
ت کم گرفتن قابليتهاي خود (يا همان خودکارآمدي) دلیل دیگری برای اهمالکاری کردن در انجام امور است (هیکوک و همکاران ،1998).
اسپادانا 114و همکاران (2006به نقل از حسینی وخیر،1386) نشان دادند افرادي که داراي باورهاي منفي در مورد کفايت شناختي خود هستند در مورد توانايي خود در آغاز يا تکميل تکاليف ترديد دارند که اين باعث افزايش اثرات منفي انگيزشي براي آغاز وتداوم انجام تکاليف ميشود و در نهايت منجر به افزايش رفتار اهمالکاری ميشود و احتمال شکست را در آنان افزايش ميدهد.
در تبیین این یافته از پژوهش میتوان گفت باورهاي خودکارآمدي ضعيف وتاکید بر خودانگاره ضعيف درافراد داراي اهمالکاری افزايش احساس ناتواني آنها را در برابر مسايل و کنارهگيري آنها از موقعيتهاي تصميمگيري را در پي دارد. در اين صورت توجه آنان به مسايل کوچک و بياهميت کشيده ميشود تا از مسأله اصلي که لازمه تصميمگيري است پرهيز کند. بنابراين فرد پيوسته تصميمگيري خود را به تعويق مياندازد (حسيني وخیر،1386).
از این دیدگاه کاهش ابهام و افزایش درک افراد اهمال کار از علل رفتار خود و نتایج آن، در کاهش اهمالکاری موثراست. و بر این باور است که کاهش ابهام موجب افزایش خودکارآمدی واحساس مهارت در انجام کار ميشود (اسنوو همکاران، 2004؛ به نقل از شهنی ییلاق و همکاران، 1385).
فراري (2001) به این نتیجه رسید که کمبود عزت نفس و خودکارآمدي منجر به شک و دودلي در گرفتن ابتکار عمل در دست و شروع تکاليف ميشود و افراد هنگامي در آغاز و تکميل تکاليف اهمالکاری ميکنند که احساس کنند قادر نيستند که در دوره زماني مشخص شده عملکرد و يادگيريشان را در سطح مورد انتظار برسانند.
همچنین می توان گفت دیدگاه شناختی اصليترين دليل اهمالکاری، ترس و اضطراب مربوط به شکست می داند ، که ترکيبي برآمده ازباورهای ناکارآمدی همچون کمالگرايي ناسازگارانه، اضطراب ارزيابي عملکرد درکنار ادراک خودکارآمدي و عزت نفس پایین است (فراري، پارکر و وير، 1992؛ سولومون و راثبلوم، 1984).در این حالت شخص بیشتر وقتش را صرف نگرانی و اضطراب در مورد امتحانات و انجام کارها ميکند تا اینکه به انجام آنها اقدام کند(فراری،1994). تحقیقات نشان داده که اهمالکاران در مقایسه با غیر اهمالکارن نسبت به حوادث تهدیدآمیز حساسیت و اضطراب بیشتری نشان ميدهند (میلگرام و نامن115، 1996) سولومون وراثبلوم (1984) ترس از شکست و ادراک ارزیابی را مسبب تجربه اضطراب در فرد ميدانند.
فرضیه فرعی اول: آموزش خودکارآمدی بر کاهش اهمال کاری آماده شدن برای امتحان موثر است.
نتایج تحلیل کوواریانس در فصل چهارم نشان داد آموزش خودکارآمدی بر کاهش اهمال کاری آماده شدن برای امتحان موثر بوده است. این یافته را شاید بتوان با نتایج پژوهش امیریان (1392) و تمدنی (1389)همخوان دانست.
امیریان (1392) معتقد است که بين درماندگي آموخته شده و پيشرفت تحصيلي، ارتباط منفي معنادار و بين درماندگي آموخته شده با هر يك از متغيرهاي اضطراب امتحان و اهمالكاري تحصيلي، ارتباط مثبت معنادار وجود دارد. همچنين بين هر يك از متغيرهاي اضطراب امتحان و اهمالكاري تحصيلي با پيشرفت تحصيلي، ارتباط منفي معنادار و بين اهمالكاري تحصيلي و اضطراب امتحان، ارتباط مثبت معنادار وجود دارد.
میتوان گفت یافته پژوهش حاضر با سایر توجیه های نظری نیز همخوان است به نظر ولی زاده و همکاران (1393) اهمال کاری پیامد رفتاری خودکارآمدی است. طبق نظریه بندورا نیز باورهای خودکارآمدی انتخاب فعالیت ، مقدار تلاش ، مدت زمان تلاش را تعیین می کند (بندورا ، 1977 به نقل از ولی زاده و همکاران ، 1393). طبق مدل خودکارآمدی بندورا ، فرد با خودکارآمدی بالا به جای اجتناب از کار به عنوان یک رفتار اهمال کارانه ، در انجام کار درگیر می شود ؛ روی این فعالیت ها سخت کار می کند و در برخورد با مشکل ، مدت بیشتری به کار و تلاش ادامه می دهد.
