
شکل 212- تناوب مرمرهای کوه سفید با شیست سبز و آمفیبولیت
شکل 213- گارنتهای پینه ای در اندازههای ریز و درشت در سنگ میزبان کربناته
ت) اسکارن واکنشی
این واحد سنگشناختی با بلورهای ریز و درشت گارنت به ضخامت چند متر و طول دهها متر که محصول متاسوماتیسم مجاورتی است، در این اندیس دیده میشود. اسکارن در اندیس کانگوهر بیشتر به صورت لکه های قهوهای (گارنت پینهای) بر سطوح سنگمیزبان کربناته ظاهر میشود (شکل2-13). با وجود اینکه تماما از گارنت تشکیل شده ، به دلیل هوازدگی شدید، تشخیص این واحد به سادگی امکان پذیر نیست.
شواهد صحرایی مبنی بر اسکارنیبودن منطقه عبارتند از:
* وجود افقهای کربناته در منطقه
* تبلور مجدد و ایجاد پدیده مرمریتیزاسیون
* حضور گارنت در سنگمیزبان کربناته
* همراهی گارنت و آمفیبول (ترمولیت-اکتینولیت)
* زون اپیدوتیت
* تشکیل ماده معدنی در زون اسکارن و سنگمیزبان کربناته
برخی از این شواهد در شکلهای 2-14، 2-15، 2-16، 2-17، 2-18، 2-19 آمده است.
با توجه به اینکه در اسکارن کلسیمی جانشینی در سنگهای آهکی صورت میگیرد و وجود کلسیت در منطقه میتوان بیان کرد اسکارن واکنشی کانگوهر از نوع اسکارن کلسیک است. براساس تشکیل اسکارن واکنشی مذکور در سنگهای کربناته و دور بودن تودهنفوذی از سنگکربناته به نظر میرسد، اسکارن واکنشی این اندیس از نوع برون اسکارن میباشد. گاهی آثار لابه بندی اولیه در سنگ آهک اولیه در اسکارن منطقه دیده میشود که خود بیانگر برون اسکارن بودن آنهاست (دیمر،1390( (شکل2-20).
رگههای اتساعی کوارتز معرف تشکیل سیلیس در آخرین مرحله میباشند. لایههای متناوب اسکارن و سنگ کربناته در منطقه به چشم میخورد (شکل2-21). لایهبندی از گارنت، آمفیبولیت و سیلیس در برخی نواحی تشکیل شده که گارنت لایهبندی را دنبال میکند. به دلیل وفور گارنت در سنگ میزبان کربناته میتوان آن را گارنتیت نامید. گارنتها به رنگ قرمز مایل به قهوهای، در برخی قسمتها به فرم کوبیک قابل مشاهده میباشند، همچنین گارنتهای درشت و شفاف، بطوری که میتوان آنها را گارنت جواهری نامید ندرتا در منطقه یافت میشود (شکل2-15).
شکل 214- گارنتهای قرمز مایل به قهوهای در سنگمیزبان کربناته
شکل 215- گارنتهای کوبیک درشت بلور در زمینه کربنات
شکل 216- همراهی گارنت و ترمولیت- اکتینولیت در زون اسکارن واکنشی
شکل 217- زون اپیدوتیت در واحد کربناته
شکل 218- تشکیل ماده معدنی در زون اسکارن و همبری این دو واحد
شکل 219- همبری ماده معدنی با سنگمیزبان کربناته
شکل 220- باقی ماندن اثر لایه بندی سنگ آهک اولیه معرف برون اسکارن بودن اسکارن کانگوهر
شکل 221- لایه بندی متناوب اسکارن و سنگکربناته
2-10- گسلهای اندیس کانگوهر
به طور کلی روند حاکم بر منطقه از نظر تکتونیکی شمال غرب- جنوب شرق، روند عمومی زون سنندج – سیرجان و زاگرس، میباشد. تاقدیس کوه سفید را دو گسل بزرگ با روند عمومی زون سنندج-سیرجان محدود کردهاند: 1- گسل بزرگ شمال تاقدیس کوه سفید بین کمپلکس سوریان و آبرفتهای جوان واقع شده است که دقیقا از جنوب روستای توتک در شرق تاقدیس عبور میکند. 2- گسل بزرگ جنوب تاقدیس کوه سفید که تاقدیس را از طرف جنوب محدود کرده است. این گسل در بین کمپلکس سوریان و تشکیلات ژوراسیک قرار دارد و سبب تماس این دو واحد شده است. گسل مذکور به موازات گسل بزرگ شمال تاقدیس، در طول دره سوریان به طرف شمال غرب ادامه مییابد.
نگاهی دقیق به تاقدیس کوه سفید نشان میدهد که بسیاری از ساختهای تکتونیکی در مقیاس محلی از روند عمومی زون سنندج˗سیرجان تبعیت نمیکند. این ساختها در واقع گسلهای کوچکی هستند که در اثر نیروهای محلی ایجاد شدهاند و دارای امتدادهای مختلف میباشند. این گسلهای کوچک در بخش شمال غرب تاقدیس و به خصوص در غرب آن دیده میشود. عملکرد این گسلها باعث بهمریختگی شدید واحدهای میکاشیست، مرمر و سبب کاهش مقاومت لایهها شده است. چشمههای متعددی در منطقه بر اثر عملکرد گسلها به وجود آمدهاند (وهابزاده،1372).
طبق یک تقسیمبندی کلی گسلهای اصلی موجود در منطقه کوه سفید در دو گروه قرار میگیرند که در جدول2-1 آمده است. گسل اصلی موجود در این اندیس، گسل معکوس کانگوهر با روند NE-SE میباشد (شکل2-23). وجود این گسل در فاصله، چند متری شمال تونل کانگوهر باعث ریزش شدید شده، بطوری که در سراسر کمر بالای تودهمعدنی آئینه گسل کاملا مشخص (شکل2-22) و محدوده ریزش سنگ میزبان نیز توسط همین گسل کنترل میشود. گسلهای کوچک متعدد حاصل از گسل اصلی در منطقه واحدهای سنگ شناختی را بهم ریخته است. کانه زایی در زون گسلی، که در اثر عملکرد همین گسل ایجاد شده است ثابت میکند که این گسل از نظر سن از تودهمعدنی قدیمیتر بوده و نقش مهمی را در هدایت محلول کانه دار و تشکیل تودهمعدنی داشته است.
علاوه بر گسل در منطقه مذکور درزههای متعددی مشاهده میشود (شکل2-24). در برخی نواحی خردشدگی شدیدی در واحدهای سنگی به چشم میخورد. وفور گسل و درزه میتواند نشان دهنده رخداد یک فاز تکتونیکی شدید در منطقه مورد پژوهش باشد.
