
شده در فوق از جمله معمولترین معیارهای حسابداری سنجش عملکرد میباشد، اما برخی از محققین از معیارهای حسابداری دیگری نیز نظیر نسبت فروش به دارائیها (یا میسری ، 2002) و بازده فروش (بوبکری، 2004) در مطالعات خود استفاده کردهاند.
2-6 سود؛ مفاهیم، تفاوت هاد، تئوری ها
یکی از مهمترین منابع اطلاعاتی برای ارزیابی عملکرد واحد اقتصادی سود است که شاخص مناسبی برای تصمیمات سرمایهگذاران به حساب میآید. به رغم کاربردهای وسیعی که برای مفهوم سود ارائه شده ولی بر سر تعریف جامعی از آن توافق کامل وجود ندارد.
2-6-1 مفهوم سود و کاربردهای آن
مفهوم سود از جمله مفاهیم کاربردی در یک واحد اقتصادی است. از این رو، با توجه به اهداف مختلف استفاده کنندگان، تعاریف و روشهای اندازهگیری متفاوتی برای آن ارائه شده است. بکارگیری سود برای اهداف خاصی همچون معیار سنجش کارایی مدیریت، معیار پیش بینی عملکرد آتی شرکت و یا سود تقسیمی در آینده، معیار سنجش میزان موفقیتهای شرکت، مبنای تعیین مالیات، مبنای تدوین مقررات شرکت جهت تأمین منافع عموم مردم و سرانجام معیار ارزیابی و قضاوت درباره چگونگی تخصیص منابع توسط اقتصاددانان برای سود قابل ترسیم است (کلاید، 2007)
با توجه به اهداف استفاده کنندگان سود میتوان سه رویکرد ساختاری، تفسیری و رفتاری را مورد توجه قرار داد.
2-6-1-1 مفهوم سود از دیدگاه ساختاری:
در این دیدگاه، عرف، سنت و مقررات، اموری معقول، منطقی و با هم سازگار به شمار میآیند که بر پایه مفروضات، مفاهیم و اصولی که حسابداران در عمل به آنها رسیده و ارائه کردهاند قرار میگیرند. ولی، مفاهیم یا اصولی مانند تحقق بخشیدن به یک رویداد مالی، تطابق، روش تعهدی و روشهای تخصیص هزینهها را میتوان فقط از دیدگاه مقررات خاص تعریف کرد، زیرا نمیتوان نسخه دومی از آنها را در دنیای واقعی مشاهده نمود.( پارسائیان به نقل از هندریكسن، 1385؛380)
2-6-1-2 مفهوم سود از دیدگاه تفسیری:
در این دیدگاه برای ارائه تعریفی از سود بر دو مفهوم اقتصادی تغییر میزان رفاه و حداکثرسازی سود تکیه میشود.
هیئت استانداردهای حسابداری مالی نیز به صورت تلویحی به این دو مفهوم در قالب «حفظ سرمایه» و « به حداکثر رساندن سود» اشاره کرده است. حفظ سرمایه یکی از اصلیترین مفاهیم سود است، زیرا این مفهوم بر پایهی تئوری اقتصادی قرار دارد.این دیدگاه مبتنی بر تغییرات ارزش فعلی وجوه نقد مورد انتظار است؛ ولی قیمت فعلی بازار و گزینههای مشابه را نیز میتوان از این دیدگاه توجیه کرد و مدعی شد که اقلام مزبور میتوانند جایگزین مناسبی برای ارزش جاری باشند (پارسائیان به نقل از هندریكسن،1385؛342)
2-6-1-3 مفهوم سود از دیدگاه رفتاری
(عملگرایی): این مفهوم مواردی نظیر فرآیندهای تصمیمگیری سرمایهگذاران و بستانکاران، واکنشهای قیمت اوراق بهادار در برابر گزارش دهی سود، تصمیمات مدیریت در مورد هزینه سرمایه و واکنش مدیران و حسابداران در برابر بازخورد اطلاعات را در بر میگیرد. یکی از ویژگیهای رفتاری این است که میتوان سودهای آتی را پیشبینی نمود. اگر سایر عوامل تأثیرگذار با دقت کامل در نظر گرفته شوند، میتوان با استفاده از سودهای خالص چند دوره، عملیات آینده شرکت را پیشبینی کرد (پارسائیان به نقل از هندریكسن،1385؛342)
با این وصف، همهی مفاهیم سود از جنبههای عملی و نظری نمیتواند در ارائه اطلاعات اثرگذار بر سرمایهگذاران و دیگران معقول باشد. به عبارت دیگر، از دیدگاه دنیای واقعی فاقد تفسیر لازم هستند و یا نمیتوانند بر تصمیمات سرمایهگذاران و دیگران اثرگذار باشند. زیرا فاقد هر گونه ویژگی رفتاری هستند.
