
فرد ميباشد. در اين مرحله ممكن است از رفتن به سركار احساس وحشت كند، ممكن است وقت زيادتري را صرف انجام كار كند ولي موفق به انجام كار كمتر شود و ممكن است ناتواني فكري و جسمي از خود نشان دهد.
2-3-8)استراتژيهاي مقابله با استرس
2-3-8-1)استراتژيهاي مقابله فردي(رمضانی نژاد،1380).
از ميان استراتژيهاي كه براي كمك به افراد پيشنهاد شده به 5 مورد از مهمترين آنها كه در شكل (2-10) است،اشاره شده است:
شكل 2-9: مكانيسم فشار عصبي ناشي از كار(نبوی ،1378).
ورزش : يكي از شيوههاي كه افراد ميتوانند با استفاده ازآن بر فشار عصبي خود فايق آيند، ورزش است. اشخاصی كه به طور منظم ورزش ميكنند، كمتر از سايرين دچار حمله قلبي ميشوند، احساس تنش و فشار عصبي كمتر و اعتماد به نفس بالاتري دارند.
استراحت: استراحت مناسب يكي از راههاي مؤثر براي مقابله با فشار عصبي است. استراحت شكلهاي مختلف دارد يكي از راههاي استراحت كردن ، استفاده منظم از تعطيلات است. برداشت افراد نسبت به ويژگيهايي محيط سازمان بعد از بازگشت از مرخصي به طور بارزي تغيير ميكند.
برنامه زماني: عقيده بر اين است كه بسياري از فشارهاي روزانه را ميتوان در مديريت خوب زمان، كاهش داد و يا از بين برد. يكي از نگرشهای متداول در مديريت زمان، تهيه فهرست اقداماتي است كه در طول زمان بايد انجام داد.
مديريت نقش: مديريت نقش به معنای آن است که فرد براي پرهيز از فشار كار، ابهام و تضاد ، فعالانه كار ميكند. به عنوان مثال، اگر شما ندانيد از شما چه انتظاري دارند نبايد بنشينيد و به اين مسئله فكر كنيد. بلكه در عوض از رئيس خود بخواهيد در اين مورد توضيح لازم را بدهد.
گروههاي حامي: آخرين استراتژي مقابله با فشار عصبي ايجاد و حفظ گروههاي حامي است. يك گروه پشتيبان، گروه سادهاي متشكل از اعضاء خانواده يا دوستاني است كه فرد ميتواند وقت خود را با آنها بگذراند به عنوان مثال، رفتن به تماشاي مسابقه بسكتبال با دو نفر از دوستان بعد از اتمام كار روزانه ميتواند در كاهش فشار عصبي نقش مؤثری داشته باشد(مورهد، 1385).
2-3-8-2)استراتژيهاي مقابله سازماني(علوی ، 1370).
راههاي مقابله با استرس و فشار رواني در مورد افراد مختلف، متفاوت است. ولي به برخي از آنها كه ميتواند براي مديران و كاركنان سازمانها مفيد باشد اشاره ميشود.
شناخت موقعيت: عدم شناخت موقعيت و نگراني و اضطراب از آينده چيزي است كه در نیروی انسانی سازمان سبب نگراني و فشار رواني ميگردد.
تجربه در كار: در پژوهشهايي كه انجام گرفته مشاهده شده است كه افراد كم تجربه به مراتب بيش از كساني كه در زمينهای تجربه اندوختهاند، دچار استرس و فشار ميشوند. بنابراين توصيه ميشود كه مديران جوان با مطالعه در زمينه كاري خود و آشنايي با تجارب مديريت ميزان فشار رواني خود را كاهش دهند.
