
م بودند که کف اتاق میانی به اندازه یک پله پایین تر از کف اتاقهای جانبی قرار داشت (شهمیرزادی،۱۳۸۲: ٣٥٠).
مراحل بعدی این معماری را میتوان در محوطههای تل نخودی (Goff,1961) و چغابنوت ( kentor,1976) مربوط به هزارههای چهارم ق. م مطالعه کرد. در تل نخودی در طبقه II یک اتاق مشخص گردید. در داخل این اتاق بقایای تنوری مشخص شد که بر روی سکویی بنا شده بود و دارای هواکشی در قسمت شمالی بود. دور تا دور سکو نیز پلهای کوتاه به عرض ۳۰ سانتیمتر کشیده شده بود که در شمال به صورت شاخ در آمده بود (شهمیرزادی،۱۳۸۲:۴۵۲). آثار معماری با عنصر پله در چغابنوت بدین شرح میباشد :
بزرگترین قطر این محوطه ۲۵/۴ متر بود که دور آن را با دیوار چینهای محدود کرده بودند در حالیکه در بخش جنوبی این دیواره چینهای تا ارتفاع ۳۳ سانتیمتر از کف محوطه سالم باقی مانده بود، در قسمت شمالی این دیواره کاملاً از بین رفته بود. در بیرون دیواره پله کوچکی دور تا دور محوطه میگشت (شهمیرزادی: ۱۳۸۲:۲۰۱).
همزمان با عصر مفرغ پیچیدگیهای معماری بیشتر میشود. کاربرد راه پلهها را در این دوره میتوان در محوطه شهر سوخته (Tosi,1967) مطالعه کرد که تاریخی برابر ٣١٠٠ – ٢٠٠٠ ق. م را شامل میشود. در شهر سوخته هر واحد ساختمانی شش تا ده اتاق داشته که دارای پلکان بودند. دروازه اصلی بنای یادمانی تا کنون پیدا نشده اما شواهد موجود نشان میدهد که محل آن در فضای سرباز بزرگی در جبهه جنوبی بنا قرار داشته است. این فضای سرباز به پلکان بسیار بزرگی منتهی میشود که از هشت پله تشکیل شده است. تنها راه ورودی مستقیم به مرکز ساختمان در حال حاضر از طریق پلکان کوچک شماره دو است » (سید سجادی، ٤٢:١٣٩٠). (تصویر ٢-١) پلکانهای شهر سوخته به صورت مستقیم بوده و از خشت ساخته شدهاند.
تصویر ۲-١ شهر سوخته. ساختمان شماره یک و طرح بازسازی شده آن (سید سجادی،۱۳۹۰ :۴۱)
همچنین از دوره مفرغ میانی یانیق تپه, (Burney,1962) خانهها بر خلاف دوره قبل با استفاده از نقشه و به صورت خانههای مربع و راست گوشه و با خشت ساخته شده است و حیاط دارند. با توجه به ضخامت دیوارها به نظر میرسد که خانهها دو طبقهاند واز طریق پلکان امکان دسترسی به طبقه فوقانی میسر بوده است. به نظر میرسد در طبقه فوقانی اطاقهای نشیمن و خواب قرار داشته و از فضاهای همکف برای فعالیتهای روزمره استفاده میشده است »(طلایی،۸۳:۱۳۸۷).
با توجه به بررسیهای انجام شده، در ایران نمونههای اولیهی بقایای معماری پلهها به دست نیامده است. بقایایی که وجود خانههای دو طبقه را اثبات میکنند، این مسئله را در ذهن ایجاد میکنند که شیوهی دسترسی به طبقهی فوقانی از چه طریقی بوده است. نردبانهای چوبی احتمالاً کاربرد فراوانی داشتهاند و در مرحلهی بعدی پلکانهای چوبی میتوانستند جایگزین مناسبی برای آنها باشند. هرچند به دلیل مقاومت ناچیز این نوع مصالح، طبیعتاً آثاری از آنها باقی نمانده است. در ادامهی روند تکاملی این عنصر پلههای سکو مانند در بناها البته با کارکردهای متنوع دیده میشوند و در معماری جایگاهی ویژه پیدا میکنند و از پلهها برای رسیدن به سطوح غیر قابل دسترسی استفاده شد. راه پلههای مارپیچی در ایران برای اولین بار در عصر آهن حسنلو دیده شده و هیچ پیشینهای در ایران یافت نشده است.
