
بازساماندهی بنیادین جامعه عیلامی بود. مردمان عصر آهن به فلات ایران و آناتولی و بینالنهرین شمالی نفوذ کرده بودند. آشوریان با بکار بستن فناوری و حصارشکن و یک ارتش منظم، به قدرتمندترین امپراتوری خاور نزدیک باستان بدل شده بودند. قبایل ایرانی در زاگرس رخنه کرده و عیلامی ها، هم از پایگاه قدرت و هم از ذخایر مادی و انسانی این منطقه محروم ساخته بودند. سرزمین کوهستانی فارس که در اواخر هزاره دوم پ.م به سختی به جهان عیلامی متصل بود، به تصرف پارسیان درآمد و پادشاهان عیلام نو تنها در عنوان در فارس حاکم بودند. ترکیب این عوامل، و برخی دیگر، پایههای اتحادیه هزاران ساله عیلامیها را تضعیف کرد، که دورهای از فروپاشی سیاسی و اقتصادی را بدنبال داشت. یورش همه جانبه آشور به عیلام اتحادیه اقوام عیلامی را بیش از پیش متزلزل کرد و سبب تحویل چند شاهک نشین کوچک در شوشان و کوهپایه های نزدیک به دشت شد. با وجود آن که عیلامیها سرانجام به نام الیماییان به زندگی و در جامعه کوچکی در شوش و حوالی آن ادامه دادند» (علیزاده: 1391: 95).
فصل سوم :
مبانی و پیشینه طراحی و تولید پوشاک
مقدمه
تاریخ تولید پارچه بالاخص پارچههای طبیعی به دوران تمدنهای اولیه باز میگردد. الیاف به عنوان مواد اولیه برای تهیه انواع نخها و سپس پارچهها مورد استفاده قرار میگیرد. انسانها در زمانهای بسیار دور علاوه بر تامین غذای خود از شکار حیوانات از پوست آنها نیز به عنوان وسیلهی مناسبی برای گرم نگه داشتن بدن خود استفاده میکردند. لنگرها و دوکهای بدست آمده از حفاریهای سالهای اخیر گواه وجود کارگاههای بافندگی در ایران است.
3-1. تاریخچه پارچه
احتمال داده می شود اولین لباسها توسط گروههای انسانی كه به ویژه در مناطق سردسیر زندگی میكردند تهیه شده است. آنها بعد از آنكه حیواناتی مانند گوزن، ماموت، گاو و حتی اسب را شكار میكردند كم كم به این نتیجه رسیدند كه میتوان از پوست آنها برای پاپوش و یا تنپوش استفاده كرد و قطعاً فیزیك این حیوانات و تناسب آن با یك نیمتنه برای انسان تبلور این اندیشه را در ذهن آنها بیشتر كرد كه مثلاً بعد از شكار یك حیوان بزرگ، با كندن پوست آن میشود از این پوست به عنوان تن پوش استفاده نمود شکل 3-1 (رمضان ماهی، سایت تبیان) .
همانگونه كه پیداست فرم پوست به صورتی است كه گویا یك خط از زیر گردن تا انتهای بدن كه به پاها و باسن ختم میشود ادامه دارد كه می توان پس از جدا كردن سر، از همان خط روی پوست را برش داد، پس پوست، خود راهنمای بسیار مناسبی بود و طبیعت، خود به انسان كمك كرد تا چگونه از پوست حیوانات به عنوان البسه استفاده كند. این روش هنوز هم در بسیاری از مناطق سردسیر از جمله مناطق عشایرنشین شمال خراسان و یا اسكیموهای قطب شمال دیده میشود كه از پوست حیوانات برای خود لباس تهیه میكنند.
آنچه مسلم است تاریخ استفاده از پوست برای تهیه پوشاك به دوران خیلی گذشته میرسد كه مطمئناً بافت در آن هنوز جایگاهی نداشته و در آغاز دوران نوسنگی میتوان حدس زد كه انسان كماكان از همان تجربههای گذشته استفاده میكرده است.