2-6-2 سود حسابداری و نحوه محاسبه آن
سود حسابداری که با استفاده از سیستم تعهدی تهیه میشود، از نظر بسیاری از استفاده کنندگان صورتهای مالی، ابزاری برای سنجش عملکرد شرکت محسوب میشود. منظور از سنجش عملکرد شرکتها، ارزیابی کلی وضعیت مالی و نتایج عملیات به منظور اخذ تصمیمات منطقی است. به عنوان مثال، سود حسابداری میتواند مبنای اعتباردهی بانکها به شرکت و یا از شرایط ورود به بورس اوراق بهادار قرار گیرد.
هیأت استانداردهای حسابداری مالی24، در بیانیه شماره 6 مفاهیم حسابداری مالی، استفاده از روش تعهدی در حسابداری را الزامی نموده است. بر این اساس، انعکاس آثار معاملات و رویدادهای شرکت لزوماً به معنای ورود و خروج وجه نقد نیست. به عبارت دیگر، در روش تعهدی، اصولی نظیر «تحقق» و «تطابق» به منظور انعکاس درآمدها و هزینهها و محاسبه سود حسابداری مورد استفاده قرار میگیرد. در نهایت، موفقیت یک شرکت به توانایی آن در ایجاد جریانهای نقدی بستگی دارد(هیئت استانداردهای حسابداری مالی، 1985 )
از دیدگاه حسابداری به دلیل ابهامات موجود در مورد میزان جریانهای نقدی آتی و عدم دسترسی به نرخ تنزیل مناسب، سرمایه بر مبنای خالص داراییهای مؤسسه مالی اندازهگیری میگردد. به عبارتی دیگر سود در حسابداری ناشی از تفاوت بین سرمایه واحد تجاری در آغاز و پایان دوره مالی است. در این مفهوم سرمایه معادل خالص داراییها بوده و اندازهگیری سود تحت تأثیر مبانی اندازهگیری داراییها و بدهیها قرار میگیرد. در حسابداری جهت تعیین سود، روشهای مختلفی همچون حسابداری تعهدی، حسابداری نقدی، حسابداری نیمه تعهدی، تعهدی تعدیل شده و نقدی تعدیل شده به کار میرود. بدیهی است استفاده از روشهای فوق سود و زیانی متفاوت ارائه خواهد داد به همین دلیل طبق اصل تطابق، حسابداران برای شناخت هزینهها از رویکرد «بگذار هزینهها از درآمدها تبعیت کنند» پیروی مینمایند. مطابق این اصل هزینههای یک دوره از درآمدهای همان دوره کسر میگردند تا عملکردی واقعی از نتیجه کار منعکس گردد. از دیدگاه نظری روش صحیح حسابداری برای شناسایی درآمد باید به گونهای باشد که اولاً آن درآمد تحقق یابد یا قابل تحقق باشد و ثانیاً آن درآمد تحصیل گردد. مطابق این دیدگاه چنانچه یکی از شرایط فوق به وقوع پیوندد میتوان درآمد را شناسایی نمود (تیموری،1380).
