
جنسيت، عزت نفس، موفقيت و پيشرفت تحصيلي و شايستگي در انجام دادن کار اجرا شده است. اما به ندرت پژوهشهاي در مورد شناسايي عوامل موثر بر خودپنداره و همچنين ارتباط آن با انضباط سازماني صورت گرفته است در اين پژوهش عوامل موثر بر خودپنداره شناسايي و ارتباط آن با انضباط کارکنان در سازمان مورد بررسي قرار گرفت. از آنجا که مسائل مربوط به خودپنداره و انضباط در حوزه سازمان موضوع بسيار مهمي است لذا پژوهش در اين مورد به پيشبرد هرچه بيشتر دانش اين حوزه کمک خواهد کرد و زمينه ساز ارائه راهکارهاي مناسب تر در خصوص مسائل و مشکلات مرتبط با آن خواهدشد.
بيان مسأله
از آنجايي كه منابعانساني از حساسترين و فنيترين منابع هر سازمان به حساب ميآيند لذا جايگاهي عظيم در سازمان دارند. تحقق موفقيت سازمان منوط به بررسي رفتار فرد در سازمان دارد رفتاري که هر فرد در موقعيتهاي مختلف از خود نشان ميدهد به طور مستقيم تحت تاثير متصور و پنداري است که وي از کل وجود خود دارد. برداشتي كه هر كس از خودش دارد بر رفتار و عمل او تاثير ميگذارد چونانكه انسانها معمولا آنگونه عمل ميكنند كه فكر ميكنند هستند. با آنكه بيشتر تئوريسينهاي”خويشتن پنداري” در دهه1970 و1980 تحقيقات خود را اجرا نمودند، در حال حاضر توجه عمومي به خويشتن پنداري رو به كاهش نهاده است خويشتن پنداري به صورت مداوم در تعامل با ديگر افراد تعديل يافته وتحت تأثير عوامل ديگر از قبيل درونگرايي و برونگرايي و عزت نفس قرار ميگيرد. با وجودي كه در سايت تحقيقاتي اريك9 حدود 6000 مطلب در اين خصوص نوشته شده است ولي متأسفانه هنوز هم اين اصطلاح براي عموم ناشناخته بوده و تعريف شفافي از آن ارائه نشده است و در خصوص پديده«خود» حدود15 مفهوم مختلف مطرح شده است(استرين،1993). موفقيت سازمانهاي امروزي در تحقق بخشيدن به اهدافشان در گرو نيروي انساني كارا و كارامدي است كه در اين سازمان ها وجود دارد و اين مهم ، جز از طريق ايجاد يك سيستم انضباطي موثر بدست نميآيد(جزني ،1380). هميشه در سازمان كاركناني وجود دارند كه مساله ساز هستند و با مسائلي از قبيل كمكاري، تمرد، غيبتهاي غيرموجه، تاخير در ورود به محل كار ، درگيري با سرپرست و كاركنان ديگر و … باعث بينظمي در سازمان شده و برنامهها را مختل ميسازند. بوجود آمدن اين مسائل به نوبه خود باعث افزايش هزينههاي سازمان در دستيابي به اهداف خود ميشود. نظم و انضباط محافظ دوام و قوام ساختار جامعه و سازمان است. داشتن انضباط مستلزم انضباط فردي است و بدون وجود انضباط فردي، تحقق انضباط گروهي و سازماني ميسر نخواهد بود. توجه به بحث انضباط باعث كاهش نابهنجاريها در سطح جامعه و به تبع آن سازمان ها ميگردد. لذا شناخت عوامل موثر بر خودپنداره که بر رفتار وعمل انسان موثر بوده و رابطه آن با انضباط در سازمان، جهت جلوگيري از بروز هرج و مرج براي انجام فعاليتهاي سازماني امري ضروري و اجتناب ناپذير است و ما در اين پژوهش بدنبال پاسخ به اين سوالات هستيم که :
عوامل موثر بر خودپنداره كدامند؟
دستهبندي اين عوامل چگونه است؟
