
انتقادات ايشان افزوده شد.
لذا در یک نگاه میتوان گفت مرحوم فلسفی به دلیل استفاده بسیار از آیات و روایات، رویکرد استناد به متن داشته و در حوزه رویکرد سیاسی یا غیر سیاسی نیز ایشان دارای رویکرد سیاسی در منابر خود بوده است. تحولات خاص دوران ایشان و سیر مبارزاتی ایشان گویای این مطلب است.
فلسفی در حوزه اخلاق نیز رویکردی مبتنی بر اخلاق اجتماعی داشته است. «تربیت در اسلام، حیات مادی و معنوی در انسان، حق والدین و اسلام و زن» نمونههایی از موضوعات اخلاقی مبتنی بر رویکرد اجتماعی ایشان است.
49- در موضوع رویکردشناسی وی نسبت به خوفورجا، با آنکه میتوان از خلال مباحث ایشان رعایت تعادل میان خوفورجا در یک منبر را یافت اما کلیت مباحث ایشان با رویکردی انذاری است و غلبه خوف بر رجا در موضوعات ایشان روشن است ازجمله: «معاد؛ سکرات مرگ، صحنه قیامت، میزان اعمال، کوشش در گناه، تجسم اعمال، صراط مستقیم، عظمت قیامت، ملک الموت، دقت حساب، عذاب قبر، یوم الحساب، یوم الفصل، عالم برزخ و …»
4.1.2. اسلوبهای اقناع اندیشه
نگاه فسفی به منبر به قطع و یقین یک نگاه عوامانه و عامه پسند نیست. فلسی مخاطبین خود را انسانهایی میداند که برای «شناخت» به پای منبر او آمده اند، لذا برای اقناع اندیشه ایشآنهمت بسیار می گمارد و در این راه از سرمایه دانش روز خود نیز استفاده میکند. وی که اسلام را بهخوبی شناخته و محضر اساتید بزرگی را دیده است و از همه مهمتر اینکه پشتوانه ای چون مرحوم آیتالله العظمی بروجردی و حضرت امام خمینی (ره) را دارد، میتواند بهخوبی درباره مباحث دینی استدلال کند. وی در خاطرات خود اشاره ای به مباحث مطرح آن دوره و شرایط شبهه افکنی و نبود رسانههایی برای پاسخگویی دارد و پاسخگویی به شبهات برای استوار نمودن پایههای اعتقادی مردم را اساسی بر می شمارد. ایشان کاملاً آگاه به زمان و به روز بودند و جدیدترین آثار حوزههای فرهنگ و تربیت را مطالعه میکرد، مقابله با اندیشههای بهائیت، حزب توده و… نشان ازاینرویکرد وی دارد. ازاینرو فلسفی ضمن داشتن اسلوب «تجزیهوتحلیل» در منبرهایش، برای مقابله با اندیشههای معارض اسلوب «نقد و بررسی» را بر می گزیند و سعی در رفع شبهات جریآنهای ضد دین دارد؛ «آثار اعتقاد به معاد، تناسخ، انقراض علم، سرنوشت جهان، آفرینش مجدد، معاد جسمانی، احیاء اموات و …» ازجمله مهمترین این موضوعات هست.
4.1.3. روشهای تحریک احساس
یکی دیگر از مزیت ها و قدرتهای ایشان تسلط به زبان فارسی بود. استفاده از کلمات و بیانات و جملات رسا و دقیق فارسی باعث میشد برای مستمعین جذاب و شیرین بود. در یک ارزیابی، ساواک به دستگاههای امنیتی هشدار میدهد که رسانه منبر در «زمان پرشنونده» محرم به شدت موردتوجه نیروهای مذهبی قرارگرفته و این رسانه از توان تأثیرگذاری شگفتانگیزی برخوردار است و چنانچه تدابیری برای جلوگیری از تداوم تبلیغات آن اتخاذ نگردد خطر ایجاد مشروطه یعنی سقوط محمدرضا شاه شبیه سقوط محمدعلی شاه قاجار را در پی خواهد داشت. ازاینرو بعد از آخرین سخنرانی فلسفی در 12 محرم برابر با 14 خرداد دستگیری وی به همراه پنجاه تن از وعاظ پیشگام طرفدار نهضت امام ـ که در منابر خود علیه هیأت حاکمه سخنرانی مینمودند ـ در دستور کار ساواک قرار گرفت (روحبخش، 1388، ص 1).
