
ارايه خدمات الكترونيكي در سطح عمومي باشد.
در بعضي موارد لازم است دولت هم اجبار كند و هم اعتبارات لازم را اختصاص دهد. (C1-5) در بعضي جاها (كشورهاي ديگر) موقع سوق كارها به سمت الكترونيكي شدن سرمايهگذاري بالايي انجام دادهاند كه براي يك دوره 10 يا 20 ساله اعتباراتي بين 10 تا 40% سرمايهگذاري ملي (بدون احتساب سرمايهگذاري مسكن و ساختمان) به اين امر اختصاص دادند. اگر در كشور ما هم بخواهد دولت الكترونيكي پياده شود اول خود دولت بايد پيشقدم شود و اعتبارات كافي هم براي اين منظور اختصاص دهد.
در يك مقطع زماني دولت ناگزير است هم اعتبارات لازم براي انجام كار به شكل سنتي بپردازد و هم سرمايهگذاري براي روشهاي مدرن الكترونيكي انجام دهد. (C1-6) اين مقطع گذر كه هزينهها شايد 2 برابر باشد براي دولت سخت است ولي اگر اين كار را بكند در مرحلهي بعد علاوه بر حذف هزينهي سنتي سرمايهگذاريهاي انجام شده به بهرهبرداري ميرسد و در مجموع افزايش راندمان و كاهش هزينهها شود.
در طول 5-6 سال گذشته نرخ رشد و بهرهبرداري از فناوري اطلاعات در كشور خوب بوده است ولي كافي نيست. (C1-7) در داخل كشور ظريتهاي بالقوه فراواني نسبت به كشورهاي همتراز و حتي پيشرفته داريم ولي زمينهي بروز و ظهور اينها پيش نيامده است. علت اصلي آن عدم سرمايهگذاري دولت در اين زمينه است. (C1-8)
دولت بايد پيشتاز باشد و ريسك آن را بپذيرد تا بتواند فرهنگ استفاده از فناوري اطلاعات را براي تسهيل و تسريع در امور را به وجود آورد. (C1-9) در حال حاضر مجموع توسعهي فناوري اطلاعات در كشور راضيكننده نيست. (C1-10)
وضعيت استفاده از فناوري اطلاعات در كسبوكار بسيار پايين است. (C1-11)زير 5% درصد است. در حالي كه تجريهي كشورهاي ديگر نشان داده است در عمده كسبوكارها تا 89% فعاليتها ميتواند الكترونيكي شود.
مخصوصا در كشور ما حتي فرآيندهاي سنتي كه از راندمان خوبي برخوردار نيست اگر فعاليتها را به فضاي مجازي ببريم و الكترونيكي كنيم (C1-12) هم از نظر راندمان جهش زيادي خواهيم داشت و هم از نظر كاهش هزينهها. به نيازهاي روزمره كه نگاه ميكنيم ميبينيم بيش از 90% امور به صورت سنتي و غيرالكترونيكي انجام ميشود.
4
در خصوص نقش فناوري اطلاعات در توسعهي كسبوكار بايد گفت، فناوري اطلاعات به طور كلي جوامع را در يك فضاي جديد ميبرد. (C1-13) بسياري از كسبوكارهاي جديد وجود دارد كه جاي همهي آن خالي است و كارآفرينان ميتوانند آنها را كشف و پر كنند. (C1-14) و دستيابي به آنها خيلي مشكل نيست، به اين صورت كه هر نوع فعاليت كه در فضاي حقيقي وجود دارد ميشود متناظر با آن در فضاي مجازي جستوجو كرد. (C1-15)به عنوان مثال در خصوص فعاليتهاي بانكي؛ بانكداري الكترونيكي را داريم كه بدون نياز به سرمايهگذاري براي مكان خاص با هزينهي بسيار پايين ميتوان بانكداري الكترونيكي ايجاد كرد و از هر جايي به آن دسترسي داشت و خدمات را در يك جغرافياي وسيع عرضه كرد كه بازار آن به پهناي همان جغرافيا است. يا نمونهي ديگري مثل يادگيري الكترونيكي و حتي بنگاه معاملات ملكي را ميتوان در فضاي مجازي ايجاد كرد.
سياستهاي موجود باعث تشويق استفاده از فناوري اطلاعات در كسبوكار به حد كافي نميشود. (C1-16) انگيزهي كافي ايجاد نميكند چون همانطور كه گفته شد براي اين كه انگيزه به وجود آورد راهكارهاي اجرايي برانگيزاننده نياز است كه كمتر ديده ميشود.
