
عراق جدید، فصلنامه مطالعات راهبردی. سال سیزدهم، شماره 1 .
این نوشتار ضمن درک اهمیت تغییر رژیم و فضای سیاسی، اجتماعی عراق جدید، به تبیین عناصر و متغیرهای داخلی تأثیرگذار بر سیاست و رفتار خارجی این کشور پرداخته است. سیاست خارجی عراق جدید همانند دوران پادشاهی و جمهوری، تا حدود زیادی متأثر از منابع پایدار و ثابت داخلی است که ناسازگاری میان هویت و حاکمیت و یا دولت و ملت، دشواریهای ژئوپلتیکی، اقتصاد وابسته به نفت و هویت و ارزشهای مشترک عربی از مؤلفهها و ویژگی های اصلی آن هستند. به رغم تغییر ساختار حقوقی، این عناصر و ویژگی ها چندان تغییر نیافته و بعید است در آینده نزدیک دگرگون شوند.
6- پورسعید، فرزاد.1382. عراق جدید و تهدید منزلت منطقهای جمهوری اسلامی. فصلنامه مطالعات راهبردی. سال نهم، شماره 6 .
نویسنده در این مقاله معتقد است که حمله نظامی به رژیم عراق نمایان گر تأثیرات مهم ۱۱سپتامبر بر سیاست خارجی آمریکا و سطح جدیدی از مداخله خارجی با هدف تغییر مناسبات سیاسی و ایدئولوژیک در منطقه خاورمیانه است. اهداف این روند، منزوی کردن ایران از طریق تغییر چارچوبهای سیاسی در عراق و نیز ایجاد مرجعیت جدید ایدئولوژیک در منطقه خاورمیانه است. تبدیل ساختار قدرت حوزه خلیج فارس از حالت سه قطبی به حالت دو قطبی از طریق وارد کردن رژیم عراق در ترتیبات امنیتی خلیجفارس از راهبردهای آمریکا در این راستاست که در صورت تحقق، تبدیل شدن ایران به رژیمی حاشیهای و دست دوم که منزلت منطقهای این کشور را مورد تهدید قرار میدهد را بهدنبال خواهد داشت.
7- دهقانی فیروزآبادی، جلال.1390. موازنه مثبت چندجانبه در سیاست خارجی عراق: پیامدهای خروج نظامیان آمریکایی . ماهنامه همشهری دیپلماتیک. شماره 56 .
نویسنده معتقد است که نیروهای نظامی آمریکا 31 دسامبر 2011 به طور کامل از عراق خارج شدند. این به معنای پایان اشغال رسمی و غیررسمی عراق در طول بیش از هشت سال بود. این امر تأثیر غیرقابلانکاری بر سیاست داخلی و خارجی عراق خواهد داشت. از اینرو، سیاست خارجی عراق بعد از خروج آمریکا از قبل از اشغال و بعد از آن متفاوت خواهد بود، چون عراق قبل از اشغال در زمان صدام حسین و حاکمیت حزب بعث، سیاست خارجی توسعه طلبانه و تجاوزکارآن های را پیگیری میکرد و عراق در زمان اشغال نیز دولتی غیرمستقل و نیمهمختار بود که از استقلال کامل در عرصه خارجی برخوردار نبود، به طوری که این کشور آزادی های لازم در سیاست خارجی را نداشت. پس خروج نیروهای آمریکایی از عراق به مثابه بازیابی استقلال و آزادی عمل در سیاست خارجی این کشور است.
4-1 جنبه جديد بودن و نوآوري در تحقيق
درباره کلیت موضوع پژوهش حاضر کتب و مقالات فراوانی نوشته شده است. با این حال، به طور خاص درباره نقش و جایگاه احزاب سیاسی عراق در فرآیند دموکراسی سازی منبعی نوشته نشده است. احزاب عراق نقش مهمی را در حرکت به سوی توسعه، پیشرفت و دموکراسی سازی بر عهده دارند و می توانند در حل بحران ها و مشکلات موجود در این کشور نقش به سزایی ایفا کنند. این امر مهم همچنین می تواند زمینه ساز کاهش مشکلات امنیتی برای کشورهای منطقه ای تاثیرگذار در تحولات سیاسی و اجتماعی عراق شود. شناخت جنبه های گوناگون نقش و جایگاه احزاب در تحولات داخلی و خارجی عراق جنبه جدید و نوآوری این تحقیق است.
