
حاکميّت ايران بر مرزهاي دريايي جنوب تداوم يافت و امپراتوري هخامنشي به وسيعترين واحد متمرکز سياسي و اداري جهان تبديل شد. کمبوجيه با سرمايهگذاري فراوان و با استفاده از تجربههاي اقوام فينيقي نيروي دريايي قدرتمندي تشکيل داد و بر بخشهاي عمدهاي از درياهاي مهم جهان تسلّط يافت.241 هدف اصلي دولت ايران از تأسيس نيروي دريايي قدرتمند، افزايش نقشآفريني در مناطق فراساحلي و استفاده از عناصر بومي ايراني به جاي ملوانان خارجي (عرب، فينيقي، يوناني) و افزايش ميزان اثرگذاري دولت مرکزي بر آن مناطق بود. همانطور که پيشتر ذکر شد تشکيل نيروي دريايي، تاکتيک بسيار مهمّي از طرف کمبوجيه بود. پيروزي در نبرد پلوزيوم در کرانهي درياي مديترانهي مصر در سال 526 ق.م با استفاده از ناوگان دريايي و فنون رزمي نمونهاي از دستاوردهاي اين سياست بود.242
3-2-2-3 سياستهاي کمبوجيه در مصر و سياست او در قبال کاهنان مصري
کمبوجيه در مصر همان سياست تساهل و مداراي پدر کوروش را پيش گرفت و با مردم و حتّي فرعون مصر (پسامتيخ فرزند آمازيس) مدارا کرد. وي طبق سنّت کشور مصر تاجگذاري کرد و عنوان “پادشاه مصر، پادشاه کشورها” را براي خويش انتخاب کرد243؛ مراسم مصريان را محترم شمرد، به معابد مصر حرمت قائل شد و نسبت به خدايان آن اظهار فروتني کرد و بر خلاف گزارش برخي از مورّخان مانند هرودوت، نه تنها به جسد موميايي شدهي آمازيس بيحرمتي نکرد و گاو مقدّس آپيس (تصوير 3-11) را نکُشت بلکه در پيش گاو مقدّس زانو زد و به طور کلّي در صدد جلب احساسات مصريها و تأليف قلوب آنان برآمد. شهبازي در اين زمينه نوشته است: “رفتار کمبوجيه در کالبد موميايي شدهي آمازيس، قصّهاي است که براي بدنام کردن او ساختهاند.”244 پير بريان نيز معتقد است کمبوجيه نه تنها آپيس جوان را نکشته است بلکه به موميايي کردن و تدفين آپيس در چارچوب قواعد و طبق آداب کاملاً شناخته شده مبادرت کرده است.245 دان ناردو نيز نوشته است: “شکّي نيست که داستانهاي رسواگري که هرودوت دهها سال بعد هنگام سفر به مصر دربارهي کمبوجيه شنيده است: گزافهگوييهاي مصرياني بوده که کشور خود را در وضعي زبون مييافتهاند.”246
تصوير (3-11). بخشي از تابوت گاو آپيسي که در زمان کمبوجيه مُرده بود (آذري، 1351: 136)
کمبوجيه مدّت سه سال به فتوحاتش در مصر ادامه داد و مصر را ضميمهي امپراتوري بزرگ هخامنشي کرد. در پايان سفر جنگي سه سالهاش، برخي شکستها و ناکاميهاي وي بر روح و روانش اثر گذاشت و بر خلاف رفتار مهربانانهي قبل، متوسّل به خشونت شد و عدّهاي را مورد خشم و غضب خود قرار داد. همين رفتار کمبوجيه را عدّهاي پر و بال دادند و اتّهامات مبالغهآميزِ ناروايِ بسيار به او بستند، حال آن که اين اتّهامات از سوي کاهنان مصر مطرح شدهاند که با ورود کمبوجيه به مصر درآمد و عوايد اوقافي آنان کاهش و مقامشان تنزّل يافته بود. لاجرم در سالهاي بعد براي بدنام کردن کمبوجيه اين اتّهامات را به