
ايجاد شده در ارائه خدمات تعمير كه به نبودن يا ناكافي بودن قطعات يدكي در انبارها باز ميگردد، رنج ميبريم. اين كم و كسريها ناشي از بيتوجهي مديريت، محدوديتهاي مالي يا بدشانسي محض است و بيشتر آنها را ميتوان از دو علت اول (بيتوجهي مديريت، محدوديتهاي مالي) دانست، اما تركيبي از وقايع نادر هميشه ممكن است. به ويژه در مورد خدمات تعمير كه در آن براي هر سيستم عامل، قطعات بسياري مورد نياز است: يك منطقه ياحوزة مشخص شامل چند سيستم عملياتي است و هر جا كه دستيابي به قطعات يدكي به راحتي و به سرعت میسر نشده است، در واقع به اين قانون بياعتنايي شده است. حتي با وجود موجودي كالايي غير قابل توجيه و برزگ از نظر اقتصادي، وقفة ناشي از نبود قطعات يدكي، اجتنابناپذير است. اين مشكل، نخستين معضلي است كه هر مدير خدمات تعمير در آغاز با آن روبهرو ميشود. او قادر نيست حمايت كامل در برابر اشكالات و نواقص را تضمين كند. اين ناتواني به ويژه هنگام نياز يك سيستم ارتباطي به قطعات، آزاردهنده است؛ به هنگام نياز يك كارخانة توليدي به آنها دردسر توليد ميكند و به هنگام نياز يك بيمارستان به آنها، ناميد كننده ميشود.
روشهايي رسمي براي پيشبيني و مقابله با ريسكها و نااطميناني ها و هم چنين مدلهاي خاصي براي برنامهريزي موجودي كالا وجود دارد. اين روشها براساس تجزيه و تحليلهاي آماري الگوهاي عملياتي قبلي بنا شدهاند، اما از چنين راهحلها و روشهايي نميتوان در دو راه حل پيشنهادي ديگر استفاده كرد. به هيچ وجه نميتوان پيش بيني نمود كه اگر وكيل شركت مقامات گمركي را تهديد كند يا اقداماتي قضايي عليه آنها در پيش گيرد، چه اتفاقي خواهد افتاد . اين مقامات ممكن است به سرعت به منظور اجتناب از دردسرهاي موجود در يك سيستم حقوقي (مثلاً ممكن است اين مقامات اين سيستمها را به خوبي درك نكنند، اسناد گم شود، جلسة دادرسي به تعويق افتد، و محمولهها به علت خرابكاري همان مقامات گمركي، به شكلي نادرست جهت داده شوند). سريعاً محموله را ترخيص كنند(هازمر،لارتون،1382: 26).
2-7) تجزيه و تحليل مسايل اخلاقي در مديريت
چگونه درباره اين گونه مشكلات اخلاقي و ساير موارد ديگر تصميمگيري كنيم؟ شما ممکن است تعدادي از مثالهاي ذكر شده را به عنوان مسايلي ساده در مديريت قلمداد كنيد. فروشندگان كوچك بايد با هر شركت توليدي ، نسبت به بهاي پيشنهادي محصولات خود و كيفيت آنها رقابتي برخورد كنند، وگرنه فرصت را از دست خواهند داد، و اين امر به ويژه درخصوص فروشندگان به شركتهاي اتومبيلسازي كه با رقابت شركتي هاي خارجي مواجه هستند، صدق ميكند. شما موارد ديگر را سوءاستفادههاي و قيحانه از قدرت و موقعيت مي دانيد ولي كاهش ماليات به ميزان 76 درصد براي يك شركت كه در نهايت به افزايش ماليات ساكنان محل منجر خواهد شد، به سختي قابل توجيه است؛ حتي اگر بپذيريم كه ارزيابي هاي اوليه به گونهاي منصفانه صورت گرفته باشد. وقتي شخصي مستقيماً با مسئلهاي سر و كار نداشته باشد، اتخاذ تصميمات اخلاقي براي وي آسان است. بيرون گود نشستن و درباره رفتار ديگران قضاوت كردن و ذكر «آن كه درست است» يا «نه، اين كار درست نيست»، آسان است؛ اما وقتي همان شخص مستقيماً با مسئلهاي درگير ميشود، اخذ تصميمات اخلاقي براي وي بسيار مشكلتر ميشود. خود را به جاي دلال در يك شركت اتومبيلسازي بگذاريد كه مجبور شد به يك فروشنده دروغ بگويد. آيا شما نيز همان كار را ميكرديد؟ اگر شما دروغ نميگفتيد آيا ميتوانستيد باز هم براي شركت خود كار كنيد؟ خود را جاي شخصي بگذاريد كه متوجه ميشود. شركتي كه در آن كار ميكند . حلالها و مايعات پاك كننده را درون فاضلاب ميريزد، شما چه ميكنيد.
