
ه میکنند، آنها تمایل بهاندازهگیری میزان سودآوری آتی دارند تا نسبت به نگهداری یا فروش سهام خود تصمیمگیری کنند. با توجه به اهمیت سود، ارزش دفتری هر سهم و سود تقسیمی هر سهم و ارزش دفتری آن، در اين فصل سعي میشود با تعريف بازارهاي مالي و سود هر سهم، سود تقسیمی هر سهم و ارزش دفتری آن به تشريح مباني نظري مطرحشده درباره سود سهام و قیمت آنها در اینگونه بازارها پرداخته و به بررسي فرضیهها و تئوریهای مطرحشده درباره آنها پرداخته شود. در پايان اين فصل نيز پيشينه تحقیقهای داخلي و خارجي انجامشده درزمینهٔ متغیرهای فوقالذکر مطرحشده و مطالعات مهم انجامشده در اين زمينه مرور خواهد شد.
بازار مالی
بازار مالی بازار رسمی و سازمانیافتهای است که در آن انتقال وجوه از افراد و واحدهایی که با مازاد منابع مالی مواجه هستند به افراد و واحدهای متقاضی وجوه (منابع) صورت میگیرد. بدیهی است که در این بازارها اکثریت وامدهندگان را خانوارها و اکثریت متقاضیان وجوه را بنگاههای اقتصادی و دولت تشکیل میدهند (راعی و تلنگی،1387، ص 6).
بازار مالی، امکانات لازم را برای انتقال پسانداز از اشخاص حقیقی و حقوقی به سایر اشخاصی که فرصتهای سرمایهگذاری مولد در اختیاردارند و نیازمند منابع مالی هستند، فراهم میکند. انتقال وجوه مزبور تقریباً در کلیۀ موارد به ایجاد دارایی مالی منتج میشود که درواقع ادعایی است نسبت به درآمدهای آتی داراییهای شخصی (حقوقی) که اوراق بهادار را صادر و منتشر کرده است.
کارکردهای اقتصادی بازار مالی
کارکردهای اقتصادی بازار مالی عبارتاند از:
کمک به فرایند تشکیل سرمایه
وجود بازارهای مالی سبب تشویق مردم به سرمایهگذاری میگردد. بدین ترتیب که شرکتها برای تهیه سرمایه موردنیاز میتوانند اوراق بهادار منتشر ساخته و آن را در بازار سرمایه به فروش برسانند. این اقدام باعث میشود که دو نوع سرمایهگذاری صورت گیرد. در ابتدا شرکت با خرید زمین و ماشینآلات و ساختمان نوعی سرمایهگذاری واقعی میکند و این کار باعث توسعه و رشد کشور و شرکت خواهد شد، سپس مردم با خرید اوراق بهادار (که بهوسیله شرکتها منتشر میشود) اقدام به سرمایهگذاری مالی میکنند.
بدین نحو افزایش سرمایه و توسعه شرکتهای تولیدی صورت خواهد گرفت. تحقیقات نشان میدهد که شرکتها در کشورهایی که بازار سرمایه توسعهیافتهتری دارند، وجوه نقد موردنیاز خود را آسانتر و ارزانتر تأمین میکنند.
تعیین قیمت داراییهای مالی
کارکرد دوم بازار مالی، تعیین قیمت عادلانه برای داراییهای مالی میباشد. اگر شرایط رقابت کامل بر بازار مالی حکمفرما باشد، روابط متقابل خریدار و فروشنده در بازار مالی قیمت دارایی را مشخص میکند و بهعبارتدیگر بازده مورد انتظار دارایی مالی را تعیین میکند. بدین ترتیب قیمت دارایی مالی در بازار، متناسب با ریسک و بازدهی آنها تعیین گشته و روند امور بهسوی قیمت عادلانه پیش میرود. انگیزه بنگاه برای به دست آوردن وجوه، به بازده مورد انتظاری که سرمایهگذار طلب میکند بستگی دارد. این ویژگی بازار مالی نشان میدهد که در هر اقتصاد، ریسک و بازده چگونه میان داراییهای مالی مختلف تقسیم میشود که فرایند قیمت یابی نامیده میشود (فیوزی و دیگران،1376، ص 126).
طبقهبندی بازارهای مالی
بازارهای مالی برحسب حق مالی، سررسید حق مالی، مرحله انتشار، واگذاری فوری و آتی، ساختار سازمانی خارجی و داخلی طبقهبندی میگردد. بازار مالی برحسب سررسید حق مالی به دو نوع بازار پول و بازار سرمایه تقسیم میشود.
بازار پول1
بازار پول، بازاری برای ابزار بدهی کوتاهمدت میباشد. در بازار پول، مازاد نقدینگی افراد و واحدهای اقتصادی، از طریق پسانداز یا سپردههای بانکی، در اختیار واحدهای اقتصادی قرار میگیرد. در بازار پول، از عرضه و تقاضای پول، نرخ بهره تعیین میشود (راعي، 1383).
