
انگیزش کارکنان 40
نمودار 2-3 – سطوح مختلف هوش 51
نمودار 4-1- نمودار ستونی میانگین زیر مقیاسهای هوش معنوی بر اساس قومیت 107
نمودار 4-2- نمودار میانگین سبکهای اسنادی دانشآموزان ایرانی و افغانی 108
نمودار 4-3- نمودار ستونی میانگین سخت رویی دانشآموزان افغانی و ایرانی 109
فهرست اشکال
عنوان
صفحه
شکل 2-1- تقسیم بندی انواع هوش 50
چکیده
پژوهش از نظر هدف، جزو پژوهشهای کاربردی و از نظر روش اجرا، جزو پژوهشهای علی مقایسهای (پس رویدادی) است. در این نوع پژوهش پژوهشگر علت احتمالی متغیر وابسته را مورد بررسی قرار میدهد چون متغیر مستقل و وابسته درگذشته رخدادهاند. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان دختر مقطع متوسطه ایرانی (7000 نفر) و افغانی (750 نفر) شهرستان اسلامشهر در سال تحصیلی 93-1392 هستند که در 35 دبیرستان مشغول به تحصیل میباشند.در پژوهش حاضر ابتدا 180 نفر از دانشآموزان افغانی با استفاده فرمول تعیین حجم نمونه کوکران انتخاب شد. در مرحله دوم، به روش نمونهبرداری چند مرحلهای و به صورت هدفمند، تعداد 180 نفر از دانشآموزان دختر مقطع متوسطه ایرانی انتخاب شد. بدین صورت که از بین 35 دبیرستان دخترانه، ابتدا به تصادف، 6 دبیرستان انتخاب و از بین دانشآموزان 6 دبیرستان 180 نفر انتخاب شدند.برای جمعآوری اطلاعات مورد نیاز از سه پرسشنامه، پرسشنامه سبک اسنادی (ASQ) و پرسشنامه سخت رویی دیدگاههای شخصی کوباسا و پرسشنامه هوش معنوی جامع (ISIS) استفاده شده است. در اين پژوهش محدوده زماني، اوایل زمستان 1392 تا اواخر پائیز 1393 ميباشد. موقعيت جغرافيايي که تحقيق در آن انجام شده، كليه دبیرستانهای دخترانه اسلامشهر می باشد. محدودهاي است که موضوع پژوهش پيرامون آن شکل گرفته است. در اين پژوهش، تحقيق در سه حوزه سبکهای اسنادی، هوش معنوی و سخت رویی انجام شده است.نتایج تحقیق نشان داد بين دانشآموزان دختر ایرانی و اتباع افغانی دبیرستان های دخترانه اسلامشهر از لحاظ سبکهای اسنادی، هوشمعنوی وسخترویی، با کنترل سن و مقطع تحصیلی، تفاوت معنادار وجود دارد.
واژگان كليدي: سبک اسنادی- سخت رویی- هوش معنوی- اتباع افغانی و دانش آموزان ایرانی
فصل اول
کلیات پژوهش
1-1- مقدمه
پرداختن به مفاهیمی همچون هوشمعنوی، سبکهای اسنادی و سخترویی، از دو جهت قابل توجه است: نخست آن که این مفاهیم دارای ارزش تربیتی بوده و هرکدام به عنوان بخش مهمی از اهداف تربیتی در هر نظام آموزشی، باید مورد توجه قرار بگیرند و دوم آن که مؤثربودن و کارآمدی هر فرد در نقشهایی که بر عهده خواهد گرفت منوط به رشد و توسعه هر یک از ابعاد مذکور است .بطور مثال اسنادها دلایل یا عللی را شامل میشوند که افراد برای یک اتفاق خاص و مرتبط با خود یا دیگری قائل میشوند. فرضیه اصلی اسنادی این است که مردم فعالانه در جستوجوی علل وقوع وقایع هستند. پیشاوندهای اسنادی تا حدی مبتنی بر اطلاعات بدست آمده و باورهایی است که خود ناشی از تجارب شخصی یا استنتاج از گفتههای سایرین است و پیامدهای آن به میزان قابل توجهی بر سطح انتظارات آتی، میزان انگیزش و پایداری در تلاش اثرگذار است. تجربیات سرشار از شکست همراه با سرزنشهای احتمالی میتواند موجب اسنادهای منفی و در نتیجه کاهش سطح انتظارات خود کم بینی و تقلیل اهداف و کاهش تلاش فرد شود.
