
شويم كه تعريف ورشكستگي مالي مشكل ميباشد. شواهد آماري حاصل از هزاران پژوهش تجربي با توجه به توان پيشبيني قابل ملاحظه آنها در حالي كلي دلگرم كننده هستند، با اين وجود بكارگيري اين تكنيكها بخاطر برخي خصوصياتشان براي متخصصان با مسائل قابل ملاحظهاي همراه است.
برخي از دلايل ناتواني شركت عبارتند از:
مديريت ضعيف
ركود اقتصادي حاكم بر شركت يا صنعت
خاتمه يافتن عمر اقتصادي شركت
توسعه بيش از حد شركت
حادثه
تعريف ورشكستگي لازم است مواردي را كه طبق آييننامه انضباطي شركتهاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران موجب متوقف شدن معاملات سهام شركتها در بورس ميشود ،بيان كنيم) گروه مؤلفين سازمان بورس اوراق بهادار، ، چاپ نخست، 1378، ص 70 – 63)1.
الف ـ طبق ماده 10 آييننامه انضباطي بورس اوراق بهادار تهران “حسابها و صورتهاي مالي شركت بايد به گونهاي تنظيم گردد كه حسابرس و بازرس قانوني نسبت به آنها اظهارنظر مردود و يا عدم اظهارنظر ارائه نكرده باشد، در غير اينصورت بلافاصله معاملات سهام شركت متوقف و تا رفع مواردي كه موجب ارائه اظهارنظر مردود و يا عدم اظهارنظر گرديده است، به تشخيص هيأت مديره سازمان كارگزاران بورس اوراق بهادار توقف ادامه خواهد يافت.” (همان منبع،89)2.
ب ـ ماده 14 آييننامه انضباطي مذكور تصريح ميكند كه: “شركتهايي كه بر اثر زيانهاي وارده، مشمول ماده 141 اصلاحيه قانون تجارت گرديدهاند، بايد به گونهاي عمل نمايند كه حداكثر ظرف مدت 6 ماه از شمول ماده مذكور خارج شوند در غير اينصورت معاملات سهام شركتهاي مذكور در بورس متوقف ميگردد.”
تبصره ماده 14 ـ “چنانچه به تشخيص هيأت مديره سازمان كارگزاران، توقف معاملات پس از شموليت ماده 141 اصلاحيه قانون تجارت ضرورت يابد، معاملات سهام در مهلت بالانيز ميتواند متوقف گردد.”
ج ـ طبق ماده 22 آييننامه انضباطي “در صورت توقف توليد كارخانه، شركت موظف است بلافاصله موضوع را به هيأت مديره سازمان كارگزاران اعلام و برنامه زمانبندي شروع مجدد توليد را اطلاع دهد. در صورت تداوم توقف فعاليت شركت، هيأت مديره سازمان كارگزاران ميتواند معاملات شركت را متوقف كند.” (همان منبع،89)3.
1-16-1-2 پيشبيني
پيشبيني عنصر كليدي در تصميمگيري مديريت است. اين عجيب نيست، زيرا اثربخشي نهايي هر تصميم به نتايج واقعي بستگي دارد كه به دنبال هر تصميم روي ميدهند. توانايي پيشبيني جوانب غير قابل كنترل اين وقايع قبل از انجام تصميم، انتخاب بهترين تصميم را تسهيل ميكند. اغلب تصميم را بصورت زير به پيشبيني مربوط ميكنند:
تصميمگيري = تصميمي كه فرض ميكند پيشبيني صحيح است + ذخيره براي خطاي پيشبيني
بطور كلي هدف از پيشبيني، كاهش ريسك در تصميمگيري است و چون پيشبيني نميتواند ريسك را بطور كامل حذف كند، ضرورت دارد فرآيند تصميمگيري بطور صريح نتايج عدم اطمينان باقيمانده براي پيشبيني را درنظر بگيرد.” (آقايي، كردستاني، شماره 18 و 19، ص 42)1.