حاصل سخن اینکه فرآیند اصلی نهضت روحانیت تا مقطع 15 خرداد را میتوان تقابل رسانههای مدرن دولتی و رسانه سنتی دانست. مبارزهای که به بازداشت وعاظ بهعنوان گوینده این رسانه انجامید؛ زیرا کارگزاران امنیتی از خطر تهدیدآمیز تداوم تبلیغات وعاظ بر افکار عمومی به هراس افتاده و به ظاهر تنها راه پایان بخشیدن به این چالش را در دستگیری آنان بهعنوان سخنگویان نهضت یافتند.
فلسفی در محرم سال 42 سخنرانی در بین دو منبر از مجالس سوگواری را قبول نکرده بود؛ زیرا قصد داشت با فراغت و آرامش خاطر مطالب موردنظر خود را در مجلس پر شنونده مسجد ترکها (آذربایجانیها ـ شیخ عبدالحسین) بیان کند. کارشناسان ساواک در یک ارزیابی کلی بازتاب سخنرانیهای او را در افکار عمومی جامعه مؤثر و بلکه حیرتانگیز خواندهاند و در خصوص دو سخنرانی اخیر او تأکید کردهاند: «دو سخنرانی شیخ محمدتقی فلسفی در مسجد ترکها در روزهای یکشنبه و دوشنبه هفته جاری [شبهای تاسوعا و عاشورا] با انتشار اعلامیه خمینی و عکسهای متعدد او در پایتخت همراه بود و شعارهای کنایهداری که او بر علیه شاه » بنام یزید” و » دستگاه یزدی” و » مریدان یزید” میداد عکسالعمل بسیار بدی در میان توده مردم دانست». در ادامه این گزارش درباره پیامدهای این تبلیغات تصریح گردیده :» محلات دسته روحانیون و ملایان بر روی منابر بر علیه شاه و دولت حیثیت دستگاههای دولتی را پایین آورده و پیشبینی شده : «اگر حملات دستهجمعی ملاها و دستگاههای روحانی در دو ماه محرم و صفر ادامه یابد یقینا سبب تهییج افکار عمومیخواهد شد و بهتدریج نفوذ معنوی روحانیون و ملاها زیاد شده تا جایی که نفوذ کلام و اثر اعلامیه و یا نشریات آنها حوادثی نظیر آنچه در مشروطیت ایران میگذاشت، به وجود آورد.» (روحبخش، 1388، ص 1).
قدرت تهییج فلسفی تنها در موضوعات مورد اشاره وی نبود، وی به تعبیری از «سجع» در منبر خود استفاده میکرد و بسیار فصیح سخن می گفت. این مهم با بیان حماسی و صدای رسای او ترکیب میشد و جذابیت بسیاری به مجالس وی میداد؛ لذا میتوان روش وی برای تحریک احساسات را ترکیبی از دو روش «ادبی» و «حماسی» دانست.
4.1.4. مخاطب شناسی منبر
همانطور که بررسی از محتوای سخنرانیهای فلسفی برمیآید، وی را میتوان بهعنوان سخنگوی نهضت روحانیت تلقی کرد. ساواک در گزارشی ذکر مصادیقی از نفوذ کلام و تأثیر فلسفی داشته و اضافه میکند: «در روز 11 و 12 محرم حداقل یکصد هزار نفر نطق فلسفی را گوش دادند. اگر موعظه ملاها در مساجد ختم [ترجیح] باشد خطرش کمتر از موعظه بر بالای منابر ایام سوگواری است زیرا در آنجا طرف کلام وعاظ، طبقات دوم و اول است. ولی در روی منابر سوگواری طرف مردم » عوام” و هیجان افکار آنها کنترلش مشکل است.» (روحبخش، 1388، ص 1).