۲-۲-۲ بین النهرین
سرزمین بین النهرین از مراکز قدیم فرهنگ و تمدن در شرق نزدیک است. جلگه بین النهرین را از مشرق به فلات ایران و کوههای زاگرس و از مغرب به صحرای شام میتوان محدود نمود. در شمال بین النهرین فلات آسیای صغیر واقع شده است. ایجاد شهرهای بزرگ در بین النهرین پس از نیمه سوم نشانهی پیشرفت مهمی در تمدن است. این مراکز شهر نشینی به عنوان سر چشمههای ترقی جانشین جامعههای کوچک کشاورزی شدند. ایران و بین النهرین همواره به سبب هم مرز بودن با یکدیگر در تعامل بودهاند. (نقشه 2-1)
نقشه 2-1- بین النهرین (www.google Earth.com)
طبق بررسیهای انجام شده در بین النهرین در موارد زیادی پله و راه پلههای مارپیچی مورد استفاده قرار گرفتند. « در محوطه قدیمی تل مدحور (Tell Madhhur) از دوره عبید، از دو اتاق موازی برای ایجاد یک سطح شیبدار جهت دسترسی به پشت بام استفاده کردهاند. یک نمونه محتمل و مجزای راه پلهی مارپیچی از دوره نوسنگی در کاوشهای تل الکوم Tell el Kowm)) شناسایی شده و نمونههای مشخص تری از اواخر هزاره سوم ق.م در دو محوطه ابلا (Ebla) و اشنونا به دست آمده است. در کاخ حاکمان اشنونا راه پلههای مارپیچی با پلهها و پاگردهای گوشهای، توسط فضای پیشخوان از اتاق اصلی پذیرایی مجزا شده است و این نقشه بعدها از عناصر استاندارد کاخهای اواخر دوره آشور میشود» (استروناخ و رف.۱۶۹:۱۳۹۰).
در ادامه به بررسی محوطههایی که در آنها از پلههای مستقیم و مارپیچی استفاده شده میپردازیم.
تل الکوم واقع در سوریه مربوط به دوران نوسنگی میباشد. در سال ۱۹۶۷ گمانه زنیهایی توسط پروفسور ون لون (Maurits Van Loon) انجام شد. در مرحله VI تل الکوم دو ساختمان به دست آمده است. ساختمان شماره ۱ از یک راه پله مارپیچی که از سمت شمال غربی ساختمان پایین میآمد تشکیل شده است (تصویر ٢-٢) ) Dornemann,1986:1).
بیشتر منطقهی حفاری شده در ساختمان شمارهی ١ شامل یک پله پیچ بود که از قسمت شمال غربی پایین آمده بود. پله پیچ در نزدیکی سطح در قسمت غربی ترانشه کشف شد (تصویرa ٢-٢). دو پیچ قائمه به سمت چپ و سپس یک پیچ به سمت راست ایجاد شده است. با پیچ آخری حفار مجبور به خم شدن میشود تا بتواند از یک گذر کوچک که در دیوارهای B و D ایجاد شده بود عبور کند و وارد اتاقهایی شود که در خارج محوطه حفاری قرار داشتند.