فرض كنيد شما آن كارمندي هستيد كه سرپرست مستقيم وي از او ميخواهد شركت را هنگام خريد بليت هواپيما فريب داده و منافع حاصله را به او برگرداند. آيا شما اين كار را ميكنيد؟ اين مورد اين مشكل اخلاقي محسوب نميشود، زيرا در اين مثال تضادي بين عملكرد اقتصادي و اجتماعي شركت وجود ندارد. اين مثال در واقع فقط يك نمونه ساده از عدم صداقت مديريت است، اما شغل شما احتمالاً در معرض خطر قرار ميگيرد و اگر مسئله را به مدير شركت اطلاع دهيد. احتمالاً شغل شما در معرض خطر نخواهد بود. بالاخره در آينده، يكي از حسابرسان شركت اين اختلاس را كشف ميكند و شما را در رديف يكي از همكاران متهم قرار خواهد داد. فرض كنيد شما آن دانشجويي بوديد كه مجبور بود درباره سطح مناسب قيمتگذاري براي خدمات مربوط به حساب جاري بانكي كه توسط بانك او ارائه ميشد، تصميمگيري كند. اكنون، شما اين موقعيت را چگونه تجزيه و تحليل ميكنيد؟ آيا فقط سود و زيان مهم است، يا بانك هنوز متعهد است كه اين نوع خدمات را به افراد پير جامعه ارائه كند و آيا شما متعهد هستيد كه ارائه اين خدمات را تضيمن كنيد؟ فرض كنيد شما مأمور شدهايد كه رهنمودهايي اساسي براي كارمنداني كه به دليل عمليات كاهش نيروي انساني شركت اخراج ميشوند، تدوين كنيد، شما از چه استانداردهايي استفاده خواهيد كرد؟ فرض كنيد متوجه شدهايد كه شركت شما محصولات غير ايمن توليد ميكند، يا رشوه ميپردازد؛ به نظر شما در اين موارد چه بايد كرد؟ شما به يك روش تجزيه و تحليل فراتر از استانداردهاي اخلاقي مدنظر خود به هنگام مواجهه به يك مشكل اخلاقي ناگهاني نياز داريد. تصميمات اخلاقي، گزينشي ساده بين درست و نادرست نيستند، بلكه قضاوتهايي پيچيده درباره توازن بين عملكرد اجتماعي و عملكرد اقتصادي يك سازمان به شمار ميآيند. در تمام مثالهايي كه ذكر شد به جز مورد خريد بليت هواپيما به دستور سرپرست مستقيم، عملكرد اقتصادي سازمان را كه به وسيلة معيارهايي چون درآمدها، هزينهها و سودها اندازه گرفته ميشوند، ميتوان اصلاح كرد. در تمام مثالهاي ذكر شده، عملكرد اجتماعي سازمان را كه اندازهگيري آنها بسيار مشكل بوده اما با شاخصهايي چون تعهد نسبت به مديران، نسبت به كارگران، مشتريان، فروشندگان، توزيع كنندگان و اعضاي جامعه محل استقرار شركت بيان میشوند. ميتوان كاهش داد. بايد توازني بين عملكرد اجتماعي و اقتصادي سازمان برقرار باشد. شما چگونه به اين توازن خواهيد رسيد؟ تجزيه و تحليل و تصميمگيري درباره مسايل اخلاقي در مديريت را ميتوان با تكيه بر تئوري اقتصادي خرد، نظريه حقوق و فلسفه هنجاري صورت داد.
