
(وولف،1372).
2-10- قالگر و قالگری
خرید اشیاء و فلزات قیمتی علاوه بر استفادهی زینتی، اغلب میتواند به عنوان یک سرمایهگذاری باشد. از اینرو خریدار زیورآلات زرین، دربارهی خالص بودن فلزی که خریداری میکند، از خود وسواس بسیاری نشان میدهد. «چنانچه پیشه ور خودش کار تصفیه یا قال کردن را انجام ندهد، فلز قیمتی خود را از قالگر و یا قالچی مطمئن و مورد اعتمادی خریداری میکند که او هم به نوبهی خود قراضه، دم سوهان و خاکستر گداز را از زرگر میخرد. هنوز هم روش قالگری روزگار باستان به کار برده می شود. چون مقدار طلا و نقرهای که باید قالگری شود زیاد نیست، بوتههایی به کار میرود که با آمیختهی خاکستر چوب و شن و سفال آستر بندی شده است. سرب را در فلز قیمتی آب میکنند و کف فلزی را که در رویهی آن تشکیل میشود و شامل تمام ناخالصیهای فلز اصلی میباشد مرتبا از روی لبهی بوته میگیرند تا اینکه فلز قیمتی صورت بسیار درخشانی پیدا کند. اگر قرار باشد که زر را پالایش کنند پس از انجام قالگری نمک (نشادر) به آن اضافه میکنند. نمک را در میان فلز گداخته به هم میزنند و کف فلز و تفالهی آن را که در سطح جمع میشود مثل پیش، از روی لبهی بوته پاک میکنند تا اینکه تمام آثار نقره از بین برود. زر اصل و سیم هزار (نقرهی قرص) با تیزاب روی سنگ محک آزمایش میشود» (وولف،1372،29).
2-11- تجهیزات کارگاه زرگری
کارگاه زرگری، با گذشت بیش از چهار صد سال از عمر آن اساسا تغییر زیادی نکرده است. در محل کار هنوز هم دماغه (چوب خرک)، پیشبند میز و چهار پایه قرار دارند. شکل حدیدههای کشش، سوهانها، انبرها، چکشها، سندانها، بوته … که معمولا بر دیوار آویزان میباشند، تا به امروز بدون تغییر ماندهاند. شاید از نظر جنس و شکل تغییراتی کرده باشند. اما تغییرات اساسی را میتوان در روشهای عملیات حرارتی، یعنی باز پخت، ذوب و به ویژه لحیم کردن مشاهده نمود.
ابزار زرگری
ابزار کار زرگر عبارت است از:
• کوره: کورههای زغالی که جهت ذوب فلزات حرارت تولید میکنند و دمای آنها معمولا بالای 1300 درجهی سانتیگراد میباشد.
• سندان: از جنس چدن یا فولاد که بر روی پایهای چدنی یا قطعهای چوب محکم قرار داده میشود تا بتوان بر روی آن چکش کاری انجام داد.
• نورد: دستگاهی است برای تبدیل شمشهای فلزی در ضخامتهای متفاوت به ورقها و مفتولهای فلزی. «زرگر قطعات کوچکتر زر و سیم را با نوردهای کوچک دستی، ساخت خودشان، نورد میکنند. چرخ دو میل نورد دارد که درون یک دروازه قرار دارد. دو بالشتک مفرغی در این دروازه به کار برده شده که با دو پیچ تنظیم و میزان میشود. یک دسته مستقیما به یکی از میلها وصل شده است. پیشهور و صنعت کار امروزی چرخ گرداندن را بر کوبیدن فلز بر روی سندان ترجیح میدهد» (وولف،1372،29).
• حدیده کش: جهت باریک کردن مفتول فلزی به اندازهی دلخواه به کار میرود.
• انبر آتشکاری: دارای دستهای بلند بوده و هنگام آتش و لحیم کاری استفاده میشود.
• انبر دست دمپهن: جهت تخت کردن فلز و همچنین قطع کردن آن به کار میرود.
• انبر دست دمباریک: مهمترین ابزار در ساخت زیورآلات سنتی میباشد که جهت جفت، تخت، جمع کردن و حالت دادن به کار میرود.
• انبر دست دمگرد: جهت درست کردن حلقه و جفت کردن به کار میرود.
• قیچی مخصوص زرگری: این نوع قیچی فقط در زرگری جهت برش استفاده میشود.
• پنس: گیرهای است جهت گذاشتن جوش روی اتصال ورق و مفتول
• سوهان: سوهانکاری جزو مهارتهای اساسی زرگری است و مهمترین روش کار برادهبرداری در شکل دادن فلزات و غیر فلزات است، زیرا سوهانکاری سطوح تخت و قوسدار و قطعات به صورت مطلوب در آمده و براق میگردند. دارای انواع ریز، درشت، سه گوش، گرد و … میباشد.
• بوته: ظرفی است استوانهای شکل که برای ذوب فلزات از آن استفاده میکنند.
