
ن نمیدهد. این معیار دارای محتوی اطلاعاتی زیادی میباشد، زیرا ارزیابی عملکرد برمبنای ارزش بازار، اطلاعات سرمایه گذران را به خوبی منعکس میکند.
بازده در فرآیند سرمایه گذران نیروی محرکی است که ایجاد انگیزه میکند و پاداشی برای سرمایه گذران محسوب میشود. منظور از بازده کل مجموعه مزایای است که در طول سال به سهم تعلق میگیرد، مجموعه این مزایا شامل موارد ذیل است:
افزایش قیمت سهام درآخر سال مالی نسبت به ابتدای سال مالی مورد محاسبه (تفاوت نرخ اول و آخر سال مالی سهم شرکت).
سود نقدی ناخالص هر سهم طبق مصوبه مجمع عمومیصاحبان سهام که بعد از کسر مالیات پرداخت میگردد.
مزایای ناشی ازحق تقدم خرید سهام که قابل تقویم به ارزش است.
مزایای ناشی از سود سهمییا سهام جایزه (امیر اصلانی 1380).
2-2-1. اجزای بازده سهام
مجموعه مزایایی که در طول سال به سهم تعلق میگیرد، به نسبت اولین قیمت سهمیا به نسبت آخرین قیمت سهم میتواند مورد محاسبه قرار گیرد و نرخ بازده کل سهام محاسبه میشود.
تفاوت نرخ
آخرین قیمت سهام در پایان سال مالی رانسبت به اولین قیمت سهام در ابتدای سال مالی در نظر گرفته و تفاوت آنها را به دست میآورند، با توجه به مثبت بودنیا منفی بودن این تفاوت، نرخ بازده کل افزایشیا کاهش مییابد.
سود نقدی ناخالص هر سهم
این سود عبارت است از سود سهام پیشنهادی ناخالص تصویب شده در مجمع عمومیصاحبان سهام تقسیم بر تعداد سهام در تاریخ تصویب سود سهام پیشنهادی توسط مجمع عمومیصاحبان سهام که روش محاسبه آن به صورت زیر میباشد.
سود پیشنهادی ناخالص
ــــــــــــــــــــــــــ=سود نقدی ناخالص هر سهم
تعداد سهام
سود پس ازپیشنهاد هیأت مدیره شرکت و تصویب مجمع عمومیصاحبان سهام، طبق اصلاحیه قانون تجارت تا هشت ماه بعد از تصویب سود توسط مجمع، به سهامداران قابل پرداخت است و اغلب شرکتها به دلیل مسائل و مشکلات نقدینگی ویا برای استفاده از این منابع، پرداخت سود را حدود هشت ماه به تاخیر میاندازند، بنابراین در محاسبه، سود متعلق به سهامداران که بطور ناخالص در محاسبه منظور میشود، که بدون در نظر گرفتن ارزش زمانی پول است. در صورتی که علی الاصول این سود باید تنزیل شود تا به ارزش فعلی سود در پایان سال مالی مورد نظر دسترسی داشته باشیم (ثقفی 1372).
مزایای حق تقدم
افزایش سرمایه از راههای مختلف میتواند محقق شود، اهم موارد مربوط به افزایش سرمایه عبارتند از:
الف)از محل مطالبات حال شده سهامداران قبلی مربوط به سود سهام شرکت.
ب)از محل آوردههای نقدی سهامدارن قبلی
ج)از محل اندوختهها و سود تقسیم نشده سالهای قبل
د) اوراق بهادار قابل تبدیل و اختیار خرید سهام.
هـ) ترکیبی از موارد فوق
حق تقدم خرید سهم در رابطه با افزایش نقدی است که در این حال شرکت از طریق آوردههای نقدی سهامدارانیا از محل مطالبات آنها افزایش سرمایه میدهد، طبق قانون تجارت و اساسنامه شرکتها حق تقدم خرید سهم با سهامداران موجود است و شرکت فرمیبنام پذیره نویسی سهم برای آنها میفرستد که درآن فرم با توجه به تعداد سهمیکه سهامداران داشته، تعداد سهام جدیدی که وی میتواند خریداری نماید قید میگردد و از سهامداران تقاضا میشود که وجه سهم را به قیمت پذیره نویسی به حساب واریز نموده و بدنبال آن شرکت سهام جدیدی بنام وی صادر مینماید. خرید این گواهییک نوع اوراق بهادار بوده و میتواند در بورس معامله شود که به آن اصطلاحاً “Rights” میگویند. ارزش Rights از اینجا ناشی میشود که معمولاًقیمت پذیره نویسی سهم کمتر از قیمت جاری بازار است. برای اندازه گیری Rights از فرمول زیر استفاده میگردد (اسماعیلی 1385).
