
گروه آزمایش آموزش میبینند و دانشآموزانی که با روش سنتی در گروه گواه آموزش میبینند تفاوت معناداری وجود داشت و فرضیه اصلی پژوهش تأیید شد. همچنین بین نمرات ابتکار و بسط مطلب دو گروه تفاوت معنادار وجود داشت ولی بین نمرات سیالی و انعطافپذیری دو گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد. (محرابی،1390)
همچنین در پایاننامهای رابطه سبک حل مسئله با پیشرفت تحصیلی، عزتنفس و طرز تفکر دانشآموزان سال سوم مقطع متوسطه شهر تبریز در سال 1386، انجامشده است. هدف پژوهش حاضر این است که رابطه بین سبکهای حل مسئله را با پیشرفت تحصیلی، عزتنفس و طرز تفکر نشان دهد. جامعه آماری تحقیق شامل دانشآموزان سال سوم متوسطه است که در سال 86-1385 در مدارس دولتی شهر تبریز در حال تحصیل هستند. روشهای آماری مورداستفاده شامل همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس یکطرفه و تحلیل واریانس دوطرفه است. نتایج پژوهش نشان میدهد که سبکهای غیر سازنده حل مسئله (اجتناب، مهار گری و درماندگی) و پیشرفت تحصیلی رابطه منفی معنیداری وجود دارد. بین سبکهای ششگانه حل مسئله و عزتنفس رابطه معنیداری وجود دارد. همچنین بین سبکهای ششگانه حل مسئله و طرز فکر رابطه معنیداری وجود دارد. نتایج تحلیل واریانس یکطرفه نشان میدهد که بین رشتههای تحصیلی ازلحاظ سبک مهارگری حل مسئله تفاوت معنیداری وجود دارد. (نتایج تحلیل واریانس دوطرفه تعاملی معنیداری بین هیچیک از سبکهای حل مسئله و عزتنفس با یادگیری را نشان نداد). درحالیکه نتایج تحلیل واریانس دوطرفه نشان داد که رابطه تعاملی معنیداری بین سبک مهار گری و طرز فکر با پیشرفت تحصیلی وجود دارد. (پشتیبان، 1386)
در سال 1378، رسالهای با عنوان، تأثیر روش حل مسئله بهصورت کارگروهی بر روی تفکر انتقادی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان چهارم ابتدایی شهر تهران، انجام دادهاند که این تحقیق یک تحقیق شبه تجربی بود. جامعه آماری این تحقیق را کلیه دانشآموزان پسر و دختر کلاس چهارم ابتدایی مناطق نوزدهگانه شهر تهران که در سال تحصیلی اشتغال به تحصیل داشتند تشکیل میدادند. حجم نمونه موردبررسی 418 نفر (208 نفر پسر و 210 نفر دختر) بود که بهطور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شد ابزار تحقیق برای سنجش تفکر انتقادی یک آزمون محقق ساخته 27 سؤالی بود که با توجه به پیشینه تحقیق سوابق آزمونها در سطوح مختلف سنی و ویژگیهای رشد عقلانی جامعه آماری ساخته شد. در این آزمون از میان مهارتهای تفکر انتقادی سه ويژگی مهم یعنی مقایسه، تشخیص و قضاوت که مجموعاً شش مهارت مشاهده، مقایسه، توالی، پیشبینی، ارزشیابی و استدلال دانشآموزان را میسنجد انتخابشده و به اجرا درآمد. برای سنجش اعتبار محتوای اعتبار صوری، اعتبار منطقی ازنظر اساتید استفاده شد و برای سنجش تحقیق در دو مرحله مطالعه مقدماتی و اجرای اصلی بهصورت کار در گروههای کوچک 6 نفره بود که بر اساس مدل تشریکمساعی و یادگیری مشارکتی با ترکیبی از دانشآموزان قوی، ضعیف و متوسط در کلاس علوم تجربی به مدت سه ماه در خلال فعالیتهای آموزشی کلاس درس به کار گرفته شد مقایسه نمرات دو گروه آزمایش و کنترل چه در مطالعات مقدماتی چه در اجرای نهایی بسیار رضایتبخش بود. دانشآموزانی که به روش بالا آموزش دیدند نسبت به گروه کنترل نمره بیشتری در مهارتهای تفکر انتقادی و پیشرفت تحصیلی دریافت کردند، بین تحصیلات پدر و مادر و عامل تفکر انتقادی رابطهای وجود ندارد همچنین درآمد معنیدار است. (شعبانی،1378)