در گوشهی شمال غربی اتاق 3 اندود دیوار B فرو ریخته شده بود تا یک سطح گچی قبلی دیوار را که قبلاً مشاهده نشده بود، آشکار کند. پیداست که درگاه دیوار B قبلاً مسدود بوده است ولی اینکه این مسدود بودن تا گوشهی شمال شرقی به طور کامل ادامه داشته مشخص نیست زیرا در این صورت فقط یک ورودی کوچک 37 سانتی متری در دیوار D باقی میگذارد. این از نظر استحکام گوشهی شمال شرقی ایجاد مسئله میکند. در ابتدا به نظر میرسد که پلهها به سمت پایین به طرف شمال از داخل دیوار B کشیده شدهاند. اینکه پایین ترین پله ( که به سمت راست میپیچد ) در این زمان وجود داشته یا نه مشخص نیست. پلههای دوم و سوم (تصویرa ٢-٢ در اتاق 3) احتمالاً در زمانی که در گاه دیوار B مسدود شده گسترش داده شدهاند. پلهها بین ٥٠ – ٤٠ سانتی متر عریض تر شدهاند (تصاویرc و b ٢ -٢ ) ) Dornemann,1986:8).
b
a
c
تصویر ٢-٢- تل الکوم. ) Dornemann,1986,Pl 7)
در تل مدحور، در عراق، از طبقه VI عبید سه مرحله از بقایای معماری به دست آمده است. بخشهایی از دو مجموعه ساختمانی که به وسیله یک کوچه باریک از هم جدا شده بودند یافت شده است. دو اتاق در بخش شمالی کوچه وجود دارند که به طور کامل حفاری نشدند. یک اتاق دیواری خم داشت و اتاق دیگر سه اجاق تخم مرغی شکل داشت و هیچ مدرکی دال بروجود سقف بدست نیامده است. در بخش جنوبی کوچه یک سری اتاق وجود دارند که در میان آنها دو اتاق موازی کنار هم بسیار جالب توجه هستند. چنین چیدمانی از اتاقها در بسیاری از سایتهای عبید مانند تل ثلاثه، تپه گاورا، تل آباده و خیت قسیم دیده شده است. واضح ترین تفسیر این است که از آنها به عنوان سطوح رابط و پلکان استفاده میشده و دلیل آن هم این است که در جنوب این اتاقها سطح کف شیبدار اتاق همچنان دست نخورده باقی مانده است که از غرب به شرق به سمت بالا شیب داشت (تصویر ٢-٣) (Roaf,1984).
تصویر ٢-٣- تل مدحور. پلان از ساختارهای مرحلهی Vl عبید. (Roaf,1984:119)
لایهی II عبید در تل مدحور : دو اتاق موازی نزدیک به هم در شرق اتاق شمارهی ٣ (اتاقهای ٤ و ٥) به احتمال فراوان به یک راه پله یا سطح شیبداری که به سقف میرسید، تعلق دارند. هیچ مدرکی در این اتاق از زمین سطح شیبدار یا وجود راه پلههای چوبی در طول حفاری به دست نیامده است. اما با توجه به لایهی VI که هنوز سطح شیبدار آن باقی مانده، میتوان این اتاقها را یک نوع راه پله دانست (Ibid). (تصویر ٢-٤)
در این دوره در پلان خانه در واقع استفاده از نوعی جرز مرکزی البته به شکل مستطیل دیده میشود . ابعاد این جرز٠/٤× ٩/٢ سانتی متر میباشد. ابعاد اتاقهای ٤ و ٥ که با هم اتاق راه پله را تشکیل میدهند به صورت ٦/١ × ٣/٣ سانتی متر میباشد.