بعضي از كشورهاي منطقه با استفاده از كشورهاي صاحب فناوري كارهايي كردهاند ولي اقدامات آنان موجب وابستگي شده است. در كشور ما اكثر كارهايي انجام شده به خاطر اتكا به نيروي انساني داخل ميزان وابستگي كمتر است. (C1-17)
ما دو راه داريم يا با سرمايهگذاري بيشتر و پذيرش خطرات و تهديدهاي نهفته در اين فناوري،(C1-18) سرعت توسعه و كاربرد اين فناوري را در كشور افزايش دهيم (C1-19) يا اين كه با سرمايهگذاريهاي بنيادي (C1-20) و پرورش نيروي انساني مقتدر و صرف زمان بتوانيم از اين فناوري بهرهمند شده و تهديد آن را كاهش دهيم. (C1-21)
زيرساختهاي فناوري اطلاعات بر خلاف آنچه كه خيلي سريع در ذهن شبكههاي ارتباطي به ذهن متبادر ميشود، مهمترين مساله آن توسعهي نيروي انساني متخصص و كارآمد در اين حوزه است. (C1-22)
در اين حوزه منابع قانوني و حقوقي در كشور كم است و اگر وجود دارد كارآيي آن كم است بايد در اين زمينه بازنگري شود و مطابق شرايط روز و ويژگيهاي فناوري اطلاعات قوانين و مقررات مناسب تهيه و تدوين شود. (C1-23)
يكي از زيرساختهاي مهم ايجاد امكانات عرضهي خدمات الكترونيكي در دستگاههاي دولتي است، (C1-24) همينطور گسترش ظرفيت توليد نرمافزارهاي بومي در كشور يكي از زيرساختهاي مهم پرورش و توسعهي ظرفيت مهندسي سيستم و مديريت پروژه در اين حوزه است. (C1-25)
5
متناسب با برنامه توسعه و كاربرد فناوري اطلاعات در طول حداقل سه برنامه توسعه بايد نيازهاي نيروي انساني برآورد و متناسب با شرايط روز نسبت به پرورش آنان در سطوح مختلف به خصوص مقاطع كارشناسي ارشد و دكتري اقدام كنيم. (C1-26)
از طرف ديگر زمينهي رقابت سالم بين نيروهاي متخصص و با تجربه در اين زمينه فراهم شود. (C1-27)
همچنين لازم است با آخرين دستاوردها و پديدههاي جهاني در ارتباط باشيم تا بتوانيم خودمان را به يك سطح جهاني برسانيم و در تعامل با جهان بتوانيم از دستاوردهاي ديگران بهرهمند شويم. (C1-28)
دولت بايد برنامهيي براي استفاده از فناوري اطلاعات در درون دولت داشته باشد(C1-29) و پروژههاي كلاني را تعريف (C1-30) و اعتبارات لازم براي آن اختصاص دهد (C1-31) تا زمينهي فعاليت بنگاههاي مختلف را فراهم بكند (C1-32) و خودش هم از مزاياي سرمايهگذاري بهرهمند شود. با چنيني اقداماتي حتي در دورههاي بعد از محل صرفهجوييها ميتوان سرمايهگذاري جديدي در اين زمينه انجام داد.
براي حمايت از كارآفريني در سياستهاي تشويقي در زمينهي توسعهي فناوري،(C1-33) نوآوري، خلاقيت (C1-34) طراحي و توليد محصولات نرمافزاري و سختافزاري (C1-35) و محتوا (C1-36) و همينطور كاهش هزينهي امكانات زيرساختي به خصوص در زمينهي شبكههاي ارتباطي داشته باشد. (C1-37) همچنين در زمينهي توسعهي امنيت در فضاي مجازي مشابه فضاي حقيقي بايد سرمايهگذاري كند تا فضاي امن و مطمئن براي كسبوكار وكارآفريني فراهم شود. (C1-38)
6
فناوري اطلاعات نوآوري و خلاقيت را افزايش ميدهد؛ (C1-39) خود فناوري اطلاعات باعث توليد علم و فناوري در همهي حوزهها به قدري زياد كند كه در حال حاضر توليد علم و فناوري ظرف يكسال با بيست سال قبل برابري ميكند. سرعت انتقال ايدهها و به مشاركت گذاشتن دانشها بسيار زياد شده است (C1-40) و همين باعث توسعهي كارآفريني در همهي نقاط شده و ميتواند بشود. امروز ايدهيي كه در يك نقطهي جهان پديد و شكل ميگيرد در لحظهيي به سراسر عالم نفوذ پيدا ميكند و براي همه قابل برهبرداري است. (C1-41)
7
فرهنگسازي در توسعهي فناوري اطلاعات بسيار مهم است (C1-42) و موجب ميشود جامعه با اين پديده و فناوري زودتر آشنا شود و نسبت به كاربرد آن رغبت نشان دهد و از طرف ديگر دغدغههاي احتمالي موجود را برطرف ميكند و سرعت استفاده و كاربرد فناوري اطلاعات را بيشتر ميكند. (C1-43) فرهنگسازي در همهي زمينهها مهم است و در حوزهي فناوري اطلاعات اهمت بيشتري دارد (C1-44) و به خصوص اين كه خود فناوري اطلاعات بستر مناسبي براي فرهنگسازي در حوزههاي ديگر است.
