
تخصصهايي در زمينه زراعت، باغباني و غيره را در جهت رفع نيازها ترجيح دادهاند كه نشانگر سودمندي دوره آموزشي تخصصي مي باشد. زيرا آنچه به فعاليتهاي ترويجي قوام بخشيده و شرط لازم و اساسي محسوب ميگردد، وجود آموزشگران متخصص مبتني بر شاخصهاي قابل قبول مي باشد.
يافتههاي اين پژوهش نشان دهنده سه معضل اساسي بود كه با ارزشيابي طرح نمودار گشت:
1- كمبود اعتبارات و امكانات لازم جهت ساماندهي و هدايت فعاليتهاي سربازان سازندگي در عرصه هاي فعاليتي
2- عدم پياده سازي رهيافتهاي نظام مند ترويجي به دليل عدم تكميل هرم نيروي انساني متخصص
3- جلوه ننمودن نقش سربازان سازندگي به دليل ناهماهنگي در بين بخشهاي مختلف
آزادي (1382)در پژوهشي تحت عنوان “بررسي نقش سربازان سازندگي در ارتقاء بهرهوري فعاليتهاي آموزشي، ترويجي و مشاركتي معاونت ترويج و نظامهاي بهرهبرداري”، در دو فاز به بررسي اين موضوع پرداخته است. در فاز اول وي با انجام مطالعه كيفي به تعيين شاخصهايي براي ارزشيابي از روند اجراي طرح سربازان سازندگي و در فاز دوم به سنجش شاخصهاي مذكور در قالب يك تحقيق پيمايشي با استفاده از واکاوي هاي توصيفي و استنباطي پرداخته است. فاز اول تحقيق در استان فارس انجام شده است. يافته هاي تحقيق در اين فاز نشان داد كه مهمترين عامل عدم موفقيت عوامل اجرايي، فقدان آموزش تخصصي در حين خدمت براي سربازان بوده است كه سبب پايين آمدن انگيزه و در نتيجه كم رنگ شدن موفقيت طرح در دستيابي به اهداف گرديده است.
فاز دوم پروژه كه از نوع پيمايشي بوده، نتايج فاز اول را در قالب استخراج شاخصها، با يك مطالعه كمي در سطح شش استان مورد بررسي قرار داده است. يافته هاي فاز دوم نشان داده است كه كمبودها سبب كاهش انگيزه سربازان سازندگي در خدمت رساني به روستاييان نگشته است و چنانچه امكانات و راهكارهاي لازم براي ماندگاري سربازان فراهم گردد، انگيزه بالايي جهت ادامه كار وجود دارد. بيش از نيمي از سربازان بيان داشته اند كه براي مراجعه كشاورزان به آنان، مانعي وجود ندارد. ليكن يك سوم ايشان كمبود وسيله نقليه را مانعي در اين راه دانسته اند. از ديد سربازان مهمترين مقطعي كه با اهداف، انتظارات و كاركردهاي طرح بيشترين سنخيت و تناسب را دارد، مقطع تحصيلي ليسانس است. مهمترين راهكارهاي سربازان براي ماندگاري ايشان در بخش كشاورزي، پس از پايان خدمت، “واگذاري طرحهاي مختلف كشاورزي ” و يا ايجاد “تشكلهاي مختلف” براي اين افراد ميباشد.
منبع عمده آگاهي سربازان از طرح، “دوستان و آشنايان” بودهاند. منبع دوم “پرسنل سازمان جهاد كشاورزي” بوده و “تبليغات رسانهها” در اولويت بعدي قرار داشتهاست. همچنين اين تحقيق نشان داد كه بهرهبرداران از بيشتر كاركردهاي سربازان در حد “زياد” رضايت داشتهاند.
