
بصري قرار داشت به گونهاي بصري برخي از جلسات علمي خويش را در منزل وي بر قرار مينمود.1221 ابنداعي فقه را نيز در نزد ابوالحسن کرخي حنفي فقيه معتزلي مسلک بغداد1222 آموزش ديد.1223 گرايش اعتزالي ابنداعي موجب شد که برخي از مخالفانش در ديلم اين موضوع را مستمسک قرار داده و با وي به مخالفت برخيزند.1224
4-1-2-1-2- گرايش مؤيد بالله هاروني به اعتزال
ابو الحسين احمد بنحسين ملقب به “المؤيد بالله” (م411ق) از امامان زيدي گيل وديلم نيز از دانشمندان معتزله به شمار ميرفت. وي در طبقه يازدهم انديشمندان معتزله جاي دادهاند.1225 او در جواني براي تحصيل به سفارش صاحب بنعباد وزير معتزلي (م385ق) به نزد يکي از علماي برجسته معتزله اهواز به نام عبد الله بنمحمد بنعلان معروف به “ابو احمد قاضي”1226 (ت 321ق-م 409ق) رفت1227 و در پيش وي کتاب “مختصر الکرخي” را آموخت.1228 ظاهرا مؤيد بالله پس از بازگشت به ري در نزد قاضي عبد الجبار (م 415ق) از دانشيان ممتاز معتزله بصره نيز تلمذ نمود.1229 وي در ري در جلسات علمي صاحب بنعباد به همراه قاضي عبدالجبار معتزلي شرکت ميجست و مناظره ميکرد.1230
4-1-2-1-3- گرايش ابوطالب هاروني به اعتزال
الناطق بالحق يحيي بنحسين معروف به ابوطالب هاروني (م424ق) يکي ديگر از امامان معتزلي مسلک زيديه گيل و ديلم به شمار ميرود. وي را نيز مانند برادرش مؤيد بالله هاروني در از طبقه يازدهم عالمان معتزلي برشمردهاند.1231 ابوطالب هاروني در بغداد از نزد ابوعبدالله بصري معتزلي (م 369ق) دانش کلام را فراگرفت.1232 وي در بغداد از درس قاضي عبدالجبار معتزلي (م 415ق) نيز بهرهمند گرديد.1233
4-1-2-1-4- گرايش ابوالحسن حقيني به اعتزال
ابوالحسن علي بنجعفر حقيني ملقب به “المهدي لدين الله” را نيز در طبقه دوازدهم عالمان معتزلي برشمردهاند.1234 حقيني در سال 430ق در گيل و ديلم قيام کرد و به امامت رسيد.1235 او از جايگاه علمي برجستهاي در بين زيديان برخوردار بوده است.1236 وي در زمينه دانش کلام و فقه از فردي متبحر و آگاه توصيف کرده اند1237. از تفصيل انديشه و نيز آثار اعتزالي حقيني چيزي گزارش نشده است.
4-1-2-1-5- گرايش ناصر صغير به اعتزال
ابوجعفر يا ابوعبدالله حسين بنابي احمد جعفر (م 472ق) مشهور به “ناصر اخير يا صغير” از نوادگان ناصر اطروش (م304ق) يکي از امامان زيدي ميباشد که به مدت 40سال بر منطقه گيل وديلم حکمراني نمود.1238 نام او را به خاطر گرايشهاي اعتزاليش در طبقه دوازدهم ممتازين معتزله ذکر کردهاند.1239 حاکم جشمي (م494ق) ضمن قرار دادن نام وي در زمره معتزليان، دربارهاش ادامه ميدهد و مينويسد: “ناصر اخير در ديلم قيام کرده و هم اکنون در آن ديار حکومت دارد.”1240 از فعاليتهاي اعتزالي ناصر اخير چيزي دانسته نيست.