در تبیین یافته مرتبط با فرضیه اول، شاید بتوان گفت که آموزش خودکارآمدی موجب میشود که نوع نگاه و نگرش فرد نسبت به خود و مسائل مربوط به تحصیل تغییر یابد و این موجب میشود که هیجانهای مثبت جایگزین هیجانهای منفی شود و سبب میشود که یادگیرنده در فعالیتهای تحصیلی فعال و خودگردان شود و از فعالیتهای تحصیلی لذت ببرد و این خود موجب آمادگی بیشتر او برای امتحانات شود و پیشرفت تحصیلی او را به دنبال داشته باشد.
فرضیه فرعی دوم: آموزش خودکارآمدی بر کاهش اهمال کاری آماده کردن تکالیف موثر است.
نتایج تحلیل کوواریانس در فصل چهارم نشان داد آموزش خودکارآمدی بر کاهش اهمال کاری آماده کردن تکالیف دانش آموزان مؤثر بوده است که این نتیجه با یافتههای پژوهشهای پیشین همسو بوده است.
در این راستا یافته ای پژوهش های حاضر با یافته های پژوهش های چو و چویی (2005) ، استیل (2007) و والترز (2003) هم خوانی دارد مبنی برا این که خودکارآمدی با اهمال کاری ، اجتناب از تکلیف و عملکرد گریزی رابطه معنا دار دارد.
هاشمی ، مصطفوی ، عباسی ، بدری (1391) در پژوهشی با عنوان نقش جهت گیری هدف ، خودکارآمدی خود تنظیم گری و شخصیت در تعلل ورزی ، در زمینه تبیین رابطه خودکارآمدی خودتنظیم گری با تعلل ورزی می توان به نقش انگیزه و باورهای فراگیر در انجام تکالیف اشاره کرد. فراکیرانی که باور دارند راهبردهای خودکارآمدی مورد نیاز برای موفقیت تحصیلی را دارند ، انگیزش بالاتری داشته و معتقدند که می توانند مهارت های فرا شناختی مورد نیاز برای استفاده از این راهبرد ها و مدیریت منابع لازم جهت انجام موثر یک تکلیف را به کار ببندند.
در بعضي مواقع دانشآموزان و دانشجويان عليرغم توانايي از انجام تکاليف اجتناب ميکنند به علت اينکه نتايج حياتي و مهم براي آنها در پي ندارد يا تکالیف جذابيتي ندارند و يا سخت و فراتر از توان آنهاست (فراری و ایمونز، 1995؛ استیل، 2007).
بنابراین این افراد نه تنها در شروع و به انجام رساندن تکلیف ، تاخیر نشان نمی دهند، بلکه فرایند انجام کار را تحت نظارت در می آورند. اما فراگیرانی که خود کارآمدی پایینی داشته و در شروع و به انجام رساندن تکلیف تاخیر نشان می دهند .
فرضیه فرعی سوم: آموزش خودکارآمدی بر کاهش اهمال کاری آماده کردن پژوهش های کلاسی موثر است.
نتایج تحلیل کوواریانس در فصل چهارم نشان داد که آموزش خودکارآمدی بر کاهش اهمال کاری آماده کردن پژوهش های کلاسی موثر بوده است .
خودکارآمدی ارتباطی منفی با اهمال کاری پایان نامه دارد و به صورت منفی آن را پیش بینی می کند که این نتایج با یافته های حاصل از پژوهش هایی مانند ون ارد (2000) ، والترز (2003) و چو و چوی (2005) مشاهده شده که خودکارآمدی خود نظم دهی با اهمال کاری به صورت منفی در ارتباط است.
ردر116 (2010) معتقد است که موضع نیاز به پیشرفت بالا با رضایت و احساسات مثبت ناشی از کوشیدن و پیشبینی موفقیت در کوششهای مرتبط با موفقیت در ارتباط است؛ برعکس، موضع نیاز به پیشرفت پایین با احساسات دفاعی و ترس از شکست ناشی از پیشبینی عملکرد ضعیف در ارتباط است. با توجه به این یافته انتظار داریم که شرکتکنندگان در جلسات خود کارآمدی ، کارآمدی بیشتری را تجربه نمایند. فرومن117 (2009) معتقد است هیجانات مثبت خصوصیات فکری و رفتاری، انسانها را به سمت مثبت تغییر میدهند.
همچنین در تبیین یافته مرتبط با فرضیه فرعی سوم پژوهش چنین میتوان گفت که بیان تجارب مثبت و خوب خود و دریافت بازخورد از سایر اعضا، از قویترین مراحل آموزشی در شناخت تواناییهای قابلاتکا است که در افزایش خودکارآمدی نقش دارد. در تکلیفی از نوجوانان خواسته شد تا نقاط مثبت، موفقیتها و استعدادهای خود را ثبت کنند و بهنوعی خود را مورد بازبینی قرار دهند. وقتی فرد نسبت به استعدادها و موفقیتهای خودش آگاه میشود؛ این امر باعث میشود که بهراحتی تسلیم دیگران نشود، به داشتههای خودش تکیه کند، ابتکار عمل به خرج دهد، لیاقت و قدرت به دست آورد، حس خودکمبینی فرد نسبت به خودش کم میشود، اشتغالهای ذهنی منفی کم و نسبت به خود حس خوبی پیدا میکند. ممکن است در فعالیتهای بیشتری شرکت کند. پس نگرش دیگران نسبت به او تغییر میکند و با او بهتر رفتار میکنند، درنتیجه احساس ارزشمندی و خودکارآمدی میکند و این همان چیزی است که باعث افزایش خودکارآمدی و کارآرایی میشود.