باستانشناسان بر این گماناند كه همزمان با استفاده از الیاف گیاهانی مانند نی، (كه هنوز هم در شمال ایران رواج دارد) سبد بافی با استفاده از تركه های بید نیز معمول بوده است اما تجربه استفاده از سایر الیاف مربوط به زمانی است كه انسان ها گوسفند و بز را اهلی كردند و با پشم آشنا شدند. در هزاره ششم قبل از میلاد انسان استفاده از پشم را به صورت بافت و البته به صورتی خیلی ساده و ابتدایی آغاز نمود. ولی هنوز به دلیل نداشتن ابزار قادر به چیدن نبود. در نخستین لوحه های به دست آمده كه متعلق به چهار هزار سال قبل از میلاد است نیز به واژه «پشمكنی» به جای «پشمچینی» اشاره شده است و به نظر میرسد كه در آن زمان بشر به كمك دست یا تیغ سنگی موی گوسفندان را میكنده است.
آشنایی با فلز در هزاره پنجم قبل از میلاد، انسان را قادر به ساختن اشیای فلزی كرد و احتمال می رود كه ابزاری مانند قیچی نیز در این زمان ساخته شده باشد، لیكن تا هزاره چهارم قبل از میلاد در گلنوشته های به دست آمده، اشارهای به واژه «پشمچینی» نشده بود و این، احتمال ساخت قیچی را در هزاره قبل كم میكرد، اما قطعاً در این دوران دوك را میشناختند. دوك اولین و اساسی ترین وسیله برای بافت بود و كار ریسیدن پشم را با آن انجام میدادند. دوك های سفالی و چوبی اولین دوك های بهدست آمده مربوط به هزاره پنجم و ششم قبل از میلاد است (آثار بهدست آمده در تپه سیلك، تپه قیچی ، شهر سوخته و نیز كشورهای همجوار).
در 3500 قبل از میلاد تحول تازه ای به وجود آمد و آن تشكیل نخستین جوامع شهرنشین بود. در این دوره جامعه قادر بوده كارگاههایی بهوجود آورد كه در آن از گروههایی از دختران و زنان برای پارچهبافی استفاده كند. در مورد چگونگی بافت قطعاً آنها تكنیكهای خیلی سادهای داشتهاند كه هنوز هم آن تكنیكها در مناطق عشایری و بعضی شهرها مانند یزد و كرمان رواج دارد.
در مورد چگونگی تكنیك های به كار رفته در بافندگی، با توجه به این كه پارچه های به دست آمده از آن دوران كم است، اطلاعات زیادی در دست نیست. شکل 3-2 (رمضان ماهی: سایت تبیان) .
همزمان با استفاده از پشم در بینالنهرین و ایران، «مصریها» پی به الیاف كتان بردند و علاقهمند شدند كه پارچههایشان كتانی باشد. چون پارچههای كتانی مناسب با آب و هوای مصر و محل رویش طبیعی آن بود. پس دومین الیافی كه انسان پی به استفاده از آن برد كتان بود.
در ناحیه سهگابی کردستان از درون تابوتهای سفالین محتوی اجساد کودکان شواهد باستانشناختی درباره منسوجات مربوط به هزاره پنجم پیش از میلاد بدست آمده است.
در تپه سیلک، آیینهای پیدا شدهاست که رشتههایی از کتان روی آن دیده میشود. همچنین در کهنترین بخش شهر شوش، سوزنی سوراخدار یافت شده است. افزون بر آن دو سر نیزه پیدا شده که از نقوش پارچههایی پوشیده شده بودند که متعلق به ۳۵۰۰ تا ۳۰۰۰ پیش از میلاد هستند. (یارشاطر،1382).