به طور خلاصه می توان نتایح تحقیقات گذشته را این چنین جمع بندی نمود. در تحقیقات ذکر شده رایطه معنا داری بین روش تدریس حل مسئله، کار گروهی بر پیشرفت تحصیلی و تفکر انتقادی دانش آموزان گزارش گردیده است. در سال 1391میزان تأثیر روش تدریس بحثگروهی بر پیشرفتتحصیلی بررسی گردیده است، نشان داده شد ارتباط معنا دار است همچنین تأثیر این روش برای پسران مؤثرتر از دختران بود.
تحقیق حاضر به بررسی تأثیر روشهای حلمسئله بهصورت کارگروهی بر روی تفکرانتقادی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دختر سوم ابتدایی شهر قم در سال تحصیلی 93-94 پرداخته است . جامعه آماری شامل 448 نفر از دانش آموزان دختر پایه سوم ابتدایی شهر قم که از مدارس دولتی به صورت تصادفی خوشهای انتخاب شدند. حجم نمونه به طور تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شد. گروه آزمایش تحت تأثیر روش تدریس حل مسئله بهصورت کارگروهی در طی سه ماهه دوم سال تحصیلی قرار گرفت و گروه کنترل طبق تحت تأثیر این روش قرار نگرفتند. این روش در تدریس درس علوم اجرا گردید. جهت سنجش تفکر انتقادی و پیشرفت تحصیلی قبل و بعد از اجرای طرح آزمون گرفته شد. آزمون پیشرفت تحصیلی بر اساس مطالب درسی علوم تا پایان درس هفتم و آزمون دوم از هشتم تا سیزدهم در 20 سؤال با 20 امتیاز طراحی گردید که در نهایت میانگین کلاسی ملاک عمل مقایسه قرار گرفت. جهت سنجش تفکر انتقادی از آزمون محقق ساخته تفکر انتفادی استفاده گردیداین آزمون شامل 21سؤل تنظیم گردید، که از سوال 1 تا 6 مربوط به قدرت تشخیص(توالی و پیش بینی)، از سوال 7تا 14 مربوط به مقایسه،از سوال 15 تا 21 مربوط به قضاوت( ارزشیابی و استدلال) می باشد.ابتدا قبل از اجرای روش حل مسئله از هر دو گروه آزمون پیشرفت تحصیلی سه ماهه اول و آزمون تفکرانتقادی گرفته شد.هر دو گروه با یکدیگرمقایسه گردیدند و نشان داده شد که تفاوت معناداری بین نمرات هر دو آزمون دو گروه کنترل و آزمایش وجود ندارد. بعد از اجرای روش حل مسئله بهصورت کار گروهی بر روی دانش آموزان گروه آزمایش دوباره از هر دو گروه آزمون پیشرفت تحصیلی و آزمون تفکرانتقادی گرفته شد و دو گروه کنترل و آزمایش بر اساس نتایج این آزمونها با یکدیگر مقایسه شدند. بر اساس تحلیلهای انجامشده از اطلاعات آماری گردآوریشده نشان داده شد با قبول خطاي کمتر از 01/0 (Sig=0/000) و درجه اطمينان بیش از 99/0، دانشآموزان گروه آزمایش که با روش حل مسئله به آنها تدریس شده بود نسبت به گروه کنترل نمره بیشتری در مهارتهای تفکر انتقادی (تشخیص، مقایسه و قضاوت) کسب نمودند. با توجه به درجه آزادي 433=d.f، با قبول خطاي کمتر از 01/0 (Sig=0/000) و درجه اطمينان بیش از 99/0 ميتوان نتيجه گرفت، پیشرفت تحصيلی بعد از آموزش گروهی 25/1 نمره بيشتر از این ميانگين در قبل آموزش بود.