2-7-1) اقتصاد و اخلاق مديريت
ميتوان با بسياري از مشكلاتي كه توصيف شدهاند كه توصيف شدهاند با اين ديدگاه كه آنها از نقطه نظر تئوري اقتصاد خرد، داراي يك مفهوم اخلاقي خاص ميباشند، با اعتماد بر نيروهاي غير مستقيم بازار و به منظور تصميم گيري در مورد عملكرد اجتماعي و اقتصادي، برخورد نمود(هازمر،لارتون،1382: 39). كاهش نيروي كار و تعطيلي كارخانهها بيترديد براي كارگراني كه شغل خود را از دست ميدهند خوشايند نيست، اما يك بازار نيروي كار وجود دارد، و اين كارگران با ديگر وارد بازار كار خواهند شد.البته به اين شرط كه آنها تقاضاي درآمد خود را با شرايط بازار هماهنگ كنند. عمدهفروشان كوچكي كه با شيوة جديد حمل محصولات از كارخانه به فروشگاههاي خردهفروشي كار خود را از دست ميدهند، بدون ترديد احساس ناراحتي ميكنند، اما هزينههاي آنها نيز از دست ميدهند. بدون ترديد احساس ناراحتي ميكنند، اما هزينههاي آنها نيز بسيار بالاست، اگر آنها آن هزينههاي را به سطحي قابل قبول كاهش دهند، موقعيت خود را از دست نخواهند داد. يك ایده مورد توجه آن است كه يك اقتصاد بازار، تعداد محدودي منبع در اختيار دارد و اگر كالاها با بهترين كيفيت و پايينترين هزينههاي ممكن در اختيار مشتريان قرار گيرند، از آن منابع تا حد امكان به گونهاي كارا و مؤثر استفاده خواهد شد.
2-7-2) حقوق و اخلاق مديريت
ميتوان به هنگام بررسي هر يك از مشكلات از چارچوب نظريه حقوقي، با اعتماد بر عوامل غير مستقيم اجتماعي و به منظور انتخاب بين «صحيح» و «خطا» بهره گرفت(هازمر و لارتون،1382: 40). يك جامعة مدني ميتواند قوانين خاص خود را وضع كند و اگر مردم و سازمانها از اين قوانين پيروي كنند، عدالت تا حد امكان درباره همه اعضاي آن جامعه اعمال خواهد شد (هازمر و لارتون،1382: 44).
2-7-3) فلسفه و اخلاق مديريت
سرانجام، ميتوان مشكلات ذكر شده را با بهرهگيري از ساختار فلسفة هنجاري با اعتماد بر اصول اساسي و به منظور انتخاب بين «درست» و «نادرست» بررسي كرد باز هم تكرار ميكنم كاهش نيروي انساني و تعطيلي كارخانهها ناخوشايند است اما ميتوان «بيشترين خير را براي بيشترين افراد» محاسبه كرده بر آن اساس تصميمگيري نمود(هازمر،لارتون،1382: 40). عمده فروشاني كه قرار است جاي خود را به روش جديد تحويل مستقيم محصولات شركت به خردهفروشان بدهند، ناراحتاند، اما ميتوان قانون و قاعدهاي پيشنهاد كرد كه همة سازمانها به هنگام مواجهه با شرايطي مشابه، مجبور به پيروي از آن شوند. حكم مطلق كانت و بنابراين به نوعي رفتار ثابت و متعادل دست يابند. عقيدة مورد توجه در اين روش آن است كه بنابر فلسفة هنجاري اگر تمام مردان و زنان منطقي يك جامعه براساس يك سري اصول يكسان ثابت يا خيرخواهانه عمل ميكردند آنگاه با همه اعضاي جامعه تا حد امكان منصفانه رفتار ميشد.
