
موضوع نيز از مصاديق بيحرمتي محسوب ميشود. روايات ذيل قابلتوجه ميباشند:
صحيفه صفوان: خداوند نميپسندد که درباره مؤمن جز گمان خير و نيکي روا داشته شود، شکستن استخوان مؤمن در حيات و مرگ يکسان است.
پيامبر6فرمودند: حرمت مسلمان در زندگي و مرگ يکسان است.
محمد بن مسلم از امام باقر7نقل ميکند: خداوند هر آنچه درباره مؤمنان در حال حيات حرام کرده پس از مرگ نيز حرام دانسته است.143
– امام صادق7فرمودند: درباره مردي که سر ميتي را قطع کرد، ديه بر اوست؛ زيرا حرمت ميت، همانند حرمت او در حال حيات است.144
– ابو بصير از امام صادق7نقل ميکند که: امام فرمودند: جامعه نزد ماست. پرسيدم: جامعه چيست؟ فرمودند: کتابي که حلال و حرامي و هر چيزي که مردم بدان نيازمندند، حتي ارش خراش در آن وجود دارد. آنگاه با دست به من اشاره کردند و فرمودند: اي ابو محمد اجازه ميدهي؟ عرض کردم: فدايت گردم در اختيار توام هر کاري ميخواهي بکن. آن حضرت با دستش فشارم داد و فرمود حتي ارش اين!145
در اين روايت اجازه خواستن امام7در مثل اين فشردن خفيف، بهوضوح دلالت دارد که تحريم اينگونه امور، به دليل رعايت حق فرد است، بهگونهاي که ارتکاب آن فقط با اجازه او جايز ميشود و مانند حرمت شراب، حق محض خداوند نيست.
از مجموع اين روايات و توجه به استدلال آخر، حرمت اهانت به ميت کاملاً واضح است و تشريح و کالبدشکافي از مصاديق اهانت شمردهشده و جايز نخواهد بود. مسلّم است اگر مصلحتي بزرگتر مثل حفظ نفس مسلم يا حفظ جامعه ديني در ميان باشد، تشريح جايز خواهد شد.
مبحث سوم: مصاديق مقدسات اديان
معيار در بيان مقدسات و اينكه چه امري مقدس است، شارع است و قداست مفهومي شرعي است. توهين به مقدسات علاوه بر اينکه شامل توهين بزرگان هر دين ميگردد شامل ساير امور مقدس نيز ميشود. احصاء كليه امور مقدس با توجه به اينكه تعريف جامعومانعي از مقدسات در هيچيک از كتب فقهي ارائه نشده است عملاّ ممكن نيست لكن با توجه به معيارهايي كه در هر دين وجود دارد ميتوان مقدسات اديان را بهصورت ذيل تقسيمبندي نمود:
گفتار اول: دين زرتشت
بند اول: خدا
در اديان الهي خداوند مقدسترين است و قداست او ذاتي و بالاصاله است. ساير امور مقدس قداست خود را بهصورت تكويني و تشريعي از جانب خداوند دريافت ميدارند.
خداي نيکسرشت در کيش زرتشتي، اهورامزدا نام دارد که به معني سرور دانا است و پرستيده ميشود.146 براي اهورامزدا در هرمزد يشت، حدود شصت صفتِ نيک آورده شده و تقريباً همهچيزهاي خوب به وي منتسب شده است. بر اساسِ گاتها، اهورامزدا هم آفريننده روشنايي و هم تاريکي است. بر اساسِ کتابِ بندهشن، نيروي مخالفِ اهورامزدا و زاينده بديها را اهريمن (انگره مينيو) معرفي ميکند که نص صريح گاتها است.147 ثنويت و دوگانهپرستي از انديشههايي است که در اوستاي غير گاهاني وجود دارد. در يشتها، ايزدان بسياري مورد نيايش قرار ميگيرند148
بند دوم: انبيا و ساير شخصيتها
در روايات اسلامي از پيامبر مجوس با نام “داماست” يادشده است.149 زَرتُشت يا زَردُشت پيامبري از سوي ايران باستان بود، بنيانگذار مزديسنا. او کسي است که گاتها، کهنترين بخش اوستا را سروده است.150 زمان و محل دقيق تولد او دقيقاً مشخص نيست اما حدسها و اسناد موجود، زماني بين ??? تا ???? سال قبل از ميلاد مسيح را براي تولد او پيشبيني کردهاند و وي را به مناطق مختلفي مانند ري، آذربايجان، خوارزم و سيستان نسبت دادهاند151. تعلميات زرتشت بعدها با باورهاي بومي ايرانيان ترکيب شد و آئين مزديسناي کنوني که نزديک به پنج قرن دين رسمي ايران نيز بوده است را پديد آورد.
بند سوم: کتب
قديمترين و مقدسترين قسمت اوستا کتاب ديني زرتشتيان، گاتها است. از زمانهاي بسيار قديم گاتها را سخنان و اشعار خود زرتشت ميدانستند.
