
بند ۱۱، شورا از تمامی کشورها میخواهد مطابق با قوانین و اختیارات حقوقی ملی خود و مطابق با قوانین بین المللی، خصوصاً قانون دریا و توافقنامههای بین المللی مرتبط با هوانوردی غیرنظامی، محمولههایی را که توسط کشتیها و هواپیماهایی که به سمت ایران و یا از ایران، توسط شرکت هواپیمایی ایران و یا شرکت حمل و نقل دریایی جمهوری اسلامی ایران وارد فرودگاهها و بنادر آنها میشوند مورد بازرسی قرار دهند.
در تاریخ ۲۷ سپتامبر ۲۰۰۸ و در ادامه دور سوم تحریمها علیه ایران قطعنامۀ ۱۸۳۵ را علیه فعالیتهای صلح آمیز هسته ای جمهوری اسلامی ایران تصویب کرد. در این قطعنامه که دارای چهار بند است تنها نسبت به قطعنامههای قبلی تاکید شده است. (بولتن نیوز، پیشین: 4)
قطعنامه 1835: شورای امنیت در قطعنامه 1835 خود ضمن اشاره به گزارش جدید محمد البرادعی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی که از عدم تعلیق غنی سازی اورانیوم ایران سخن گفته بود، از ایران خواست تا به صورت کامل و بدون هیچ تاخیری به قطعنامههای پیشین این شورا و نیز درخواستهای شورای حکام آژانس در تعلیق برنامه هستهای خود عمل کند.
شورای امنیت ضمن تاکید مجدد بر قطعنامههای 1696، 1737، 1747 و 1803 که همگی آنها تحت فصل هفتم منشور ملل متحد صادر شده و در آنها از ایران در خواست شده که فعالیتهای غنی سازی اورانیوم و پروژه آب سنگین را تعلیق کند، در قطعنامه جدید خود اشارهای به تحریمهای جدید علیه ایران نکرد. (فارس، 1393: 1)
قطعنامه ۱۹۲۹: در تاریخ ۹ ژوئن ۲۰۱۰ به تصویب رسید. در این قطعنامه که دور چهارم از تحریمهای شورای امنیت محسوب میشود، شورای امنیت خواستار اقداماتی علیه بانکهای جدید ایرانی در خارج از کشور در صورت مظنون بودن در ارتباط با برنامههای هسته ای یا موشکی ایران شده است. این تحریمهای تسلیحاتی سازمان ملل متحد علیه ایران با در لیست سیاه قرار دادن سه شرکت تحت کنترل کشتیرانی جمهوری اسلامی و متعلق به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گسترش یافت.
شورای امنیت همچنین تصمیم میگیرد که همه کشورها میبایست مانع از تأمین آموزشهای فنی، منابع و خدمات مالی، رهنمود یا دیگر خدمات و کمکهایی که مرتبط با تأمین، فروش، انتقال و تهیه، ساخت، نگهداری و استفاده از تسلیحات و مواد مرتبط با آنها به ایران از طریق اتباع خود یا از طریق خاک خود شوند؛ شورای امنیت در این راستا از همه کشورها میخواهد تا هوشیاری و محدودیتها بر تأمین، فروش، انتقال، تهیه، ساخت و استفاده از همه تسلیحات فوقالذکر و مواد مرتبط با آنها را به اجرا درآورند.
برابر بند ۲۴، شورای امنیت از کشورها میخواهد تا اقدامات مقتضی اتخاذ کنند که از نهادهای مالی ایران درون قلمروهای آنها جلوگیری به عمل آورد. شورای امنیت از کشورها در خواست میکند به وسیله محاکم قضایی خود از افتتاح دفاتر نمایندگی یا شرکتهای فرعی یا حسابهای بانکی در ایران جلوگیری کنند. (بی نا، 2010: 1)
4-4- اهداف تحریمها علیه ایران:
بعد از این وقایع تا کنون و به ویژه در شش سال اخیر، دولت آمریکا برای رسیدن به اهداف سلطهطلبانهی خود و وادار نمودن جمهوری اسلامی، تحریمهای همهجانبهای را حتی در زمینههایی که ارتباط مستقیمی با جان و سلامت مردم دارند اعمال نموده است تا نظام جمهوری اسلامی را ناچار به پذیرش حرکت در راستای سیاست کشورهای غربی نماید.
تحریم به این میزان تا کنون در جهان و برای هیچ کشوری سابقه نداشته و به تعبیر رهبر انقلاب، رفتاری وحشیانه است. محتوای غالب تحریمهای غرب به ویژه قطعنامههای اخیر علیه جمهوری اسلامی، اقتصادی بوده است. تحریم تکنولوژی، تحریم بانکی، تحریم پولی، محاصرهی بنادر و بازرسی بنادر و کشتیها همگی ماهیتی اقتصادی دارند و برای محاصره اقتصادی ایران انجام میشوند ماهیت تحریمهای غرب علیه جمهوری اسلامی به وضوح نشان میدهد که هدف تحریمها علیه ایران، تغییر نظام و ایجاد نفرت و نارضایتی در خیابانهای ایران است که این امر نشان میدهد واشنگتن از دیپلماسی دست کشیده است و در راستای جنگ اقتصادی گام برمیدارد. تحریمها نه ابزاری برای صلح و دلسوزی برای ملت ایران، بلکه نشاندهندهی یک «جنگ اقتصادی» است که محور اصلی تهدید آمریکا علیه ایران را تشکیل داده است؛ جنگی تمامعیار که علیه مردم ایران آغاز شده است تا آنان دست از آمال و آرمانهایشان بردارند و پشت نظام را خالی کنند.