اين تحقيق نشان داد كه با افزايش توانايي سرباز سازندگي در رفع مشكلات و نيازهاي آموزشي بهرهبرداران، كاربردي بودن مطالب ارائه شده توسط سرباز، در دسترس بودن به موقع سرباز سازندگي، موفقيت سرباز سازندگي در جلب مشاركت بهرهبرداران، ميزان محبوبيت و پذيرش سرباز سازندگي، برقراري ارتباط موثر و مفيد با بهرهبردار از جانب سرباز، رعايت شئونات اخلاقي در برخورد با ارباب رجوع، نظم و انضباط سرباز، توانايي سرباز سازندگي در انتقال مسايل و مشكلات بهره برداران به مراجه ذيصلاح و توجه بيشتر سرباز سازندگي به همه اقشار روستايي به يك اندازه، آفات و بيماريهاي منطقه كاهش مي يابد.
فروزش(1380) در طرح پايان نامه خود تحت عنوان ” بررسي اثربخشي دوره هاي آموزشي تخصصي سربازان سازندگي”، ضمن بررسي تاريخچه فعاليتهاي مرتبط با طرح بهره مندي از توان سربازان در قبل و بعد از انقلاب به روش توصيفي و همبستگي، اقدام به بررسي وضعيت دورههاي آموزشي تخصصي سربازان از دوره اول تا هشتم نموده است. در اين پايان نامه اثربخشي دوره هاي آموزشي که از اسفند سال 1378 تا ارديبهشت سال 1380 براي مشمولين طرح سربازان سازندگي انجام شده، مورد بررسي قرار گرفته است. جمعيت مورد مطالعه سربازاني بوده اند که داراي مدرک تحصيلي کارشناسي، کارشناسي ارشد و دکتري بوده اند. از بين 455 نفر سرباز سازندگي که در حيطه زماني تحقيق داراي ويژگي فوق بوده اند، 165 نفر از استان هاي آذربايجان غربي، ايلام، خراسان، فارس، گيلان و مرکزي به صورت تصادفي انتخاب شدند و در نهايت 142 پرسشنامه به صورت مطلوب تکميل و مورد استفاده محقق قرار گرفته است. نتايج حاصل از آمار توصيفي حاکي از آن مي باشد که حدود 24 درصد از سربازان مورد مطالعه ميزان آگاهي از وظايف و محل خدمت خود قبل از دوره آموزشي را، در حد هيچ و خيلي کم و حدود 22 درصد نيز در حد زياد و خيلي زياد اعلام کرده اند، در حالي که پس از دوره آموزش تخصصي- ترويجي، ميزان مورد نظر به ترتيب، به مقادير 5 و 58 درصد رسيده بود. 46 درصد از سربازان اعتقاد داشتند که دوره آموزشي مهارت آنها را براي انجام وظايف شغلي به ميزان زياد و خيلي زياد افزايش داده است و 8/45 درصد نيز آموزش تخصصي- ترويجي را در افزايش دانش و معلومات خود به ميزان زياد و خيلي زياد موثر دانسته اند. همچنين حدود 75 درصد از سربازان سازندگي ميزان استفاده از فراگرفته هاي خود را در محيط کار، به ميزان بيش از متوسط ارزيابي کرده اند.
نتايج حاصله از بررسي رابطه بين متغير هاي مستقل تحقيق با متغير وابسته يعني اثربخشي آموزش نشان داد که بين نظرات سربازان در خصوص ميزان قابل فهم، جذاب، متنوع و کاربردي بودن محتواي آموزشي و همچنين تناسب آن با رشته و مقطع تحصيلي و نيازهاي شغلي سربازان با اثربخشي دوره هاي آموزشي رابطه معني داري وجود دارد. بين استفاده يا عدم استفاده از موارد و رسانه هاي آموزشي، مرتبط بودن وظايف محوله با آموزشهاي تخصصي، استفاده آموزشگران از روش تدريس متناسب با محتوا و توانايي آنها در مرتبط ساختن محتوا با موقعيت عملي، تسلط و اشراف آنها به مطالب آموزشي و ميزان مشارکت دادن سربازان در مباحث کلاس از نظر سربازان با اثر بخشي آموزشي رابطه معني داري به دست آمده است.