همچنین هوش مفهومی است که آدمی از دیرباز به پژوهش و تفحص در زمینه ابعاد، ویژگیها و انواع آن علاقمند بوده است. یکی از ابعاد هوش تحتعنوان هوشمعنوی از حوزههایی است که تحقیقات چندان منسجم و نظاممندی جهت شناخت و تبیین ویژگیها و مؤلفههای آن در مقایسه با سایر انواع هوش صورت نپذیرفته است و این امر خود موجب بروز شکافهای مطالعاتی زیادی در مسیر شناخت این حوزه شده است. در واقع هوشمعنوی از روابط فیزیکی و شناختی فرد با محیط پیرامون خود فراتر رفته و وارد سطح شهودی و متعالی دیدگاه فرد به زندگی میگردد و همین مسئله پاسخ به سوالاتی همچون «من کیستم؟»، «چرا این جا هستم؟» را برای انسان روشن ساخته تا فرد بتواند با کشف منابع پنهان عشق و لذت، به خود و دیگران کمک نماید.
در مورد سخترویی نیز نتایج تحقیقات حاكي از وجود اثرات سودمند سخترویی بر سلامتي و نقش تعديلكنندهي آن بر استرس است (همتيراد، 1385). افراد سخترو، حوادث زندگي را كمتر استرسزا میدانند (قرباني و ديگران1،2000) و با اين حوادث بهتر سازگار ميشوند (بياضي،1376). كوباسا2(1984) اشاره میکند افراد سخترو در مواجهه با استرس، از مقابله گشتاوري و فعال استفاده ميكنند كه اين مقابله با استفاده از راهبردهاي مسألهمدار، استرس را به تجربهاي بيخطر تبديل ميكند. برعكس، افرادی که سخترو نمیباشند، از شيوههاي مقابله، واپس روي مشكل، كنارهگيري و انكار استفاده ميكنند كه نه تنها مشكل را حل نميكند بلكه باعث افزايش مشكلات هيجاني و ناسازگاري نیز ميشود (فلورين و همكاران3،1995).
به هر حال هوش معنوی،سبک های اسنادی وسخت رویی همگی در میزان موفقیت و کیفیت زندگی افراد مؤثرند و این تحقیق به مقایسه سبکهای اسنادی، هوش معنوی و سخت رویی دربین دانش آموزان دخترایرانی و اتباع افغانی درمقطع متوسطه شهرستان اسلام شهر میپردازد.
1-2- بيان مسأله
بیش ازسه دهه از ورود مهاجرین افغان به کشور ایران میگذرد. در این مدت نسبتاً طولانی، نسلی از افغانها در این کشور شکل گرفتهاند. جوانان، نوجوانان و کودکانی که با فرهنگ ایران رشد کرده و میکنند و از این نظر بین دو هویت ایرانی و افغانی سرگردانند.
