
بیمهای در مواعد مقررِ مندرج در بیمهنامه (سررسید) که ممکن است شش ماهه، سه ماهه و یا سالیانه باشد در وجه بیمهگر، پرداخت گشته و از این طریق بیمه توسط بیمهگزار منعقد میشود تا در مقابل، بیمهگر در صورت وقوع رویداد تعیینشده، مبلغی را به بیمهگزار یا به ذینفع قرارداد بیمه یا اشخاص ثالث بپردازد. حق بیمه با نامهای دیگری مانند بهای خطر و بهاي تأمين بيمهگر نیز خوانده میشود. اگرچه قرارداد بیمه مبتنی بر توافق بین بیمهگر و بیمهگزار است اما معمولاً حق بیمه را بیمهگر تعیین نموده و بیمهگزار آن را میپذیرد.
مبلغ حق بیمه بستگی کامل به شدت و ضعف احتمال وقوع خطر یا حادثه دارد که محاسبهی آن از مباحث مربوط به حوزهی تخصصی مدیریت و اقتصاد بیمه است. همچنین قیمت مورد بیمه و تعهدات بیمهگر و نیز مدت زمان آن در میزان حق بیمه مؤثر است.
حق بیمه در مقابل تعهدات بیمهگر، به وی پرداخت میگردد چون عقد بیمه عقدی معوض است. معوض بودن قرارداد بیمه باعث میشود که در صورت انتفاء تعهدات بیمهگر، تعهدات بیمهگزار نیز منتفی گردد به طوری که موجب انتفاء تعهد بیمهگزار در پرداخت حق بیمه، شده و چنانچه حق بیمه را پرداخت کرده باشد به نسبت مدت باقیمانده، مستحق دریافت حق بیمههای پرداخت شده، بوده و باید به وی اعاده شود. لزوم قرارداد بیمه نیز باعث میشود پرداخت حق بیمه از سوی بیمهگزار الزامی باشد مگر در بیمههای عمر که پرداخت حق بیمه اجباری نیست. وظیفهی پرداخت حق بیمه از سوی متعهد در مادهی 1 ق.ب با عبارت «… در ازای پرداخت وجه یا وجوهی از طرف دیگر …» مورد تصریح قرار گرفته است. در مادهی 52 قانون بیمهی دریایی انگلستان مصوب 21 دسامبر 1906 م در این رابطه مقرر شده است: «بیمهشده یا نمایندهی او مکلف است حق بیمه را بپردازد و بیمهگر نیز باید بیمهنامه را به بیمهشده یا نمایندهی او تسلیم کند مگر نحوهی دیگری توافق شده باشد».111
به ندرت ممکن است میزان و نحوهی پرداخت حق بیمه در قرارداد بیمه ذکر نشده، باقی بماند یا فراموش گردد اما در صورتی که این اتفاق رخ دهد مانند زمانی است که طرفین تعرفهی عادی را قبول نموده باشند.112 لذا در بیمهی طلاق، مبلغی باید توسط شوهر یا شخص ثالث و یا خود زوجه به بیمهگر پرداخت شود که این پرداخت، حق بیمه نامیده میشود.
2ـ وجه بیمه
در مقابل حق بیمهی پرداختی از سوی بیمهگزار، مبلغی را که بیمهگر تعهد میکند در صورت تحقق حادثه یا خطر بیمهای، مطابق بیمهنامه، به صورت مستمری یا یکجا به ذینفع بیمه که میتواند بیمهگزار یا شخص دیگری باشد، پرداخت نماید «وجه بیمه یا مبلغ بیمهشده یا سرمایه بیمه»113 نامیده میشود.114
تعیین پرداخت سرمایه بیمه به صورت یکجا یا به شکل مستمری منوط به توافق طرفین بوده و معمولاً حق انتخاب آن با شخص بیمهگزار است. مادهی 23 ق.ب در رابطه با تعیین قطعی وجه بیمه در هنگام عقد از سوی طرفین مقرر داشته است: «… میزان خسارت عبارت از مبلغی خواهد بود که مطابق تعرفه قبلاً بین طرفین معین میشود». میزان وجه بیمهی قابل پرداخت به زنان با توجه به حق بیمهی پرداختی تعیین میشود.