بازار سرمایه2
بازار سرمایه، بازاری برای داراییهایی با سررسید بیش از یک سال (ابزار مالی بلندمدت) محسوب میگردد. از طریق انتشار اوراق بهادار توسط واحدهای متقاضی سرمایه که دارای فرصتهای سرمایهگذاری مناسبتر و نیازمند به تأمین مالی بلندمدت میباشند، پساندازهای افراد به سرمایهگذاری تبدیل میگردد. در بازار سرمایه عرضه و تقاضای سرمایه، نرخ بازدهی سرمایه را مشخص میکند. بازار سرمايه، بازاري است که ارتباط تنگاتنگي با پسانداز و سرمایهگذاری دارد و بهمثابه يک واسطه مالي، پسانداز واحدهاي اقتصادي داراي مازاد را به واحدهای داراي کسري، براي سرمایهگذاری انتقال میدهد. بهعبارتدیگر بازار سرمايه، نقش هدايت و تخصيص منابع اقتصادي را به عهده دارد. در اين بازار نيازهاي بلندمدت (معمولاً بيش از يک سال) تأمین میشود. غالباً اینگونه وجوه به سرمايه تبديل میشود و با يک ريسک همراه است. از مهمترین ابزارهاي بازار سرمايه، در بازارهاي مالي پيشرفته، میتوان به انواع اوراق قرضه، معاملات تاخت و اختيارات معامله اشاره کرد (راعي، 1383، ص 45).
سهام شرکتها
اوراق بهادار
اوراق بهادار اوراقی که نماینده شرکت در مؤسسه یا قرضه طویلالمدتی بوده و قابل معامله میباشند. این اوراق که اغلب در بورس معامله میشوند، اوراق بورس نیز نامیده میشوند. اوراق بهادار بهطور اعم شامل اسکناس و کلیه اسناد تجاری میباشند، ولی امروزه بهطور اخص منظور از اوراق بهادار سهام و برگههای قرضه میباشد که اغلب در بورس مورد معامله قرارگرفته و به این طریق اسکناس که در اغلب کشورها جانشین پول رایج است و برات و سفته که عمر آنها کم است و همچنین منافع سهام و برگههای قرضه و حقوقی که بابت پذیرش و غیره به آنها تعلق میگیرد، جزء اوراق بهادار نمیباشند. مبنی بر (بند 2 ماده یک) قانون تأسیس اوراق بهادار مصوب 1345، اوراق بهادار عبارت است از سهام شرکتهای سهامی و اوراق قرضه صادرشده از سوی شرکتها و شهرداریها و مؤسسات وابسته به دولت و خزانهداری کل که قابل معامله و نقلوانتقال باشد.
سهام عادی
سهام عادی دلالت بر حقوق صاحبان سهام در شرکت دارد. دارندگان سهام عادی، مالکان شرکت هستند و بعد از پرداخت مطالبات اوراق با درآمد ثابت (مثل سهام ممتاز) بر باقیمانده داراییهای مالی دارند. در حالت انحلال شرکت، وقتیکه سایر مطالبات (از قبیل سهام ممتاز) پرداخت شد بقیه داراییها به سهامداران سهام عادی تعلق میگیرد و چون حقوق صاحبان سهام عادی پس از پرداخت سایر مطالبات پرداخت میشود ازآنجهت به سهام عادی، مطالبات باقیمانده شرکت گفته میشود. چنانچه برای سهام امتیاز یا مزایایی قائل نشوند، اینگونه سهام، سهام عادی نامیده میشود (تبصره 2، ماده 24، اصلاحیه قانون تجارت). سهامداران سهام عادی، بهعنوان مالکان، در اصل کنترل شرکت را در دست دارند. این سهامداران در مجمع عمومی سالانه شرکت میکنند و به مسائل عمده شرکت از قبیل انتخاب هیئتمدیره و انتشار اوراق جدید، رأی میدهند. همچنین سهامداران دارای مسئولیت محدود هستند. به این معنی که سهامداران نمیتوانند بیشتر از سرمایهگذاری خود در شرکت متضرر شوند. سهام عادی دارای تاریخ سررسید نبوده و اوراق بهادار دائمی محسوب میگردد (جونز، 2006، ص 33)3.
بازده سهام4
بازده در فرایند سرمایهگذاری نیروی محرکی است که ایجاد انگیزه میکند و پاداشی برای سرمایهگذاران محسوب میشود. بازده ناشی از سرمایهگذاری برای سرمایهگذاران حائز اهمیت است، برای اینکه تمامی بازی سرمایهگذاری بهمنظور کسب بازده صورت میگیرد. یک ارزیابی از بازده، تنها راه منطقی (قبل از ارزیابی ریسک) است که سرمایهگذاران میتوانند برای مقایسه سرمایهگذاریهای جایگزین و متفاوت از هم انجام دهند. برای درک بهتر عملکرد سرمایهگذاری، اندازهگیری بازده واقعی (مربوط به گذشته) لازم است. مخصوصاً اینکه بررسی بازده مربوط به گذشته در تخمین و پیشبینی بازدههای آتی نقش زیادی دارد (راعي، 1383).