5-1 اهداف تحقيق
هدف کلی:
نقش احزاب سیاسی عراق در فرآیند دموکراسی سازی
اهداف جزئی:
شناخت موانع موجود بر سر راه احزاب در فرآیند دموکراسی سازی عراق
شناخت جریانات و احزاب موجود در عراق پس از صدام
6-1 سؤالات تحقیق
1-6-1 سؤال اصلی:
احزاب سیاسی عراق چه نقشی در فرآیند دموکراسی سازی عراق دارند؟
2-6-1 سؤال فرعی:
مهم ترین موانع برسر راه فرایند دموکراسی سازی در عراق چیست؟
7-1 فرضیه های فرعی
1-7-1 فرضیه اصلی:
چالش های درون حزبی وحاکم بودن رویه فرقه گرایی بر احزاب عراق باعث شده است تا این احزاب نتوانند در فرایند دموکراسی سازی نقش موثری ایفا نمایند.
2-7-1 فرضیه فرعی:
وجود گروه های تندرو مذهبی، نفوذ و دخالت قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای و وجود هویت های مختلف اجتماعی، فرهنگی و مذهبی مهم ترین موانع در فرآیند دموکراسی سازی در جامعه عراق هستند.
8-1 تعريف واژهها و اصطلاحات فني و تخصصی (به صورت مفهومی و عملیاتی)
مفاهیم کلیدی این پژوهش عبارتند از :
احزاب سیاسی1:
موریس دوورژه2 در تعریف حزب سیاسی میگوید: احزاب سیاسی سازمآن ها و گروههایی هستند بنیان یافته و منظم كه برای مبارزه در راه قدرت ساخته شدهاند و منافع و هدفهای نیروهای اجتماعی گوناگون را بیان میكنند(دوورژه 1371: 72). در دائرةالمعارف دموكراسی حزب سیاسی را عبارت از گروه یا سازمانی كه میكوشد نامزدهای مورد نظرش را با عنوان موقعیتّی خاص به قدرت برساند، معرفی كرده است. در این تعریف همچنین احزاب از جمله مهمترین سازمآن های سیاست نوین بشمار میآیند. حزب پژوهان عمدتاً به پیوند احزاب با دمكراسی تاكید كردهاند. بعضی استدلال میكنند كه دمكراسی نظامی است كه درآن احزاب با یكدیگر رقابت میكنند. دولتهای غیر حزبی غالباً در بین نظامهای دودمانی سنّتی و معدود رژیمهای نظامی یافت میشوند كه در سالهای اخیر از تعداد آن ها كاسته شده است (لیپست 1383، 63).
امنیت ملی:
ريچارد اولمان در مورد امنيت ملي معتقد است تهديد نسبت به امنيت ملي عبارت از يک عمل يا يک سلسله حوادث است که در مدت زماني کم و بيش کوتاه کيفيت زندگي ساکنان يک کشور را بهشـدت تهديد ميکـند يا دامـنه اختيار يک حکـومت يا کـشور يا واحدهاي خصوصي متعلق به يک کشور را در انتخاب سياست مقتضي به طور جدي به مخاطره مياندازد. با توجه به عوامل مؤثر در امنيت ملي يعني سرزمين، جمعيت و نظام سياسي، برخي نويسندگان مؤلفههاي امنيت ملي را به شرح زير احصا کردهاند:1- حفظ جان مردم2- حفظ تماميت ارضي3- حفظ سيستم اقتصادي و سياسي (اجتماعي، فرهنگي و زيستمحيطي)4- حفظ استقلال و حاکميت کشـور (اولمان 1385، 10).
