قیمت سهام در قلمرو تحقیق
ارزیابی رابطه بین ارزش دفتری هر سهم و قیمت سهام در قلمرو تحقیق
سؤالات تحقیق
سؤال اصلی:
چه رابطهای بین متغیرهای حسابداری و قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران وجود دارد؟
سؤالات فرعی:
چه رابطهای بین سود هر سهم و قیمت سهام در قلمرو تحقیق وجود دارد؟
چه رابطهای بین سود تقسیمی هر سهم و قیمت سهام در قلمرو تحقیق وجود دارد؟
چه رابطهای بین ارزش دفتری هر سهم و قیمت سهام در قلمرو تحقیق وجود دارد؟
فرضیههای تحقیق
فرضیه اصلی:
بین متغیرهای حسابداری و قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران رابطه مستقیم وجود دارد.
فرضیات فرعی:
بین سود هر سهم و قیمت سهام در قلمرو تحقیق رابطه مستقیم وجود دارد.
بین سود تقسیمی هر سهم و قیمت سهام در قلمرو تحقیق رابطه مستقیم وجود دارد.
بین ارزش دفتری هر سهم و قیمت سهام در قلمرو تحقیق رابطه مستقیم وجود دارد.
روش پژوهش
روش تحقيق از جهت هدف: با توجه به اینکه در این تحقیق از مدلها، روشها و نظریههای موجود در راستای حل مسئله یا بهبود وضعیت هستیم، بنابراین تحقیق فوق از جهت هدف، کاربردی است.
روش تحقيق از جهت روش استنتاج و گردآوری دادهها: با عنایت به اینکه از جامعه آماری (شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران) نمونه علمی انتخابشده است، بنابراین از جهت روش استنتاج استقرایی است.
روش تحقيق از جهت طرح تحقیق: نهایتاً با عنایت به اینکه دادههای اصلی تحقیق در کار میدانی بر مبنای عملکرد گذشته و دادههای تاریخی مندرج در صورتهای مالی به دست خواهد آمد، بنابراین تحقیق فوق از جهت طرح تحقیق، پس رویدادی است.
قلمرو پژوهش
هر پژوهش باید دامنه مشخص و تعریفشدهای داشته باشد تا پژوهشگر در تمامی مراحل احاطه کافی بر کار خود داشته باشد و بتواند پیامدهای حاصل از نمونه را به جامعه آماری تعمیم دهد. قلمرو این پژوهش ازلحاظ موضوعی، زمانی و مکانی به شرح زیر میباشد:
قلمرو موضوعی
قلمرو موضوعی پژوهش ارزیابی رابطه بین متغیرهای حسابداری و قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران است.
قلمرو مکانی
حيطه مكاني اجراي تحقيق و به تعبيري افراد جامعه آماري موردمطالعه در اين تحقيق عبارت از شرکتهای منتخب پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران با ویژگیهایی چون ختم دوره مالي به 29/12، عدم تعلق به مجموعه شرکتهای واسطهگری مالي يا سرمایهگذاری، نداشتن بيش از سه ماه توقف معاملاتي و در اختیار بودن صورتهای مالي در بازه زماني موردمطالعه، به عضويت بورس درآمدن پيش از بازه زماني موردمطالعه و عدم خروج از بورس طي اين تازه زماني است كه در فصل سوم اين گزارش تحقيقي بهعنوان جامعه آماري تعریفشده است.
قلمرو زمانی
قلمرو زمانی تحقیق حاضر بر مبناي بازه زماني دادههای موردمطالعه عبارت از بازه زماني 5 ساله مربوط به سالهای عملكردي مالي 1388 الی 1392 بوده است.
تعریف واژهها و اصطلاحات تحقیق
DPS یا سود تقسیمی هر سهم: هرسال شرکتها بخشی از سود خالص را مطابق قانون و بخشی را بر اساس نیاز شرکت نزد خود نگهداری میکنند و مابقی را بین سهامداران تقسیم مینمایند. به مقدار سودی که شرکت تقسیم میکند و بهطور نقدی به دست سهامدار میرسد. سود پرداختی هر سهم از تقسیم کل سود پرداختی (مصوب مجمع عادی سالانه) بر تعداد سهام شرکت به دست میآید.