مقصود از تابعیت، پیوندی حقوقی، سیاسی و معنوی بین شخص و دولتی معین است، به گونهای که شخص از اعضا جمعیت اصلی تشکیلدهنده آن دولت به شمار آید (دانشپژوه،1381). در اغلب تحقيقات، عوامل گوناگوني به عنوان عوامل مهاجرت، در کنار عوامل اقتصادی مورد تاكيد قرار گرفته است (تودارو4، 1383)که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد: 1-عوامل اجتماعي ؛2- عوامل طبيعی ؛3- عوامل جمعيتي ؛4- عوامل ارتباطي ؛
منظور از سبک اسنادی الگوی علتهايی است که برای بيان اتفاقات خوشايند يا ناخوشايند زندگی خود مطرح میکنيم ( سیدمحمدی،1391). روانشناسان سه عنصر را برای سبك اسنادي مطرح کردهاند كه عبارتاند از: عنصر شخصي، ثبات و نفوذ، كه هر كدام دارای دو حالت است، که در ادامه به آن اشاره می شود.
1- عنصر شخصي: اسناد بیرونی و اسناد درونی؛2- ثبات: ثبات و غیرثبات؛ 3- نفوذ: حالت کلی و خاص؛ با توجه به این عناصر، دستهبندی سبکهای اسنادی به شرح زیر است (سلیگمن و تیزدل5،1987):
الف) سبک اسناد درونی -بيرونی: هنگامی که اتفاقی رخ میدهد، میتوان آن را به علتهای درونی يا علتهای بيرونی نسبت داد. ب) سبک اسناد پايدار- ناپايدار: در يافتن علت برای اتفاقات و پديدههای اطراف خود، میتوان آنها را به علتهای پايدار و يا ناپايدار نسبت داد. ج) سبک اسناد کلی – اختصاصی: رويدادها، اتفاقات و پديدههای اطراف خود را میتوان به علتهای کلی يا علتهای اختصاصی نسبت داد. در اسنادهای کلی موفقيت يا شکست به عواملی که در موقعيتها و شرايط مختلف وجود دارند، نسبت داده میشود. در اسنادهای اختصاصی موفقيت يا شکست به عواملی که در يک مورد خاص، محدود و مشخص وجود دارند نسبت داده میشود، نه در کل موارد.
در نگاهی کلیتر دو سبک اسنادی وجود دارد :
• سبک اسنادی بدبینانه: افرادی که خود را در مورد حوادث منفی زندگی سرزنش میکنند و معتقدند این حوادث پایدارند و بر همه جنبههای زندگی آنها اثر میگذارد.
• سبک اسنادی خوشبینانه: افرادی که تمایل دارند در رویدادهای منفی، دیگران را سرزنش کنند و معتقدند که حوادث ناپایدارند و بر جنبههای دیگر زندگی آنها تأثیر نمیگذارند.
سخت رویی6 يك ويژگي شخصيتي بسيار بارز و مهم است كه سهم بسزايي در شناخت انسان بهعنوان موجودي مختار و ارزشمند داشتهاست. اين ويژگي از انسان فردي كارآمد و توانا ميسازد كه ميتواند حتي در بحرانيترين شرايط و فشارزا ترين موقعيتها به مقابلهاي منطقي و معقولانه و كارساز دست بزند و كماكان روان و جسم خود را حفظ نمايد (کوباسا، 1979). سخترویی از جمله نظام باورهايي است كه نقش بنيادي در كيفيت زندگي آدمي داشته و ايجاد تعادل بين ابعاد مختلف آن را به عهده دارد (بياضي، 1376). در واقع سختروی را يك انگيزشي و عامل دروني هدايت میکند و به همين جهت از ثبات و پايداري زيادي برخوردار ميباشد) كوباسا،1979).
سخترویی که ریشه در فلسفه وجودی دارد، توسط سوزان کوباسا (1979) معرفی و توسط همکارانش توسعه یافت. این مفهوم که با واژههایی، مانند استقامت، تهور، جسارت، بی پروایی و شهامت وجه مشترک دارد، نوعی سبک شخصیتی است که مجموعهای از صفتهای روانی را در بر میگیرد (جمهری،1380). سخترویی نگرشی مرکب از سه زیرمؤلفه تعهد، کنترل و چالش است که با تبدیل شرایط بحرانی به یک تجربه بالنده، به حل موفقیتآمیز اضطراب کمک میکند (مدی7،1996).