پرهيز ازاشتغال به چندكار: بسيار ديده ميشود كه افراد از جمله مديران و كاركنان سازمانها براي كسب درآمد بيشتر به چند كار كه هر يك بار مسئوليتي خاص را بر دوش آن ها مينهد، ميپردازند. هر چند فعاليت از ضروريات زندگي عصر ما است ،ولي اشتغال فكري به چند كار به ويژه اگر در زمينههاي مختلف باشند موجب افزايش فشار رواني و نگراني فرد ميشوند.
مشاركت دادن ديگران در كار: مشاركت با ديگران در كار و مشاركت دادن زيردستان در كار از انبوه شدن و سردرگمي در كار ميكاهد. آنانكه ديگران را در كارهاي خود بويژه در مديريت شركت ميدهند، بواقع از فكري آزاد برخوردارند و به ديگران احترام ميگذارند. احترام به ديگران، سبب واكنش مناسب از سوي آنان ميشود و بدين گونه واكنشهاي تلافي جويانه و خصمانه جاي خود را به واكنشهاي ملايمت آميز دوجانبه ، همكاري و همياري و صميميت ميدهد.
2-3-9)توصيههاي كليدي براي مقابله با استرس
الف) غنا بخشيدن به زندگي معنوي خود:
داشتن اعتقاد مذهبي، افق ديد انسان را توسعه ميدهدو به او سعه صدر ميبخشد و به هنگام بروز فشار عصبی بسيار كمك كننده است. مطالعات متعدد انجام شده نشان ميدهد كه توكل به يك منبع عظيم و قادر متعال، تحمل انسان را در برابر عوامل استرسآفرين افزايش ميدهد. شركت در مراسم و مناسك معنوي به فرد اين احساس را ميدهد كه به منبعي تمام نشدني متصل است. اين اعتقاد و احساس، نيروي رواني فرد را افزايش ميدهد.
ب) مديريت مالي:
در پژوهشهاي مختلف، افراد بسياري اعلام كردهاند كه فشار مالی بالاترين منبع توليد استرس است. يكي از پرفشارترين پديده هاي زندگي اين است كه فرد در سطحي زندگي كند كه متناسب با قواي مالي او نباشد. در این حالت به افراد توصیه میشود که:
الف: در چارچوب توانايي مالي خودشان زندگي كنند.
ب: اهداف مالي خود را بنويسند و راه رسيدن به آنها را تعيين كنند.
ج: قبل از خريدها بااطرافيان مشورت نمايند.
د: قبل از خريدهاي عمده تعمق كنند و با اطرافيان مشورت نمايند.
ه :فقط چيزهاي را بخرند كه به آن نياز دارند.
ذ: با وسوسه ديگران چيزي را نخرند(فتي ،1385).
ج:تنظيم وقت:
بيشتر دانشجويان وقتي تحت فشار روحياند، آن را اينگونه تعريف ميكنند: كارهاي زيادي هست كه بايد انجام شود و وقت هم خيلي كم است. توصيه ميشود اگر هميشه احساس ميكنيد از برنامهريزي عقب هستيد، هميشه وقت كم ميآوريد، هميشه سرتان شلوغ است.
محدوديتها را بسنجيد. محدوديتها به انسان ميگويد تا چه اندازه مسئول است، توان او چه اندازه است و به ديگران نشان ميدهد كه فرد مايل به انجام يا پذيرش چه چيزي است. يكي از راههاي تنظيم وقت نوشتن گزارش است.
د: هدف گذاري:
به افراد توصيه ميشود اهداف كوتاه مدت داشته باشند و آنها را اولويت بندي كنند.
هـ: ارزش گذاري فعاليت:
ارزش گذاري، فعاليتهايي هستند كه هر فرد انجام ميدهد و يكي از راههاي خوب تنظيم وقت است. يك راه خوب تصميمگيري در مورد انجام هر كاري اين است كه فرد از خود بپرسد « اگر من اين كار را انجام دهم چه ميشود؟ يكي از راههاي كاهش استرس ناشي از كارهايي كه بر دوش افراد است يااين كه بپرسد اگر كيفيت كارم را پايين بياورم، يا روش رسيدن به آن را تغيير دهم چه ميشود؟(فتي ،1385).