17-1-2 كاربرد نسبتهاي مالي
نسبتهاي مالي كاربردهاي متفاوتي دارند كه اهم آن به شرح زير ميباشد:
1ـ ابزاري براي ارزيابي عملكرد سازمان:
به منظور ارزيابي شرايط مالي و نحوه عملكرد يك سازمان، تحليلگر نياز به معيار و يا محكي براي سنجش و مقايسه دارد. تجزيهوتحليل و تفسير نسبتهاي مالي توسط تحليلگران ماهر و با تجربه، اطلاعات مفيدي از موقعيت مالي مؤسسه به دست خواهد داد كه از صورتهاي مالي به تنهايي قابل استخراج نيست. تجزيهوتحليل نسبتهاي مالي از دو طريق انجام ميشود، يكي مقايسه نسبتهاي دوره جاري با نسبتهاي سالهاي گذشته و ديگري مقايسه نسبتهاي مالي يك مؤسسه با مؤسسات مشابه ديگر و يا با نسبتهاي متوسط يك صنعت در يك مقطع زماني معين. اين گونه مقايسهها يك ديد كلي راجع به شرايط مالي و عملكرد مديران مؤسسات به دست خواهد داد (همان منبع،ص89)2.
2ـ كاربرد نسبتهاي مالي در تجزيه و تحليل اعتبارات:
بعضي اوقات محاسبه چند نسبت مالي براي مشخص نمودن وضع مؤسسه غيرضروري است ولي در اغلب موارد اين تجزيهوتحليل و استفاده از چند نسبت لازم ميباشد. يعني ممكن است يك نسبتي وضع شركت را بخوبي نشان دهد ولي نسبت ديگر وضع را روشن نسازد، معذلك در اغلب موارد ميتوان با محاسبه فقط چند نسبت از وضع مالي شركت مطلع شد. براي مشخص نمودن اعتبار مشتريان، مديران ميتوانند توجه خود را به سه نوع نسبت معطوف نمايند:
الف ـ ممكن است با تجزيهوتحليل نسبت جاري يا آتي شركت طرف معامله، توانايي پرداخت بدهيهاي جاري آن را اندازهگيري كنند.
ب ـ ممكن است با تجزيهوتحليل نسبت بدهي به كل دارايي، ميزان سرمايهگذاري خريدار و آيندهاش را در زمينه داراييهاي شركت بسنجند.
ج ـ ممكن است با اندازهگيري هر يك از نسبتهاي سودآوري از وضع مالي آتي شركت آگاه شوند. (همان منبع،ص89)3.
3ـ كاربرد نسبتهاي مالي در تجزيه و تحليل اوراق بهادار:
تجزيهوتحليل نسبتهاي مالي براي ارزيابي اوراق بهادار همچنين تجزيهوتحليل سرمايهگذاري از طريق سهام و اوراق قرضه نيز مناسب ميباشد. در تجزيهوتحليل اوراق قرضه و اوراق بهادار تأكيد اساسي بر شناخت و پيشبيني سودآوري بالقوه شركتها در درازمدت ميباشد و چون سودآوري شركتها بستگي زيادي بر ميزان كارايي و نحوه اداره شركت دارد و تجزيهوتحليلهاي مالي ميتواند اطلاعات جامعي در اين زمينه ارائه كند، كاربرد آن براي تحليلگر اوراق بهادار مفيد ميباشد. (همان منبع
4ـ توان آيندهنگري نسبتهاي مالي:
مطالعاتي تجربي بر روي توانايي آيندهنگري نسبتهاي مالي انجام شده است. مطالعات با استفاده از تكنيكهاي مختلف آماري، ناكاميهاي شركتهاي مورد مطالعه را پيشبيني نموده است. بر اساس اين مطالعات، اينطور ميتوان نتيجه گرفت كه مجموعهاي از نسبتهاي مالي را ميتوان به منظور پيشبيني توانايي اعتباري بلندمدت شركت مورد استفاده قرار داد. مطالعات عيني بر روي نسبتها باعث شده است كه اهميت اينگونه ابزارها در تجزيهوتحليل بيش از پيش جنبه علمي و عملي به خود گيرد (همان منبع،126)1.