وي نسبت دادند. برخي از تاريخنگاران يوناني ادعا ميکنند که کمبوجيه پس از فتح مصر، مقبرهي آماسيس را ويران کرد و جسد موميايي وي را سوزاند. اين در حاليست که تاکنون هيچ گونه گزارش و مدرکي از منابع مصري، مبني بر تعرّض و تخريب معابد مصر توسّط کمبوجيه به دست نيامده است.247 امّا در گروهي از الواح سلطنتي، نام آماسيس عمداً از سندها پاک شده است و اگر به درستي روايتهاي نويسندگان يوناني تکيه کنيم، احتمالاً اين حذف القاب در دورهي پادشاهي کمبوجيه بوده است.248
فرعون آماسيس به معابد امتيازهاي فراواني اعطا کرده بود امّا کمبوجيه با اقدامات اقتصادي، به مقابله با اين کاهنان برخاست و اين امتيازها را کاهش داد. او در ابتدا فقط ? معبد را مستثني کرد. در پاپيروسي که در کتابخانهي ملّي فرانسه وجود دارد، برخي از اين تصميمات ذکر شدهاند: “از چارپايان کوچکي که وقف معابد خدايان بوده است، بعد از اين فقط نيمي داده شود.” در مورد پرندگان اهدايي دولت نيز آمده است: “ديگر به آنها ندهيد! کاهنها بايد خودشان غاز پرورش بدهند و آنها را به خدايانشان تقديم کنند.” در اين سند به مقدار زيادي غلّه، نان، هيزم، کتان، پاپيروس و… اشاره ميکند که معابد از آنها محروم شدهاند. بزرگترين موردي که حذف ميشود، نقره است؛ نقرهاي به وزن ??،??? کيلوگرم.249
متون قانوني و اجرايي مصريان در سال اوّل سلطنت کمبوجيه در مصر نيز تأييد ميکنند که غلبهي هخامنشيان بر اين سرزمين باعث ضربه و خسارت اقتصادي به زندگي مردم مصر نشده است.250 به گفتهي ادا برسياني، اين دورانديشي کمبوجيه که تعهّدات مالي دوران آمازيس را کاهش داد، بايد به حق اقدامي اقتصادي دانست نه بيحرمتي يا تنفّر از خدايان و عقايد مصريان؛ زيرا او به سه معبد اجازه داد تا مراسم کهن خود را ادامه دهند و پرستش را در معابد ديگر منع نکرد.251 همچنين ممکن است که کمبوجيه در نظر داشته تا با لغو عوايد دوران آماسيس، خاطرهي او را از بين ببرد که طبيعتاً، اين فرمان تنفّر شديدي را در ميان کاهنان مصري نسبت به کمبوجيه برانگيخت.252 به هر روي، با بررسي مدارک و اسناد مختلف ميتوان به اين نکته پي برد که کمبوجيه ماهرانه از اعتقادات محلّي استفاده کرد و خود را در قالب يک فرعون مشروع مصري درآورد.253 متون مصري اشعاري دارند مبني بر اينکه کمبوجيه سياست سلسلهي بيست و ششمين، دودمان پيشين در مصر را کماکان ادامه داد و کوشيد تا مردم مصر را به طرف خود بکشاند.254
3-2-2-4 سياستهاي کمبوجيه پس از فتح مصر
پس از پيروزي کمبوجيه در برابر مصر و پس از استقرار نظم و آرامش در مصر که باعث دستيابي به نيرو و ثروت فراوان شده بود، وي تصميم گرفت فتوحات خود را گسترش دهد و به سرزمينهاي ثروتمند ديگري همچون ليبي و کارتاژ لشکر بکشد.255 ليبي و برقه به ميل خود تسليم شدند. در پاييز سال ??? پيش از ميلاد، کمبوجيه نيروهاي خود را در تِب متمرکز کرد. يک نيروي کوچک از پيادهنظام سبکاسلحه، از اين جا