دموکراسی:
دموكراسي يعني حق مردم در تصميم گيري پيرامون امور عمومي جامعه. اساس دموكراسي باور به ارزش فرد انساني و تصميم گيري او در مورد امور عمومي و خصوصي است و از اين رو سنجه هاي ديگر دموكراسي عبارت است از: تضمين برخي حقوق اساسي براي هر شهروند (البته در عمل و نه بر روي كاغذ). اين حقوق عبارت اند از: ايمني در برابر بازداشت و زنداني كردن خود سرانه؛ آزادي گفتار، نشر، و اجتماع (يعني حق گرد آمدن و گفتگو در امور سياسي)؛ آزادي داد خواهي و گروه بندي (يعني حق تشكيل حزب ها، اتحاديه ها، و ديگر جامعه ها)؛ آزادي رفت و آمد؛ آزادي عقايد ديني و آموزش؛ و در نتيجه، وجود دستگاه قضائي و دادگاه هاي مستقلي كه هر كس براي داد خواهي بدان ها دسترسي داشته باشد(قربانی گلشن آبادی 1390، 2).
9-1 شرح كامل روش تحقیق
بنیادی و نظری است. اين تحقيقات که گاه تحقيقات مبنايى يا پايهاى خوانده مىشود، در جستجوى کشف حقايق و واقعيتها و شناخت پديدهها و اشياء بوده که مرزهاى دانش عمومى بشر را توسعه مىدهند و قوانين علمى را کشف نموده، به تبيين ويژگىها و صفات يک واقعيت مىپردازند. دراين تحقيقات ممکن است نظريهاى انشاء شود يا اصول، فرضيهها يا قضاياى نظريهاى مورد آزمايش قرار گيرد. در این راستا، هدف افزایش دانش در مورد موضوع مورد مطالعه است.
10-1 بررسی و اندازه گیری متغیرها
متغیر مستقل(X): احزاب سیاسی عراق
متغیر وابسته(Y): فرآیند دموکراسی سازی
11-1 روش و ابزار گردآوري دادهها
در این تحقیق از روش توصیفی-تحلیلی استفاده خواهد شد. جمع آوری اطلاعات مورد استفاده در این تحقیق به روش کتابخانه ای است .
12-1- روشها، ابزار تجزيه و تحليل دادهها
این پژوهش سعی دارد با روش توصیفی و تحلیلی براساس نظریات واقع گرایی به بررسی عقلانی و منطقی موضوع بپردازد.
13-1 سازماندهی تحقیق:
تحقیق حاضر در چهار فصل نوشته شده است:
در فصل اول، کلیات تحقیق بررسی می شود.
در فصل دوم، چارچوب نظری تحقیق تشریح می شود.
در فصل سوم، چالش های دموکراسی سازی در عراق مورد بررسی قرار می گیرد.
در فصل چهارم، نقش احزاب در فرآیند دموکراسی سازی عراق مورد بررسی قرار می گیرد.
در انتها نیز به نتیجه گیری پرداخته می شود.
فصل دوم:
چارچوب نظری تحقیق
1-2 مقدمه
احزاب سیاسی یکی از شاخص های مهم توسعهي سیاسی و مهمترين سازمان سياسي در دموكراسيهاي معاصر به شمار میآیند. اغلب اندیشمندان علم سياست وجود احزاب را مایهي توسعه و ثبات سیاسی، افزایش مشارکت سیاسی و اجتماعی و عامل تحقق و تحرک دموکراسی دانستهاند. در واقع احزاب سياسي ميتوانند بهعنوان حلقه پيوند ميان منافع اجتماعي و نهادهاي تصميمگيري سياسي عمل كنند و ابزار مناسبي براي مشاركت سياسي هر چه بيشتر مردم باشند. در تمايز احزاب با ساير گروههاي سياسي ميتوان گفت احزاب سياسي شكل خاصي از سازماندهي نيروهاي اجتماعي هستند كه خود به عنوان سازمان، تحت فشار گروهها و علايق اجتماعي مختلف قرار ميگيرند. در این فصل، ضمن تشریح و بررسی تعاریف احزاب، به تشریح مبانی نظری مختص به آن می پردازیم.