رابطه اين عوامل و انضباط كاركنان اداره كل راه و شهرسازي خراسان رضوي چگونه است؟
اهميت و ضرورت انجام تحقيق
امروزه منابعانساني به عنوان ارزشمندترين سرمايه در سازمان ها به شمار ميرود و بالاترين جايگاه را در امر توسعه دارند. بدون ترديد مطالعه و بررسي هيچ يک از ابعاد وجودي انسان بدون مطالعه شخصيت وي امکانپذير نيست و براي مطالعه شخصيت نيز توجه به مفهوم خود که هسته اصلي شخصيت محسوب ميشود ضرورتي اجتنابناپذير است. رفتاري که هر فرد در موقعيتهاي مختلف از خود نشان ميدهد به طور مستقيم تحت تاثير متصور و پنداري است که وي از کل وجود خود دارد. وقتي فرد نسبت به کل وجود خود اعم از ويژگيهاي ظاهري, تواناييهاي ذهني و جسماني, ادراک و تصور منفي داشته باشد, اين برداشت منفي در مجموعه اعمال و رفتارش منعکس ميگردد و باعث ميشود وي درتعامل با ديگران يا در مواجهه با موقعيتهاي محرومکننده نتواند کارائي لازم را از خود نشان دهد. در صورتي که افراد به ديدگاههاي اصلي خود در زندگي دست يابند، با فراغ باز و با تمام توان و انرژي فکري و جسمي خود به کار ميپردازند (شاکرينيا،1376،32).
براي فعاليت تمامي گروههاي سازماني، نيز انضباط امري ضروري است.خواستههاي اعضاء بايد کنترل شده و در جهت اهداف سازماني سوق داده شود(كريمي ،488،1379) .علاوه بر اين حقوق افراد حفظ شده و محيط آرامي براي کار در سازمان فراهم ميشود. بحث انضباط سازماني يكي از مسائل بسيار مهم است كه بايد مورد توجه قرار گيرد زيرا با توجه به نقش عظيم اين نهاد در ساختن نسل آينده توجه به انضباط كاركنان ميتواند باعث افزايش كيفيت خدمات آموزشي و كاهش هزينههاي سازمان و افزايش بهرهوري كاركنان شود كه اينها باعث كاهش نابهنجاريها در سطح جامعه و به تبع آن سازمانها ميگردد(ابطحي ،1381). از اين رو دستيابي به محيطي آرام براي کار ،رشد کارکنان، انجام کارها به بهترين نحو و جلوگيري از بيانضباطي و هرج ومرج و مسئول دانستن خود کارمند براي حل مشکل، در سايه برقراري انضباط در سازمان امکان پذير خواهد شد.
در اکثر تحقيقات خودپنداره بيشتر در فضاهاي تربيتي و آموزشي در حوزه مدارس و دانشگاه بحث شده است، در فضاهاي سازماني کمتر به آن پرداخته شده است و حتي ميتوان عنوان نمود بسياري از مديران سازمانهاي دولتي در ايران با اين مفهوم آشنا نيستند، لذا اهميت و ضرورت پژوهش حاضر را ميتوان در ضرورت آگاهي و شناخت مفهوم خودپنداره، شناسايي عوامل موثر بر آن در سازمانهاي دولتي و رابطه آن با انضباط كاركنان در جهت افزايش سطح كيفي سازمان دانست و خلاء تحقيقاتي در حوزهي شناخت و شناسايي عوامل موثر بر آن در حوزه سازمان ، اهميت و ضرورت تحقيق دانست.
لذا اين تحقيق بواسطه تجربيات وكاربرد قابل انتقالش در سازمان، داراي ارزش گستردهاي خواهد بودو نتايج اين تحقيق دراكثر سازمانهاي دولتي ونهادهاي مشاورهاي مرتبط باحوزه رفتار افراد، موثر خواهد بود. علاوه براين نتايجي اين نوع تحقيقات ميتواند راهگشايي باشد براي پژوهشگران و دانشجويان روانشناسي و مديريت که در اين زمينه به تحقيق خواهند پرداخت.
