
یک صنعت خاص یا یک محیط خاص را ریسک تجاری می گویند. به عبارت دیگر ریسک تجاری را در ناتوانی یک شرکت در پایداری صحنه رقابت، یا در حفظ نرخ رشد و یا ثبات میزان سوددهی در کوتاه مدت یا بلند مدت میتوان تعریف کرد. در چنین حالتی میزان سود تقسیمی شرکت کاهش مییابد و این کار بر بازدهی و تغییر پذیری بازدهی سالانه آثار نامطلوبی میگذارد(تهرانی و پیمانی، 1387).
ریسکهای مالی نیز در حیطه ریسکهای تجاری قرار میگیرند که به طور مستقیم بر سودآوری شرکتها اثر میگذارند و میتوانند حتی شرکتی را از پای درآورند، تغییرات قیمت مالی باعث بروز ریسکهای مالی میگردد(راعی و سعیدی،1391).
2-3-4- ریسک نقدینگی
این ریسک بیانگر آن است که بانک برای پرداخت مطالبات در زمان سررسید سپردهگذاران و وام گیرندگان خود، از منابع نقدی یا دارایی قابل فروش کوتاه مدت کافی بهره مند نباشد، این ریسک از سه عامل عدم توانایی اجرای تعهدات مالی کوتاهمدت، عدم توانایی تأمین منابع مالی کوتاهمدت با هزینههای مقرون به صرفه ناشی است(سروش و صادقی، 1386).
ریسک نقد شوندگی را نمیتوان همانند ریسک مالی یا ریسک تجاری محاسبه کرد. اصولاً سرمایهگذاران، نقد شوندگی را از این دیدگاه مورد توجه قرار میدهند، که بتوانند یک دارایی را سریعاً بخرند یا بفروشند، بدون آنکه قیمت آن دستخوش تغییرات شدید شود، و از همین دیدگاه است که گفته میشود دارایی مزبور دارای قدرت نقدشوندگی بالایی است. هر قدر خرید و فروش یک دارایی سریعتر انجام شود، ریسک نقدشوندگی کمتر میشود. اوراق و اسناد خزانه (در آمریکا) به ویژه اوراق خزانه 30 تا 90 روزه، ریسک نقدشوندگی ندارند. زیرا سرمایهگذاران می توانند به سرعت و بدون کاهش قیمت این اوراق را بخرند یا بفروشند. نقطه مخالف این وضعیت، وقتی است که یک نفر بخواهد در سهام شرکتهای کوچک، سرمایهگذاری کند که برای خرید یا فروش آنها باید چند روز یا چند هفته منتظر بماند و در مواردی هم باید قیمت پیشنهادی فروش را کمتر نماید(فبوزی و فری، 1376).
2-3-5- ریسک کشور
ریسکهای کشوری عبارتند از خسارتهای مالی بالقوه ناشی از رویدادهای سیاسی و اقتصادی کشور همچنین ریسکهای بین المللی ریسکهایی هستند که بر اثر اتفاقات و رویدادهای بین المللی بهوقوع میپیوندند.
2-4- انواع ریسک
تا اینجا در خصوص ریسک کلی داراییها، که عامل مهمی در تجزیه و تحلیل سرمایهگذاری است صحبت کردیم. آن دسته از ریسکهایی که ماهیتاً وجود دارند از قبیل ریسک بازار یا ریسک نوسان نرخ بهره و آن دسته از ریسکهایی که برای اوراق خاصی وجود دارد از قبیل ریسک مالی و ریسک تجاری. در ادامه به این دو نوع ریسک پرداخته شده است.
2-4-1- ریسک سیستماتیک13
ریسک سیستماتیک به عنوان ریسک بازار شناخته می شود و ناشی از تغییرات شاخصهای کلان اقتصادی، سیاسی و غیره میباشد و بر خلاف ریسک سیستماتیک، به وسیله تنوع ایجاد کردن در پرتفوی داراییها میتوان این ریسک را تا حدی پوشش داد که به همین دلیل به آن ریسک تنوع بخشی نیز گفته می شود، نام دیگر این ریسک، ریسک غیربازاری است که همانطور که اشاره شد قابل گریز میباشد چرا که ناشی از شرایط داخلی شرکتها و متغیرهای داخلی تأثیرگذار بر سهام از جمله نوآوری ها، محصولات جدید، تصمیمات استراتژیک، ریسک مالی و غیره می باشد(گالاگدرا14، 2007).