تحقیقات خارجی
انورخان حکام داد اختر (2010)، تحقیقی را تحت عنوان: تأثیر استفاده از روش حل مسئله در تدریس ریاضیات بر پیشرفت ریاضیات دانش آموزان انجام دادند. هدف اصلی از مطالعه بررسی تأثیر استفاده از روش حل مسئله بر پیشرفت دانش آموزان در تدریس ریاضیات در سطح دبستان ، نتایج از تجزیه و تحلیل کاربرد میانه ، انحراف استاندارد و آزمون T مستقل بدست آمد. نتایج نشان داد تفاوت معنی داری بین تأثیر روش تدریس سنتی و روش حل مسئله در تدریس ریاضیات در سطح دبستان وجود دارد.
در پژوهش دیگر گوک و سیلای (2010) در زمینه آزمودن تأثیرات تدریس استراتژی های حل مسئله بر موفقیت کاربرد استراتژی ، نگرش و انگیزش دانش آموزان فیزیک انجام دادند. روش آن ها به صورت تجربی و بر روی دانش آموزان پایه ی دهم در ترکیه انجام گرفت. داده های پژوهش با استفاده از آزمون پیشرفت تحصیلی جمع آوری شد در طول مطالعه ، استراتژی های حل مسئله به گروه آزمایش از طریق یادگیری مشارکتی آموزش داده شد و گروه کنترل با آموزش سنتی آموزش داده شدند. نتایج نشان داد که میزان موفقیت ، پیشرفت تحصیلی، کاربرد استراتژی و نگرش دانش آموزان گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل افزایش پیدا کرد.طبق یافته های آن ها جنسیت هیچ تأثیری در موفقیت دانش آموزان نداشت و فقط به کاربردن استراتژی های حل مسئله در یادگیری مؤثر بود.
1-2- جدول دسته بندی پیشینه تحقیقات داخلی
نتایج تحقیق
عنوان تحقیق
سال تحقیق
ردیف
نتایج نشاندهنده این بود که روش تدریس مسئله محور موجب افزایش انگیزه پیشرفت دانشآموزان شده است. همچنین روش تدریس مسئله محور باعث بهبود عملکرد تحصیلی دانشآموزان شده است.
اثربخشی روش تدریس حل مسئله عملکرد تحصیلی و انگیزه پیشرفت تحصیلی درس ریاضی درس علوم دانشآموزان پایه پنجم ابتدایی شهر آباده در سال 1391
1391
رنجبر
1
. نتایج پژوهش نشان داد که درمجموع روش تدریس بحث گروهی از نوع گروههای پنجنفره برافزایش پیشرفت تحصیلی ونیز مهارتهای ارتباطی دانشجویان مؤثرتر از روش سخنرانی است. بهعلاوه فرضیه سوم پژوهش درباره پیشرفت تحصیلی دانشجویان تأیید شد.
مقایسه میزان تأثیر روش تدریس بحث گروهی با روش تدریس سخنرانی بر پیشرفت تحصیلی و مهارتهای ارتباطی دانشجویان
1391
رضایی تلابن
2
بین میزان پیشرفت تحصیلی و خلاقیت دانشآموزانی که با روش حل مسئله در گروه آزمایش آموزش میبینند و دانشآموزانی که با روش سنتی در گروه گواه آموزش میبینند تفاوت معناداری وجود داشت و فرضیه اصلی پژوهش تأیید شد..