اين تحقيق همچنين نشان داده است که بين نظرات سربازان در خصوص تأثير استفاده از مواد و رسانه هاي آموزشي در يادگيري آنها، ميزان بهره برداري آنها از نتايج بازديدهاي آموزشي در محيط کار و اطلاع آنها از وظايف و محل خدمت خود پس از دوره آموزشي نيز با اثر بخشي دوره رابطه معني داري وجود دارد. از طرفي بين متغيرهاي مستقل سن، مدت خدمت، وضعيت تاهل، رشته تحصيلي، محل سکونت، بومي بودن، مراکز استقرار و به کارگيري، نوع شغل محله به سربازان، دوره هاي آموزشي، بازديدهاي آموزشي و ميزان اطلاع سربازان از اهداف دوره آموزشي و وظايف و محل خدمت خود قبل از شرکت در دوره هاي آموزشي با متغير وابسته رابطه معني داري ديده نشد.
قهرماني(1383) طي پژوهشي اثربخشي آموزش هاي تخصصي سربازان سازندگي را مورد بررسي قرار داده است. جامعه آماري در پژوهش مذكور، سربازان استانهاي كردستان، سمنان، آذربايجان شرقي، اصفهان و فارس بودهاست كه از بين ايشان 190 نفر به صورت تصادفي انتخاب شده اند. نتايج به دست آمده از اين تحقيق نشان داد كه وضعيت متغيرهاي زمينهاي شامل ميزان دانش يا آگاهي، علاقمندي و همكاري سربازان سازندگي در فعاليتهاي كشاورزي و نظام ترويج عمدتاً در حد كم و متوسط بوده است. تحليل وضعيت متغيرهاي محيطي فعاليت سربازان نشان ميدهد كه سربازان سازندگي از محيط بوروكراتيك فعاليتي در تشكيلات وزارت جهاد در حد متوسط رضايت دارند ولي از محل استقرار پذيري خود و نوع خدمات واگذار شده به خود ناراضي بودند.
بررسي وضعيت آشنايي سربازان با طرح، نشان داد كه جمعاً نظام اطلاعرساني جهاد كشاورزي در خصوص جذب سربازان سازندگي از كارايي چنداني برخوردار نميباشد.
بررسي اثربخشي آموزشهاي تخصصي ارائه شده به سربازان سازندگي نشان داد كه جهت سربازان “كارشناسي و بالاتر”، آموزشي در زمينه ايجاد خلاقيت، افزايش دانش تخصصي-كارآمدسازي و افزايش همكاري گروهي مؤثرتر عمل نموده، در خصوص سربازان “فوق ديپلم”، آموزشي در زمينه كارآمدسازي، توسعه فردي، افزايش رضايتمندي و افزايش همكاريهاي گروهي بهتر اثر كرده و در نهايت در خصوص “سربازان ديپلم”، آموزشها در زمينه افزايش شناخت حرفهاي، دانش تخصصي و همكاري گروهي مؤثرتر بوده است.