د: مهارت نظم بخشي:
ميتوان با استفاده از توصيههاي زير بر بينظمي غلبه كرد:
گام اول: فرد درباره آنچه ميخواهد در طي دوره زماني معين انجام دهد، فكر كند.
گام دوم: مشخص نمايد كه اين تكاليف را چگونه انجام دهد كه بيشترين كارايي را داشته باشد.
گام سوم: يادداشت كردن زمانها و ميزان فعاليتهايي است كه بايد در چهارچوب زماني انجام شود.
ز: تغييرنگرشها و ادراكات دروني:
نگرش يعني برداشتهاي همراه با احساسات يك فرد درباره خودش، ديگران، محيط اطراف و آينده. تغييرنگرش و داشتن نگرش مثبت نسبت به خود و ديگران، محيط اطراف و آينده راهبردي اساسي براي كاهش تجربهي استرس است. براي ايجاد نگرش مثبت راهكارهاي وجود دارد:
* توجه به نقاط قوت و توانمنديهاي خود
* توكل كردن به خداوند
* توسعه و تعميق باور با ياري خداوند
* استفاده از امكانات محيطي
* تلاش براي رفع نقاط ضعف خود
* طلب كمك از خلق و . . .
ط : توجه به توانايي و سلامت جسمي:
پژوهشها نشان دادهاند افرادي كه از نظر جسمي و فيزيكي سالمتر هستند، بهتر در مقابل عوامل فشار زا دوام ميآورند و راحتتر از منابع مقابلهاي خود استفاده ميكنند. عوامل اثرگذار بر سلامت جسمي را به اين ترتيب ميتوان مديريت نمود:
* داشتن يك برنامه متعادل غذايي كه در آن مصرف كربوهيدراتها، شكلات، نوشيدنيهاي شيرين به حداقل برسد و برعكس مصرف مواد پروتئيني سبزيجات و ميوه افزايش يابد.
* حذف مواد حاوي كافئين و نيكوتين
* شروع و ادامه دادن يك برنامه آمادگي جسماني و ورزشي
* تنظيم زمان و ميزان خواب و استراحت
* استفاده از روشهاي آرام سازي
* تربيت دادن فعاليتهاي تفريحي و فوق برنامه سالم(فتي ،1385).
2-3-10)فشار عصبي و تأثير آن بر عملكرد:
حجم عمدهاي از مطالعات انجام شده، پيرامون فشار عصبي به بررسي روابط فشار عصبي ـ عملكرد، پرداختهاند. كاملترين الگوي معتبر و مستند مربوط به فشار عصبي ـ عملكرد روابطي به شكل u دارد.
زياد
عملكرد
منطقه منطقه منطقه
پاشيدگي بهينه دلزدگي
و ناتواني يا سودمندو تنبليکم
زیاد فشار عصبی كم
شكل2-10:تاثير فشار عصبي بر عملكرد(پازوکی،1375).
نكته اساسي در شكل فوق آن است كه سطوح پايين تا متوسط فشار عصبي، بدن را تحريك نموده و توانايي آن را براي ارائه واكنش، افزايش ميدهد. سپس افراد در اين مرحله، اغلب وظايفشان را بهتر سرسختانهتر يا سريعتر انجام ميدهند. اما فشار عصبي بسيار زياد، نيازهاي دست يافتني يا محدوديتهايي را برشخص تحميل ميكند كه منجر به عملكرد پائينتري خواهد شد. شكل فوق ميتواند واكنش افراد را نسبت به فشار عصبي در طول زمان به موازات تغيير در شدت فشار عصبي، نشان دهد.