EPS یا سود هر سهم: سود هر سهم (EPS) یکی از آمارههای مالی بسیار مهم است که موردتوجه سرمایهگذاران و تحلیل گران مالی میباشد. EPS از تقسیم سود پس از کسر مالیات شرکت، بر تعداد کل سهام، محاسبه میشود.
BVPS یا ارزش دفتری هر سهم: از تقسیم حقوق صاحبان سهام در ترازنامه بر تعداد سهام به دست میآید. نشاندهنده ارزش دفتری است که در صورت انحلال شرکت و پس از پرداخت تمام بدهیهای شرکت به ازای هر سهم نصیب سهامداران میشود.
ساختار تحقیق
گزارش تحقيق حاضر طي 5 فصل به ترتيب زير ارائهشده است.
فصل اول: در اين كليات تحقيق ارائه مشتمل بر تشريح و بيان موضوع، اهداف و سؤالات و فرضیات تحقيق، روش كلي تحقيق، قلمرو تحقيق، تعاریف عملیاتی واژهها مورداشاره قرار گرفت.
فصل دوم: در اين فصل ادبيات و پيشينه موردبررسی قرارگرفته است. در اين فصل پس از ارائه مبانی نظری موضوع تحقيق، تحقيقات مختلفي كه در رابطه با ابعاد مختلف موضوع پژوهش انجامگرفته، بررسي میشود.
فصل سوم: در اين فصل به شرح جزييات اجرايي روش تحقيق اختصاصیافته است. در اين فصل به ترتيب روش كلي تحقيق، جامعه آماري، نمونه آماري، ابزار و روشهای گردآوري و تحليل دادهها موردبحث قرارگرفته است.
فصل چهارم به توصيف نمونه آماري، توصيف یافتهها، تحلیل پیشفرضها و نهایتاً تجزیهوتحلیل روابط بين متغيرها در راستاي فراهم آوردن یافتههای موردنیاز در استنتاج نسبت به فرضيات تحقيق تشريح شدهاند.
فصل پنجم: در اين فصل به ترتيب مبتني بر یافتههای تحقيق، خلاصه یافتهها، نتیجهگیری، پيشنهادها و نهایتاً محدودیتهای تحقيق تشريح گردیدهاند.
علاوه بر فصول اصلي تحقيق مبتني بر ساختار فوقالذکر، در انتهاي اين گزارش، پیوستها، منابع و مأخذ مورداستفاده در اين تحقيق جهت تدوين ادبيات تحقيق آورده شده است.
فصل دوم:
ادبیات و پیشینه تحقیق
مقدمه
در مبادلاتي كه در بورس اوراق بهادار بهعنوان بخشي از بازار سرمايه كشور صورت میپذیرد دو گروه ذينفع وجود دارد،در یکطرف سرمایهگذاران و خريداران سهام قرار دارند كه با انتخاب بورس و سهام بهعنوان يك فرصت سرمایهگذاری،در انتظار كسب بازدهای بالاتر از بازده حاصل از ساير فرصتهای سرمایهگذاری میباشند. در طرف ديگر اين مبادلات عرضهکنندگان سهام ازجمله دولت، نهادهاي وابسته به دولت و ساير عرضهکنندگان قرار دارند كه از طريق فروش و عرضه سهام،منابع لازم را جهت سرمایهگذاری در ساير فرصتها و يا مصارف بودجهای خود فراهم میآورند.
بديهي است كه عامل اصلي در انجام اين مبادلات و انتقال وجوه از يك گروه به گروه ديگر قيمت سهام میباشد. صدها شركت با انتشار سهام براي اولين بار وارد بازار سرمايه میشوند. معمولاً این شرکتها آنقدر سريع رشد میکنند كه منابع رايج وجوه (مانند وامهای بانكي سود انباشته و سرمايه مالكان) اغلب براي تأمین مالي توسعهشان،كافي نيست. ازآنجاکه تأمین مالي يك مرحله بسيار مهم در رشد شرکتها به شمار میآید براي آنها مهم است كه قيمت سهامشان ارزش واقعي دارائیها و فرصتهای رشدشان را نشان دهند. بهویژه اگر سهام شركت خيلي ارزان فروخته شود آنها سرمايه كمتري ازآنچه انتظار دارند به دست میآورند (ثقفی،1382).
ازآنجاییکه سرمایهگذاران و تحلیل گران مالی از سود بهعنوان یکی از معیارهای اصلی برای ارزیابی شرکتها استفاد