4-4-1- تسلیم یا براندازی نظام جمهوری اسلامی
عمدهترین اهداف شیطان بزرگ در اعمال تحریم، تسلیم ایران یا براندازی نظام جمهوری اسلامی است. آنها در صددند با این فشارها مردم را خسته کنند و سرمایه اصلی نظام یعنی پشتیبانی مردمی را از نظام بگیرند و در نتیجه نظام مجبور به تسلیم شود. در همین راستا وزیر خارجه رژیم صهیونیستی اظهار امیدواری میکند “تحریمها بتواند سناریویی مانند میدان التحریر مصر در ایران ایجاد کند، ایران بر اثر تحریمهای بین المللی با نارضایتی داخلی مواجه گردد که این نارضایتی بتواند باعث سرنگونی رژیم شود. «راشاتودی» نیز مینویسد «امریکا و انگلیس دنباله روی سیاستهای صهیونیستها هستند تحریمها مؤثر نیست میخواهند با فشار بر ملت ایران آنها را بر ضد حکومت بشورانند».
4-4-2- روی کار آوردن عناصر غربی
در مرحله بعد چنان چه به این هدف نرسند امیدوارند در سایه تحریم، عناصر متمایل به غرب سر کار آیند. از این رو، این گونه وانمود میکنند که چنان چه ملت ایران در انتخابات به این گونه افراد تمایلی نشان بدهند تحریمها برداشته خواهد شد. به عنوان نمونه پایگاه خبری تحلیلی المانیتور مینویسد: ” بحران اقتصادی ایران میتواند فرصتی برای ورود مجدد هاشمی رفسنجانی به عرصه سیاسی باشد. (سایت تحلیلی و خبری اشراف) اکونومیست نیز در مقاله ای ضمن بررسی موضوع نوسانات ارز و تبعات سیاسی با این سؤال که ” آیا بحران پولی ایران راه را برای بازگشت اصلاح طلبان به عرصه سیاسی کشور هموار میکند؟ ” در حال رصد شرایط برای بازگشت آنها به حاکمیت و در حقیقت بازگشت غرب و امریکا بر کشور است. البته افرادی در داخل نیز با القای آشفتگی اوضاع ایران، سعی میکنند این گونه القاء کنند که شرایط مهیا شده است وبه نحوی اوضاع از دست نظام خارج شده است. «تلویزیون بی بی سی به نقل از هاشمی رفسنجانی» میگوید: «این وضع که تمام فرهیختگان و دلسوزان کشور ناراضی باشند قابل دوام نیست». تفسیر این سخن بلکه تصریحش این است که وقتی فرهیختگان و دلسوزان نظام همه ناراضی باشند اقشار مختلف مردم ناراضی ترند! بنابر این شرایط برای آن چه غرب به دنبال آن است فراهم است، از این رو چنان چه فشارها افزایش یابد میتوان به یک نافرمانی مدنی که اصلاح طلبان در سالهای 78 تا 83 در انتظارش بودند و مردم آنها را ناکام گذاشتند، امیدوار بود. (واعظی، 1381، 74).
4-5- پیامد تحریمها علیه ایران:
تحریمهایی که علیه ایران صورت گرفته پیامدهای بسیاری داشته که میتوان به آنها به صورت موردی در زیر اشاره کرد:
1. تحریمها چه به صورت یکجانبه و چه چند جانبه از زمان انقلاب اسلامی ایران، هسته اصلی سیاست ایالات متحده در قبال ایران بودهاند. باراک اوباما، رئیس جمهور کنونی آمریکا، زمانی که برای نخستین بار وارد کاخ سفید شد، تاکید کرد قصد دارد سیاست تعامل با ایران را دنبال کند. اما در دور نخست ریاست جمهوری وی، سختترین تحریمهای تاریخ آمریکا علیه ایران اعمال شد.
2. استراتژی تحریم رشد اقتصادی و صنعتی ایران را کاهش داده، سرمایه گذاریهای خارجی را محدود کرده، ریال را ضعیف کرده، نرخ تورم را چند برابر کرده و تولید و صادرات نفت و گاز را کاهش داده است. محمود بهمنی، رئیس بانک مرکزی جمهوری اسلامی، در توصیف اثر تحریمها میگوید که این تحریمها چیزی کمتر از جنگ نظامی ندارند. حتی محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور که زمانی تحریمها را رفتاری تمسخر آمیز توصیف کرده بود، اکنون میگوید تحریمها اقتصاد ایران را تحت تأثیر قرار داده است.
