
نینوا تسلط یابند و هماکنون درگیریهای شدیدی بین دولت عراق و این گروه تروریستی در حال انجام است (www.vahabiat.porsemani.ir).
تأثیرگذاری امنیتی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ازجمله تأثیرات فاحش داعش در سوریه میباشد. فعالیتهای مسلحانه همراه با رعب وحشت برای ساکنین سوریه و مردم منطقه که باعث کشتار غیرنظامیان و مهاجرت عدهی زیادی از ساکنین سوری شده است. در بعد اقتصادی نیز تسلط داعش بر چاههای نفتی شمال سوریه، حمله به بانکهای و موسسات اعتباری سوریه و قاچاق سوخت و اسلحه ازجمله تأثیرات اقتصادی داعش برای سوریه بوده است.
در بعد سیاسی نیز داعش در سوریه فعالیت زیادی داشته است، در ابتدا این گروه همپیمان گروههای دیگر معارض در سوریه بود اما با نشان دادن بیشتر اعتقادات و اقدامات غیرانسانی و اجتماعی و اقدامات یکجانبه خود زمینه جدایی از دیگر گروههای معارض در سوریه را به وجود آورد و حتی شروع به اقدام علیه گروههای دیگر در سوریه کرد که از آن جمله میتوان به رابطه آن با گروه موسوم به ارتش آزاد سوریه نام برد که بسیار متشنج و خونین است. سیاست داعش در کافر دانستن نظامها و کشورها و گروهها به حدی است که هر گروهی در ارتش آزاد را کافر میپندارد. بین داعش و همه گروههای وابسته به ارتش آزاد در مناطق نزدیک به نفوذ داعش در سوریه درگیریهای طولانی صورت گرفته است.
گفتار سوم: اردن
اردن نیز بازیگری است که به دلیل همجواری با عراق و ترس ازآنچه هلال شیعی در حال شکلگیری مینامند، در تمامی تحولاتی که در عراق به نفع شیعیان و درنهایت به نفع رهبری منطقهیی ایران شکل میگیرد، نقش مخالف بازی میکند و توانسته است بهعنوان گذرگاه اصلی زمینی حمایت از جریانات ترکیبی تکفیری بعثی درصحنه عمل کند. درواقع کمکهای مالی قطر و عربستان از گذرگاه اردن به تروریستها و سایر جریانات سنی فعال در منطقه میرسد.
گفتارچهارم: کردها
بعد از حمله دولت اسلامی عراق و شام (داعش) به عراق، کردهای منطقه خصوصاً حکومت اقلیم کردستان عراق (KRG) یکی از حساسترین برهههای تاریخی خود در سالهای اخیر را سپری کرد. تأثیراتی که کردها در این دوره تاریخی (حمله داعش) متحمل شدند ابعاد مختلفی دارد که شامل عرصه سیاسی، امنیتی، دیپلماتیک و اقتصادی میشود.
عرصه سیاسی
طرح جدیتر حق تعیین سرنوشت کُردها: مطمئناً ظهور داعش مهمترین فاکتور مؤثر بر تحولات و روندها در کل عراق و نیز اقلیم کردستان بود. تسخیر سریع و غافلگیرانه موصل و پیشروی تا آستانه مرزهای بغداد باعث شد تا کُردها از ورود عراق به عصر جدیدی سخن به میان آورند و تاریخ جدید این کشور را به «عراق قبل و پس از سقوط موصل» تقسیم کنند. نخست کردها از این وضعیت بهمثابه فرصتی برای تحقق آرمان بزرگ خود یعنی استقلال یادکردند و درنتیجه مسعود بارزانی سخن از حق تعیین سرنوشت کردها به میان آورد اما حمله غافلگیرانه داعش به مناطقی از اقلیم کردستان ازجمله شنگال (سنجار)، زومار، سعدیه، جلولا و … و تسخیر آنها بهمثابه پاشیدن آب سردی بر آتش در حال شعله کشیدن استقلالخواهی کردها بود. آسیبپذیری پیشمرگان در شنگال و عقبنشینی سریع و اجباری آنان، حتی منجر به مخدوش شدن توان و چهره پیشمرگان چه در عرصه داخلی و چه خارجی شد. تلاش داعش برای حمله به اربیل و رسیدن به مرز 42 کیلومتری پایتخت کُردهای عراق، این آسیبپذیری را بیشازپیش عیان ساخت و شاید اگر حمایتهای منطقهای (ازجمله ایران) و بینالمللی (آمریکا و برخی کشورهای اروپایی) نبود عمق بحران در کردستان عراق بیشازپیش میشد.