4-1-2-2- حضور برخي از سران معتزلي در گيل و ديلم
غير از علويان معتزلي مسلک بعضي از انديشمندان معتزلي نيز در ديلم حضور داشته و در آن سامان به تدريس (احتمالاً مباني اعتزال) مشغول بودند. ابوسعد اسماعيل بنعلي بنحسين رازي معروف به “سمان” (م445ق) از انديشمندان ممتاز1241 و نويسنده پرتأليف معتزله مدتها ديلم به تدريس اشتغال داشته است.1242 حاکم جشمي (م 494ق) از بزرگان معتزلي زيديه در اين زمينه مينگارد: ” (سمان) گاهي در ري و گاهي در ديلم تدريس ميکرد.”1243
4-1-2-3- تاثير گذاري انديشه اعتزالي گيل و ديلم بر ساير مذاهب گيلان
يکي از موضوعات چالش برانگيز قرون نخستين اسلامي موضوع مخلوق يا قديم بودن قرآن بوده است. بسياري از عالمان حديث گراي اهل سنت مانند احمد بنحنبل به قدمت متن قرآني اعتقاد داشتند. در مقابل انديشمندان معتزله به مخلوق بودن قرآن باورمند بودند. اين دو گروه به خاطر تفاوت ديدگاه در پيرامون اين موضوع، به تکفير و تفسيق يکديگر پرداختند.1244 علويان کرانههاي درياي خزر که به انديشه معتزله گرويده بودند نيز در اين مساله حساسيت ويژهاي داشتند. همانطور که بيان گرديد حسن بنزيد بنيانگذار حکومت علويان طبرستان به شدت معتقدين به قدمت قرآن را مجازات ميکرد.1245 زيديان گيل و ديلم با پذيرش اين تفکر آن را در بين همسايگان سني مذهب خويش ترويج کردند و آنان را تحت تاثير قرار دادند. به گونه که برخي از سنيان گيلان غربي متاثر از تبليغ زيديان گيلان شرقي مخالفان خلقت قرآن را به قتل ميرساندند. ابنعساکر (م 571ق) در اين زمينه گزارش ميدهد: در سال 430ق يکي از علماي شافعي مذهب اهل سنت به نام ابوالحسن علي بناحمد سهيلي که به گيلان و ديلمان مسافرت کرده بود. او مردم سني مذهب يکي از روستاهاي ناحيه کوتم (ناحيه سني نشين گيلان غربي) را تحت تاثير زيديان ديلمي معتقد به خلق قرآن توصيف مينمود، به طور که آنان به قتل مخالفانشان در اين رابطه اهتمام ميورزيدند.1246
4-1-3- احتمال تاثير پذيري ابوحامد غزالي اشعري از زيديان گيلان
ابو حامد محمد بنمحمد بنمحمد بناحمد غزالي طوسي (م 505ق) از انديشوران نامدار اسلامي در قرن پنجم بوده است.1247 برخي از تشيع زيدي او سخن به ميان آوردهاند. يوسف بنابي الحسن گيلان در نامه ارسالياش در سال 607ق به يمن گفته است که ابوحامد غزالي در اواخر عمر به زيديه گرويد و متدين به مذهب زيديه نيز درگذشت.1248 او اين سخن از استادش ابومنصور بنعلي بناصفاهان ديلمي و او نيز از پدرش که شاگرد رضا الناصر علوي که شاگرد غزالي بود نقل مينمايد.1249 رضا الناصر از عالمان برجسته زيديه و از نوادگان ناصر اطروش در حالي که در گيلان در اصول و فروع مکتب جدش اطروش به مراتب بالاي دست يافته بود براي تکميل دانش آموزي به نزد ابوحامد غزالي رفت.1250 وي مورد توجه ويژه غزالي قرار گرفت. به گونهاي غزالي در هنگام عزيمت او براي اعمال حج، براي سفارش وي نامهاي براي خليفه عباسي ارسال نمود. او در اين نامه از علم و فضل و نسب رضا الناصر علوي گيلاني فراوان تجليل به عمل آورد.1251 از اينرو احتمال ميرود رضا الناصر علوي در تغيير مذهب غزالي تاثير گذار بوده است. ناگفته نماند که برخي از نويسندگان پارهاي ديدگاههاي متمايل به تشيع غزالي را نقل نمودهاند.1252
4-1-4- معرفي عالمان نامدار زيدي گيل و ديلم
پس از گسترش مذهب زيديه در گيل و ديلم، بسياري از فرهيختگان گيلي و ديلمي معتقد به اين مذهب شدند. و بسياري از آنان در راستاي عقايد مذهبي شان آثار علمي قابل توجهي را توليد کردند. در اين بخش بنا داريم تعدادي از مشاهير علماي زيدي گيل وديلم را معرفي نماييم. تا ميزان تاثير گذاري اين فرقه شيعي در گيل و ديلم، مشخص شود.
