
ت جغرافیایی GIS و مدل MCDA روش تصمیمگیری چند معیاره پرداخته است. نتیجه به دست آمده نشان میدهد۳/۸۳ درصد از منطقه برای دفن زباله نامناسب است. بر اساس پارامترهای شیب، لیتولوژی، توپوگرافی، فاصله از شهر، جاده، قیمت زمین، منظر و رضایت مندی جامعه نتیجهگیری کرده است.
-1-6-1 پیشینه تحقیق در ایران:
علاوه بر پژوهشهای صورت گرفته در این زمینه در جهان میتوان به کار های که در این زمینه در ایران انجامگرفته اشارهکنیم از جمله اینکه: کتاب مدیریت مواد زائد جامد (اصول مهندسی و مباحث مدیریتی) از جرج چوبانگلوس، هیلاری تیسن و رولف الیاس، که در سه جلد مجزا توسط محمدعلی عبدلی و دکتر منیره مجلسی در سال ۱۳۷۱ و ۱۳۷۰ به فارسی ترجمه شده است و یکی از کاملترین مرجع در مورد موضوع مورد مطالعه میباشد، نویسندگان تمام جزییات امر را در فصول متفاوت و تحت عنوان عناصر مدیریت مواد زائد مورد بررسی قرار دادهاند. عمرانی (۱۳۷۹) فقط روی چند موضوع مواد زائد از جمله معیارهای محل دفن بحث کرده است. سعید نیا (۱۳۷۸) تولید مواد زائد، جمعآوری و حملونقل و دفع مواد زائد شهری را مورد ارزیابی قرار میدهد.
سیدکوئی ۱۳۷۸ روش تحلیل سلسلهمراتبیAHP را برای مکانیابی محل دفن پسماند توسط GIS ارائه داده است. در این مطالعه چهار معیار نزدیکی به شهر، نوع کاربری زمین، محدودیت خاک (شامل شیب، بافت، نفوذپذیری، عمق سنگ بستر) و عمق آبهای زیرزمینی را در مکانیابی محل دفن برای منطقه کلیوند در اوکلاهاما را مورد بررسی قرار داده و وزنها را از روش مقایسه دوتایی محاسبه کرده است.
عبدلی (۱۳۷۹) تجارب کشورهای دیگر جهان ازجمله کشورهای اروپایی در جهت دفن و یا دفع مواد زائد شهری میپردازد ولی به نظر میرسد تجارب کشورهای پیشرفته از جمله انگلستان و فرانسه بسیار جامع تر از تجربیات این کتاب باشد. نویسنده خلاصه وار به بررسی این تجارب پرداخته و از ارائه جزییات موضوع پرهیز نموده است. عبدلی (۱۳۷۹) با بررسی تک تک شهرهای بزرگ ایران از لحاظ آماری آنها را با یکدیگر مقایسه کرده است.
پوراحمد و همکاران در سال ۱۳۸۰ با استفاده از دادههایی چون فاصله از گسلهای منطقه، فاصله از آب منطقه، جهت باد، خاکشناسی، هیپسومتریک (طبقات ارتفاعی)، پوشش گیاهی و زمینشناسی و از طریق مدلهای مختلف تلفیق اطلاعات و نقشهها که بر اساس مدل منطق فازی ترکیبشدهاند، مکانهای مناسب برای دفن بهداشتی مواد زائد شهر بابلسر مکان گزینی و در نقشههای مختلف ارائه شده است.
حیدر زاده (۱۳۸۰) با بررسی عوامل زیستمحیطی و اجتماعی و اقتصادی در مکانیابی دفن زباله با روشهای رتبهای، نسبتی و دوتایی به معیارها وزن داده است. روش مقایسه دوتایی را به عنوان یکی از کاراترین روشها معرفی و سپس گزینههای مختلف را با یکدیگر مقایسه کرده است و با استفاده از GIS مکانیابی کرده است در مرحله پایانی با استفاده از فرایند تحلیل سلسلهمراتبی از بین مکانهای انتخاب شده بهترین مکان را انتخاب کرده است.