2-6-3 سود اقتصادی و نحوه محاسبه آن
تعریف مفهوم اقتصادی سود عموماً به اقتصاددانانی همچون هیکس (1939) نسبت داده میشود: «هدف محاسبه سود در امور خاص این است که به مردم نشان دهیم چه مقدار آنها میتوانند مصرف کنند بدون آن که نیازمند شوند. به نظر میرسد سود یک فرد به عنوان حداکثر مقداری است که فرد میتواند در طول هفته مصرف کند و همچنان در پایان هفته به خوبی اول هفته که شروع کرده باشد.» اگرچه تعریف هیکس بر سود فردی تأکید دارد، اما این مفهوم میتواند به عنوان مبنایی برای تعیین سود تجاری با عوض کردن واژهی مصرف کردن با توزیع کردن قرار گیرد. بنابراین، سود تجاری تغییر خالص داراییها در نتیجه فعالیتهای تجاری در طول دورهی حسابداری خواهد بود. به عبارت دیگر، سود تجاری تغییر خالص داراییها به استثنای سرمایهگذاریهای مالکان و توزیع سود بین آنها است. لازم به ذکر است که این مفهوم تعیین سود از سوی حسابداران با عنوان حفظ سرمایه نام گرفته است (بارکر25، 2008؛7).
به منظور بررسی مفهوم سود اقتصادی و نحوهی محاسبهی آن ابتدا دو جزء اساسی در این تعریف یعنی کمیابی و هزینه فرصت تشریح می شود.
کمیابی:26 سادهترین و جامعترین تعریف از علم اقتصاد، علم تخصیص بهینه منابع كمیاب است.كمیابی مهمترین موضوع علم اقتصاد است. فقط علم اقتصاد است كه به موضوع كمیابی میپردازد. اگر كمیابی نبود علم اقتصاد هم به وجود نمیآمد. كمیابی به این معناست كه امكانات محدود در برابر خواستههای نامحدود قرار دارد. مثلاً درآمد یک فرد محدود است ولی تمایل به خرید كالاها و خدمات زیادی را دارد، بودجه كشور محدود است ولی نیازها و خواستههای زیادی در جامعه وجود دارد. به دلیل نامحدود بودن خواستههای بشر و محدودیت امکانات تولیدی ناگزیر مسأله «انتخاب» مطرح میشود.
با توجه به محدودیت منابع، انتخاب یک گزینه موجب از دست رفتن گزینههای دیگر میشود که در اقتصاد از آن به «هزینه فرصت» یاد میشود )منکیو،27 2008؛3)
هزینه فرصت:28 اقتصاددانان به دلیل نامحدود بودن نیازهای بشر و محدودیت منابع، به دنبال بهترین روش برای تخصیص منابع هستند؛ كه این مهم با «هزینه فرصت» به بهترین وجه تبیین میشود. هزینه فرصت از جمله مفاهیمی است که در پروژههای اقتصادی مطرح میشود و هدف اصلی از طرح آن نیز بررسی تخصیص بهینه منابع موجود است. پس میتوان گفت هزینه فرصت یکی از مفاهیم کلیدی است که در نظریهپردازی درباره سرمایهگذاری نقش محوری دارد.
