
میکنند- نائل شود. اما به نظر میرسد با توجه به ویژگیهای کشورهای «جنوب»، نظزیه پردازی و انجام مطالعات در سطح میانه به نتایجی برتر نسبت به دیگر سطوح میرسد.
2-22- پیشینه تحقیق
مساله هوش قرنها قبل از میلاد توسط گروهی از فلاسفه نظیر افلاطون و سقراط مورد توجه بوده است. سقراط معقد بود که هوش میتواند همیشه و همه چیز را از بهترین راه ممکن سازماندهی کند (کینگ،2008). تاکنون تحقیقی در مورد ارتباط سه عامل هوش معنوی، سخت رویی و سبک اسنادی صورت نگرفته است. اما در مورد هر کدام از این سه عامل و ارتباط آنها با عوامل دیگر روانشناختی مقالات بسیاری وجود دارند که برای هر کدام از این سه فاکتور چند نمونه از مقالات اخیر و مؤثربه طور مختصر ذکر شده خواهد شد.
2-22-1- پژوهشهای داخلی
معتمدی شارک و افروز (1386) رابطه سبکهای اسنادی و سلامت روان در دانش آموزان تیزهوش و عادی را بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند كه سبك اسنادي دروني- بيروني در پسران تيزهوش توانايي پيش بيني سلامت روان را دارد.
منيرپور، خوسفي، قاضي طباطبايي، يزداندوست، عاطف وحيد و دلاور (1386) در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که از ميان سه مدل اسنادي آسيب پذيري، مدل نشانه و مدل شروع، دو مدل نشانه و شروع برازش خوبي در تبيين افسردگي داشت، ولي مدل آسيب پذيري برازش خوبي نداشت.
پژوهش اکبری زاده، باقری، حاتمی و حاجی وند (1390) با هدف بررسي ارتباط بين هوش معنوي، سخت رويي و سلامت عمومي در بين پرستاران بيمارستانهاي دولتي شهر بوشهر در سال 88 انجام شد.
تحقیقی که توسط فرناز فرهنگ پور و همکارانش در بین دانش آموزان در یکی ازدبیرستانهای تبریزانجام شد نشان داد که رابطه مثبتی بین هوش معنوی و عزت نفس وجود دارد دراین تحقیق از ضریب همبستگی وتحلیل رگرسیون جهت پردازش دادهها استفاده شده بود (فرهنگ پور و همکاران،2012).
کاظمی(1388) به مقایسه سبکهای اسنادی، جهت گیری زندگی، سلامت عمومی، و بهزیستی روانشناختی مادران دانش آموزان خوش بین و بدبین کلاس پنجم ابتدایی پرداخته و اثر بازآموزی اسنادی مادران و کودکان برایمن سازی روانی کودکان بدبین را بررسی کرده است. نتایج به دست آمده نشان داد که بین خوش بینی مبتنی بر بیان علت رویدادها (سبک اسنادی) و خوش بینی گرایشی (جهت گیری زندگی) و بهزیستی روانشناختی و سلامت عمومی والدین رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین سبک اسنادی مادران در برابر رویدادهای منفی و سبک اسنادی کودکان رابطه معنادار دیده شد.
پژوهش بدخشان ظهوری (1390) در مقایسه هوش معنوی و رضایت از زندگی در دانش آموزان شاهدوعادی نشان دادکه بین نمره هوش معنوی ونمره رضایت اززندگی همچنین نمراتخرده مقیاسهای هوش معنوی و نمرات خرده مقیاسهای رضایت از زندگی در دانش آموزان شاهد و غیر شاهد ارتباط مثبت معنادار وجود دارد. یعنی با افزایش هوش معنوی میزان رضایت از زندگی نیز افزایش مییابد.
دبیریان (1390) با مقایسه هوش معنوی و سلامت روانی مادران دارای کودکان ناشنوا، نابینا و عادی به این نتیجه دست یافت که بین هوش معنوی و سلامت روانی مادران کودکان ناشنوا، نابینا و عادی تفاوت معناداری وجود دارد، و هوش معنوی میتواند پیش بینی کنندهی سلامت روانی این مادران باشد.
در مقایسه سخت رویی و سلامت عمومی والدین دارای فرزندان با مشکلات بینایی و عادی مدارس شهرتهران، معینی(1392) نشان داد که بین سلامت عمومی و سخت رویی روانشناختی (تعهد، کنترل، چالش) رابطه مثبت معنادار وجود دارد والدین دانشآموزان دارای مشکلات بینایی در سلامت عمومی، تعهد، کنترل، سخترویای از والدین دانشآموزان عادی کمتر هستند.