تأثیر روش تدریس فعال (حل مسئله) بر خلاقیت و پیشرفت تحصیلی درس ریاضی دانشآموزان پسر پایه اول راهنمایی شهرستان اقلید سال تحصیلی 91-90 انجامشده است.
1390
محرابی
3
نتایج پژوهش نشان میدهد که سبکهای غیر سازنده حل مسئله (اجتناب، مهار گری و درماندگی) و پیشرفت تحصیلی رابطه منفی معنیداری وجود دارد.
رابطه سبک حل مسئله با پیشرفت تحصیلی، عزتنفس و طرز تفکر دانشآموزان سال سوم مقطع متوسطه شهر تبریز
1386
پشتیبان
4
دانشآموزانی که به روش بالا آموزش دیدند نسبت به گروه کنترل نمره بیشتری در مهارتهای تفکر انتقادی و پیشرفت تحصیلی دریافت کردند، بین تحصیلات پدر و مادر و عامل تفکر انتقادی رابطهای وجود ندارد همچنین درآمد معنیدار است
تأثیر روش حل مسئله بهصورت کارگروهی بر روی تفکر انتقادی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان چهارم ابتدایی شهر تهران
1378
شعبانی
6
2-2- جدول دسته بندی پیشینه تحقیقات خارجی
نتایج تحقیق
عنوان تحقیق
سال تحقیق
ردیف
نتایج نشان داد تفاوت معنی داری بین تأثیر روش تدریس سنتی و روش حل مسئله در تدریس ریاضیات در سطح دبستان وجود دارد.
تأثیر استفاده از روش حل مسئله در تدریس ریاضیات بر پیشرفت ریاضیات دانش آموزان
2010
انورخان
1
نتایج نشان داد که میزان موفقیت ، پیشرفت تحصیلی، کاربرد استراتژی و نگرش دانش آموزان گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل افزایش پیدا کرد.طبق یافته های آن ها جنسیت هیچ تأثیری در موفقیت دانش آموزان نداشت و فقط به کاربردن استراتژی های حل مسئله در یادگیری مؤثر بود.
آزمودن تأثیرات تدریس استراتژی های حل مسئله بر موفقیت کاربرد استراتژی ، نگرش و انگیزش دانش آموزان فیزیک
2010
گوک و سیلای
2
فصل سوم
روش اجرای تحقیق
3-1-روش تحقیق
تحقیق حاضر یک تحقیق نیمه تجربی است در این تحقیق متغیر مستقل و دو متغیر وابسته وجود دارد. روش حل مسئله متغیر مستقل، تفکر انتقادی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان متغیرهای وابسته میباشد این طرح یک طرح تحقیقی پیشآزمون –پسآزمون با گروه کنترل و استفاده از گزینش تصادفی میباشد.
پژوهشگر در این تحقیق با دو گروه آزمودن سروکار خواهد داشت.
1-گروه کنترل (گواه) که با روش انتقال مستقیم مفاهیم آنچنانکه در مدارس متداول است آموزش میبینند از این گروه فقط پیشآزمون و پسآزمون گرفته میشود.
2- گروه آزمایش (تجربی) که با روش حل مسئله میبینند. مدت اجرای آزمایش شش ماه میباشد که در سهماهه اول مطالعات مقدماتی انجام میگیرد و در سهماهه دوم طرح به اجرا گذاشته میشود
در اجرای مطالعه مقدماتی دو هدف موردنظر پژوهشگر بوده است.
الف- اصلاح هر چه بیشتر سؤالهای طراحیشده در مقیاس اصلی تفکر انتقادی و مقیاسهای فرعی (مقایسه، تشخیص، قضاوت)
ب- بررسی مقدماتی تأثیر روش حل مسئله بهصورت کار گروهی بر روی مهارت تفکر انتقادی
3-2- جامعه آماری
جامعه آماری این تحقیق را 448 نفر دانشآموزان دختر کلاس