هوشعاطفی یا هوشهیجانی توسط سالوی8 (1990) و هوشمعنوی توسط ایمونز9(1999) بنیانگذاری شد. اجزای هوشمعنوی عبارتاند از: عقل شهودی و ادراک مستدل. مهارتها در هوشمعنوی در چهار حوزه تقسیمبندی شدهاند:
1) خودآگاهی برتر: آگاهی نسبت به جهان خویشتن و مشاهده دنیایی که درآن زندگی میکنیم. 2) آگاهی فراگیر: آگاهی از بهم پیوستگی زندگی یعنی هیچ بخشی از زندگی ما جدای از بخش دیگری از زندگی ما نیست3) خود والاتر یا رهبری فراخود: تعهد نسبت به رشد معنوی، فرد خود را متعهد میداند که در هرشرایطی باید تلاش کند تا به رشد وتعالی برسد. 4) رهبری اجتماع: زمانی که میخواهیم برای رده بالایی از سازمان یا جامعه، مدیری را انتخاب کنیم این حیطه باید درفرد بسیارتقویت شده باشد.
هوش معنوی، بنا به تعریف آمرام10 (2007)، یعنی بکار بردن و استفاده از منابع معنویت و ارزشها در فعالیتهای روزمره و ایجاد رضایتمندی از خود. هوش معنوی زیربنای ارزشهای فرد و نقشی است که این باورها و ارزشها در کنشهایی که فرد انجام میدهد و به زندگی خود شکل میدهد ایفا میکند. به سخن دیگر هوش معنوی به دلیل پیوندش با معنا، ارزش و پرورش تخیل، میتواند به انسان توان تغییر و تحول بدهد (صمدی، 1385). فردی با هوش معنوی بالا دارای انعطاف، خودآگاهی، ظرفیتی برای رو به رو شدن با دشواریها و سختیها و فراتر از آن رفتن، ظرفیتی برای الهام و شهود، نگرش کل نگربه جهان هستی، در جست و جوی پاسخ برای پرسشهای بنیادی زندگی و نقد سنتها و آداب و رسوم است (امونز، 2000). اما فردی که سخت رو و دارای هوش معنوی بالاست الزاماً در زندگی خود رویکرد اسنادی خوش بینانه خواهد داشت؟ در این تحقیق به بررسی این مقوله و تأثیر گذاری تابعیت بر سه عامل ذکر شده خواهیم پرداخت. این کار به کمک مطالعه موردی در دبیرستانهای شهرستان اسلامشهر و تحقیق روی دو گروه دختران دانش آموز ایرانی و اتباع افغانی انجام خواهد گرفت. از این رو دراین تحقیق برآن هستیم تا تأثیر تابعیت را بر هوش معنوی ومتعاقب آن برسخت رویی و سبک اسنادی افراد در دبیرستانهای دخترانه شهرستان اسلام شهر بررسی کنیم. بنابراین سؤالات تحقیق به شرح زیر است:
1) آیا میان دانشآموزان ایرانی و اتباع افغانی دبیرستان های دخترانه شهرستان اسلامشهر از لحاظ سبکهای اسنادی تفاوت معنادار وجود دارد؟
2) آیامیان دانشآموزان ایرانی واتباع افغانی دبیرستانهای دخترانه شهرستان اسلامشهر از لحاظ هوشمعنوی تفاوت معنادار وجود دارد؟
3) آیا میان دانشآموزان ایرانی و اتباع افغانی دبیرستان های دخترانه شهرستان اسلامشهر از لحاظ سخت رویی تفاوت معنادار وجود دارد؟
1-3- اهداف تحقيق
* هدف اصلی: مقایسه سبکهای اسنادی، هوشمعنوی و سخت رویی دانش آموزان ایرانی و اتباع افغانی دبیرستان دخترانه شهرستان اسلامشهر.
* اهداف فرعی:
1- بررسی تفاو