سطوح متوسط فشار عصبي كه مداوماً در مدت طولاني در زمان تجربه ميشوند، ميتواند منجر به عملكرد پائينتري شود. فشار عصبي در اكثر محيطهاي كاري در سطوح متوسط باعث تسهيل عملكرد ميشود. به همان صورتي كه در شكل مطرح شده است. فشار عصبي معتدل نيز ميتواند پريشان كننده باشد، افرادي كه آن را تجربه ميكنند، ممكن است بر احساسات ناخوشايند و نامطلوب فشار عصبي تمركز نموده و كار خويش را مورد توجه قرار ندهند. نتيجه اين خواهد شد كه عملكردشان آسيب خواهد ديد. وقتي كه عملكرد به مدت طولاني تحت فشار عصبي قرار گيرد ميتواند اثرات مخربي بر سلامتي بگذارد . و همين امر ميتواند عملكرد مؤثر را تحت الشعاع خويش قرار داده و به آن لطمه بزند. مطالعات زيادي نشان ميدهد كه به محض اينكه برانگيختگي، افزايش يافت، در آغاز عملكرد شغل، ممكن است افزايش يابد ولي در برخي نقاط شروع به افت مينمايد. محل دقيق اين نقطه برگشت ( انحنا)، تا حد زيادي به پيچيدگي كاري كه انجام ميشود بستگي دارد، هر چه ميزان پيچيدگي كار بيشتر باشد در سطوح پائينتري از برانگيختگي، اين كاهش در عملكرد روي خواهد داد(صادقی،1387).
2-4)پیشینه پژوهش:
2-4-1) پژوهشهای داخلي
2-4-1-1-)پژوهش های داخلی مرتبط با هوش سازمانی
رضا احمدی،1391 در تحقیق خود با عنوان بررسی رابطه هوش سازمانی با استرس شغلی کارکنان (مورد مطالعه: کارکنان دانشگاه سمنان) به این نتیجه رسید که ضريبهمبستگيبينهوش سازمانیواسترس شغلی659/0 کهدرسطح01/0 معنادارمیباشد. همچنينهمهمؤلفههایهوش سازمانی (چشم انداز استراتژیک، سرنوشت مشترک، میل به تغییر، اتحاد و توافق، توسعه دانش، فشار عملکرد) به غیر از روحیه بااسترس شغلیرابطه منفیو معنيداريداشتهاند.نتايجحاصلازتحليلرگرسيوننشاندادكهازبينمؤلفههايهوش سازمانیمتغيرهاي میل به تغییر، توسعه دانش، چشم انداز استراتژیک و اتحاد و توافقبهعنوانمتغيرهايپیشبین،معيارورودبهمعادلهنهايي رگرسيونرايتوضيحتغييراتاسترس شغلی (متغيرملاك)،رابهدست آوردهاند.
كهن سال،1389تحقیقیبا عنوان بررسي پايايي و روايي مقياس هوش سازماني در شركت مخابرات شهر شيراز انجام داد.نتایج تحقیق نشان می دهد پايايي و روايي مقياس هوش سازماني در شركت مخابرات شهر شيراز تایید شده است.
الهیان،1388تحقیقی با عنوان سنجش هوش سازماني كاركنان كتابخانه هاي دانشگاه فردوسيمشهد و آستان قدس رضوي انجام داد. اين پژوهش، سنجش هوش سازماني كاركنان كتابخانههاي دانشگاه فردوسي مشهد و آستان قدس رضوي است. فرضية اصلي پژوهش که بین هوش سازمانی در دانشگاه فردوسی مشهد و هوش سازمانی در کتابخانه آستان قدس رضوی تفاوت معناداری وجود ندارد ،این فرضیه تأييد شد و فرضيههاي فرعي پژوهش يعني «چشمانداز استراتژيك، اعتقاد به سرنوشت مشترك، ميل به تغيير، اتحاد و توافق، روحيه ، كاربرد دانش،عملكرد كاركنان» در كتابخانه دانشگاه فردوسي مشهد با كتابخانه آستان قدس مشابه است»، رد ميشود و