ازاینرو باید گفت مخاطبین اصلی فلسفی «خاص» به معنای طرفداران نهضت اسلامی و انقلابیون بودند و بیشتر ایشان را جوانان تشکیل میدادند. البته این نکته را نباید از خاطر دور داشت که فلسفی سخنرانیهایی نیز از رادیو داشته است که به مباحث اسلامی بهصورت عمومی و برای مخاطب عام بیان میشده است.
4.1.5. ارتباطات غیرکلامی
مهمترین مشخصه غیرکلامی در ایشان صدای ویژه و بم حجت الاسلام فلسفی است. صدایی که متمایز از سایرین و هم دوره های ایشان است و بسیار پرحرارت به بیان کلمات می پرداخته است.
جدول 3ـ جمعبندی مؤلفه های موردبررسی منبر حجتالاسلام فلسفی
محور
زیرمحور
زیاد
متوسط
کم
1
رویکرد
استناد به متن
+
2
برداشت از متن
+
3
سیاسی
+
4
غیرسیاسی
+
5
اخلاق فردی
+
6
اخلاق اجتماعی
+
7
خوف
+
8
رجا
+
9
اسلوب اقناع اندیشه
تجزیهوتحلیل
+
10
تقسیم و تنظیم
+
11
طرح مسئله و تبیین
+
12
نقد و بررسی
+
13
روش تحریک احساسات
داستانی
+
14
ادبی
+
15
موعظه ای
+
16
حماسی
+
17
مخاطب
عام
+
18
خاص
+
19
مرد
+
20
زن
+
21
جوان
+
22
بزرگسال
+
23
سیاسی
+
24
غیرسیاسی
+
25
ارتباطات غیرکلامی
آوای بم
+
26
آوای زیر
+
27
رفتارحرکتی آزاد
+
28
رفتار حرکتی نمایشی
+
29
چهره افشاکننده
+
30
چهره خوددار
+
31
نگاه مستقیم
+
32
حذف نگاه
+
4.2. حجتالاسلام شیخ احمد کافی
کافی در روز جمعه اول خرداد ماه 1315 ش برابر با اول ربیع الاول 1355 ق در شهر مقدس مشهد تولد شد.1320 دوران کودکی و رشد و نمو را در دامان پدر و پدربزرگ و دامان مادر گذراند. وی دوران رفتن به مکتبخانه و فراگیری قرآن و آشنایی با اصول عقاید و مبانی اعتقادات و احکام دینی را گذراند و قرائت و حفظ کتاب نصاب الصبیان، آشنایی با دیوان شعرا و حفظ ابیات قابلتوجهی از اشعار حافظ و مولوی و کلیات سعدی و جودی داشت.
کافی در مدرسه نواب، میرزاجعفر، حسینقلی خان در نزد پدر و پدربزرگ اشتغال به تحصیل علوم دینی پرداخت؛ شرکت در مجالس مذهبی و روضه و عزاداری؛ دعوت از سوی هیئت های مذهبی و گروههای فعال دینی محلی برای مرثیه خوانی و مدیحه سرایی؛ و قرائت دعای کمیل در صحن مطهر رضوی به علت گرمی بیان و خوش صوتی او صورت می پذیرفت.
سال 1332 در معیت پدر و پدربزرگ خود در 18 سالگی به سفر عتبات عالیات رفت و به توصیه و تشویق آیات: سید اسدالله مدنی، حاج شیخ حسن راستی، حاج سید محمد فیروزآبادی و حاج سید محمد شاهرودی، تصمیم به اقامت در نجف اشرف برای اشتغال جدی به تحصیل و تلمذ نزد آیات فوق گرفت. اجرای مراسم قرئت دعای کمیل و دعای ندبه در جوار قبور منور حضرت اباعبدالله الحسین (ع) در کربلا در بعضی از شب ها و صبح های جمعه به توصیه و تأکید اساتید خود از ویژگیهای آن دوران بود. وی پس از 5 سال به مشهر بازگشت و به ادامهی تحصیل در مشهد پرداخت.