4-1-4-1- علي بناصفاهان ديلمي
علي بناصفاهان ديلمي از برجستهترين عالمان زيديه گيل و ديلم به شمار ميرود.1253 او اصالتا اهل ديلم بوده است ولي پس از چيرگي اسماعيليان بر ديلم، آنجا ترک کرده و در گيلان سکني گزيده بود.1254 ابنابيرجال از رجال شناسان شهير زيديه در باره وي مينويسد: “شيخ اليمن و العراق و امام العلماء علي الاطلاق… واسطه عقد الزيديه النظيم و آيه مفخرهم العظيم”.1255 او علاوه بر تلمذ در نزد سيد رضا الناصر ناصري، فقه قاسم رسي، هادي الي الحق و مؤيد بالله را نيز در نزد علي بنآموج گيلي آموخته بود.1256 علي بناصفاهان کتابهاي را به رشته تحرير در آورده بود که کتاب “الکفايه” او در منابع سخن به ميان آمده است.1257 وي از روايات ائمه زيديه نيز آگاه بوده است از اينرو او را با عنوان “حافظ النصوص من اهل البيت” توصيف کردهاند.1258 علي بناصفاهان در زماني نامعلوم در گيلان درگذشت و در محلي به نام “باکي دشت” در اطراف لاهيجان به خاک سپرده شد.1259 ابومنصور بنعلي بناصفاهان از دانشمندان زيديه نيز فرزند وي بوده است که در نزد ناصري مذهبان از جايگاه بالاي برخوردار بوده است.1260
4-1-4-2- يوسف بنحسن گيلاني
علامه قاضي يوسف بنحسن کلاري گيلاني معروف به “خطيب مؤيد بالله” از علماي زيدي گيل و ديلم محسوب ميشود. 1261وي در ديلمان از نزد مؤيد بالله هاروني (م411ق) و ابوطالب هاروني (م424ق) کتابهاي “المنتخب” و “الاحکام” هادي الي الحق و امالي احمد بنعيسي بنزيد و نيز آثار ناصر اطروش را فراگرفت.1262 کساني مانند علي بنمحمد بنخليل گيلاني نيز در نزد او دانش آموختند.1263 يوسف بنحسن گيلاني کتابهاي را هم تأليف کرد که کتاب “شرح علي الزيادات” و بخشي از سيره امام مؤيد بالله از آنهاست. 1264
4-1-4-3- محمد بنيعقوب هوسمي
ابوجعفر محمد بنيعقوب هوسمي در زمره بزرگترين عالمان زيدي گيل و ديلم قرار دارد. او برخي از علوم در نزد اساتيدي چون ابوطالب هاروني (م424ق) و علي بنحسين ابري ايوازي فراگرفت.1265 وي زماني از سوي امام ابوطالب هاروني در منصب قضاوت قرار گرفت.1266 هوسمي در عداد علماي ناصري گرا شمرده ميشود. او در شرح کتاب الابانه ناصر اطروش سه کتاب به نامهاي “شرح الکبير، شرح الصغير، شرح المتوسط” به رشته تحرير در آورد. افزون اين آثاري چون کتاب “اصول الديانات” در موضوع کلام و نيز کتاب “تعليق العمده اصو الفقه” را از خويش برجاي گذشت.1267 وي سرانجام در زماني نامعلوم در گذشت و در شهر هوسم (رودسرفعلي) به خاک سپرده شد.1268
4-1-4-4- يعقوب هوسمي