حمید، (1389) در تحقیق خود با عنوان رابطه میان سخت رویی روان شناختی، رضایت از زندگی و امید با عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر پیش دانشگاهی بیان میکند:
هدف پژوهش تعیین رابطه میان سخت رویی روان شناختی، رضایت از زندگی و امید با عملکرد تحصیلی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی چندگانه است، 364 نفر دانش آموز دختر پیش دانشگاهی شهر اهواز با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه دیدگاهی شخصی کوباسا (1979)، مقیاس رضایت از زندگی دینر (1985) و مقیاس امید بزرگسالان اسنایدر (2000) پاسخ دادند. دادهها با آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شد. نتایج آشکار ساخت که میان سخت رویی روان شناختی (تعهد، کنترل و مبارزه طلبی)، رضایت از زندگی و امید با مؤلفههای امید (کارگزار و گذرگاه) ارتباط مثبت معناداری وجود دارد. علاوه بر این، میان سخت رویی روان شناختی و رضایت از زندگی و میان امید و رضایت از زندگی ارتباط مثبت و معنی داری است. مؤلفههای کارگزار امید، تعهد، کنترل و گذرگاه به ترتیب بیشترین سهم را در پیش بینی رضایت از زندگی و نیز رضایت از زندگی و سخت رویی روان شناختی سهم بیشتری در پیش بینی و تبیین عملکرد تحصیلی داشتند. نتایج این پژوهش، ضرورت توجه متولیان نظام آموزشی کشور را در جهت تدوین برنامههایی برای به کارگیری جنبههای روان شناختی به منظور افزایش سخت رویی، رضایت از زندگی، امید و تأثیر این عوامل در ارتقای عملکرد تحصیلی دانش آموزان مورد تأکید قرار میدهد.
فتحی ، (2012) در تحقیق خود با عنوان مقایسه سبکهای مقابله ای و سخت رویی در بین دانشجویان ورزشکار و غیر ورزشکار دانشکده تربیت بدنی بیان میکند: هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین ومقایسه سبکهای مقابلهای ومیزان سخت رویی دانشجویان و ورزشکار با دانشجویان غیرورزشکار است. یافتهها در سطح 95 درصد با اطمینان نشان داد که سبکهای مقابله ای دانشجویان ورزشکار و غیرورزشکار تفاوت دارد. همچنین 41 درصد واریانس سخت رویی دانشجویان ورزشکار به وسیله متغیرهای پیش بین (خرده مقیاسهای سبکهای مقابله ای) قابل تبیین است. نتایج برآورد الگوی معناداری در جدول ضرایب خودکنترلی (29%=B) رگرسیون نشان داد که ضرایب تأثیر متغیر رویارویی مستقیم (19%=B) و جستجوی حمایت اجتماعی (20%=B) متغیر مسئولیت پذیری (26%=B) برآورد میشود که این متغیرها میتوانند تغییرات مربوط به سخت t با توجه به آماره رویی در دانشجویان را پیش بینی کنند که نشانگر رابطه مثبت خرده مقیاسهای دوری گزینی، خودکنترلی و گریز و اجتناب با متغیر سخت روی در دانشجویان بود. با توجه به یافتههای پژوهش حاضر ورزش از جمله مقولههایی است که میتواند در انتخاب سبک مقابله در شخص و همچنین میزان سخت رویی دخالت داشته باشد. بنابراین افراد با سخت رویی بالا بهتر از اشخاص با سخت رویی پایین به مقابله با رویدادهای استرس زا میپردازند یا با آنها سازگار میشوند.
شهرآرای و همکاران (1389) در تحقیق خود با عنوان رابطه بین سبکهای اسنادی و انگیزه پیشرفت با پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان سال دوم رشته ریاضی بیان میکند: مطالعه رابطه بین سبکهای اسنادی وانگیزه پیشرفت باپیشرفت تحصیلی هدف این پژوهش بود. با استفاده از نمونه ای تصادفی متشکل از 380 دانش آموز (170 دختر و 210 پسر) سال دوم رشته ریاضی در شهر اراک مقیاس انگیزش تحصیلی ولرند و پرسشنامه سبکهای اسنادی پیترسون و سلیگمن اجرا و دادههای مربوط به پیشرفت تحصیلی از طریق کارنامه تحصیلی دانش آموزان استخراج شد. تحلیل یافتهها با استفاده از همبستگی گشتاوری پیرسون صورت گرفت. نتایج نشان دادند که (1) بین انیگزه پیشرفت و پیشرفت تحصیلی در هر دو حس رابطه مثبت معنادار وجود دارد؛ (2) بین سبکهای اسنادی برای حوادث خوب و حوادث بد در ابعاد درونی، بیرونی، کلی- اختصاصی و پایدار- ناپایدار با پیشرفت تحصیلی رابطه ای به دست نیامد؛ (3) بین انگیزه پیشرفت و سبکهای اسنادی برای حوادث خوب در ابعاد درونی- بیرونی، کلی- اختصاصی و پایدار، ناپایدار رابطه مثبت معنادار و بین انگیزه پیشرفت با سبکهای اسنادی برای حوادث بد در بعد درونی- بیرونی رابطه منفی معنادار بود؛ (4) بین انگیزه پیشرفت با سبکهای اسنادی برای حوادث بد در ابعاد پایدار- ناپایدار و کلی- اختصاصی رابطه ای مشاهده نشد.