خراسانی و همكاران، ۱۳۸۳در پژوهشی با عنوان مطالعات زیستمحیطی در جهت انتخاب محل مناسب دفن زبالههای شهر ساری با استفاده از GIS به مطالعه پارامترهایی چون سطح آبهای زیرزمینی، شیب، فاصله از شهر و مراکز جمعیتی، فاصله از جنگل، فاصله از منابع آبهای سطحی، فاصله از جادههای دسترسی، فاصله از خطوط انتقال نیرو، نوع خاکها و سنگها پرداختهاند. پارامترهای مذکور با روش منطق بولین و فازی مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتهاند و نهایتاً نقشه مکانهای مناسب برای دفن زباله در این شهر حاصل آمده است. ولیزاده و همکاران در سال ۱۳۸۶ در طرح ملی مکانیابی محل دفن و دفع زبالههای ویژه صنعتی در منطقه شمال غرب کشور با استفاده از ۲۴ لایه اطلاعاتی و بهکارگیری روشهای بولین، فازی و همپوشانی لایهها، مکانهای بهینه را مورد شناسایی قرار دادهاند. نیرآبادی در سال ۱۳۸۶ با روشهای بولین و فازی و با استفاده از تصاویر ماهوارهای در محیط (GIS) به مکانیابی محل دفن زباله در شهر تبریز پرداخته است. عادلی (۱۳۸۶) به بررسی ویژگیهای ژئومورفیک در مکانیابی کاربریها در مکانیابی محل دفن مواد زائد شهر بناب پرداخته است. فرایند مکانیابی با در نظر گرفتن معیارهای ژئومورفولوژی و معیارهای فرعی چون سنگ، خاک، شیب، گسل، اراضی ناپایدار و… میباشد. همچنین علاوه بر معیارهای ژئومورفولوژی به معیارهای زیستمحیطی، اقتصادی، اجتماعی، و هیدرو اقلیم نیز توجه شده است در این پژوهش در مورد مکانیابی با استفاده از GIS و تعیین مکان بهینه دفن با روش AHP انجامگرفته است. نیرآبادی (۱۳۸۶) به مکانیابی محل دفن مواد زائد شهری تبریز با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی پرداخته است. در این پژوهش از روشهای بولین، تحلیل سلسلهمراتبی AHP ترکیب خطی وزنی WLC و وزن دهی ساده افزایش SAW استفاده کرده است.
شهابی، هیمن در سال (۱۳۸۸) در پایاننامه ارشد خود نقش عوامل ژئومورفیک را در مکانیابی محل دفن مواد زائد شهر سقز با استفاده از GIS و فناوری سنجش از دور پرداخته است. در این پژوهش ۲۲ عامل موثر در مکانیابی محل مناسب دفن مواد زائد در نظر گرفته شده است. که در نهایت با رقومی کردن و وزن دهی ۱۳ لایه بر اساس استانداردهای موجود از قبیل شیب، فرسایش، گسل، آبهای سطحی، آبهای زیرزمینی، چاهها، منطقه حفاظتشده، فرودگاه، پوشش گیاهی، خطوط ارتباطی، خطوط نیرو، فاصله از شهر سقز و مراکز جمعیتی و واردکردن لایههای مذکور به محیط GIS و EDRISI و تشکیل پایگاههای اطلاعاتی و با استفاده از مدهای AHP, SAW, WLC در مرحله اولیه و با انتخاب چهار مکان نهایی محل دفن مناسب تعیین شده است. پیمان حیدریان و همکاران در سال ۱۳۹۰به مکانیابی محل دفن پسماند شهری با استفاده از مدل های -AHP FUZZY و FUZZY-TOPSIS به مطالعه شهر پاکدشت پرداختهاند. با توجه به معیارهای مختلف عوامل محیطی، اجتماعی، دسترسی، هیدرولوژی، زمین ساختی، زیستمحیطی FAHP برای تصمیمگیری مکانهای مناسب و از روش FUZZY-TOPSIS برای اولویتبندی مکانهای پیشنهادی دفن پسماند استفادهشده است.