اجزای بازده
بازده معمولاً از دو بخش تشکیل میشود:
2-3-3-1-1 سود دریافتی
مهمترین جزء بازده سودی است که بهصورت جریانهای نقدی دورهای سرمایهگذاری بوده و میتواند به شکل بهره یا سود تقسیمی باشد. ویژگی متمایز این دریافتها این است که منتشرکننده پرداختهایی را بهصورت نقدی به دارنده دارایی پرداخت میکند. این جریانهای نقدی با قیمت اوراق بهادار نیز مرتبط است.
2-3-3-1-2 سود (زیان) سرمایه
دومین جزء مهم بازده، سود (زیان) سرمایه است که مخصوص سهام عادی است ولی در مورد اوراق قرضه بلندمدت و سایر اوراق بهادار با درآمد ثابت نیز مصداق دارد. به این جزء که ناشی از افزایش (کاهش) قیمت دارایی است سود (زیان) سرمایه میگویند. این سود (زیان) سرمایه ناشی از اختلاف بین قیمت خرید و قیمت زمانی است که دارندۀ اوراق قصد فروش آنها را دارد. این اختلاف میتواند سود و یا زیان باشد (راعي، 1383).
دلايل پرداخت سود سهام
شرکتها به دلایل متعددي اقدام به پرداخت سود سهام میکنند که برخي از آنها عبارتاند از:
الف ) سود سهام درآمد باثباتی براي سهامداران محسوب میشود بهطوریکه بر اساس ميزان سود سهام دريافتي میتوانند هزينه زندگي خود را تنظيم نمايند.
ب) سهامداران بالقوه به گزارشهای مالي و اخبار مربوط به سود تقسيمي شرکتها توجه خاص دارند.
ج) تغييرات در سود تقسيمي سهام حاوي اطلاعات مفيدي براي سهامداران میباشد.
چ) اگر سهامدار شرکتي عادت به دريافت سود سهام داشته باشد در اين صورت قطع ناگهاني پرداخت سود سهام توسط آن شرکت اینگونه سهامداران را دچار مشکل مینماید.
ح) در بازاري که در آن هزینههای تنزيل به خاطر عدم اطمينان بالاست پرداخت سود سهام در حال حاضر نسبت به پرداخت در آينده داراي ارزش بيشتري میباشد.
خ) عدم پرداخت سود ممکن است رقباي واحد تجاري را به تبليغات تهاجمي علیه شرکت تشويق نمايد.
د) شرکت توانايي بالفعلي در توليد نقدينگي بهاندازه کافي دارد و لذا نيازي به سرمایهگذاری مجدد سودها نمیبیند، بر این اساس اقدام به توزيع سود ميان سهامداران خود مینماید.
ذ) درصورتیکه هزینههای ماليات بر سود سهام در مورد اغلب سهامداران پائين باشد و يا سود سهام مشمول معافيت مالياتي باشد اين امر شرکتها را به پرداخت سود تشويق میکند.
ر) گاهي هزینههای معاملاتي و نقلوانتقال سهام در خصوص سهامداراني که به خاطر نیاز به وجوه نقد مجبور به فروش سهام خود میشوند پرداخت سود سهام را ايجاب میکند.
ز) برخي از مقررات تجاري و مالياتي، شرکتها را از انباشتن غیرضروری و بیشازحد سود منع نموده و آنها را ملزم به پرداخت سود سهام در ميان سهامداران مینماید.
در ایران تصمیمگیری در مورد تقسیم سود جزو اختیارات مجمع عمومی عادی صاحبان سهام است(راعي، 1383).
روشهای پرداخت سود سهام
پسازآنکه شرکت تصميم میگیرد قسمتي از سود حاصله را بين سهامداران خود تقسيم کند بايد شيوه پرداخت آن را تعيين نمايد عمده روشهای پرداخت سود را به شرح زير میتوان نام برد. (جهانخاني و پارسائيان،1373،124).
پرداخت سود سهام بهصورت وجه نقد
اين شيوه رایجترین روش پرداخت سود سهام بوده و عمدتاً در شرايطي که شرکت مشکل کمبود نقدينگي ندارد مورداستفاده قرار میگیرد. فرآيند پرداخت سود سهام شرکتها داراي چهار تاريخ مشخص است که عبارتاند از: تاريخ اعلام، تاريخ ثبت، تاريخ مؤثر در بورس و تاريخ پرداخت سود.
الف) تاریخ اعلام. روزی است که هیئتمدیره شرکت گرد هم میآیند، در مورد پرداخت سود سهام تصمیم میگیرند و نتیجه تصمیمات خود را اعلام میکنند
ب) تاریخ ثبت در دفاتر سهام. سود سهامی که هیئتمدیره یک شرکت اعلام میکند به کسی پرداخت میشود که در تاریخ معینی نام وی بهعنوان صاحبسهم در دفاتر سهام به ثبت رسیده باشد
ج) تاریخ مؤثر در بورس. طبق مقررات بورس نیویورک زمانی که یک سرمایهگذار سهام شرکتی را خريداري میکند چهار روز کاری طول میکشد تا این سهام در دفتر سهام شرکت به نام وی منتقل شود، درنتیجه، زمانی که سود سهام اعلام میشود سود به کسی تعلق