در سال 1339 پس از ازدواج با صبیهی آیتالله حاج سید حسین موسوی شاهرودی در مشهد. به شهر قم عزیمت کرد و به منبر رفتن و سخنرانی کردن ضمن ایام تحصیل از اقدامات وی بود. سال1340 شروع به ایراد سخنرانیهای معنی دار سیاسی و اجتماعی کرد و استقبال مردم از منابر افشاگرانه و برنامههای ضد دینی و ضد مردمی رژیم در شهرهای قم و تهران و مشهد بسیار بود.
اولین گزارش ساواک در اسفند ماه 1341 از منبر سیاسی و انتقادی وی در منزل آیتالله قمی در مشهد ارائه شد. سال 1342 ایراد سخنرانی انتقادی و سیاسی کافی در منزل آیتالله میلانی در مشهد منجر به دستگیری و بازجویی و تهدید وی شد. کافی در اواخر سال 1342 از قم به تهران عزیمت و در آنجا اقامت گزید. استقبال مردم از منابر و مجالس کافی در تهرآنکه در محافل و منازل و مساجد مختلف برپا میشد، بسیار چشمگیر بود. اجرای مراسم قرائت دعاهای کمیل و ندبه در شب و صبح جمعهی هر هفته بهصورت سیار از برنامههای او بود. کافی به علت سخنرانیهای تند و مؤثر در تهران در 4 اسفند ماه 1343 دستگیر، بازجویی و به دو ماه حبس تادیبی محکوم گردید. وی به دلیل سفر به شهرستآنها جهت ایراد سخنرانی و تبلیغات دینی و روشنگری مردم از اوضاع و احوال و مسائل اجتماعی و حکومتی و برپایی مجالس و منابر مختلف در تهران و ایراد سخنرانی و همسویی با بزرگان حوزه و آیات عظام در اوخر سال 1344 بازداشت و محکوم و مدتی زندانی شد و بهعنوان یک روحانی و منبری ناراحت و مخالف جدی رژیم برای ساواک شناخته و معرفی شد.
در روز 21 خرداد 1346 در منزل حضرت آیتالله خمینی (ره) در قم منبر رفت و از اوضاع روز سخن گفته و از امام تجلیل نمود. کافی به کمک معتمدینی در تهران در تاریخ 19 بهمن ماه 1347 مهدیهی تهران را در خیابان ولیعصر جنوبی رسماً تاسیس نمود. اسکان دادن معاودین رانده شدهی عراقی در مهدیه در زمستان و برنامهی هفتگی دعای کمیل و دعای ندبه از برنامههای مهم مهدیه بود. در پی سخنرانیها منابر تند و پرطرفدار او درباره ی فلسطین و مردم مظلوم آن و همچنین موضعگیری او علیه صهیونیست ها و رژیم اشغال گر و افشای کمک اقتصادی و مالی و امنیتی دولتمردان به اسرائیل ممنوع المنبر شد و ساواک مانع ادامهی سخنرانی وی در شهر همدان شد، وی همچنین در مخالفت با چاپ قرآن توسط فرح همسر شاه در منابر خود علنا مخالفت و انتقاد میکرد. در تیر ماه 1349 پس از اذیت و آزار مراجع در تهران و قتل و شهادت آیتالله سعیدی در زندان، به شهر مشهد مسافرت نمود و خبر آن را منتشر ساخته و به کمک عدهای از روحانیون و مبارزین شهر درسهای حوزهی علمیهی آیات عظام میلانی و میرزا جوادآقای تهرانی را در مشهد
