
و مانند آن مستحب ميباشد.
نویسنده در جمع بندی مباحث این بخش ضمن تاکید بر این مطلب که انفاق منحصر به مال نيست بلكه شامل مواردي همچون علم ، عقل ، قدرت ، جان دادن در راه حق نيز ميباشد و بررسي آيات قرآن كريم نشان ميدهد كه انفاق بيشتر امر معنوي بوده و هدف اصلي آن نيز تهذيب نفس است ، بر بعد اقتصادي و اجتماعی انفاق اشاره کرده و جامعه ايده آل اسلامی را جامعه ای می داند که به انفاق و توجه به هم نوعان معطوف است و از آن جایی که انسان داراي تكاليف اجتماعي است ميتوان انفاق را بارزترين رفتار حمايتگرانه دانست كه در قرآن كريم بسيار بر آن تأكيد شده است. در اسلام بياعتنايي به معضلات جهاني و مشكلات ديگران جايز نبوده و مناسبات بينالمللي را به مخاطره مي اندازد.
پيامبر اكرم(ص) در ضرورت اهتمام به این اصل می فرمایند: کسی که صبح کند و اهتمام به امور مسلمانان نداشته باشد ، او مسلمان نيست و کسی که بشنود کسی استغاثه می کند و از مسلمانان اعانت میطلبد و او را اجابت نکند ، او مسلمان نيست. نکته حائز اهميت اين است که توجه به مسلمانان ، محدود به مرزهای ملی نشده و در تمام جهان هر جا که مسلمانی زندگی می کند اين رسالت و وظيفه بر دوش مسلمانان ديگر سنگينی می کند.
دربخش دوم کتاب بر آثار رفتارهای حمایت گرانه و نقش آن در مباحث سیاسی ، اجتماعی بویژه در عرصه بین المللی تاکید شده است و برخی از آسیب های آن مورد بررسی قرار گرفته است. چرا که برخی دولت ها براي پيشبرد اهداف سياست خارجي و منافع ملي از ابزارها و شيوه هاي گوناگون استفاده مينمايند و ديپلماسي حمايتي از این منظر مورد توجه دولت ها ميباشد. چهار رويكرد متفاوت نسبت به پديده ديپلماسي حمايتي وجود دارد:
1. حمايت با هدف انجام وظيفه مذهبي و الهي؛ 2. حمايت با هدف عمل به وظيفه اخلاقي و انساني؛3. حمايت با هدف اعمال نفوذ و كسب منافع دراز مدت؛ 4. تلفيق هر سه مورد ياد شده.
همچنین در این بخش با توجه به ويژگيهاي ايران همچون مردمسالاري ديني و برخورداری از موقعيت ژئوپليتيك و ژئواكونوميك و بهره مندی از آرمان هاي بنيادين ، سبب شده بحث ارزش ها و اعتقادات بعنوان يكي از عوامل موثر بر سياست خارجي باشد. بدين معني كه اگرچه برخي از رفتارهاي بينالمللي به ظاهر در فرايند سياست خارجي كشورها قابل تعريف است ، اما در باطن از منشاء يك سيستم ارزشي و ایدئولوژی خاص برخوردار بوده كه اين سيستم ارزشي ميتواند زمينهساز جنگ ها و منازعات بينالملل ي شود يا بستري براي توسعه صلح و امنيت جهانشمول گردد.
نگاه به صلح و امنيت بايد از رويكرد حداقلي خود گذر كرده و به مسايل فراگير و ريشه هاي خشونت هاي ساختاري در جوامع انساني بپردازد. در اين خصوص موانعي همچون: فقر ، محروميت ، عقبماندگي و نابرابريهاي اجتماعي و اقتصادي كه ساختار اجتماعي كنوني در سطح نظام بينالملل را تشكيل ميدهند بايد مورد توجه قرار گيرند تا بتوان به صلح پايدار در سطح توسعه انساني که در برگيرنده كرامت انساني ، عدالت و مصلحت منطقهاي است اندیشید. رفتارهاي حمايتگرانه در درون خود در برگيرنده كرامت انساني ، عدالت در ابعاد اجتماعي و اقتصادي و نيز مصلحت مشترك بشري ميباشد.
در بخش پایانی کتاب نقش انفاق و رفتارهای حمایت گرانه درتنظیم روابط بین الملل که در جلد دوم آن به چاپ رسیده است رفتارهای حمایت گرانه با عنایت به مسائل و تحولات سیاسی و بین المللی بویژه شرایط اخير در خاورميانه و پيامدهاي آن نظیر موضوعات نوپدید براي واردكنندگان و صادركنندگان نفت می باشد. برای نمونه برخي واردكنندگان نفت كه عمدتاً از كشورهاي در حال توسعه هستند ، وضعيت بدتري را پيدا كرده و غربيها با اعطاي وام و کمک های به اصطلاح توسعه ای آن ها را به نوعي بدهكار خود كردهاند. از سوي ديگر ، غربيها به دنبال ايجاد مراكز خدمات مالي هستند تا مازاد پول فروش نفت كشورهاي صادركننده را به سمت اين مراكز سوق دهند.