نتايج تحقيق درباره اثرات دروس ارائه شده به سربازان نشان داد كه جهت سربازان “كارشناسي و بالاتر” تمايل به دروسي كه تاكيد بر مسأله شناسي شناخت چارچوبهاي قانوني و شناخت بهتر نظام ترويج دارند بيشتر بوده، جهت سربازان ” فوق ديپلم” دروسي كه اثر بر شناسايي تشكل ها و نهادهاي روستايي، شناسايي جامعه روستايي، شناسايي جامعه روستايي، شناسايي ابزارهاي كاري دارند، بهتر بوده و در نهايت جهت سربازان “ديپلمه” دروسي كه تاكيد بر شناخت ماهيت ترويج، نوع ارتباطات نوع وظيفهمندي سازماني دارند، كاربرديتر بودند. همچنين تحليل يافتهاي اين تحقيق نشان دادند كه عوامل مؤثر بر اثربخشي آموزش هاي تخصصي جهت سربازان كارشناسي و بالاتر، شامل مهياسازي و بهرهگيري از تكنولوژي و زمان مناسب، آموزشگران با سابقه، نياز سنجي اصولي و روش تدريس مناسب ميباشد. جهت سربازان “فوق ديپلم”، جمع بندي مطلوب محتوا، بهره گيري از روش هاي تدريس فعال، استفاده از آموزشگران با تجربه، طراحي نظام ارزشيابي كارآمد و ايجاد انگيزه يادگيري است و در نهايت جهت سربازان “ديپلم”، بهرهگيري از سربازان كارآمد، ارائه قالبهاي كلي، محتواي مناسب و ارتباط بخشي بين مطالب ارائه شده ميباشد. محل سكونت، ميزان تاثيرات، نوع دانشگاه و رشته تحصيلي سربازان بر نظرات ايشان تاثير نداشته ولي عامل “محل گذراندن آموزشهاي تخصصي” كاملاً تاثيردار ارزيابي شدهاست.
يعقوبي فراني(1381) طي تحقيقي به ارزيابي و ظرفيتسنجي مكان هاي استقرار سربازان سازندگي پرداخته است. جامعه آماري تحقيق مذكور شامل دو گروه عمده مسئولين ادارات و نيز سربازان سازندگي از استانهاي ايلام، اردبيل، گلستان، فارس، كرمان، مركزي، تهران و مازندران انتخاب شدند. مسئولين ادارات ترويج ومشاركت مردمي جهادكشاورزي شهرستان ها (به استثناي تهران و مازندران) كه تعداد آنها 63 نفر بود به صورت سرشماري بعنوان نمونه مورد بررسي انتخاب شدند و در مورد سربازان سازندگي نيز جمعاً 248 نفر مورد بررسي قرار گرفتند. از يافته هاي اين تحقيق مي توان به موارد زير اشاره کرد.
فروزش(1380) در پايان نامه خود ضمن بررسي تاريخچه فعاليت هاي مرتبط با طرح بهره مندي از توان سربازان در قبل و بعد از انقلاب به روش توصيفي و همبستگي، اقدام به بررسي وضعيت دوره هاي آموزش تخصصي سربازان از دوره اول تا هشتم نموده است. موارد مطرح در بررسي محقق، عموماً گرايش به سمت سنجش اثربخشي دروني داشته و اركان آموزشي نظير شرايط و محيط تدريس و… را مد نظر قرار داده است.
فروزش و قلي نيا (1380) در مطالعه اي ديگر به توصيف و تحليل پرسشنامه هاي ويژه نظرخواهي از مشمولين طرح سربازان سازندگي پرداخته اند. اين طرح قبلا در قالب طراحي پرسشنامه ايي جهت نظرخواهي از مشمولين طرح سربازان سازندگي توسط ستاد شبكة ترويج، تهيه شده و بعد از جمع آوري اطلاعات، تحليل آن بر عهده محققين فوق الذكر، بوده است. سؤالاتي نظير شرايط فردي پاسخگويان، عناوين فعاليت هاي ترويجي و اجتماعي انجام شده توسط سربازان در محل خدمت، مطابقت انتظارات سربازان از خدمت سربازي و اخذ امريه، در قبل و بعد از اعزام، ميزان سودمندي محتواي ارايه شده در دوره هاي آموزشي با شرايط فعلي كار، ميزان پذيرش سربازان توسط اهالي، ميزان حمايتهاي سازماني توسط جهاد شهرستان و استان، ارايه خلاقيت و نوآوري هاي خاص، ميزان مشاركت اهالي در فعاليت ها، ميزان بهره مندي از تجارب بدست آمده در بازار كار و مواردي همانند از جمله سوالات مطرح در طرح بوده است.
قلي نيا(1380) در همين راستا به بررسي”شاخص سازي و تجارب مرتبط با طرح سربازان سازندگي” پرداخته