خورشيد دوست و عادلي،( ۱۳۸۸) در پژوهشي با عنوان استفاده از فرايند تحليل سلسلهمراتبي (AHP) براي يافتن مكان بهينه دفن زباله در شهر بناب معيارهاي ژئومورفولوژي، هيدرواقليم، زیستمحیطی، كاربري اراضي، شبکههای انتقالی و هزینههای اقتصادی را مورد مطالعه قراردادند. ابتدا وزن بین معیارها را تعیین کردند. این وزنها با توجه به اهمیت معیارها در مقابل یکدیگر، نسبت به هدف (یافتن محل مناسب دفن زباله) تعیین میشوند. ابتدا معیارهای لایه اصلی با یکدیگر مقایسه میشوند سپس نوبت به زیر معیارها میرسد که بر اساس معیارهای مورد نظر، مناطق مختلف منطقه از نظر توانایی دفن زباله اولویتبندی شدند و جنوب شهر بناب واقع در ۷ کیلومتری جاده ملکان به عنوان مناسبترین محل انتخاب شد.
مرضيه مهتابی اوغانی و همکاران در سال۱۳۹۲ به مقايسه دو روش فرآيند تحليل سلسلهمراتبی و تاپسيس در مکانيابی محل دفن پسماندهای شهر کرج پرداختهاند. در این تحقيق دو روش برای تعيين اولويت گزینههای دفن در کرج استفادهشده است. روش بررسی از رویهم گذاری لایههای اطلاعاتی (نقشههای رقومی) و بهکارگیری توابع پرس و جو در نرمافزار۹٫۲ Arc GIS، ۴ منطقه در جنوب محدوده مورد مطالعه (کرج) شناسايی شده بود. سپس اولویتبندی گزینهها با استفاده از روش فرآيند تحليل سلسلهمراتبی و تاپسيس انجام و نتايج با يکديگر مورد مقايسه و ارزيابی قرار گرفته است. يافتههای اين بررسی مبين اين واقعيت است که هر دو روش فرآيند تحليل سلسلهمراتبی و تاپسيس در اولویتبندی گزینههای دفن، روشهای مناسبی هستند. دیگر محققان ایرانی نیز با استفاده از نرمافزارهای GIS برای شهرهای سمنان، سنندج، بناب، بابلسر، رامهرمز، کوهدشت، شیراز، زنجان، کرمانشاه، تبریز به مکانیابی دفن زباله پرداختهاند.
در سال ۱۳۹۲ مهدی ریاحی خرم، مریم سلطانیان، بهاره لرستانی مقالهای تحت عنوان مکانیابی دفن پسماندهای جامد شهر هرسین به روش الکنو ارائه دادند که در آن به مقوله مکانیابی بهترین محل دفن زباله در شهرستان هرسین در استان کرمانشاه میپردازد. در این تحقیق موردی از سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS به عنوان یک ابزار قدرتمند استفادهشده است. همچنین به منظور جمعبندی دادهها یا همان لایههای اطلاعاتی دیجیتال از مدل الکنو استفادهشده و لایههای اطلاعاتی کاربردی شامل لایه خاک، لایه بارش و لایه عمق آبهای زیرزمینی منطقه میباشد. در این مطالعه ابتدا لایههای یادشده روی هم گذاری گردید و سپس مناطق مستعد جهت کاربری دفع پسماند شهر هرسین شناسایی شد و بر اساس سیستم نمره دهیم دل، مناطق شناسایی شده، اولویتبندی شده است. پس از روی هم گذاری لایه ها، ۶ منطقه در اراضی شهرستان هرسین که دارای توان لازم برای تخصیص کاربری دفع پسماند شهری هرسین میباشد، شناسایی شد و این مناطق بر روی نقشه مشخص گردید و نمره تخصیص یافته برای هر یک از مناطق شش گانه فوق بدست آمده است.