اوستايي که اکنون در دست است تنها يکچهارم کتابي است که در دوره ساسانيان وجود داشته است.152
اوستا در شکل کنوني خود شامل پنج بخش است. بخشهاي اوستا عبارتاند از:
– يسنا به معني پرستش و نيايش است و مهمترين قسمت اوستاست. سخنان زرتشت موسوم به گاتها، در آن گنجاندهشده است. کلاً شامل ?? فصل يا هات است.
– ويسپرد شباهت تامي به يسنا دارد و همراه آن در مراسم ديني خوانده ميشود.
– يشتها از براي ستايش پروردگار و نيايش امشاسپندان، فرشتگان و ايزدان است. ازنظر قدمت زباني احتمالاً چند سده با عهد گاتها اختلافزماني دارد. يشتها گروهي از متنهاي کهن هستند که از راه تلفيق در گنجينه آيين زرتشتي گنجاندهشدهاند.
– ونديداد به معني قانون است. اين بخش شامل بسياري از قوانين مذهبي و احکام ديني زرتشتيان ميشود. تأليف آن معمولاً به پس از دوره هخامنشي نسبت داده ميشود. زبان و سبک و انشاء ونداديد با اين فرض که همه کتاب از دوره اول اشکاني است، کاملاً سازگار است.
– خرده اوستا به معني اوستاي کوچک است. براي شرح نماز، ادعيه، روزهاي متبرک ماه و اعياد مذهبي سال و ساير مراسم مثل سدرهپوشي، عروسي، سوگواري و … درستشده است. اين قسمت از اوستا در زمان شاپور دوم شاه ساساني بين سالهاي ??? تا ??? و توسط آذربد مهر اسپند تأليف شده است.153
بند چهارم: معابد
در اين آئين بايد محل آتشکدهها را بهطور شايسته نگهداري کرد و مراقبت نمود که آتش هرگز خاموش نشود و هيچ شيء ناپاک و آلوده وارد آن نشود، همچنين بايد مراقبت شود که زنهاي حائض از سه قدمي به آن نزديکتر نشوند.154
در ميان آتشکدههاي ايران باستان، سه آتشکده از همه مهمتر است: آتشکده فرنبع، آتشکده آذرگشنسب و آتشکده برزين مهر155
بند پنجم: ساير معتقدات
– زندگي پس از مرگ
– منجي شناسي
– مراسم تطهير اموات از وظايف مرد و روحاني است و کسي که اين مراسم را تصدي کند بيآنکه از مقررات تطهير آگاهي داشته باشد مجازات اعدام دارد.156
در آئين زرتشت، بعضي امور از قداست ويژه برخوردارند مانند آب، آتش، سگ، گاو، قنات، سبزه و درخت وبي حرمتي و تعرض به آنها مجازات سنگيني در پي دارد، مثلاً کيفر قتل سگ آبي ده هزار تازيانه اسپاهه و ده هزار تازيانه سروشه است که قابلتبديل به جزاي نقدي است.157
گفتار دوم: دين يهود
بند اول: خدا
در دين يهود به تقدّس خداوند و کيفر اهانت کننده به آن اشارهشده است: “مقدّس باشيد زيرا من خداوند، خداي شما مقدّس هستم. به پدر و مادر خود احترام بگذاريد و قانون روز سبت مرا اطاعت کنيد، چون من خداوند، خداي شما هستم. بت نسازيد و بتها را پرستش نکنيد، چون من خداوند، خداي شما هستم…”158
خداوند به تقدّس خود و کيفر اهانت به آن، بهصراحت پرداخته است: “هر کس چه اسرائيلي باشد چه غريبي که در ميان شما ساکن است، اگر بچه خود را براي بت مولک159 قرباني ميکند، قوم اسرائيل بايد او را سنگسار کنند…”160
بند دوم: انبيا و ساير شخصيتها
در بين يهوديان حضرت موسي7و ديگر پيامبران بنياسرائيل مقدس ميباشند، کاهنان نيز در نزد آنان مقدس ميباشند.
در خصوص تقدس کاهنان و کيفر اهانت و بياحترامي به آنان آمده است: “کاهنان نبايد موي سر يا گوشههاي ريش خود را بتراشند و يا بدن خود را مجروح کنند. ايشان بايد براي من مقدّس باشند و به اسم من بياحترامي نکنند. کاهنان را مقدّس بشماريد زيرا ايشان هداياي خوراکي را به من تقديم ميکنند و من که خداوند هستم و شما را تقديس ميکنم مقدس هستم…”161
بند سوم: کتب
تورات نامي است عبري که به پراهميتترين نوشتار يهود دادهشده و به باور آنان بهوسيله يهوه (خداوند) به موسي7وحيشده است.
تورات از پنج کتاب و دفتر يا “سفر” بدين ترتيب تشکيلشده است:
– سفر پيدايش: که در باب کيفيت تکوين جهان خلقت و شرح برخي احوال از بدو خلقت تا استقرار قوم بنياسرائيل در مصر بحث ميکند.
– سفر خروج: که در باب کيفيت خروج عبريان و بنياسرائيل از مصر است.
– سفر لاويان: که در باب احکام و دستورات و فروع مذهبي است.