از اينرو ديپلماسي حمايتگرا ميتواند شرايطي را فراهم آورد تا هم واردكنندگان بهره ببرند و هم اينكه پول فروش نفت صادركنندگان به سمت اين ديپلماسي و كشورهاي منطقه سوق يابد. در اين شرايط دولت هایی همچون ايران به تنهايي نمی توانند نقش فعالي را ايفا نمايند و مقتضي است تا در قالب سازمان هاي مردم نهاد بین المللی همچون كميته امداد امام(ره) به عنوان يك بخش خصوصي صلاحيتدار ايفاي نقش نمايد.
بررسي كشورهاي بهرهمند از خدمات كميته امداد امام(ره) مويد اثربخشي الگوي توانمندسازي اين كميته است كه در اين خصوص ميتوان به تاثير بسيار مثبت در افزايش آگاهي و شناخت جامعه هدف و اهداف بشردوستانه كميته امداد امام(ره) و نيز بهبود شاخصها و مؤلفه هاي روانشناختي ، اميد به زندگي ، عزت نفس در سطح جامعه دريافتكننده خدمات و همچنين تأثير در ارتقاء سطح شاخص توسعه انساني جامعه هدف اشاره نمود.
در حقیقت ماهيت روابط بينالملل ، ماهيتي متناقض دارد كه در آن اصل اساسي تأمين منافع ملي توسط كشورها ، مورد توجه قرار ميگيرد. اين ماهيت نتوانسته جوابگوي نيازها باشد و بعضاً معضلاتي را نيز پديد آورده است. بر خلاف انديشه هاي غربي كه مدعي هستند قادرند نيازهاي بشري را تامين نمايند ، دين اسلام مباني را مطرح كرده است كه نه تنها منافع مسلمانان ، بلكه منافع جامعه بشري را تامين مينمايد.
رفتار حمايتگرايانه يك اقدام حمايتي به منظور مساعدت به محرومان و مستضعفان ميباشد و رويكرد آن در جهت توانمندسازي اين قشر از جامعه ميباشد. محروم كسي است كه از وضعيت نظام تامين اجتماعي بيبهره است و بايد بر حسب آموزش هاي لازم مهارت دفاع از خود و كسب جايگاه لازم در جامعه را بيابد. مشكلات محروميت را نميتوان صرفاً در چارچوب يك جامعه خاص تعريف كرد ، بلكه اين وضعيت جهان شمول بوده و در سطح ملي و نظام بينالملل مطرح ميباشد. لذا در اين راستا دولت ها بايد اقدامهاي پيشگيرانه در حوزه سياست خارجي به عمل آورده و راهبردهاي لازم را تدوين نمايند ، زيرا وضعيت محروميت ميتواند زمينه لازم براي واگراييها و ناهنجاريهايي را در سطح نظام بينالملل به وجود آورده و اين امر موجب به خطر افتادن امنيت و صلح خواهد شد.
کتاب “انفاق و کمک های بین المللی” ؛ رفتارهای حمایتگرانه در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تالیف دکتر کاووس سید امامی شامل مجموعه مقالات درباره ضرورت انفاق و کمک های بشردوستانه و جایگاه رفتارهای حمایتگرانه در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است.
مقاله های کتاب “انفاق وکمک های بین المللی” در سه بخش و 10 فصل تدوین و تنظیم شده است. بخش نخست ، شامل چهار مقاله با موضوع انفاق و کمک های بشردوستانه در سنت اسلامی است. در بخش دوم ،جایگاه رفتارهای حمایتگرانه در سیاست خارجی و در بخش سوم جایگاه و ضرورت رفتارهای حمایتگرانه در سیاست خارجی کشور مرور می شود.
در مقالات بخش اول کتاب ، دکتر عباس مصلاییپور یزدی به اهداف و تاثیرات اخلاقی انفاق در قرآن وحدیث پرداخته است و انفاق را عملی نیکو معرفی می کند که در قرآن و احادیث بارها به آن توصیه شده است. همچنین مقاله دیگری نوشته دکتر محمدرضا احمدی طباطبایی با غور درسیره نبوی ، انفاق را عملی به قصد تقرب به خداوند و افزودن بر ایمان فردی تلقی می کند.
از دیگر مصادیقی که در بخش اول کتاب در مقالات برای انفاق در نظرگرفته شده است میتوان حمایت از محرومان جامعه ، نزدیکتر شدن افق زندگی طبقات مختلف جامعه از راه تعدیل ثروت ، خدمات معنوی ، افزایش برکت ، تزکیه نفس ، گسترش عدالت اجتماعی را نام برد.
بخش دوم کتاب “انفاق و کمک های بین المللی” به رابطه میان رفتارهای حمایتگرانه و سیاست خارجی میپردازد. دکتر ابوذر گوهریمقدم دراین مقاله رفتارهای حمایتگرانه را بخش جداییناپذیر سیاست خارجی کشورها دردنیای امروز میداند.