در بیمهی طلاق نیز، آنچه که بیمهگر به صورت یکجا یا غالباً به صورت مستمری، با وقوع طلاق به زن مطلّقه میپردازد، وجه بیمه نامیده می شود.
گفتار سوم: تحلیل اقسام بیمه، تأمین اجتماعی و طلاق
برای تحلیل بهتر ماهیّت قرارداد بیمهی طلاق که در قالب قراردادهای بیمه باید بررسی گردد و با توجه به ساز و کارهای اجرای بیمهی طلاق که در قالب بیمههای زیر ممکن است اجرایی شود، لازم است مطالبی در رابطه با انواع قراردادهای بیمه و ویژگیهای حاکم بر آنها بیان گردد. همچنین از آن جا که، نوع طلاق در امکان بهرهمندی زوجه از بیمهی طلاق مؤثر است، ضروری است انواع طلاق نیز به طور اجمالی توضیح داده شود.
بند اول: اقسام بیمه
متأسفانه قانونگذار علیرغم وظیفهی تقنینی خود، دستهبندی جامع و کاملی از اقسام بیمه ارائه نداده و صرفاً به شکلی پراکنده، به برخی از آنها مانند بیمهی حمل و نقل، بیمهی عمر، بیمهی آتشسوزی و … اشاراتی نموده است. به عنوان مثال در مادهی 4 ق.ب، در رابطه با اقسام بیمه که براساس موضوعات متعدد بیمه چیده میشود، مقرر داشته است: «موضوع بیمه ممکن است مال باشد اعم از عین یا منفعت یا هر حق مالی یا هر نوع مسئولیت حقوقی مشروط بر این که بیمهگذار نسبت به بقای آنچه بیمه میدهد ذینفع باشد و همچنین ممکن است بیمه برای حادثه یا خطری باشد که از وقوع آن بیمهگذار متضرر میگردد». بیان موضوعات بیمه بدین شکل، نه دارای نظم معقولی است و نه دارای جامعیتی است که تمامی انواع بیمه را بتواند در برگیرد. بیمهها انواع مختلفی دارند زیرا حوادثی که هر لحظه ممکن است برای انسان رخ دهد دارای دامنهی متنوعی است.از آنجا که زندگی انسان به طور پیوسته در معرض خطرات مختلف و نوپدیدی است، نمیتوان بیمه را محدود به موارد خاصی نمود اما در هر صورت جامعترین تقسیمبندیِ قابل ارائه برای پوشش عمدهی انواع بیمه، بر مبنای ویژگیِ اجباری بودن، فلسفه و هدف آنها، عبارت است از اینکه؛ قراردادهای بیمهای به دو دستهی بیمههای تجاری و بیمههای اجتماعی تقسیم گردد115 که در این بند سعی شده است تعاریفی کوتاه و مختصر از قراردادهای بیمه ارائه شود.
الف: بیمههای تجاری
مشخصهی اصلی بیمههای تجاری یا بازرگانی116 در آزادی بیمهگزار نسبت به تهیّهی انواع پوششهای بیمهای آن است. بیمههای تجاری به عنوان «بیمهای غیر از بیمه اجتماعی، که هدف فعالیت آن، تحصیل سود است»117 شناخته میشوند.
بیمههای تجاری (اعم از دولتی یا خصوصی)، برحسب ارتباط و وابستگی تعهد بیمهگر نسبت به خسارات وارد شده به بیمهگزار برای جبران خسارت (تبعیت یا عدم تبعیت از اصل غرامت)118، به دو دستهی بیمههای اشخاص و بیمههای خسارتی قابل تقسیمبندی است119 که در شمارههای 1 و 2 مورد تعریف قرار خواهند گرفت.