2-2 تعاریف احزاب:
دائرهالمعارف بريتانيكا، حزب سياسي را گروهي سازمانيافته در درون يك نظام سياسي معرفي ميكند كه با هدف كسب و به كارگيري قدرت سياسي تشكيل ميشود. آنتوني گيدنز3 آن را به عنوان سازماني كه هدفش دستيابي به تسلط مشروع بر حكومت از طريق فرآيند انتخاباتي است تعريف ميكند و چنانچه اين فرصت به سازمان سياسي داده نشود، آن را حرفه يا جنبش- سياسي- تلقي ميكند. موريس دوورژه4 نيز به واسطهي شكل مشاركت احزاب در پيكارهاي سياسي كه در پي فتح قدرت يا شركت مستقيم در اجراي آن هستند و نيز طبيعت همبستگي عامي كه بر آن استوار هستند، اين تشكيلات سياسي را از گروه ذينفوذ متمايز ميسازد. بنابراين حزب عبارت است از تشكيلات وسيع سياسي و اجتماعي گروهي كه در پي كسب قدرتند تا آن را به طريق قانوني اعمال كنند و اين اندامواره زنده ضمن تبديل منافع و خواستهها به سياست و انتقال آن به سياستگذاران، كمك فزايندهاي به نظام ارتباطي ميكند (اخوان مفرد 1375، 19).
حزب سياسي مركب از گروهي از شهروندان كم و بيش سازمانيافته است كه به عنوان يك واحد سياسي عمل ميكنند و با استفاده از حق رأي خود ميخواهند بر حكومت تسلط پيدا كنند و سياستهاي عمومي خود را عملي سازند (مسعودنیا و نجفی 1390، 109).
گروه سازمانيافته شهرونداني است كه داراي نظريات سياسي مشتركاند و با عمل به مثابه يك واحد سياسي ميكوشند بر حكومت تسلط يابند. هدف اصلي يك حزب اين است كه عقايد و سياستهاي خود را در سطح سياسي رواج دهد(مسعودنیا و نجفی 1390، 109).
حزب تشكلي است كه از ساختاري داراي سازماندهي مستمر و بادوام تشكيل شده است كه عمري بيش از بنيانگذارانش دارد و فزون بر مركز سياسي كشور شعباتي در سطح كل كشور داراست. در اين معنا، حزب درصدد بسيج توده مردم در راستاي پيش بردن طرحها و برنامههاي از پيش تعيين شده، خواهان دستيابي به قدرت جهت نيل به منفعت عامه ميباشد. از اين منظر احزاب برخلاف گروههاي ذينفع و فشار، منافع عدهي خاص را دنبال نميكنند بلكه در سطح ملي همراه با عضوگيري افراد مختلف منافع ملي را دنبال ميكنند(نادری باب اناری 1388، 29).
حزب عبارت است از سازماني سياسي كه از همفكران و طرفداران همآرمان تشكيل شده است و با داشتن تشكيلات منظم، برنامههاي سياسي كوتاهمدت و درازمدت؛ براي نيل به آرمانش از ديگر اشكال سازماني نظير جبهه و گروه سياسي مشخص ميشود و اغلب براي به دست گرفتن قدرت دولتي و يا شركت در آن مبارزه ميكند (رها 1387، 266)
همچنين ميتوان گفت كه حزب عبارت است از گروهي از مردم كه آرمآن هاي مشترك و منافع خاصشان، آن ها را از گروه بزرگتر كه جامعه ملي است، متمايز ميسازد و با داشتن تشكيلات منظم و ياري مردم تلاش ميكنند تا قدرت دولتي را به دست گيرند و يا اينكه در قدرت دولتي شري