MV= قیمت بازار سهام
SV= قیمت پذیره نویسی
تعداد سهام قبل از افزایش سرمایه
ــــــــــــــــــــــــــــــــ =N
تعداد سهام جدید
بنابراین برای محاسبه مزایای حق تقدم، مجموعه مزایایی که در هنگام افزایش سرمایه به سهامدارن تعلق میگیرد، طبق فرمول زیر محاسبه میشود.
تعداد سهام افزایشیافته×(مبلغ اسمیهر سهم-آخرین قیمت سهم)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ=مزایای حق تقدم
تعداد سهام قبل از افزایش سرمایه
مزایای سهام جایزه
معمولاً شرکتها در زمان انقضای دوره پرداخت سود نقدی، به دلیل کمبود نقدینگییا حفظ منابع نقدی موجود، برای تامین سود متعلق به هر سهم، به جای پرداخت نقدی، اقدام به دادن سهام جایزهیا سود سهمیمینمایند و از این راه افزایش سرمایه میدهند که همان سرمایه از محل مطالبات حال شده سهامداران در آخرین روز مهلت پرداخت سود سهام است که در فرمول زیر آمده است (اسماعیلی 1385).
تعداد سهام افزایشیافته×آخرین قیمت سهم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ=مزایای سهام جایزه
تعداد سهام قبلی
سود سهمی، افزایش سرمایه از محل اندوختهها میباشد. اقدام مذکور از طرفی منجر به افزایش سهام شرکت میشود و از سوی دیگر هیچ تأثیری روی حقوق صاحبان سهام نمیگذارد و به داراییهای شرکت چیزی اضافه نمیشود.
محاسبه نرخ بازده
از همه فرمولهای ذکر شده میتوان بازده کل سهام را نسبت به اولین قیمت و آخرین قیمت به ترتیب فرمول زیر ارائه کرد.
مزایای سهام جایزه+مزایای حق تقدم+سود نقدی ناخالص هر سهم+تفاوت قیمتی سهم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ=بازده کل نسبت به آخرین (اولین )قیمت سهم. قیمت سهام در پایان (ابتدای)سال مالی
اگر در مخرج کسر قیمت ابتدای سال مالی را قرار دهیم، بازده کل سال جاری بدست میآید. اما اگر قیمت پایان دوره را قرار دهیم فرض بر این است که در سال آتی نیز همین مزایا برای این سهم متصور است و در واقعیک نوع پیش بینی از بازده آتی سهام فوق میباشد (ثقفی 1372).
لازم به ذکر است، در این تحقیق قیمت ابتدای سال مالییعنی بازده سال جاری برای محاسبات در نظر گرفته شده است.
عواملی که در محاسبه نرخ بازده کل مورد استفاده قرار میگیرند عبارتند از:
تعداد سهام شرکت در ابتدای سال مالی(قبل از افزایش سرمایه)
تعداد سهام شرکت در انتهای سال مالی شرکت(بعد از افزایش سرمایه)
تعداد سهام افزایشیافته شامل:
الف)چقدر از محل آورده نقدی است؟
ب)چقدر از محل اندوختههایا سود انباشته است؟
قیمت سهم در ابتدا و انتهای سال مالی
سود نقدی ناخالص هر سهم
مجموعه عوامل فوق را باید در فرمول مربوط به محاسبه نرخ بازده کل قرارداد تا جواب نهایی بدست آید (اسماعیلی 1385).
2-2-2. بازده سرمایه گذاري
به منفعت و سودي که ازیک سرمایه گذاري حاصل میشود بازده میگویند. سرمایه گذاري عبارتست از تخصیص منابع به دارائیهاي واقعی نظیر زمین و خانه و دارائیهاي مالی نظیر اوراق بهادار که میزان بازده آن متناسب با ریسک مورد انتظار باشد.
2-2-3. بازده کل
بازده عبارت است از نسبت کل عایدي (ضرر) حاصل از سرمایه گذاري دریک دوره معین به تعداد سرمایهاي که براي کسب این عایدي در اول همان دوره بکار گرفته و مصروف گردیده است. عایديیک سرمایه گذاري از دو طریق کسب میگردد :
تغییر در ارزش و قیمت اصل سرمایه مصروفه مانند قیمت سهام خریداري شده
سودهایی که در نتیجه سرمایه گذاري به اصل سرمایه تعلق میگیرد مانند سود نقدي سهام
بازده سهام در این تحقیق از طریق فرمول زیر محاسبه میگردد.
در سرمایه گذاري سه روش عمده وجود دارد که عبارتند از:
روش اصولی
روش نموداري
روش مبتنی بر نظریه نوین مجموع اوراق بهادار (پرتفوي)
روش اصولی مبتنی بر این فرض است که سرمایه گذار با تجزیه و تحلیل وضع اقتصادي کشور، وضع صنعت مربوطه و وضع شرکت اقدام به سرمایه گذاري مینماید.
در روش نموداري، از طریق مطالعه رفتار گذشته، آینده سرمایه گذاري قابل تعیین میباشد و طبق نظریه پرتفوي اولاً: بازار سرمایه کارا میباشد و اطلاعات مربوط به بازار در دسترس همه مردم است و ثانیاً: بازده سرمایه گذاريهاي داراي ریسک مشابه،یکسان هستند (رمضانی 1387).
