
مؤدیان اظهار رضایت کرده و غالباً سعی میشود این نوع مؤدیان باقی بمانند و یا بر تعداد آنها افزوده شود. اما در مورد دیگر مؤدیان قانون گریز بحث و سخن بسیار است و سازمان امور مالیاتی سعی میکند با انواع سیاستها، آنها را وادار به پرداخت مالیات کند. مؤدیانی قانون گریز محسوب میشوند که مالیاتهای معوق را به دستگاه مالیاتی تحمیل میکنند که همین موضوع یکی از گلوگاههای نظام مالیاتی ایران است. به نظر میرسد در اینگونه مواقع، سنجش میزان مالیاتهای معوق و برنامهریزی در جهت وصول آنها، بهترین گزینه موجود باشد. مالیاتهای معوق به مالیاتهایی اطلاق میشود که از حیث تشخیص مالیات، به مرحلهء فعلیت رسیدهاند اما به هر دلیل به حیطه ی وصول درنیامده و امکان وصول آنها وجود دارد. بدیهی است اگر ثابت شود که حجم ذخایر مالیاتی معوق قابل وصول به حدی معنادار است که قادر به تأمین اهداف درآمد مورد نظر خواهد بود، در آن صورت برنامهریزی عملیاتی جهت وصول این مالیاتها منطقی و موجه است. اگر دستگاه مالیاتی ناگزیر از اعمال فشار مالیاتی بیشتری باشد چه بهتر که این فشار بر مؤدیان قانون گریز وارد شود که بعضی سالها از زیر مسوولیت پرداخت دیون مالیاتی خود شانه خالی کردهاند و اعمال خلاف قانون آنها بعضائ مصداق تقلب مالیاتی بوده است. بدیهی است که مطالبهء دیون معوقهی دولت از عدهای متقلب، تنشهای احتمالی ناشی از فشار مالیاتی را نیز به حداقل خواهد رساند و این با اهداف مورد نظر در خروجی سازمان از جمله رضایتمندی مؤدیان خوشحساب و ارتقای سطح عدالت مالیاتی نیز سازگار خواهد بود. یکی از راههای کاهش خطای مؤدیان در اظهار و پرداخت مالیات به کارگیری مناسب نظام جریمه و پاداش است. نظام جریمه باید به نحوی اجرا شود که به طور متوسط رفتار مؤدی مالیاتی را عوض کند. با این حال با مؤدیانی که بینظم هستند و قانون را رعایت نمیکنند، باید به شدت برخورد کرد. همچنین باید توجه کرد که جرایم افراطی وضع نشود و مؤدیان ناامید نشوند. تجربه نشان داده است که تغییر ایجاد کردن در رفتار و نگرش مؤدیان مالیاتی یک هنر بزرگ است و عموماً اقدامات سریع و فشارهای سنگین، تنها مسکنی است که در کوتاهمدت مؤثر است و اثرات جاودان ندارد (رضایی، 1389) . در بحث مربوط به تجزیه و تحلیل رفتار مؤدیان مالیاتی، معمولاً 5 عامل در وهلهی نخست باید واکاوی شود :
الف – فرهنگ مالیاتی
فرهنگ مالیاتی به معناي باورهاي مردم در مورد مالیات و لزوم پرداخت آن است. “ترتر” فرهنگ مالیاتی را ذهنیت مالیاتی شامل نگرش ها، و نیز الگوي رفتاري که شهروندان مشمول مالیات نسبت به مالیات و دولت دارند؛ تعریف کرده است.