18-1-2 انواع مدلهاي توانمندي مالي
در تحليل بنيادی روشها به دو گروه تقسيم می شوند :
1-روش تجزيه و تحليل ريسک بازار
2-روش تجزيه و تحليل نسبتها
3- روش تجزيه و تحليل ريسک بازار
1-روش تجزيه و تحليل ريسک بازار
اهميت روش مزبور در اين است که احتمال ورشکستگی شرکت از طريق تغييراتی که در ريسک بازار رخمی دهد افشا گردد.
تعريف ريسک : عبارت است از عدم اطمينانی که در مورد بازده يک سرمایه گذاری يا دارايی وجود دارد (همان منبع،125)2.
2-18-2 روش تجزيه و تحليل نسبتها:
بطور معمول” يک نسبت نشان دهنده رابطه نسبی بين دو متغير است . نسبت مالی ارتباط منطقی و رياضی (بصورت کسر) بين اقلام موجود در صورت های مالی را نشان می دهد.
همانگونه که قبلا” نيز اشاره گرديد تسبتهای مالی بطور معمول بر 4 دسته طبقه بندی می شوند:
الف- نسبتهای نقدينگی
ب- نسبتهای اهرمی (بدهی)
ج- نسبتهای فعاليت (کارايی)
د- نسبتهای سودآوری
پس از بدست آوردن اين نسبتها ، تحليل گران و مدير مالی نيازمند معيارهای سنجش کارايی فعاليتهای شرکت هستند تا بتواند عملکرد شرکت را با آنها مقايسه کنند برای اينکار بطور به طور معمول دو معيار استفاده می گردد.
1- مقايسه با روند فعاليت شرکت :
به اين معنا که شرکت فعاليت و نسبتهای فعلی خود را با فعاليتهایش در سالهای گذشته مقايسه می کنند.
2- مقايسه با ميانگين يت نرم صفت :
به اين معنا که شرکت فعاليتها و نسبتهای خودش را با متوسط فعاليتها و نسبتهای همان صفت ويژه ای (رقبا) مقايسه می نمايند.
به عنوان مثال ترکيب دارايی ها جاری و ثابت در صنايع و مشاغل مختلف با يکديگر تفاوت دارد، صنعت خودرو دارايی های ثابت بيشتری نسبت به صنعت نرم افزاری کامپيوتری دارد. بنابر اين نسبتهای اين دو صنعت با يکديگر متفاوت خواهد بود. بنابر اين جهت قضاوت صحيح نسبت به صورتهای مالی هر موسسه بايد با هم نوع خود در همان صنعت مقايسه گردد.
نتيجه کلی اين که با استفاده از تجزيه و تحليل نسبت ها پزوهشگران دريافته اند که سرمايه گذاران می توانند ما ين 2تا 5 سال پيش از ورشکستگی شرکت آن رويداد را پيش بينی کنند. بديهی است که هر قدر شرکت به زمان ورشکستگی نزديک تر شود، دقت پيش بينی نسبت ها نيز بيشتر می شود (آقايي، كردستاني، شماره 18 و 19، ص 158)1.
19-1-2 مدلهاي چند متغيره براي پيشبيني ورشكستگي
اگر نسبتهاي مالي از توانايي تعيين تمايز بين شركتهاي موفق و ناموفق برخوردار باشند، در اين صورت از طريق تركيب اين نسبتها به پيشبينيهاي دقيقتري ميتوان دست يافت. وخامت اوضاع مالي ممكن است از دلايل مختلفي ناشي شود و به وسيله متغيرهاي مختلفي قابل اندازهگيري باشد. براي مثال وجود اهرم مالي قابل قبول مبين اين نيست كه سودآوري ناكافي تأثيري در شركت نخواهد داشت.