اين سه روش تجزيه و تحليل براي پاسخگويي به مشكلات اخلاقي در مديريت است. سه فصل آينده به بررسي دقيقتر اين سه روش اختصاص دارد.
2-8) تصميمگيري اخلاقي
ما در مطالعات خود دریافتهایم که تصميمگيري اخلاقي، از سابقه طولاني برخوردار است و از جايگاههاي مختلف مذهبي و فلسفي داراي رشتههاي بسياري بوده و به نحو فزايندهاي پيچيده شده است. اما، واقعيت اين است كه ما بايد در هنگام تصميمگيري به مسائل اخلاقي كه كاملاً توجه داشتهباشيم. در واقع ما همواره در زندگي روزمره خود با تصميمگيريهاي اخلاقي مواجهيم تصميماتي از اين قبيل:
من در خيابان از كنار روزنامه فروشي عبور ميكنم. آيا فلان روزنامه يا مجله را بخرم يا نه؟
من، براي شركت در يك جلسه مهم عجله دارم. حال آيا بايد محدوديت سرعت را زير پا گذاشته و به موقع برسيم يا اينكه حد سرعت را رعايت كرده و ديرتر به جلسه برسم؟
معلم من، يك قطعه نثر انگليسي به من داده است تا آن را در خانه به زبان فارسي ترجمه كنم. آيا آن را بدون كمك انجام دهم يا اينكه متن انگليسي را در كامپيوتر تايپ كرده و يك برنامه اينترنتي پيدا كنم كه آن را براي من به زبان فارسي ترجمه كند؟
من اجازه دارم كه مبلغ معيني پول را براي هزينههايم مطالبه كنم. آيا هزينهها را بالاتر كنم يا اينكه آنچه را واقعاً خرج كردهام مطالبه كنم؟
حتي مكالمات روزمره ما هم داراي بعدي اخلاقي است. هنگامي كه چيزي را نقل ميكنيم كه برايمان اتفاق افتاده است، آن را به طور صحيح بگوييم يا اينكه براي تحت تأثير قرار دادن ديگران فقط كمي به آن شاخ و برگ ميدهم؟
بنابراين، ما هنگام برخورد با مسائل بزرگي كه ديگران هم متأثر از آن هستند، چگونه تصميمگيري كنيم؟ رويكردي كه در سالهاي اخير رواج يافته است، اخلاق فضيلتي است. اين رويكرد ميپرسد «اخلاقيترين و بهترين تصميم درست چيست؟» اين، ابداً مفهومي مدرن نيست و به زمان ارسطو وافلاطون باز ميگردد. در واقع برگرفته از اخلاق يهودي – مسيحي و انديشه فيلسوفان قرن هيجدهم و نوزدهم است. نكته مهم آن است كه با تمرين فضيلت، با فضيلت شويم. در نتيجه فقط در صورتي ميتوانيم شخص درستكاري باشيم كه كار درست انجام دهيم و به اين ترتيب مورد اعتماد ديگران شويم. فضيلت، بيشتر درباره بيان ويژگيها است تا درباره رعايت قواعد. ديگران اخلاق فضيلتي را به عنوان چارچوبي در نظر ميگيرند كه قضاوتهاي اخلاقي، درون آن صورت ميگيرد با اين وجود، خود فضيلت مفهومي نسبي است. آنچه را اخلاقي ميدانيم، به نظام اعتقادي ما بستگي دارد . يك مثال بسيار خوب در اين مورد توجه به جايگاه اخلاق مسيحي در ايالات متحده است كه سقط جنين و زندگي مشترك مدني هم جنسان را بيتقوايي يا غير اخلاقي ميداند، اما ظاهراً اقدام به جنگ