از نظر”برگر نرر” فرهنگ مالیاتی یک کشور خاص عبارت است از یکپارچگی تمام نهادهاي رسمی و غیررسمی مربوطه که با سیستم مالیاتی و اجراي عملی آن در ارتباط است و به لحاظ تاریخی در فرهنگ آن کشور جاي گرفته است. عناصر تشکیل دهنده ي فرهنگ مالیاتی از نظر “نرر” شامل مالیات دهندگان، سیاست گذاران، کارشناسان، تحصیل کرده ها و مسئولین مالیاتی هستند. تعامل بین گروه هاي مختلف و بین اعضاي یک گروه اتفاق می افتد. با تعامل مداوم روابط و همبستگی هاي اجتماعی در درازمدت شکل می گیرد. که این خود بخش اعظم فرهنگ مالیاتی کشور را شکل می دهد. در نتیجه فرهنگ مالیاتی مفهومی بیش از فرهنگ اخذ مالیات و فرهنگ پرداخت مالیات را در بر می گیرد.
به زبان ساده تر فرهنگ مالیاتی مجموعه اي از طرز تلقی، بینش، برداشت ها و آرمان ها، ارزش هاي اجتماعی، قوانین جاري و میزان آگاهی مردم از مالیات است(جلال آبادي، عزیزخانی1384).
ب – تمکین
تمکین مالیاتی، پایبندي داوطلبانه به متن و روح قانون مالیاتی یا به عبارتی به مفهوم پایبندي مودیان
به تکالیف مالیاتی و رعایت قوانین مالیاتی از سوي آنها میباشد. تمکین کامل مالیاتی از جمله اهدافی است که همه سیستمهاي مالیاتی جهان در آرزوي دستیابی به آن هستند. در واقع میتوان گفت که درجه تمکین مالیاتی در هر کشوري معیار سنجش کارایی سیستم مالیاتی آن کشور است(هاشمی، 1386)
ج – خودتشخیصی
سیستم خودتشخیصی مالیاتی، عموماً بر این برهان استوار است که مؤدی بیش از هر کس دیگری به اوضاع و احوال مالی و درآمدی خویش آگاه است. بنابراین اگر سیستم مالیاتی به جایگاهی برسد که مؤدیان آن، خودشان به تشخیص صحیح مالیاتی بپردازند قطعاً از جنبههای مختلف باعث بهبود وصول مالیات خواهد شد(رضایی، 1389) .
د – اطلاعرسانی
از جمله وظایف مدیریت مالیاتی، آگاهی رساندن به مؤدیان برای سهولت بیشتر کار و مطلع کردن مردم از قوانین، آییننامهها و بخشنامهها و تصمیمات سازمان است. این امر به طور سیستماتیک از فرار مالیاتی (اجتناب از مالیات) کاسته و باعث خودبهخودی افزایش تمکین مالیاتی میشود. ایجاد سایت اینترنتی، انتشار روزنامه و یا مجلهی تخصصی در زمینهء مالیات، ایجاد پایگاههای مشاوره در سراسر کشور، برنامه هفتگی رادیو و تلویزیونی، ایجاد بانکهای مختلف اطلاعاتی و …. میتواند باعث اعتماد مؤدیان به سازمان مالیاتی شود (رضایی، 1389) .