بازده سرمایه گذاري شامل بازده “کمی” و “کیفی” میباشد، که بصورت زیر تشریح میشود:
بازده کمی: سود حسابداري
منفعت سرمایه
بازده کیفی: اعتبار شرکت (مثلاً سرقفلی)
امتیازات اجتماعی
توان تاثیرگذاري در جریانات اجتماعی- اقتصادي
در تئوري بازده سرمایه گذاري (قسمت کمی) از فرمول زیر بدست میآید: (ثقفی 1372)
در تئوري براي محاسبه بازده آتی سرمایه گذاريهاي میتوان از “شاخص سودآوري” استفاده کرد. عوامل مؤثر در بازدهی آتی سرمایهگذاريها بشرح شکل صفحه بعد میباشد:
نمودار 2-1 عوامل مؤثر در بازدهی آتی سرمایه گذاريها
نمودار فوق نشان میدهد که “بازدهی”یکی از متغیرهاي تصادفی “شناسایی ارزش ” است، که خود تابعی از متغیرهاي تصادفی دیگري است که هر کدام خود تابعی از چندین متغیر دیگر میباشند. و همین مطلب ساده ” وابستگی” است که تعیین ارزش را بسیار مشکل میسازد. بنابراین غالباً آنچه پیش بینی میشود، محقق نمیشود و این همان ریسک است. تا دهه 1940ریسکیک مفهوم کیفی بود ولی از دهه 1940 و مخصوصاً با کارهاي مارکوویتز در دهه 1950 ریسکیک مفهوم کمیپیدا کرد. ابتدا “واریانس” جریانات نقدي در شرایط مختلف اقتصادي را بعنوان شاخص ریسک معرفی کردند و بعدها از “ضریب تغییرات بعنوان شاخص نسبی ریسک نام بردند. از دهه 1960 به بعد از عامل B به عنوان ریسک نام برده شده است.
B ضریب همبستگی بین بازده بازار و بازده سرمایه گذاري مورد نظر در همان بازار میباشد که توضیح بیشتري در مورد آن خواهیم داد.
2-2-4. ضریب همبستگی
ضریب همبستگی بیانگر چگونگی ارتباط تغییرات دو پدیده میباشد این ضریب از 1+ تا 1- تغییر میکند. در صورتیکه ضریب همبستگی بین صفر و (1+) باشد همبستگی مستقیم بوده و هر چه ضریب همبستگی به سمت 1+ میل کند، همبستگی مستقیم شدیدتر خواهد شد. اگر ضریب همبستگی صفر باشد، دو پدیده مستقل ازیکدیگر بوده و در صورتیکه ضریب همبستگی بین صفر تا (1-) باشد همبستگی معکوس بوده و هر چه ضریب همبستگی به سمت (1-) میل کند، همبستگی معکوس شدیدتر خواهد شد (ثقفی 1372).
2-2-5. دیدگاههاي مختلف پیرامون بازدهی سهام
تئوریسینهاي مالی عقیده بر این دارند که قیمت دارائیها در قبال رخدادهاي اقتصادي عکسالعمل نشان میدهند و تجربیات نیز از این دیدگاه حمایت میکند امایک تئوري قانع کنندهاي که بر پایه آن بتوان روابط بین بازارهاي مالی و اقتصاد کلان را کاملاً دریک جهت مشخص خواند، وجود ندارد. با وجود این قیمت سهام معمولاً در مقابل عوامل خارجی واکنش نشان میدهد (حتی با وجود اینکه آنها ممکن است بازخوري از دیگر متغیرها باشند)
واضح است که تمامیمتغیرهاي اقتصادي در نهایت درون زا هستند. فقط عوامل طبیعی از قبیل زلزله، آتشفشان و نظایر آن، به دنیاي اقتصاد کاملاً برون زا هستند و چون اینها فراتر از حیطه توانائیهاي ماست از پرداختن به آن خودداري نموده و فقط به متغیرهاي کاملاٌ اقتصادي اکتفا مینمائیم.
براساس مباحث مربوط به تنوع گرایی که در تئوري بازار سرمایه مشخص گردیده فقط متغیرهاي عمومیاقتصاد بر قیمتگذاري مجموع بازار سهام تاثیر خواهد گذاشت.
قیمت سهام در بازار به صورت زیر بیان میشود :
بر طبق فرمول بالا قیمت سهام را میتوان سود تنزیل شده مورد انتظار نوشت. در این فرمول E(C) معرف جریانات نقدي مورد انتظار و K معرف نرخ تنزیل میباشد که خود K از اجزاء زیر تشکیلیافته است.
K = میزان ریسک + نرخ تورم + نرخ بهره واقعی
بر اساس این فرمول عامل K و E(C) عوامل سیستماتیکی هستند