اهداف تحقيق
اين پژوهش با هدف شناسايي عوامل موثر بر خودپنداره ودستهبندي اين عوامل و رابطه آن با انضباط كاركنان در اداره كل راه و شهرسازي خراسان رضوي طرحريزي شده است.
شناسايي عوامل موثر بر خودپنداره و طبقه بندي آن
شناسايي وضعيت خودپنداره در اداره كل راه و شهرسازي خراسان رضوي
شناسايي وضعيت انضباط كاركنان در اداره كل راه و شهرسازي خراسان رضوي
شناسايي رابطه خوپنداره و انضباط كاركنان اداره كل راه و شهرسازي خراسان رضوي
سؤالات تحقيق
بر مبناي موضوع و اهداف تحقيق، ميتوان سوالات زير را بيان نمود:
عوامل موثر بر خودپنداره کدامند؟
دسته بندي اين عوامل چگونه است ؟
رابطه خودپنداره و انضباط كاركنان اداره كل راه و شهرسازي خراسان رضوي چگونه است ؟
متغيرهاي تحقيق
متغير پيشبين : خودپنداره
متغير ملاك : انضباط كاركنان
روششناسي تحقيق
در هر تحقيق متعارف، جمعآوري اطلاعات يكي از مهمترين قسمتها است. در كار جمعآوري اطلاعات در هر تحقيق، نه تنها بايد از چند يا چندين روش استفاده كرد، بلكه بايد هر روش به درستي و با شناخت كامل برگزيده شود و به درستي به كاربرده شود. در اين تحقيق كه هدف آن شناسايي عوامل مؤثر برخودپنداره ورابطه آن با انضباط کارکنان اداره کل راه و شهرسازي خراسان رضوي است به منظور جمعآوري اطلاعات، از دوروش كيفي و كمي استفاده گرديد. از آنجايي كه پژوهشگر درصدد زمينهيابي درباره موقعيت نامعين ميباشد براي اينمنظور ابتدا به گردآوري دادههاي كيفي ميپردازد. سپس با استفاده از اين شناسايي اوليه، امكان صورتبندي فرضيه(هايي) درباره بروز پديده مورد مطالعه فراهم ميكند. پس از آن، در مرحله بعدي، پژوهشگر ميتواند از طريق گردآوري دادههايكمي، فرضيهها را مورد آزمون قرار دهد (بازرگان،1387، 166).
تحقيق حاضر از نوع طرحهاي تحقيق آميخته ميباشد، بر اين اساس ابتدا با استفاده از رويكرد كيفي مصاحبه و مطالعات نظري عوامل موثر برخودپنداره شناسايي والگوي اوليهاي براي خبرگان طراحي گرديد و پس از ارائه به خبرگان و حذف عوامل ضعيفتر و اعمال تغييرات لازم، مجددا الگو براي مرتبه دوم به خبرگان ارائه گرديد. پس از اجماعنظر خبرگان درمورد عوامل موثر بر خودپنداره الگوي نهائي تاييد گرديد (رويكرد كيفي)، كه پس از تاييد روايي و پايايي در اداره كل راه و شهرسازي استان خراسان رضوي مورد آزمون قرارگرفت (رويكرد كمي). سپس به بررسي رابطه خودپنداره با انضباط کارکنان در اداره كل راه و شهرسازي خراسان رضوي پرداخته شد. اين تحقيق ازلحاظ هدف كاربردي و از لحاظ شيوه اجرا از نوع تحقيقات پيمايشي است. در تحقيق حاضر بهطور كلي ازدو روش عمده كتابخانهاي و پيمايشي بهرهگيري شده است.