شیخی ، فتح آبادی ، حیدری (1392) ، گزارش کردهاند که بین اهمال کاری پایان نامه با خودکارآمدی و کمال گرایی خود مدار همبستگی منفی معنا دار وجود دارد. سه متغیر اضطراب پایان نامه ، خودکارآمدی و کمال گرایی به ترتیب ، بیشترین سهم را در پیش بینی اهمال کاری پایان نامه دارند.
برخی از باورها مانند نگاه مثبت به نگرانی و باور منفی نسبت به توانمندی های شناختی با اهمال کاری ارتباط مثبت دارند همچنین باور وجود خطر و عدم مهار بر رویدادها مهم ترین پیش بینی کننده های اهمال کاری اند.
بعلاوه نیکبخت (1391) خاطرنشان کرد که واقعيت درماني گروهی به طور معناداري موجب کاهش اهمال کاری تحصیلی گشته است. کارگاه آموزشی خودکارآمدی با روشن کردن برخی از باورهای نامعقول که ریشه در شکست دیگران یا تفکر به شکست دارند و انجام فعالیتهایی که منجر با اعتماد به توانایی های آنها می شود و خود را در معرض آزمون قرار می دهند که ایا این باوری که در ارتباط با خودم داشتم صحیح است یا خیر؟ لذا، با توجه به این یافته در آموزشهای خودکارآمدی، انتظار داریم که شرکتکنندگان در این آموزشهای از کارآمدی تحصیلی بیشتری و اهمال کاری کمتری برخوردار باشند.
در ضمن از گروه آزمایش بعد از گذشت دو ماه پیگیری صورت گرفت و با توجه به نتایجی که در فصل 4 آمده است نشان داد که ماندگاری آموزش خودکارآمدی مطلوب است.
محدودیتهای پژوهش
1- با توجه به اینکه نمونه پژوهش، نمونه در دسترس بوده است تعمیم یافته ها با احتیاط صورت گیرد.
پیشنهادهای پژوهش
1- ازآنجاییکه این پژوهش تنها، گروه نمونه پسران را در برمیگیرد، توصیه میشود پژوهشهای مشابهی نیز روی دختران صورت گیرد و نتایج باهم مقایسه شوند.
2- با توجه به محدودیتهای زمانی در این پژوهش پیشنهاد میشود که در پژوهشهای آتی پایداری درمان و پیگیریهای بلندمدتتر موردبررسی قرار بگیرد.
3- به دلیل محدودیت تعداد نمونه در پژوهش حاضر و بهمنظور تعمیم نتایج، پیشنهاد میشود این پژوهش بر روی نمونه بزرگتری در سطح کشور انجام شود.
پیشنهادهای کاربردی
1- خودکارآمدی به دانش آموزان آموزش داده شود، بنابراین معلمان و مشاوران مدارس میتوانند با اجرا و آموزش این تکنیکها به دانش آموزان دارای اهمال کاری تحصیلی کمک نمایند.
2- آموزش مولفه های خودکارآمدی در دروس مرتبط مثل درس تفکرو سبک زندگی یا برنامه ریزی یا مهارت های زندگی قرار گیرد که این امر میتواند تا حدود زیادی باعث کاهش اهمال کاری تحصیلی در دانشآموزان شود.
منابع فارسی
اکبرزاده ، سارا (1393). مقایسه اثربخشی آموزش مهارت ابراز وجود و حل مسئله بر اهمال کاری و کمک طلبی دانش آموزان دختر پایه سوم راهنمایی شهر تهران. پایان نامه کارشناسی ارشد ، دانشگاه علامه طباطبایی.
الیس، آلبرت ؛ نال، ویلیام (1997). روانشناسی اهمالکاری، غلبه بر اهمالکاری، ترجمه: محمد علی فرجاد (1382). تهران: رشد.
امیریان، سیده خدیجه (1392) . رابطه درماندگی آموخته شده با پيشرفت تحصيلی: ميانجی گری اهمالکاری تحصيلی و اضطراب امتحان ، پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی دانشگاه فردوسی.
پنتریچ پال، آر ؛ شانک، دیل. اچ، (2002). انگیزش در تعلیم و تربیت، نظریه ها و تحقیقات و راهکارها، ترجمه مهرناز شهرآرای،(1386)، تهران: نشر علم.
پورقاز، عبدالوهاب؛ محمدی، امین؛ دوستی، مرضیه، (1391). تاثیر خودکارامدی تحصیلی و خستگی شناختی بر حل مسائل شناختی دان