• ریچه: قالبی فلزی است که فلز مورد نیاز مانند نقره در ملیلهسازی، بعد از ذوب داخل آن ریخته میشود تا به صورت شمشهایی میلهای شکل درآید. این قالب به فرم مکعب مستطیل بوده به طول 25 تا 30 سانتی متر و دو شیار طولی به قطر حدود 5 میلی متر.
• گیره: برای اینکه فلزات نرم، چون زر خراش بر ندارند از گیرهی چوبی استفاده میشود.
• ارهی زرگری: اره مویی، یکی از ابزارهای اصلی زرگر برای برش زدن فلز است. طول دستهی آن اکثرا قابل تنظیم میباشد و بر حسب مورد کاری از کمان ارههایی با عمقهای متفاوت استفاده میشود.
• مته: وسیلهای برای ایجاد سوراخ درون ورقههای فلز میباشد.
• چرخ پرداخت زرگر: از لحاظ کار این چرخ همانند چرخ پرداخت مسگرهاست ولی در اندازهای کوچکتر.
• سفرهی چرمی: زرگرها وقتی با فلز قیمتی سر و کار دارند از آن استفاده میکنند و یا طبق بزرگی زیر آن قرار میدهند تا برادهها را برای پالایش بعدی در آن جمع کنند.
• تختهی نسوز: جنس آن از گچ است و زیر کار جهت جوشکاری قرار می گیرد.
• چکش: نوع فلزی آن برای صاف کردن و تخت کردن ورق و مفتول به کار میرود و نوع پلاستیکی آن برای ظریفکاری شیء به کار میرود، طوری که کار خش برندارد.
مواد اولیه لازم برای ساخت زیورآلات
• تنه کار: کلمه از ریشهی فارسی یا سانسکریت است که در واقع همان بورهی طبیعی یا بوراکس میباشد. پودر سفیدی که به آن آب اضافه کرده و به صورت مایع استفاده میشود، جهت تسریع لحیمکاری.
• پودر لحیم: برای جوش دادن قطعات فلزی استفاده میشود. « زرگر و سیمکار، لحیم نقره را خودش آماده میکند، این کار را با افزایش مس و روی به فلزات قیمتی انجام میدهد تا نقطه ی گداز آن را پایین بیاورد. صنعتگران کاملا به اثرات این همبسته ها آشنا هستند، و یک رشته از لحیمهایی که نقطهی گداز آنها درجهبندی شده برای مراحل مختلف کار خود تهیه میکنند» (وولف،30،1372).
• نشادر: جهت جوشکاری قلع و ذوبکردن نقره و زدودن ناخالصیهای درون فلزات گرانبها به کار میرود.
• جوهر نمک یا اسید نیتریک: جهت تمیز کردن قطعات خیلی کثیف به کار میرود.
• اسید سولفوریک: همان تیزاب است که جهت لایهبرداری فلز و تمیز و سفید کردن محل جوش و از بین بردن اثر تنه کار و آبکاری برنج استفاده میشود. در غلظتهای متفاوت وجود دارد و برای رقیق کردن آن از آب استفاده میشود. «پیش از آن که کار دستی روی کار انجام دهند، فلز را در اسید سولفوریک رقیق ( جوهر گوگرد) و یا در محلول زاج فرو برده، به اصطلاح جوشیده میکنند. این کار شامل حرارت دادن مکرر، جوشاندن و برس زدن با گرد سنگ پا، ماسهی تریپولی (خاک مکه) و یا خاک رس است که به وسیلهی فرچهی زبری صورت می گیرد» (وولف،30،1372).
زیورآلات به جا مانده از آن زمان ، یا از ورقهی نازک طلا ساخته شده که بر روی آن قلم زنی انجام گرفته و یا اینکه روی زمینهی نقره، تکه های طلا، لحیم کردهاند. برای اینکه به زیبایی کار افزوده شود ورقهی نازک طلا را سوراخ سوراخ کرده تا نقرهی زیر آن معلوم شود، یا قبل از اینکه ورقهی طلا را لحیم کنند از پشت قلمزنی انجام میدادند. بسیاری از زیورآلات را با سنگهای نیم قیمتی به ویژه عقیق جگری و فیروزه مرصعکاری، با سکههای اصل یا تقلیدی و کاه گل ، دل، ماهی و یا گویچههایی که دانههایی روی آن لحیم شده به عنوان تزیین آنان استفاده میکردند. بسیاری از این زیورها را از ورقههای نقره که قالب زنی شده بود تهیه و سپس هر دو قسمت را به هم لحیم میکردند (وولف،1372).
در ساختن پارهای از خلخالها و دستبندها روش بینظیری به کار برده شده است بهطوری که آنان را از ورق نقرهی خالصی به ضخامت تقریبا 3/0 میلیمتر و توخالی تهیه نموده، سپس آن را با آمیختهای از قیر و صمغ داغ پر کرده و پس از خشک شدن رویهی آن از بیرون با قلم زنی برجستهکاری شده است. یکی دیگر از روش های جواهر ساز ایرانی ملیلهکاری بوده که در آن تبحر چشمگیری داشته است (وولف،1372) که در قسمت بعد به توضیح کامل در مورد تکنیکهای ساخت و تزیینات خواهیم پرداخت.