1ـ بیمههای اشخاص
در بیمههای اشخاص120، شخصِ بیمهگزار جان خود یا دیگری را با موضوع فوت، حیات یا سلامت، بیمه مینماید و با این کار، خطرات احتمالی عارض بر شخص بیمهشده را، تحت پوشش بیمه قرار میدهد. محور اساسی و موضوع اصلی بیمههای اشخاص، انسان و تمامیت جسمی یا آینده ی زندگی اوست. هدف اصلی در این نوع بیمهها برخلاف بیمههای غرامتی، جبران خسارت نیست لذا هیچگاه شامل اصل جبران غرامت121 نمیگردد به این معنا که بیمهگر با وقوع خطر بیمهشده، مؤظف به پرداخت مبلغ مقطوع توافقشدهی مندرج در قرارداد به ذینفع بیمه است، همین عامل باعث تفکیک بیمههای اشخاص از بیمههای خسارتی است122.
بنابراین در بیمههای اشخاص برخلاف بیمههای خسارتی، بيمهگر نباید غرامت وارده به بيمهشده را برآورد نمايد بلكه در صورت تحقق ريسكِ مورد تعهد و احراز شدن آن، بيمهگر فقط ایفای تعهد نموده و مبلغ مورد تعهد را پرداخت ميكند.123 در مادهی 23 ق.ب نیز این مهم در بیمهی عمر که از اقسام بیمههای اشخاص است آمده است ، با این بیان که: «در بیمه عمر یا نقص یا شکستن عضوی از اعضای بدن مبلغ پرداختی بعد از مرگ یا نقصان عضو باید به طور قطع در موقع عقد بیمه بین طرفین معین شود. … اگر بیمه راجع به عمر یا نقص یا شکستن عضو بدن جماعتی به طور کلی باشد میزان خسارت عبارت از مبلغی خواهد بود که مطابق تعرفه قبلاً بین طرفین معین می شود». بيمههای اشخاص در بردارندهی سه ويژگي مهم و اساسی هستند:
اول اینکه؛ مبلغ بيمهشده دارای ویژگی مقطوع است و انجام تعهد از سوی بيمهگر، جنبهی جبران خسارت و رفع ضرر ندارد، به این معنا که؛ سقف تعهد بیمهگر تابع اصل غرامت نبوده و آنچه را که وی تعهد نموده است با وقوع حادثهی خاص، ملزم به اجراست و ارتباطی به میزان خسارت وارده شده ندارد124 (ماده 23 ق.ب).
دوم اینکه؛ بيمهگر با اجرای تعهد خود نميتواند جانشين بيمهگزار گردد تا بدین وسیله بتواند براي وصول غرامت خود به مقصر حادثه رجوع کند (عدم وجود اصل جانشینی حق (قائممقامی)).125
سوم اینکه؛ تعدد بیمه یا اضافه بیمهگری (بیمهی مضاعف) مجازاست (حکم مادهی 8 ق.ب مختص بیمههای خسارتی است).126
البته بیمهی حوادث به عنوان یکی از زیرمجموعههای بیمهی اشخاص دقیقاً دارای این ویژگیها نیست مثلاً در صورت ورود حادثهی توافق شده، بیمهگر ملزم به جبران هزینههای درمانی بیمهشده است127 اما روی هم رفته، با توجه به شباهتهای آن با بیمهی اشخاص، بهتر است در این قسم از بیمهها جا گیرد.
بیمههای اشخاص به سه بخش بیمههای عمر، بیمههای درمان و بیمههای حوادث128 قابل تقسیمبندی است:
بیمهی عمر یا زندگی129 به عنوان مهمترین و قدیمیترین نوع از بیمههای اشخاص که از اواخر قرن هجدهم در اروپا رو به پیشرفت و توسعه نهاده130، عبارت است از: «قراردادی که به موجب آن بیمهگر در ازای دریافت حق بیمه از بیمهگزار متعهد میشود که در صورت فوت شخص بیمهشده یا زنده ماندن او در موعد مقرر مبلغ معینی را (سرمایه بیمه یا مستمری) به بیمهگزار (یا بیمهشده) یا شخص تعیین شده از طرف او (استفاده کننده) بپردازد».131 منظور از بیمهشده، خود بیمهگزار یا شخص دیگری است که قرارداد بیمه روی فوت یا حیات وی منعقد شده است.