ابو القاسم يعقوب بنابوجعفر محمد بنيعقوب هوسمي معروف به “استاد” يکي از عالمان زيدي مذهب گيل وديلم ميباشد.1269 سيد احمد بنمير از علماي برجسته گيلان درباره وي ميگويد: “کان الاستاذ جليلا، فاضلا، کاملا”.1270 وي کتاب الابانه ناصر اطروش را از پدرش آموخته بود.1271 او کتابهاي چون “التعليق علي الابانه” و “الجوابات” را نيز تأليف کرد.1272
4-1-4-5- محمد بنعلي گيلي
ابوجعفر محمد بنعلي گيلي از علماي زيدي گيل و ديلم به شمار ميرود. وي از در نزد برادران هاروني (ابوطالب و مؤيد بالله) تعليم ديده است او کتاب “الاحکام” هادي الي الحق (م 298ق) از نزد ابوطالب هاروني و علي بنمحمد از نوادگان قاسم رسي فراگرفته بود.1273 گيلي کتاب شرح تجريد را نيز از مؤيد بالله روايت مينمايد.1274 کساني چون زيد بنعلي گيلي، قاضي ابويوسف قزويني، سليمان بنعيسي در نزد وي تلمذ کردهاند. 1275
4-1-4-6- گور بگير ديلمي
ابو ثابت گور بگير از علماي ممتاز و صاحب نام ديلم محسوب ميشود. ابنابيالرجال نويسنده مشهور زيدي از با تعبير “جامع الفروع و الاصول” ياد کرده است.1276 وي کتاب “الابانه” ناصر اطروش را از استاد يعقوب بنابي جعفر هوسمي آموخته بود.1277 علامه شهر دبير ديلمي از فرزندان او ميباشد.1278
4-1-4-7- ابنتال هوسمي
ابوالقاسم حسن بنحسن هوسمي مشهور به “ابنتال” از علماي معروف گيلان ميباشد. او فردي بسيار دانا و يگانه دوران توصيف کردهاند.1279 ابنتال آموزههاي مکتب مويديه، قاسميه و هادويه از امام مؤيد بالله (م 411ق) فراگرفته بود.1280 قاضي يوسف بنحسن گيلاني نيز شاگرد ايشان بوده است.1281 وي چند کتاب به نامهاي “الجامع للزيادات” و “الجامع للافاده”1282 و “متمم المصابيح”1283 ر از خويش برجاي گذشت.
4-1-4-8- ابوعلي بنآموج گيلي
علامه ابوعلي يا علي بنآموج گيلي ميالفجي (ميالفجان يکي از قراي گيلان) يکي از بزرگترين عالمان زيديه گيلان محسوب ميشود.1284 وي که در دوران امام ابوطالب هاروني ميزيسته، از نزد قاضي زيد کلاري در لنجا تلمذ کرده بود.1285 کتاب الابانه ناصر اطروش را نيز از يعقوب بنابوجعفر هوسمي استماع کرد.1286 علي ابناصفاهان ديلمي و توران شاه بنخسروشاه گيلاني و اسماعيل ميالفجي از شاگردان او به شمار ميروند.1287 علي بنآموج آثاري به نام “حاشيه علي الابانه” و “تعليق الفقه” را به رشته تحرير درآورد.1288 او سرانجام در گيلان در گذشت و در قريه ميالفجان و در کنار اسماعيل يکي ديگر از علماي زيديه مدفون گرديد.1289
4-1-4-9- تورانشاه بنخسرو شاه گيلاني
تورانشاه بنخسروشاه بنبابويه گيلي يکي از مهمترين دانشمندان زيديه گيل و ديلم به شمار ميرود. از او با تعابيري چون “شيخ الزيديه”، “حافظ علوم الائمه”، “مرجع الاسناد” ياد کردهاند.1290 وي کتابهاي مهم زيديه مانند