بهطرف غرب حرکت کرد و پس از هفت روز راهپيمايي، واحهي خارجه را به تصرّف خود درآورد. وي از تِبس پنجاه هزار تن را به تصرّف واحهي آمون فرستاد امّا سپاه وي پس از عبور از واحهي بزرگ در بيابان گم شد و هرگز خبري از آن نيامد(تصوير 3-12).256 در همين زمان، کمبوجيه با سپاه اصلي، براي گشودن نوبه از تِب روانهي جنوب بود.257 شاهنشاه براي تأمين امنيّت تدارکات پشت جبهه، خود را به کرانهي غربي نيل، ميان دوّمين و سوّمين تندآب رساند؛ اين محلّ تدارکات تا قرنها بعد هم، هنوز به “بازار کمبوجيه” معروف بود.258
تصوير (3-12). نقاشي مربوط به سدهي نوزدهم ميلادي از لشکر گمشدهي کمبوجيهي دوّم (هينتس، 1387: 129)
سرانجام، ايرانيان در جهت مخالف نيل خود را به شهر مقدّس نپته در پاي کوه خدايان بَرکَل رساندند و آن را فتح کردند. به اين ترتيب، سراسر بخش شمالي سودان امروزي، ساتراپي هخامنشي شد. اشغال الفانتين در نزديکي تندآب اوّل نيل، تسلّط هخامنشيان بر نوبه را تضمين کرد (تصوير 3-13).259
تصوير (3-13). نقشهي مصر و مکان جنگهاي کمبوجيه (کوک، 1387: 98)
در پاييز سال ??? پيش از ميلاد، خبرهاي نگرانکنندهاي کمبوجيه را وادار به بازگشت از نوبه بهسوي مصر کرد. زيرا در همين هنگام رکسانا درگذشت و پسامتيخ بهدليل غيبت طولاني شاه و شايعاتي مبني بر تلفات سپاه ايران، شورش کرد. شاهنشاه براي تعجيل در بازگشت، راهي را که درست از ميان کوير بيآب نوبه ميگذشت انتخاب کرد و چون آب و آذوقهي سپاه کافي نبود، پيش از رسيدن به مقصد، دچار قحطي گرديد و پس از دادن تلفات زياد، به تب رسيد.260 البتّه برخي اين قحطي و تلفات سپاه را در هنگام حرکت به سوي نوبه ميدانند و معتقدند که سپاه وي نيل را تا کوروسکو طي کرد و سپس از راه بيابان عازم نوبه گرديد، امّا هنگامي که آنها يکچهارم راه را پيمودند، آب و آذوقهي سپاه تمام شد و آنها پس از دادن تلفات بسيار، ناگزير به بازگشت شدند.261 به هر حال، کمبوجيه پس از بازگشت به تب، شورش پسامتيخ را بهگونهاي خونين سرکوب کرد و او را به دار آويخت. استرابون مينويسد: “هنگامي که در سال ?? ميلادي تب را ديدم، بسياري از معابد اين شهر ويران بود، ميگويند اين ويراني کار کمبوجيه بودهاست.” امّا والتر هينتس معتقد است داوري دراينباره که کمبوجيه واقعاً معابد مصري را ويران کرده است، دشوار است.262 هرودوت و به پيروي از او، ديگر تاريخنگاران کلاسيک، گزارش ميدهند هنگامي که کمبوجيه با دادن تلفات زياد و عدم موفّقيّت، از حبشه به مصر بازگشت، از اين که مردم ممفيس در جشن و شادي بودند، خشمگين شد. دليل شادي مردم مصر، يافتن گاو مقدس آپيس تازهاي بود. کمبوجيه تصوّر کرد که مصريها از پيروز نشدن او شادي ميکنند، به همين دليل دستور داد تا گاو آپيس را نزد او را بياورند و سپس با خنجر او را زخمي کرد و اين گاو چندي بعد بر اثر زخم خنجر کشته شد و روحانيون مصري، آن را مخفيانه دفن کردند.263 بسياري از پژوهشگران، در