ه – حقوق مالیاتی
حقوق مالیاتی، رشتهای از حقوق عمومی است که مقررات مالیاتی و مزایای اجرای آنها را مقرر میدارد. بنا بر تعریفی دیگر حقوق مالیاتی عبارت است از درخواست و گرفتن اموال به صورتی که در قوانین مالیاتی آمده و به صورت وسیلهای برای توزیع مخارج عمومی دولتی بین افراد. اگر قبول کنیم که مالیات پولی است که دولت جمعآوری میکند مفهوم حقوق مالیاتی را بهتر درک میکنیم. حقوق مالیاتی در اولین نگاه، مجموع مقررات حقوقی مربوط به مالیات به نظر میآید. مجموع این مقررات حقوقی در مورد اشخاص و اموالی اعمال میشود که قبلاً به موجب قوانین تعریف و بیان شدهاند. بنابراین به جاست که سازوکاری طراحی شده تا مؤدیان مالیاتی از نحوهء تعامل خود با نظام مالیاتی به طور کامل آگاه شده و همچنین وظایف قانونی خود را در قبال این سیستم به نحو احسن اجرا کنند. از جمله میتوان فلوچارتهای راهنمای مؤدیان را طراحی کرد و در اختیار آنها گذاشت تا مؤدیان به وسیلهی آن به طور کاملاً شفاف وظیفهی خود را انجام دهند(آقانظری، 1389)
2-6) پیشینه تحقیق
2-6-1) تحقیقات داخلی
بهروزی، بنی مهد و سلیمانی( 1392 ) در مقاله ای با عنوان ” رابطه ی بین حق الزحمه ی حسابرسی و به موقع بودن اطلاعات حسابداری، شواهدی از ايران” به بررسی اين رابطه در شرکت های پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1390-1382پرداخته اند.آنها به اين نتیجه دست يافتند هنگامی که حق الزحمه حسابرسی افزايش میيابد و يا اظهار نظر حسابرس مقبول است، صورتهای مالی به موقع تر ارائه میشیوند . همچنین دريافتند بعضی متغیرها همچون زيان ، زمان ارائه اطلاعات را افزايش می دهد. آزمون فرضیات رابطهی بین نسبت بدهی و به موقع بودن اطلاعات حسابداری را تأيید نکرد.
خدامی پور و ترک زاده( 1390) رابطۀ بین مالیات و محافظه کاری در گزارشگری مالی و مربوط بودن اطلاعات حسابداری را مورد بررسی قرار دادند. نمونه مورد بررسی آنها متشکل از 123 شرکت در یک دوره 5 ساله بود. نتایج این تحقیق نشان داد شرکت هایی که خالص جریان نقدی عملیاتی آنها بسیار بزرگتر از درآمد مشمول مالیات آنهاست، محافظه کاری بیشتری نسبت به سایر شرکت ها دارند، اما در مورد شرکت هایی که خالص جریان نقدی عملیاتی آنها بسیار کوچکتر از درآمد مشمول مالیات آنهاست، نمیتوان گفت که محافظه کاری کمتری نسبت به سایر شرکت ها دارند. علاوه بر این، یافته های پژوهش نشان داد که مالیات نه تنها مربوط بودن اطلاعات حسابداری را که شرکت ها ارائه میکنند کاهش نمیدهد، بلکه باعث مرتبط تر شدن اطلاعات نیز میگردد.
عرب مازار و دیگران(1390 ) به تبیین رابطه بین شفافیت گزارشگری مالی با گزارشگری مالیاتی در ایران پرداختند. نتایج تحقیق آنها بیانگر وجود یک رابطه مثبت بین گزارشگری مالیاتی و شفافیت گزارشگری مالی بوده است، به طوری که در صورت تهیه گزارشگری مالیاتی به ضمیمه گزارشگری مالی، شفافیت گزارشگری مالی تا حدود زیادی تأمین خواهد شد.
باباجانی و عبدی( 1389) ، به بررسی رابطه بین حاکمیت شرکتی و سود مشمول مالیات شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. این ارزیابی از طریق بررسی رابطه بین برخی از معیارهای مهم حاکمیت شرکتی با درصد اختلاف بین سود مشمول مالیات ابرازی و قطعی صورت گرفت. آنها با در نظر گرفتن 82 شرکت به عنوان نمونه به این نتیجه رسیدند که تفاوت معنی داری بین میانگین درصد اختلاف سود مشمول مالیات ابرازی و قطعی در شرکت هایی که معیارهای حاکمیت شرکتی را دارا هستند، با گروه شرکت هایی که فاقد معیار های مزبور هستند، وجود ندارد. این در حالی بود که در هر دو گروه شرکت ها، درصد اختلاف بین سود مشمول مالیات ابرازی و قطعی معنیدار بوده است.