ایرانیان نخستین کسانی بودند که کت آستیندار و شلوار میپوشیدند. مردمان دیگر تمدنها چون آشوریان بابلیان و یونانیان شلوار نمیپوشیدند و حتی یونانیان ایرانیان را به دلیل پوشیدن شلوار مورد تمسخر قرار میدادند تا جایی که اسکندر علیرغم پوشیدن لباس ایرانی، از پوشیدن شلوار امتناع کرد. علاوه بر نقش و نگارهای بدستآمده، در آثار تاریخنگاران یونانی چون هرودوت هم این نوآوری ایرانیان بازتاب یافته است.
در زمان اشکانیان شلوار و بالاپوشهای آستیندار به تنپوش مرسوم در سرتاسر خاور نزدیک تبدیل شد که نمونههایی از شلوار و پیراهن این دوره را میتوان در تندیس فلزی سردار اشکانی در موزه ایران باستان دید.
در دوره ساسانیان کت کوتاه جلوبازی استفاده میشد که بلندای آن تا زیر سینه میرسید و آستینهای بلندی داشت و با دکمه دایرهای شکل در جلوی سینه بسته میشد. گرداگرد پایین و یقه هم به نوارهای زیبایی مزین بوده این نوع کت، در نقوش طاقبستان و بشقابهای نقرهای این دوره ثبت شده است.
«ایرانیان تا پیش از اسلام عموماً از نوعی شلوار تنگ و چسبان چرمی استفاده میکردند، که برای سوارکاری مناسب بود. پس از اسلام این نوع شلوارها به شلوارهای امروزی کردی شبیهتر شد و بالاپوش نیز با قبا جایگزین شد. بنا به روایتی کت و شلوار به شکل امروزی در ایران از دوره صفویه رواج یافت و به خصوص پس از انقلاب مشروطه با گسترش سفرها به اروپا، کت و شلوار در میان مردان ایرانی مورد استقبال واقع شد»(نوری،1327: 27).
3-2. الیاف
جمع کلمه لیف یا رشته است. الیاف مجموعهای از ملکولهای زنجیرهای خطی و طویل است، که تا حدود زیادی به موازات یکدیگر در محور طولی لیف قرار دارند.
از نظر علمی بسپار(پلیمر)هایی که تکپار(مونومر) آنها بیش از دو کربن مسطح دارند، قابلیت تبدیل به لیف را دارا هستند .
الیاف غالبا در تولید مواد دیگر استفاده میشوند. مستحکم ترین مواد مهندسی به صورت الیاف ساخته میشوند. مانند الیاف کربن یا پلی اتیلن با وزن مولکولی فوقالعاده بالا.
3-3. انواع الیاف
به طور کلی، با توجه به روش ساخت به دو دسته طبیعی و مصنوعی تقسیم میشوند و با توجه به نوع کاربردشان در صنایع مختلف با نام خاصی شناخته میشوند. الیاف در نساجی به دو دسته طبیعی و مصنوعی تقسیم میشوند.
3-3-1. الیاف طبیعی
الیافی هستند که از طبیعت و بدون نیاز به تغییر کلی در ماهیت و یا شکل آن به دست میآیند از بین الیاف گیاهی پنبه مهمترین و پر مصرف ترین آنهاست. بیشترین مادهای که در پنبه وجود دارد سلولز میباشد. وجین پارچهای است که از الیاف ۱۰۰٪ گیاهی تولید میشود. الیاف طبیعی خود به سه دسته گیاهی، حیوانی و معدنی تقسیم میشود :
3-3-1-1. دانهای : مانند پنبه
پنبه گیاهی بسیار نازک و ظریف میباشد و این نوع گیاه با گلهای زرد و سرخ در طبیعت ظاهر شده است، به میوه این نوع گیاه غوزه میگویند که دارای ۳ تا ۵ ترک میباشد پس از رسیده شدن غوزه، ترکها شکافته میشود و از میان غوزه تارهای بسیار نازک و سفیدی دیده میشود، تارهای پنبه همگی به یک اندازه نیست. میتوان این نوع الیاف را زیر میکروسکوپ مشاهده کرد و تارهای استوانهای شکلی آن را دید، که به ۳ بخش تقسیم میشود :
الف- بخش رویی که کوتیکول نام دارد.