جامعه آماري، روش نمونهگيري و حجم نمونه
با توجه به قلمرو زماني و مكاني انجام تحقيق، جامعه آماري اين تحقيق شامل كليهي کارکنان اداره کل راه و شهرسازي خراسان رضوي به تعداد 208 نفرمي باشد كه در زمان انجام تحقيق (تابستان 1393) حداقل يك سال سابقه كاري را داشته باشند. در اين پژوهش براي انتخاب نمونه از شيوهي نمونهگيري تصادفي ساده10 استفاده شد. پس از مشخص نمودن جامعه آماري و شيوه نمونهگيري براي تعيين حجم نمونه مورد نياز، از فرمول ذيل استفاده و نمونه به تعداد 68 نفر مشخص گرديد.
جهت افزايش دقت و كيفيت برازش نمونهاي با حجم بيشتر يعني 78 نفر انتخاب گرديد.
روشها و ابزار تجزيه و تحليل دادهها
در اين پژوهش براي انجام مصاحبه، پرسشنامه دلفي از نظر متخصصان دانشگاهي كه همگي داراي دكتري تخصصي در حوزه منابعانساني يا رفتارسازماني و داراي مرتبه علمي استاديار و استاد بودند استفاده شد كه 3 نفر ار اعضاي خبرگان عضو هيات علمي دانشگاه فردوسي مشهد و 2 نفر ديگر عضو هيات علمي دانشگاه آزاد مشهد بودند. در نهايت 3 دسته از عوامل موثر بر خودپنداره و 15مولفه شناسايي گرديد كه بر اساس آنها پرسشنامه خودپنداره با 49 گويه طراحي شد و پس از تاييد روايي و پايايي آن در سازمان مورد سنجش قرار گرفت. همچنين در اين پژوهش براي اندازهگيري متغير انضباط کارکنان از پرسشنامه انضباط كاركنان (اميرنژاد،1392) استفاده گرديد. سوالات تحقيق در آن براساس شاخصهاي انضباط در سازمان (نظم و ترتيب، قواعد، مقررات، رويهها، هماهنگي، سازماندهي و برنامه) مورد سنجش و اندازهگيري قرار گرفت و جهت تجزيه تحليل دادههاي گردآوري شده از روشهاي مختلف آمار توصيفي و استنباطي بهرهگيري شد. دربخش آمار توصيفي از جداول توزيع فراواني، نمودارهاي آماري و شاخصهاي توصيفي و در بخش آمار استنباطي از آزمونt (استيودنت) و ضريب همبستگي، رگرسيون و آناليز واريانس يك طرفه (ANOVA) استفاده شد. البته از نرمافزار SPSS نيز جهت تجزيه و تحليل دادهها استفاده گرديد.
قلمرو تحقيق
قلمرو موضوعي
قلمرو موضوعي اين تحقيق با توجه به عنوان”شناسايي عوامل مؤثر بر خودپنداره و رابطه آن با انضباط كاركنان اداره كل راه و شهرسازي خراسان رضوي” ، در حوزه رفتارسازماني ميباشد.
قلمرو مكاني
اين تحقيق در اداره كل راه و شهرسازي خراسان رضوي انجام گرفته است.
قلمرو زماني
این تحقیق از خردادماه 93 لغایت دي ماه93 انجام شده است.
تعريف نظري واژهها و اصطلاحات
تعاريف نظري خودپنداره
ميد(1934)11 و کولي(1902)2از اولين کساني هستند که به تعريف خود اقدام کردهاند. برحسب ميد، خود هر فرد از خلال اخذ ديدگاه ديگري شکل ميگيرد و کولي اصطلاح خود در آينه را به کار برده است، از نظر او خود بازتابي از بازخورد ديگران درباره خويشتن است. به باور انديشمندان؛ قسمت عمده ويژگيهاي شخصيتي، منش و خصوصيات رفتاري هر فرد به تصويري که از خود در ذهن دارد يعني ب