بنی مهد و محسنی شريف (1389) کیفیت افشای اطلاعات و عوامل مؤثر بر آن را بررسی کردند. اين مطالعه برای 311 شرکت فعال در بورس در سال 1386 انجام و متغیرهايی نظیر اندازه شرکت، بازده داريی ها، اهرم مالی، ساختار مالکیت، نوع حسابرس،کیفیت گزارش حسابرس، نوع واحد تجاری و صنعت را در نظر گرفت. يافته های تحقیق حاکی از رابطه معنی دار بین نوع صنعت، اندازه شرکت و میزان تأخیر غیرعادی در افشاء اطلاعات می باشد.
مهدوی و جمالیان پور(1389) عوامل مؤثر بر سرعت گزارشگری مالی سالانه شرکت های بورسی در دوره 1387-1378را بررسی نمودند. آنان با استفاده از رگرسیون چند متغیره به بررسی رابطه بین اندازه شرکت، نسبت های مالی و غیر مالی و نسبت سرمايه گذاری مجدد سود جاری با سرعت گزارشگری مالی سالانه يا اختلاف زمانی بین موعد ارائه گزارش حسابرسی سالانه و تاريخ پايان سال مالی شرکت ها پرداختند . نتیجه تحقیق اين بود که سرعت گزارشگری با انواع نسبت های مالی و غیر مالی ارتباط معنی دار داشته و شرکت های دارای نسبت بدهی کوچکتر از سرعت بالاتری در ارائه گزارش های سالانه برخوردار هستند.
سجادی و همکاران ( 1388 ) در تحقیقی با عنوان ” ويژگیهای غیر مالی مؤثر بر کیفیت گزارشگری مالی در شرکت های پذيرفته شده در بورس اوراق بهاد ار تهران” نشان دادند اندازه شرکت ، عمر شرکت و نوع صنعت رابطه معنی دار مثبت و ساختار مالکیت رابطه معنی دار منفی با کیفیت گزارشگری دارد .
نوروش و حسینی(1388) رابطه بین کیفیت افشای (قابلیت اتکا و به موقع بودن) شرکتی و مديريت سود در 51 شرکت بورسی طی دوره 86-1381 را بررسی نمودند. يافته های تحقیق رابطه منفی بین دو متغیر را گزارش نمود.
ایزدی نیا و رسائیان ( 1387 ) به بررسی رابطه بین ساختار سرمایه و مالیات شرکت ها پرداختند. نتایج حاصل از این تحقیق بیانگر عدم وجود رابطۀ معنی دار بین ساختار سرمایه و مالیات شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد.
اعتمادی و يارمحمدی (1382) به بررسی عوامل مؤثر بر گزارشگری میان دوره ای به موقع در شرکت های پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. اين تحقیق بر اساس نمونه ای 40 شرکتی در دوره 79-1377 انجام و متغیرهای اندازه شرکت، سودآوری ،پیچیدگی عملکرد، عمر بورسی، ترکیب سهامداران، وجود سیستم بهای تمام شده و میزان معاملات سهام مد نظر قرار گرفت. محققین به اين نتیجه رسیدند که تنها میزان معاملات سهام رابطه معنا دار مستقیم با سرعت گزارشگری میان دوره ای دارد.
2-1)جدول خلاصه پیشینه تحقیقات داخلی مرتبط با موضوع
محققین
عنوان تحقیق
نتایج تحقیق
بهروزی، بنی مهد و سلیمانی( 1392 )
رابطه ی بین حق الزحمه ی حسابرسیی و به موقع بودن اطلاعات حسابداری، شواهدی از ايران
آنها به اين نتیجه دست يافتند هنگامی که حق الزحمه حسابرسی افزايش می يابد و يا اظهار نظر حسابرس مقبول است، صورتهای مالی به موقع تر ارائه می شوند
عرب مازار و دیگران( 1390 )
رابطه بین شفافیت گزارشگری مالی با گزارشگری مالیاتی
وجود یک رابطه مثبت بین گزارشگری مالیاتی و شفافیت گزارشگری مالی بوده است، به