تسخیر مناطق مورد مناقشه: پس از ظهور داعش و عقبنشینیهای ارتش عراق از مناطق مختلف باعث شد تا پیشمرگان کُرد بلافاصله کنترل این مناطق خالیشده که در معرض تهاجم داعش قرار داشتند را به دست آورند و در کنار دفاع از ساکنین آن، ماده 140 قانون اساسی را عملی شده بخوانند. طبق ماده 140 قانون اساسی دولت عراق موظف میبود در سال 2007 زمینههای برگزاری همهپرسی در مناطق مورد ادعای کردها در چهار استان دیالی (خانقین)، کرکوک، صلاح الدین (دوزخورماتو) و نینوا (شنگال و …) را فراهم سازد؛ اما دولت مالکی عملاً اقدامی برای برگزاری چنین رفراندومی انجام نداد و همین امر به یکی از اختلافات جدی کُردها با بغداد تبدیل شد چراکه آنان معتقد بودند سیاستهای دولت جدید ادامه سیاستهای ضد کُردی نظام بعث در عراق است. اینک اکثریت مناطق مورد مناقشه در دست کردها است و در آنسوی این مناطق نه ارتش عراق بلکه شبهنظامیان سیاهپوش داعشی قرار دارند. مطمئناَ تعیین سرنوشت این مناطق همچنان یکی از مسائل حساس و اختلاف انگیز میان طرفین در سال 2015 و سالهای بعد باقی خواهد ماند.
عرصه امنیتی
خرید و دریافت تسلیحات نظامی: میتوان گفت کردهای عراق از پس از ظهور داعش و حمله آنان به کردستان سعی کردند بهمثابه یک فرصت استفاده کنند. فقدان تسلیحات و تجهیزات مدرن سنگین و نیمه سنگین یکی از دلایل اصلی شکست پیشمرگان در برخی از جبههها از داعش اعلام گردید و همین امر باعث شد تا کُردها مانوری جدی برای جلب رضایت کشورهای غربی ازجمله آمریکا، آلمان، انگلیس، ایتالیا و … برای ارسال اسلحه به اربیل انجام دهند. پس از مدت کوتاهی محمولههای تسلیحاتی از کشورهای مختلف راهی کردستان عراق شد و همچنان میشود اما هنوز این امر کردها را راضی نکرده است چراکه آنان عمدتاً به دنبال تسلیحات سنگین ازجمله تانک و هلی کوپترهای جنگنده هستند اما قدرتهای بینالمللی با توجه به سیاستهای کلانشان در قبال عراق و نیز تحتفشار دولت بغداد از دادن چنین تجهیزاتی به کردها خودداری میکنند؛ اما بااینحال باید گفت عملکرد دولت اقلیم کردستان در باز کردن رسمی کانالهای دریافت تسلیحات مثبت بوده است. امری که میتواند علاوه بر جنگ با داعش در توازن موجود با بغداد کفه کردها را سنگینتر کند
طرح ارتش مشترک پیشمرگه: یکی از پیامدهای ظهور داعش، نمایان شدن ضعف دفاعی نیروهای پیشمرگ و بخصوص عدم سازماندهی و هماهنگی مؤثر میان آنان بود که تا به امروز نیز ادامه داشته است. وضعیت عمومی این نیروها به اینگونه است که هر حزب نیروهای مسلح خاص خود را دارد و عملاً در درگیری با داعش در شهرها و مناطق مختلف نیز عملکردها عمدتاً تحت تأثیر روابط و پرچم حزبی بوده است و هنوز هم رقابتهای حزبی حتی در زمان بودن دشمن بسیار خطرناک و مشترکی بنام داعش بر مصالح عالی و استراتژیک کُردها چربش دارد. همه اینها دستبهدست هم داده است تا رهبر اقلیم کردستان عراق رسماً از وزارت پیشمرگه بخواهد زمینههای تشکیل نیروهای فرا حزبی پیشمرگه را فراهم سازد. امری که برای کردها بسیار حیاتی به نظر میرسد اما با توجه به واقعیات موجود عملی شدن آن کاری سخت، پر مانع و طولانی خواهد بود.