مدلهاي چند متغيره براي پيشبيني ورشكستگي از نوعي تكنيك آماري به نام تحليل مميزي68 استفاده ميكنند. در اين روش يك معادله خطي براي توليد زد اسکوار69 تعيين ميشود. اين Z يك نرخ تركيبي با كارآمدترين وزن اهميت است بطوري كه پراكندگي Z براي هر طبقه (ورشكسته و موفق) به حـداقـل رسـانده ميشود و فاصـله بين ميانـگين Z براي هر گروه حداكثر ميشود تا بدين وسيله احتمال همپوشاني70 كاهش يابد. بدين ترتيب معادله بدست آماده متغيرهاي موجود را موزون (وزندار) و تركيب ميكند بطوري كه توانايي معادله در تميز گروهها حداكثر ميشود. اين تكنيك نمونهها را به دو يا چند طبقه تقسيمبندي كرده و توانايي بكارگيري تعداد زيادي از متغيرهاي مستقل را دارد. در صورتيكه تعداد طبقات و تعداد متغيرها بيشتر از دو باشد، از يك فرآيند تكراري استفاده ميشود كه مستلزم استفاده از كامپيوتر ميباشد. در حالت استفاده از دو طبقه با دو متغير، محاسبات ساده خواهد بود (بيل ريس، 1995، ص 302)71.
20-1-2 اشكالات مدل مميزي ـ تجزيه و تحليل متمايز كننده
قابليت پيشبيني مدل مميزي (معادله آلتمن) در مواقعي كه دامنه پيشبيني به بيشتر از يك سال گسترش داده ميشود، به سرعت رو به زوال ميرود. برخي ديگر از اشكالات پژوهش آلتمن به شرح زير است:
متغيرها بر حسب تأثيرشان در كارايي مدل مميزي 72انتخاب شدهاند و انتخاب آنها زيربناي تئوريك ندارد. با اينكه آلتمن ايرادات مطالعه تك متغيره بيور را كاهش داد، هيچ تضميني وجود ندارد كه تمامي متغيرهاي با اهميت در اين مدل، لحاظ شده باشند يا وزندهي آنها با يك روش مناسب صورت گرفته باشد. در پژوهشهاي بعدي از معادلات درجه دوم به جاي معادلات خطي و از روند متغير به جاي اندازهگيري ساده ارزش استفاده شد.
نمونه انتخاب شده تصادفي نبود. در عوض به لحاظ صنعت و اندازه شركت، با يكديگر مطابقت داشتند كه روش مفيدي براي كنترل اين متغيرها ميباشد. اين نوع انتخاب، روش آماري پيچيدهتر از آنچه كه استفاده ميشد را ميطلبد. از طرف ديگر، آزمون آماري فرض ميكند كه نمونهها چند متغيره هستند در حاليكه مدركي براي اين ادعا ارائه نشده است.
احتمال قبلي ورشكستگي يا عدم ورشكستگي براي شركتهاي ورشكسته و موفق مساوي فرض شده است.
تعريف شركتهاي ورشكسته مشكل است.
متغيرهاي مورد استفاده در طبقهبندي معادله بر ارزشهاي حسابداري متكي است. بنابراين نشان دهنده برآورد نادرست از ويژگي زيربنايي است كه قصد اندازهگيري آن را دارند. با وجود اينكه نمونههاي انتخاب شده از محدوديتهاي صنعت، مليت و اندازه برخوردارند، اما اين احتمال وجود دارد كه بروز خطا در اندازهگيري متغيرها بصورت سيستماتيك موجب ايجاد انحراف در نتايج شود.
عليرغم وجود موارد استثنايي فوق، روش ابتكاري معرفي شده توسط آلتمن بصورت گستردهاي مورد استفاده قرار گرفت و به يكسري پژوهشهاي ديگر منجر گرديد و پيشرفت زيادي را در عمل ارزيابي اعتبار73 بوجود آورند ( فغاني نرم، 1380،159)74.
21-1-2مدلهاي احتمال شرطي75
تغيير و تحولات اصلي در تكنيكهاي پيشبيني از سال 1970 به منظور استفاده