ب- دیواره ثانویه که سلولز نامیده میشود .
ج- بخش میانی یا دیواره لومن که اندازه و ارتفاعهای متفاوتی دارد.
گیاه پنبه مخصوص مناطق گرمسیر مانند: هندوستان، مصر، آمریکا و… یکی از مهمترین الیاف سلولزی است. این نوع الیاف در نساجی بسیار پر کاربرد میباشد هم چنین در پوشاک از جمله نخ، پارچه و در دست بافتههایی مانند: قالی، گیلم، زیلو استفاده میشود. پنبه در زمانهای قدیم کشت می شده است باستانشناسان طی تحقیقات آثاری مهمی از جمله پارچهها و ریسمانهایی در هندوستان پیدا کردهاند که به دوره هزاره سوم قبل از میلاد باز میگردد (ژوله: 1381) .
در هنر نساجی پنبه مواد اولیه است. همچنین الیاف کوتاه پنبه را که نمیتوان به نخ تبدیل کرد به الیاف مصنوعی تبدیل میکنند و از ضایعاتش کاغذ ضخیم ساخته میشود. پنبه بسیار اهمیت دارد و در اقتصاد جهانی به آن طلای سفید میگویند. این نوع الیاف در رنگهای سفید، زرد، قهوهای، خاکستری دیده میشود. پنبه به عنوان ماده اصلی برای چلهکشی فرش مصرف دارد. پنبه قدرت جذب بالایی دارد به همین دلیل رطوبت زیادی را به خود میگیرد. زمانی که پنبه را به پارچه تبدیل میکنند و برای مصارف زیر پیراهن، لباسهای نوزاد، حوله استفاده میشود چون با بدن تماس دارد نرم و ضد حساسیت میباشد.
«پنبه اگر مدت طولانی خشک و چروک شود به راحتی با اتو صاف و یک دست میشود. به همین دلیل آن را با پلی استر مخلوط کرده تا از عیبهایش کاسته شود» (امیری،1392: 65).
3-3-1-2. ساقهای: مانندکتان، کنف، مانیلا
از دیگر الیاف گیاهی میتوان به: کتان، کنف، چتایی و رامی اشاره کرد. گیاه الیاف کتان از ساقهای به نام فلاکس بدست میآید که هر ساله کشت و ارتفاعش به۱۲۰و قطر 8/1 تا 16/1 اینچ میرسد. گلهای این نوع با رنگهای سفید، قرمز، بنفش، لاجوردی و آبی ما را شیفته خود میکنند. مرغوبیت الیاف این گیاه به خاک و شرایط جوی زمین بستگی دارد. این گیاه بر خلاف پنبه در شرایط آب و هوایی سرد و مرطوب کشت میشود. کتان بیشتر در مناطقی مانند: فرانسه، بلژیک، ایرلند، شوروی و زلاندنو کاشته میشود (امیری، 1392).
«برای پارچههای کتانی از رنگهای خمی، پیگمنتهای رنگی، استفاده می شود به دلیل آنکه این نوع الیاف تارهای محکمی دارند برای رنگرزی باید بالای ۱۰۰سانتی گراد در دما قرار بدهیم، تا رنگ را به خود بگیرد» (سهمی زاده، 1384: 402).
از خصوصیات این الیاف محکم و درخشندهتر بودن از پنبه است. پارچههای این نوع الیاف بسیار خنک و برای فصل تابستان مناسب است اما زود چروک میشود در هنر نساجی این نوع الیاف را با الیافهای دیگر مخلوط کرده