تصویر ٢-٤- تل مدحور. پلان خانه در لایهی II عبید (Roaf,1984:123)
در بیشتر معابد محوطه اریدو از یک رشته پلکان جهت دسترسی به نیایشگاه اصلی استفاده شده است. همچنین در معابد سنگ آهک (محوطه اان) و سفید (محوطه آنو) از راه پلههای مستقیم برای دسترسی به پشت بام و یا بالای سکوی اصلی استفاده شده است. پی زیگورات اور به صورت سکوی عظیمی از آجر ساخته شده است. در جبهه شمال شرق سه رشته پله دسترسی به بالای زیگورات را میسر میسازد. دو رشته از این پلهها چسبیده به بدنه سکوی اول است و از دو سو به سمت بالا هدایت میشود و رشته سوم عمود بر بدنه زیگورات ساخته شده است. این هر سه رشته در ارتفاع همسطح با سکوی اول از سه سمت به فضای سر پوشیده کوچکی میرسد که در واقع دروازه ورود به طبقات بالای زیگورات بوده است. از این نقطه به بعد راهیابی به طبقات بعدی تنها با یک رشته پله امکانپذیر بوده و در واقع ادامه رشته پلکان عمود بر زیگورات است (مجید زاده،۱۳٨۰).
محوطه ابلا (Ebla) از اولین پادشاهیها در سوریه بوده و در ۵۵ کیلومتری جنوب غربی حلب در نزدیکی روستای مردیخ (Mardikh) واقع شده است. ابلا یک مرکز مهم شهری در سراسر هزاره سوم ق. م و اوایل هزاره دوم ق.م بود. حفاری در این محوطه توسط پائولو متیو ( eaihttaM. P ) از سال 1964 م آغاز شده و تا کنون ادامه دارد. این شهر دارای سه دورهی شکوفایی بوده که هر کدام از آنها با تخریب و حملهی دشمنان به پایان رسیده است. ارگ مرکزی و کاخ سلطنتی G به همراه خانههای مسکونی، ساختمانهای عمومی، کاخها و معابد در دورهی دوم شکوفایی این شهر از آثار معماری قابل توجه این شهر میباشد. کاخ سلطنتی G سه ورودی دارد و هر سهی آنها به حیاط بار عام وارد میشوند راه پله تشریفاتی شامل چهار سطح شیبدار با سطحهای مرصع کاری شده با صدف یکی از آنها میباشد، از داخل یک برج در گوشهی شمال شرقی حیاط بار عام و راهی که مستقیماً از حیاط به به خانههای مسکونی ساخته شده در مرکز حیاط میرسد، دیگر راههای ورودی هستند. (http://www.ebla.it/eindex.html). (تصویر ٢-٥)
نقشهی توپوگرافی
راه پلهی تشریفاتی
تصویر ٢-٥- تل ابلا. (http://www.ebla.it/eindex.html)
در سال 1982 باستان شناسان ایتالیایی به سرپرستی متیو ( eaihttaM. P ) بیشتر بر بخش کاخ سلطنتی G تمرکز داشتند. بقایای آثاری به صورت ناقص به دست آمد که عبارت بودند از: قطعه شماره 3462L به همراه دو راه پله، قطعه شماره 3471L به همراه حیاط، قطعه شماره 3474L به همراه سکوی خشتی که همگی متعلق به بخش جنوبی کاخ سلطنتی G بودند. تعیین عملکرد دقیق این قطعات دشوار میباشد ولی با این وجود احتمالاً قطعه راه پله بخش کوچکی از قسمت مرکزی حیاط بوده است ( 1983,eaihttaM(. (تصویر ٢-٦)
تصویر ٢-٦- تل مردیخ ـ ابلا. پلههای داخل حیاط در بخش جنوبی کاخ سلطنتی G (1983:279،eaihttaM).
تل خفاجه (٣٠٠٠-٢٥٠٠ ق. م) و تل اسمر (٣٠٠٠-٢٣٥٠ ق. م ) (اشنونای باستان) در شمال بین النهرین و در منطقه دیاله (عراق) واقع شدهاند. در این محوطهها خانههای شخصی، معابد و کاخهایی بدست آمدهاند. در خانههای شخصی برای دسترسی به پشت بام از پله استفاده شده است (1967،zaguoleD). در معبد بیضی برای ورود به فضای معبد