در همه این تحقیقات عوامل ژئومورفولوژی مانند شیب، جنس زمین، تکتونیک به عنوان شاخصهای موثر در مکانیابی به چشم میخورد اما هیچ یک از آنها در تحقیقات خود نقش هیدروژئومورفولوژی را به عنوان یک متغیر مستقل و تاثیرگذار در نظر نگرفتهاند.
ما با توجه به اینکه در شهر بیستون در مورد مکانیابی دفن پسماندهای شهری هیچگونه مطالعه ای صورت نگرفته است و زباله های این شهر به خارج از محدوده بخش بیستون حمل و در چاله هرسین –صحنه به صورت غیراصولی دفع می شود و با در نظر گرفتن اینکه منطقه مورد نظر دارای سازند کارستی و سفرههای آب زیرزمینی و خاکهای آبرفتی و حاصلخیز مخروطه افکنه ای میباشد در این منطقه لزوم تحقیقات هیدروژئومورفولوژیکی بیش از مناطق دیگر احساس میشود. لذا در این تحقیق سعی میشود با توجه به شاخصهای هیدروژئومورفولوژیکی و با استفاده از نرمافزارهای GIS و مدل سلسلهمراتبی AHP مکان بهینه جهت دفن پسماندهای جامد شهری مکانیابی شود.
۱-7- مبانی نظری (مفاهیم و تعاریف)
1-7-1 پسماند
مواد زائد جامد یا پسماند به کلیه مواد زائد حاصل از فعالیت های روزمره انسان و حیوان که در حالت طبیعی به صورت جامد بوده و به علت بلا استفاده بودن و یا ناخواسته به دور انداخته میشوند پسماند گفته میشود. (سازمان مدیریت پسماند شهری)
پسماند شهری: (Municipal solid wast)MSW: مواد زائد غیر خطرناکی را گویند که در مناطق مسکونی، تجاری، موسسات و صنایع سبک تولید میشوند این پسماندها شامل پسماند فرایندهای صنعتی، پسماندهای کشاورزی معادن و لجن فاضلاب نمیشوند.(عبدلی، 1370)
1-7-2- انواع پسماند
در زندگي روزمرة بشر زائدات مختلفي توليد میشود كه میتوان آن را به دو دستة كلي پسماند و پساب تقسيم كرد. در اين تقسيم بندي، هر نوع مادة جامد، گاز و مايعي (به غير از فاضلاب) که به طور مستقيم يا غير مستقيم از فعاليت انسان حاصل شده و از نظر توليد کننده، زائد تلقي شود، جزء گروه پسماندها، محسوب میگردد و فاضلابهاي توليدي نيز، در دسته پسابها، قرار مي گيرد. پسماندها را میتوان بر حسب منابع توليد كنندة آن، به انواع مختلف طبقه بندي نمود. (عباس پور.۱۳۸۴)
پسماندهای عادي : به کليه پسماندهايي گفته میشود که به صورت معمول از فعالیتهای روزمره انسانها در شهرها، روستاها و خارج از آنها توليد میشود و شامل نخالههای ساختماني و زبالههاي خانگي میگردد. زبالههای خانگی خود به دو دسته پسماند تر و پسماند خشک تقسیم میشوند (عباس پور.۱۳۸۴)
-پسماند تر :پسماند تر که به آن پسماند آلي، ارگانيك يا فسادپذیر نیز میگویند شامل پسماندهای مواد غذايي مثل پس ماندههای غذا، پوست میوه و سبزیجات، روغنهای خوراکی سوخته و فاسد شده، تفاله چای و همچنین پسماندهای باغبانی و فضای سبز میباشد. بخش بزرگي از زبالههاي خانگي را پس مانده هاي