اکبری زاده و همکاران (1388) در تحقیق خود با عنوان ارتباط بین هوش معنوی، سخت رویی و سلامت عمومی در بین پرستاران بیان میکنند: یکی از مشاغل پرتنشی که بر سلامت عمومی افراد تأثیر میگذارد حرفه پرستاری است. این پژوهش با هدف بررسی ارتباط بین هوش معنوی، سخت رویی و سلامت عمومی در بین پرستاران بیمارستانهای دولتی شهر بوشهر در سال 1388 انجام شد. واحدهای پژوهش در این تحقیق توصیفی- مقطعی، تعداد 125 نفر از کارشناسان پرستاری شاغل در بخشهای مختلف بیمارستان بودند. دادهها با استفاده از پرسشنامههای هوش معنوی، سخت رویی و سلامت عمومی و مشخصات جمعیت شناختی جمع آوری شده و با روشهای آماری ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t-test تجزیه و تحلیل واریانس یک طرفه و توکی با استفاده از نرم افزار SPSS-16 تحیلیل شدند. بین هوشمعنویوسخت رویی(005/0 p)، هوش معنویتوسلامت عمومی (005/0p) و سخت رویی و سلامت عمومی (001/0p) رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد. از بین مشخصات جمعیت شناختی (سن، جسن، بخش محل کار، وضیعت تأهل، سالهای خدمت در شغل پرستاری و نوع مدرک تحصیلی)، تنها بخش محل کار با مؤلفه سوم هوش معنوی یعنی شکیبایی، رابطه معنادار و مثبتی داشت (005/0p). ارتقاء هوش معنوی و تقویت ویژگی شخصیتی سخت رویی میتواند به افزایش سلامت عمومی پرستاران کمک کند.
معتمدی شارک و افروز (1386) رابطه سبکهای اسنادی و سلامت روان در دانش آموزان تیزهوش و عادی را بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند كه سبك اسنادي دروني- بيروني در پسران تيزهوش توانايي پيش بيني سلامت روان را دارد. دو گروه دختر و پسر در سبك اسنادي دروني- بيروني و سبك اسنادي كلي و جزيي موقعيتهاي ناخوشايند، و دو گروه عادي و تيزهوش در سبك اسنادي كلي و جزيي موقعيتهاي ناخوشايند تفاوت معني داري داشتند. در بررسي سلامت روان ميان دو گروه عادي و تيزهوش در مؤلفه نارساكنش وري اجتماعي تفاوت معني داري به دست آمد. همچنین آنها دریافتند دانش آموزان تيزهوش در موقعيتهاي شکست، سبك اسناد كلي و دانش آموزان دختر در هنگام شكست، سبك اسناد بيروني و جزيي داشتند. دانش آموزان تيزهوش داراي نارساكنش وري اجتماعي بيشتري نسبت به دانش آموزان عادي هستند.
منيرپور،قاضي طباطبايي، يزداندوست، عاطف وحيد و دلاور (1386) در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که از ميان سه مدل اسنادي آسيب پذيري، مدل نشانه و مدل شروع، دو مدل نشانه و شروع برازش خوبي در تبيين افسردگي داشت، ولي مدل آسيب پذيري برازش خوبي نداشت.
وطن خواه و نیک آمال (1388)، به بررسی رابطه سخت رویی با اضطراب در دانشجویان پرداخته و نشان دادند ارتباط معکوسی ببن سخت رویی و اضطراب در زنان وجود دارد.
پژوهش اکبری زاده، باقری، حاتمی و حاجی وند (1390) با هدف بررسي ارتباط بين هوش معنوي، سخت رويي و سلامت عمومي در بين پرستاران بيمارستانهاي دولتي شهر بوشهر در سال 88 انجام شد. نتیجه اینکه بين هوش معنوي و سخت رويي، هوش معنوي و سلامت عمومي و سخت رويي و سلامت عمومي رابطه معنادار و مثبتي وجود دارد. از بين مشخصات جمعيت شناختي (سن، جنس، بخش محل کار، وضعيت تأهل، سالهاي خدمت در شغل پرستاري و نوع مدرک تحصيلي)، تنها بخش محل کار با مؤلفه سوم هوش معنوي يعني شکيبايي، رابطه معنادار و مثبتي داشت. آنها نشان دادند که ارتقا هوش معنوي و تقويت ويژگي شخصيتي سخت رويي میتواند به افزايش سلامت عمومي پرستاران کمک کند.
تحقیق قاسمی، آشتیانی و رئیسی (1388) با هدف مقايسه سبكهاي اسنادي و سبكهاي يادگيري همگرا و واگرا دردانشجويان افسرده و عادي انجام شد. اين پژوهش نشان داد كه دانشجويان افسرده در مقايسه با دانشجويان عادي در موقعيتهاي مثبت از اسناد دروني و پايدار كمتري استفاده میکنند و هيچ تفاوت معناداري بين دو گروه از لحاظ سبك اسنادي كلي – اختصاصي درموقعيت مثبت وجود ندارد. ولي در موقعيت منفي دانشجويان افسرده در مقايسه با دانشجويان عادي از