مطالعات تازهاي که براساس کاوشهاي باستانشناسي، از جمله کاوشهايي در سراپيوم ممفيس، مدفن گاوهاي آپيس انجام شده است، به نتايج تازهاي دربارهي اتّهامات مورّخان به کمبوجيه دست يافتهاند و معتقدند تصويري که هرودوت از کمبوجيه ارائه داده کاملاً نادرست است. بر پايهي نوشتههاي رسمي درون مقبرهي گاوهاي آپيس، مشخّص شده که يک گاو در ششمين سال سلطنت کمبوجيه مُرده بود. اين در حاليست که در اين زمان، کمبوجيه به نوبه و اتيوپي رفته بود و در مصر نبود.264 گاو بعدي هم در ماه اوت سال ??? پيش از ميلاد مُرده و در تابوتي از جنس سنگ گرانيت قرار گرفته و دفن شده است. اين واقعه چهار سال پس از مرگ کمبوجيه و در چهارمين سال سلطنت داريوش اوّل روي ميدهد.265 در کنار مقبرهي گاو آپيسي که در دوران کمبوجيه مُرده است، کتيبهاي به بلنداي ?? سانتيمتر و پهناي ?? سانتيمتر وجود دارد که نشان ميدهد بهدستور کمبوجيه مراسم خاکسپاري با تشريفات ويژهاي انجامشده و تابوت گرانبهايي را نيز براي آپيس هديه داده است. متن کتيبه چنين است: “در سال ششم، سوّمين ماه از فصل شمسو، روز دهم در دوران پادشاهي شاهنشاه دو مصر بالا و پايين و ازبس، پروردگار بزرگ رع که او را زندگي جاوداني باد. خداوند آپيس با آرامشي تمام به سوي باختر زيبايش [يعني آرامگاهش] راهنمايي شد. و او را در گورستان و در جايي که فرعون براي او ساخته بود، جاي دادند. پس از انجام همهي مراسم که براي موميايي کردن آن لازم بود، جامهاي گرانبها بر او پوشانيدند و همهي آرايشها و گوهرهاي گرانبهايش را با وي در آرامگاه جاودانيش جاي دادند. اينها همه به همان روش انجام شد که فرعون کمبوجيه که جاويدان باد، فرموده بودند.” بر روي سنگ تابوت هم نوشته شده: “مظهر هوروس، پرورگار آفتاب درخشان، شاهنشاه دو مصر بالا و پايين، پسر پروردگار بزرگ رع کمبوجيه که جاوداني باد. اين ساختمان بزرگ را از سنگ خارا براي آرامگاه آپيس ازيريس برپا داشت، و اين تابوت از سوي او [يعني کمبوجيه] که فرعون دو مصر بالا و پايين و پسر پروردگار بزرگ رع است، پيشکش شد. بهرهمندي از همهي خواستهها، زندگي جاوداني و بخت خوب، تندرستي، و شادي فراوان او را باد که پادشاه دو مصر بالايي و پاييني است.” در سمت چپ کتيبهي مذکور، کمبوجيه ديده ميشود که در برابر آپيس زانو زده و بالاي سرش نام و عنوانهاي “نماد هوروس، پروردگار آفتاب درخشان، فرعون مصر بالا و پايين. پروردگار رع، کمبوجيه خداوندگار مهربان و سرور دو کشور” را نوشتهاند.266
3-3 اصول کشورداري و سياست خارجي هخامنشيان در دوران گئومات
وضع مردم ماد در عهد هخامنشيان سخت به بدي گرائيد و ايشان بالنتيجه ناراضي شدند. حوادث پس از فتح آسياي صغير و بابل و مصر – در پايان سلطنت کمبوجيهي دوّم پسر کوروش (522-527 ق.م.) و آغاز سلطنت داريوش اوّل با کودتاي درباري گئوماتاي مغ (تصوير 3-14) در ماه مارس سال 522 ق.م آغاز شد. در اينباره چهار روايت از چهار منبع