مادهی 23 ق.ب راجع به منوط گشتن قرارداد بیمهی عمر به فوت یا حیات شخص دیگری غیر از بیمهگزار، چنین مقرر داشته است: «… بیمه عمر یا بیمه نقصان یا شکستن عضو شخص دیگری در صورتی که آن شخص قبلاً رضایت خود را کتباً نداده باشد، باطل است. …». لذا براساس مادهی 2 آییننامهی شمارهی 68 شورای عالی بیمه مصوب 22/9/1390 تحت عنوان «آییننامه بیمههای زندگی و مستمری»، به طور کلی قراردادهای بیمهی عمر به چهار دسته تقسیمبندی شده است. در مادهی 1 و 2 آن به ترتیب مقرر داشتهاند: «مؤسسات بیمه مکلفند کلیه بیمهنامههای زندگی و مستمری خود را بر اساس مقررات این آییننامه صادر نمایند»، «انواع اصلي بيمههاي زندگي و تعريف هر يك از آنها عبارتند از: الف ـ بيمههاي خطر فوت: قرارداد بيمههاي است كه در آن بيمهگر تعهد ميكند در ازاي پرداخت حق بيمه توسط بيمهگذار، در صورت فوت بيمهشده در مدت بيمه، مبلغ بيمه را به ذينفع مندرج در بيمهنامه پرداخت نمايد. ب ـ بيمه به شرط حيات: قرارداد بيمههاي است كه در آن بيمهگر تعهد ميكند در ازاي پرداخت حق بيمه توسط بيمهگذار، در صورت زنده بودن بيمهشده در پايان مدت بيمه، مبلغ بيمه را به ذينفع مندرج در بيمهنامه پرداخت نمايد. ج ـ بيمههاي مختلط: قرارداد بيمههاي است كه در آن بيمهگر تعهد ميكند در ازاي پرداخت حق بيمه توسط بيمهگذار در صورت فوت بيمهشده در مدت بيمه و يا زنده بودن وي در پايان مدت بيمه، مبلغ بيمه را به ذينفع مندرج در بيمهنامه پرداخت نمايد. د ـ بيمه مستمري: قرارداد بيمههاي است كه در آن بيمهگر تعهد ميكند در ازاي پرداخت حق بيمه توسط بيمهگذار، مبلغ بيمه را به صورت مستمري تا يك مدت معين و يا در زمان حيات بيمهشده، به ذينفع مندرج در بيمهنامه بپردازد. ….». براساس این چهار نوع قراردادِ بیمهای، انواع دیگری از قراردادهای بیمهی عمر نیز رایج شده است مانند: بیمه عمر زمانی، بیمه تمام عمر، بیمه عمر مانده بدهکار (سرمایهی نزولی)، بیمه عمر مختلط پسانداز، بیمه عمر مستمری و … .
در بیمههای سلامت یا درمان132، بیمهگر تعهد مینماید طبق شرایط بیمهنامه، در صورت بیمارشدن شخصِ بیمهشده، هزینههای درمانی مانند هزینههای پزشکی، جراحی، دارویی، بستری شدن در بیمارستان و … و غرامت ازکارافتادگی او را طبق توافق بپردازد. بیمههای درمانی از جهت پرداخت هزینههای مربوط به درمان اعم از اینکه درمان سرپایی یا بستری شدن در بیمارستان باشد، تابع اصل غرامت است، به این معنا که فقط به میزان هزینههایی که شخص بیمهشده برای درمان خود متحمل شده است، هزینه