در مقالهای دیگر در بخش دوم کتاب ، دکتر صباغیان به بحث درباره عوامل و پیامدهای سیاسی شدن کمک های بشر دوستانه پرداخته و استدلال می کند که با وجود تاکید اغلب سازمان های امداد رسان بین المللی بر اصولی چون انسان دوستی ، کمک های بشردوستانه در بسیاری مواقع تابع ملاحظات سیاسی و اهداف استراتژیک دولت های کمککننده قرار می گیرند.
دهشیری در مقاله دیگر فصل دوم کتاب با مقایسه دو سازمان جهانی حمایتگر یونسکو و آیسسکو در بحران غزه و سیل پاکستان ، شباهت ها و تفاوت های این دو سازمان را بررسی کرده است. طبق این بررسی ، یونسکو با نگاهی بشردوستانه و آیسسکو با نگاهی ارزشی و دینی و حقوقی ، رویکردهای خود را دنبال کردهاند.
مقاله های مطرح شده در بخش سوم کتاب ، جایگاه و ضرورت رفتارهای حمایتگرانه در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران رامورد بررسی قرار میدهند. در مقالهای نوشته مهدی نادری و مصطفی اسماعیلی ، با تحلیل گفتمانی نوشته ها و بیانات امام خمینی(ره) را بیان میکنند که مبانی رفتارهای حمایتگرانه در اندیشه امام(ره) را میتوان در قالب گفتمان استضعاف-استکبار ، درک و عنوان کرد.
بهنام سرخیل ، نقش حمایت از محرومان جهان را در دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران ، در برداشت دیگری از اندیشه امام خمینی(ره) بررسی و سپس تحلیل می کند. در بخشی از مقدمه کتاب “انفاق وکمک های بین المللی” آمده است: “در جهان امروز یکی از ابزارهای سیاست خارجی کشورها که از وجوه قدرت نرم نیز محسوب می شود ، ارایه کمک های بشردوستانه در کشورهایی است که به دلایل گوناگون در سیاست خارجی کشور کمککننده مهم تلقی می شوند.”
کتاب “جایگاه تکافل و رفتارهای حمایت گرانه در دیپلماسی فرهنگ” به کوشش سید جلال دهقانی فیروزآبادی ، محمدرضا دهشیری و بهنام سرخیل از سوی مؤسسه فرهنگی ، هنری و انتشارات بین المللی الهدی در سال 1392منتشر گردیده است.
مجموعه مقالات این کتاب در چهار محور کلی زیر تدوین ، تنظیم و ارائه شده است؛ در فصل اول ، مبانی مفهومی و نظری رفتارهای حمایت گرانه در دیپلماسی فرهنگی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. دومین فصل ، به کارکرد رفتارهای حمایت گرانه در دیپلماسی فرهنگی می پردازد. تجربه های جهانی کاربرد رفتارهای حمایت گرانه در دیپلماسی فرهنگی در فصل سوم مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. چهارمین فصل نیز در برگیرنده مقالاتی است که جایگاه رفتارهای حمایت گرانه در دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران را تبیین می نمایند.
در این کتاب ماهیت دینی ، معنوی و فرهنگی انقلاب اسلامی ایران بررسی شده است و اهداف و آرمان های اسلامی معنوی و فرهنگی فراتر از اهداف مادی و ملی برای ایرانیان ، مسلمانان ، مستضعفان محسوب شده است. بگونه ای که انقلاب اسلامی ایران در صدد تامین سعادت و تعالی دنیوی و اخروی همه انسان ها از طریق ترسیم و تحقق شیوه نوینی از حیات اجتماعی و سیاسی است. بر این اساس انقلاب اسلامی ایران ، دارای مختصات و ممیزاتی است که آن را از سایر انقلاب های بزرگ جهان متفاوت و متمایز می سازد. انقلاب اسلامی ایران ، بواسطه ایدئولوژی اسلامی مشروعیت بخش به آن ، انقلابی فراملی ، فرهنگی ، معنویت گرا و عدالت طلب است.
دکتر دهقانی فیروزآبادی بازتاب و بازنمایی اهداف و آرمان های انقلاب اسلامی در سیاست خارجی این نظام را در قالب رسالت مداری و مسئولیت انسانی ، فرا ملی گرایی ، منافع و مصالح بشری ، سلطه و استکبار ستیزی و حمایت از مسلمانان و مستضعفان قابل تعریف و بررسی نموده و معتقد است رسالت مداری و مسئولیت انسانی متضمن آن است که سیاست خارجی ایران به جای منطق نتیجه ، بر منطق مسئولیت و تکلیف استوار است. منطق مسئولیت نیز مستلزم تشخیص تکالیف و وظایف الهی اسلامی ، انسانی و ملی و تصمیم گیری و اقدام بر پایه آن می باشد. رسالت مداری و تکلیف محوری ، سیاست خارجی را به سوی مسئولیت ها و اهداف فراملی سوق می دهد. فرا ملی گرایی در سیاست خارجی متضمن و مستلزم پی گیری اهداف و آرمان هایی فراتر از منافع ملی صرف معطوف به مصالح و منافع بشری است. بگونه ای که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران علاوه بر منافع و اهداف ملی دارای آماج و اهدافی است