هزینه فرصت که به آن عباراتی چون هزینه اقتصادی، هزینه واقعی یا قیمت سایهای نیز اطلاق میشود، همان هزینهای است که برای فرصتهای از دست رفته پرداخت میشود، یعنی اگر انتخاب اولیه صورت نمیگرفت، انتخابهای دیگری با ارزشهای متفاوت وجود داشت، که میتوانست صورت بگیرد. هزینه فرصت ارتباط تنگاتنگی با فرآیند تصمیمگیری و انتخاب دارد. فرد تصمیم گیرنده به هنگام تصمیمگیری، در ذهن خود فرصتهائی را که با تصمیم خود از دست میدهد ارزیابی کرده و آنگاه به انتخاب دست میزند )منکیو،2008؛270)
سود اقتصادی: سود اقتصادی و ارزش فعلی(خالص) دو روی یك سكه هستند كه سود اقتصادی یكی از اجزای تشكیل دهنده تئوری اقتصادی و ارزش فعلی سنگ بنای اقتصاد مالی میباشد. سود اقتصادی از زمان مارشال29 (1890)
از جمله مفاهیم اساسی تئوری اقتصادی بوده است. سود اقتصادی بیانگر مازاد سود حاصل از یك سرمایهگذاری است که بیشتر از میزان سود بهترین جایگزین از دست رفته است (رآو،30 1992؛87).
به عبارت دیگر، سود اقتصادی حاصل از یک سرمایهگذاری، تفاوت بین سود به دست آمده از سرمایهگذاری انجام شده و سود بهترین گزینه از دست رفته است که از آن به هزینه فرصت یاد میشود. از سود اقتصادی به تعابیر مختلفی همچون « سود مازاد قابل تحقق31»، «درآمد مازاد32»، «سود غیرعادی33» ، «سود فوقالعاده34» و «سود باقیمانده35» یاد شده است. همچنین عناوین دیگری مثل «ارزش افزوده اقتصادی36» ، « ارزش افزوده نقدی37» ، و « ارزش افزوده سهامداران38» نیز در معنای سود اقتصادی به کار رفته است )مگنی39 2007؛ 165)
تحلیلهای جریان نقدی تنزیل شده از قرن هجدهم شناخته و به کار گرفته شده است. ارزش فعلی خالص، تابعی از نرخ تنزیل است. این نرخ را میتوان بر مبنای «مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای40 «به دست آورد. مفهوم سود اقتصادی و ارزش فعلی خالص یکی است و اغلب سود اقتصادی در قالب عبارت ارزش فعلی پنهان میشود. بنابراین، حداکثرسازی سود اقتصادی همان حداکثرسازی ارزش فعلی بوده و تمام سعی و تلاش بنگاهها صرف حداکثرسازی ارزش فعلی جریان نقدی خالص میشود. همچنین قانون ارزش فعلی خالص مبنای تئوری نئوکلاسیکی سرمایهگذاری را تشکیل میدهد (دیکسی و پیندیک41 ، 1994؛5)
2-6-4 مقایسه سود اقتصادی و سود حسابداری
به منظور درک تفاوت بین سود اقتصادی و سود حسابداری لازم است تا هدف از تعریف این دو مفهوم بررسی شود. سود حسابداری با توجه به هدف آن یعنی ارائه گزارش عملکرد شرکت، تعریف میشود. بنابراین احتساب هزینههای ضمنی در ترازنامه معقول به نظر نمیرسد.
هنگامی که یک حسابدار گزارش درآمد، هزینه و سود بنگاه را ارائه میدهد، هیچگاه هزینههای ضمنی از قبیل هزینه فرصت گزینههای از دست رفته را بررسی نمیکند، زیرا مغایر با اصول پذیرفته شده حسابداری است. در مقابل، هدف از تعریف سود اقتصادی ارائه یک معیار «تصمیمگیری» برای بنگاه اقتصادی و همچنین سرمایهگذاران است.
از آنجایی که تحلیل رفتار واحد اقتصادی لازمه بررسی سودآوری آن است، تحلیل هزینه- فایده از اهمیت بالایی برخوردار خواهد بود. با این وصف، معیار تصمیمگیری در تحلیل ساختار بازار و تداوم فعالیت یک بنگاه یا متوقف ساختن آن، مبتنی بر تحلیل هزینه- فایده و نهایتاً مثبت یا منفی شدن سود اقتصادی است (آنوما42، 2008).
همچنین، دیدگاه