– سفر اعداد: که در باب تجهيز نيروي قوم بنياسرائيل و امور مربوط به آن است.
– سفر تثنيه: که مثني و مکرر لاويان بوده در باب احکام و برخي از امور، به زبان و منطقي ديگر تکرار کرده است.
کتابهاي مقدس ديگر يهوديان عبارت است از: نبوت هفدهگانه و هفده کتاب است، دوازده کتاب داوري و تاريخي، پنج کتاب سرود و شعر و مناجات، سرودهاي سليمان.162
پس از پراکندگي يهود يعني پس از ظهور مسيح، دو مجموعه بر کتب مقدس يهود اضافهشده که به نامهاي “تلمود اورشليمي” و “تلمود بابلي” خوانده ميشود البته اهميت “تلمود بابلي” افزونتر از “تلمود اورشليمي” است.
بند چهارم: معابد
در سفر لاويان چندين بار به تقدس عبادتگاه يهوديان اشارهشده است: “… عبادتگاه مرا محترم بداريد، زيرا من خداوند هستم.”163
در خصوص لزوم حفظ تقدس عبادتگاه توسط کاهن اعظم بيانشده است: “او [کاهن اعظم] نبايد با خارج شدن از عبادتگاه و وارد شدن به خانهاي که جنازهاي در آن است، حتي اگر جنازه پدر يا مادرش باشد، خود را و عبادتگاه مقدس مرا بيحرمت سازد…در غير اين صورت فرزندان او ديگر مقدس نخواهند بود.”164
“بيحرمتي به قدوسيّت معبد، خوردن غذاهاي ممنوعه و خودداري از انجام بعضي فرايض ديني، موجب محکوميت مرتکب به حداکثر 39 ضربه تازيانه ميگشته است.”165
بند پنجم: ساير معتقدات
در خصوص مقدس بودن قربانيها و هدايا و مجازات مقرر براي اهانت کننده به آنها چنين آمده است: “خداوند به موسي7فرمود: به هارون و پسرانش بگو که حرمت قربانيها و هداياي مقدسي را که قوم به من وقف ميکنند، نگهدارند و نام مقدس مرا بيحرمت نسازند، زيرا من خداوند هستم. در نسلهاي شما اگر کاهني که شرعاً نجس است به اين هداياي مقدس دست بزند بايد از مقام کاهني برکنار شود… هيچکس غير از کاهنان نبايد از قربانيهاي مقدس بخورند … اگر کسي ندانسته از قربانيهاي مقدس بخورد، بايد همان مقدار را بهاضافه يکپنجم به کاهن بازگرداند. کاهنان نبايد اجازه دهند اشخاص غيرمجاز قربانيهاي مقدس را بخورند و به اين وسيله مجرم شوند. اين کار بيحرمتي به هداياي مقدسي است که بنياسرائيل به من تقديم ميکند…”166
به اعياد مقدس يهوديان اشارهشده و بر حفظ حرمت اين اعياد تأکيد گرديده است. اعياد مذکور عبارتاند از: عيد پسح، عيد نان فطير، عيد نو بر محصولات، عيد شيپورها، عيد سايبانها.
پس از ذکر اعياد مقدس آمده است: “اين است اعياد مقدسي که در آنها بايد تمامي براي عبادت جمع شده، قربانيهاي سوختني، هداياي آردي، هداياي نوشيدني و ساير قربانيها را بر آتش به درگاه من تقديم کنند.”167
در خصوص تقدس روز کفاره و مجازات و عدم انجام اعمال اين روز و بيحرمتي به آن چنين آمده است: “روز دهم ماه هفتم هر سال، روز کفاره است. در آن روز تمام قوم بايد براي عبادت جمع شوند و روزهبگيرند و هديهاي بر آتش تقديم کنند. در روز کفاره هيچ کار نکنيد… هر شخصي که آن روز را در روزه به سر نبرد، از ميان قوم خود ترک خواهد شد. من کسي را که در آن روز دست به هرگونه کاري بزند، طرد کرده، مجازات خواهم نمود. اين قانوني است هميشگي براي نسلهاي شما در هر جا که باشيد.”168
“وقتي به سرزميني که من به شما ميدهم رسيديد، هر هفت سال يکبار بگذاريد زمين در حضور من استراحت کند، شش سال زمينهاي زراعتي خود را بکاريد … ولي در طول سال هفتم زمين را وقف خداوند کنيد و چيزي در آن نکاريد…”169
“هر پنجاه سال يکبار، در روز کفاره که روز دهم از ماه هفتم است، در سراسر سرزمينشان شيپورها را با صداي بلند بنوازيد. سال پنجاهم، سال مقدسي است و بايد آزادي براي تمام ساکنان سرزمين اعلام شود…”170
اعتقاد به رستاخيز مردگان در کتاب تلمود اصلي پذيرفته است دانشمندان يهودي در اين کتاب به آن بسيار تأکيد کردهاند، اما در اصليترين بخش متون مقدس يهود، يعني اسفار پنجگانه تورات به رستاخيز مردگان اشاره نشده و يا