3. به این ترتیب اگر هدف تحریمها، صدمه زدن به مردم ایران بوده، این هدف محقق شده است. اما در صورتی که تحریمها به منظور راضی کردن تهران به دست کشیدن از برنامههای هسته ایاش، طراحی شده باشند، آنها شکست خورده و در واقع به فعالیتهای هسته ای جمهوری اسلامی نیز شتاب بخشیدهاند. این نتیجه ای است که من پیش بینی کرده بودم. ایرانیان با توجه به طرز تفکر، فرهنگ و عقاید مذهبی، مخالف تسلیم شدن هستند و به همین دلیل برنامههای هسته ای خود را توسعه دادند. (دیپلماسی ایرانی، 1392: 1)
4. همانگونه که گزارشهای آژانس بین المللی انرژی اتمی نشان میدهد، پیش از اعمال تحریمها ایران یک تاسیسات غنی سازی، یک تاسیسات پایلوت با 164 سانتریفوژ با درجه غنی سازی 3.5 درصد، یک نسل از سانتریفوژها و حداکثر 100 کیلوگرم ذخیره اورانیوم غنی شده داشت. اما امروز ایران دو تاسیسات غنی سازی با 12 هزار سانتریفوژ در اختیار دارد و میتواند غنی سازی را با خلوص 20 درصد انجام داده و از سانتریفوژهای نسل جدید استفاده کند که تا کنون ذخیره ای 8 هزار کیلوگرمی از اورانیوم غنی شده در اختیار ایران قرار داده است.
5. پیشرفت هسته ای ایران در زمان اعمال تحریمها جای تردیدی باقی نمیگذارد که زور و اجبارغرب، عامل مهمی در سوق دادن جمهوری اسلامی به سمت خود کفایی در تکنولوژی هسته ای بوده است. پدیده مشابهی در جریان جنگ ایران و عراق رخ داد. پیش از این درگیری، ایران نمیتوانست حتی یک گلوله تولید کند و به طور کامل به تسلیحات غربی وابسته بود. اما در دوران جنگ و پس از آن، باوجود افزایش تحریمها، ایران صنعت دفاعی عظیمی را بنیانگذاری کرد و در تولید سلاح به خودکفایی رسید. ایران هم اکنون موشکهای دور برد ساخته و حتی یک ماهواره نیز به فضا فرستاده است.
6. ایالات متحده نیز در خلال سیاست تحریمها، نفوذ شرق در ایران را زمینه ساز شد. از سال 2001، صادرات چین به ایران تقریباً 6 برابر شد. هرچند اروپا در سالهای 1990، حدود 50 درصد از اقتصاد ایران را تشکیل میداد، به واسطه تحریمها، این جایگاه خود را از دست داد. به بیان دیگر، غرب خود را علیه نفوذ در ایران تحریم کرد و راه را برای ورود رقبایی مانند چین، روسیه و هند باز کرد. در واقع تحریمها، جهت تجارت بین المللی ایران را از غرب به شرق تغییر داد. (همان: 2)
7. این در حالی است که ایرانیان در جمع ملیتهای دیگر در منطقه، کمترین خصومت را با ایالات متحده دارند. مقامات آمریکایی میدانند که تحریمها مردم عادی را تحت تأثیر قرار داده و به این ترتیب ریسک نشاندن بذر نفرتی دراز مدت در دل ایرانیان علیه آمریکا، وجود دارد. نظرسنجی گالوپ نشان میدهد که ایرانیان پیامد تحریمها را حس کردهاند و به جای سرزنش رهبران خود، ایالات متحده را در این زمینه مقصر میدانند.
8. تحریمها طبقه متوسط در جامعه را از بین برده و بخش خصوصی را به نفع بخش دولتی به حاشیه رانده است. علاوه بر این، تحریمها تجارت را از سیستم بانکداری رسمی خارج و به سمت شبکههای زیرزمینی متمایل کرده است. در نتیجه تحریمها، غرب ایران را ناگزیر کرده تا از اقتصاد بازاری فاصله بگیرد.
9. اکنون واضح است که ایالات متحده در استفاده از تحریمها برای برانگیختن همکاری تهران، موفق نبوده است. سیاست تحریم غرب به رادیکال تر شدن ایران منجر شده است. رضا نقدی، فرمانده بسیج، مخالف آن است که ایران در دور بعدی مذاکرات هسته ای، پیشنهاد لغو تحریمها را ارائه دهد. وی بر این باور است که تحریمها پتانسیل نهفته ایران را آزاد کرده و تحریم نفتی موجب شده که وابستگی ایران به فروش نفت از بین برود. (موسویان، 1392: 1)
10. توسعه تکنولوژی هسته ای یک مساله افتخار و غرور ملی برای ایرانیان است. اکثریت ایرانیان از برنامههای هسته ای دفاع میکنند. نظرسنجی گالوپ در دسامبر 2012، نشان داد که 63 درصد ایرانیان اعتقاد دارند با وجود تحریمها، برنامههای هسته ای باید پیش برود. در این بین تنها 17 درصد مخالف بودهاند.
11. فشار و تحریمها، تردیدها در