با این اوصاف میتوان گفت: « در دوران اسلامی، هنرهای مورد استفاده در فلزکاری شامل قلمزنی، برجستهکاری، کندهکاری، سیاه قلم، مشبککاری، میناکاری، ریختهگری و مرصعکاری نیز در رشتههای، جواهرسازی، گوهرنشانی و طلاسازی نیز رایج بوده است» (حداد عادل،299،1375).
2-12- تکنیکهای ساخت وشکلدهی زیورآلات در دوران اسلامی
هنر زیورسازی، تاریخ چندین هزارساله دارد که توسط یونانیان و چینی ها و ایرانیان باستان با استفاده از روشهای ریختهگری و مومزدایی و قالبگیری، انواع زیورآلات را میساختند. سومریها در همین زمان طرز تصفیه و جداسازی ناخالصیهای فلزات را میدانستند. طلا را برای زرکوبسازی اشیاء به کار میبردند. آنها دارای کورههای تصفیه بودند. مردم بینالنهرین به روش آلیاژی کردن طلا، نقش قالب در هنر زیورسازی آشنا بودند. در میان آنها زرگری و گوهرشناسی اهمیت بسیاری داشته است. هنرمندان بینالنهرینی با روشهای ترصیع، ملیلهکاری، کنگرهزدن، برجستهکاری، میناکاری و لحیمکاری، انواع سنجاقها، شانه ها، دستبندها، گوشواره ها، گردنبندها و آویزها را از طلا میساختند.
در دوران هخامنشیان، جواهرات را با ظرافتی استادانه قالبگیری میکردند که آثاری از آنها در کاوشهای باستانشناسی به دست آمده است. آنها هنر زیورسازی و استفاده از طلا را به اوج کمال خود رساندند.
این هنر در دوران ساسانی پیشرفت بیشتری پیدا کرده بود و هنرمندان صنعتگر ایرانی بر طلا، نقره و مفرغ، نقشهای جانداران را میآفریدند.
در هنگام ورود اسلام به ایران، فلزکاران ایرانی با انواع و اقسام روشهای ساخت و شکلدهی ابزار و اشیاء فلزی آشنا بودند و این امر با توجه به سابقه طولانی هنر و صنعت فلزکاری در ایران چندان دور از ذهن نیست که فلزکاران ایرانی را جزو بهترین فلزکاران قلمرو اسلامی بدانیم؛ چرا که وارث مستقیم فلزکاری ایران قبل از اسلام و به خصوص فلزکاری ساسانی بودند و در زمینه ساخت و شکلدهی اشیاء فلزی نیز بسیاری از فنون و تکنیکها، مستقیما از فلزکاران ایران عهد ساسانی به فلزکاران دوره اسلامی منتقل شد. در ایران، در دورهی اسلامی نیز همانند دورهی ساسانی، بعد از ذوب سنگهای معدنی در کورههای ذوب فلز و به دست آوردن فلز خالص به مرحله ساخت میرسیدند. در این مرحله هنرمندان فلزکار، فلز مذابی را که در ته کوره و یا در محفظه مخصوص جمع شده بود، خارج ساخته و لوازم و اشیاء مورد نیاز را از طریق ریختهگری و قالبگیری خلق میکردند. آنان همچنین میتوانستند فلز خالص را پس از سرد شدن و جامد شدن دوباره در محفظههای مخصوص (بوتههای سفالین) حرارت داده و به صورت مذاب درآورند.
در مرحلهی ساخت استاد فلزکار پیش از آغاز عملیات میبایست یک سری کارهای مقدماتی را تدارک ببیند که عبارت بودند از تعیین نوع فلز مناسب با مورد مصرف شیء، تهیه قالب مخصوص، طراحی فرم و شکل ظرف، طراحی نقوش و خطوط تزیینی متناسب با زمینهی شیء (توحیدی، 1390).
شناخت و تعیین نوع فلز مناسب برای ساخت اشیاء، چه مصرفی و چه زینتی، نخستین و مهمترین مرحله ی هنر فلزکاری است. « طلا، نقره، مس، آهن، سرب و قلع، همگی توسط فلزکاران خاورمیانه تا قبل از دوره ی اسلامی به خوبی به کار برده میشدند» (وارد،1384،28).
بر اساس مدارک موجود چنین به نظر میرسد که اولین فلزی که در صنعت فلزکاری مورد استفاده قرار گرفته مس بوده است و شاید شناخت و استفاده از مس بدلیل اهمیتش در گذشته و حال یکی از مهمترین مراحل پیشرفت و تحول تکنولوژی بشری است. وجود معدن سنگهای مس در نقاط محدودی از جهان باعث رونق تجارت بین این مراکز با نقاط مصرف کننده شد. آمد و رفت بین این مراکز منجر به بسط و گسترش فرهنگی گردید. کهن ترین اشیاء بدست آمده از مس، اشیاء سادهای هستند که با روش چکش کاری شکل گرفتهاند. به تدریج و پس از کسب تجربه، مراحل مختلف ذوب مس کشف شد. یعنی بشر با توانایی کنترل آتش و با ذوب سنگهای معدنی حاوی اکسید مس و کربناتهای