این ریسک مربوط به بازار سرمایه و شرایط آن است و برای هر دارایی متفاوت است و به علت اینکه این ریسک تابعی از شرایط بازار است، عملاً قابل تغییر نیست. به معیار ریسک سیستماتیک بتا می گویند. تغییر پذیری در بازده کلی اوراق بهادار، مستقیماً به تغییرات بازار یا اقتصاد بستگی دارد که به آن ریسک سیستماتیک یا ریسک بازار گفته می شود. به طور معمول تمامی اوراق بهادار (اعم از اوراق قرضه و سهام عادی) تا حدودی از ریسک سیستماتیک برخوردارند، چرا که ریسک سیستماتیک دربرگیرندهی ریسک های تورم، بازار و نرخ بهره است(تهرانی و نوربخش 1384).
2-4-2- ریسک غیر سیستماتیک15
علاوه بر ریسک سیستماتیک، هر دارایی خاص ریسکی دارد که به بازار و شرایط آن بستگی ندارد و تنها به ویژگیهای خاص آن دارایی بستگی دارد و به آن ریسک غیر سیستماتیک میگویند(تهرانی و نوربخش 1384).
این ریسک معمولاً کم اهمیت در نظر گرفته میشود. چرا که با تنوع بخشی16 دارایی قابل حذف است. این نوع ریسک به عواملی همچون ریسک تجاری، مالی و ریسک نقدینگی بستگی دارد. اگرچه کلیهی اوراق بهادار تا حدی از ریسک غیر سیستماتیک برخوردار هستند ولی سهام عادی بیشتر با این نوع ریسک مرتبط است. که همانطور که گفته شد این نوع ریسک را میتوان با ایجاد پرتفولیو کاهش داد. نوع دوم ریسک در مدل CAPM17، ریسک غیر سیستماتیک می باشد و همانطور که بیان شد جزئی از ریسک سبد دارایی میباشد و بر خلاف ریسک سیستماتیک، از طریق ایجاد تنوع میتوان آنرا تا حد زیادی کاهش داد. و اما مفروضات مدل CAPM عبارتند از:
تابع مطلوبیت سرمایهگذار نرمال یا از درجه 2 18 می باشد.
تمام ریسکهایی که با متنوع کردن سبد سرمایهگذاری قابل کنترل هستند، حذف شده است.
کل بازار و دارایی بدون ریسک نشان دهندهی هزینهی فرصت خرید سهام مربوطه میباشد.
جهت محاسبه کردن ریسک سیستماتیک از رگرسیون خطی استفاده میشود:
R_(i=) R_(f+) β_(i() R_(m-) R_f)(2-1)
β_(i=) (δ_i r_m)/δ_m =cov(r_i,r_m )/(δ_m^2 )(2-2)
cov(R_i,R_m )=∑_(t=1)^n▒(〖(R〗_it-(R_i)) ̅(R_mt-(R_m)) ̅)/N(2-3)
R_mt=(I_t-I_(t-1))/I_(t-1) (2-4)
(R_i ) ̅=(∑_(i=1)^N▒R_it )/N(2-5)
(R_m ) ̅=(∑_(t=1)^N▒R_mt )/N(2-6)
δ_m^2=(∑_(t=1)^N▒〖(R_mt-(R_m)) ̅〗^2 )/N(2-7)
از جمله انتقاداتی که به مدلCAPM وارد می کنند به شرح زیر است:
در این مدل فرض میشود که تنهاترین عاملی که باعث ایجاد نوسانات میشود، بازار بورس در کلیت خود میباشد و به جز این عامل، عامل دیگری به عنوان منبع ایجاد تغییرات در نظر گرفته نشده است.
عیب دیگر این است که مدل CAPM تک عاملی، هنگامی که پرتفوی نمایندهی بازار کارا نباشد، رد می شود.
شواهد و نتایج پژوهشها حاکی از آن است که β در طول زمان ثابت می ماند. بنابراین نمیتوان به نتایج آن اعتماد نمود(گالاگدرا، 2007).
2-5- معیارهای متداول اندازه گیری ریسک
به طور کلی سنجههای اندازهگیری ریسک به سه دستهی سنجههای حساسیت، سنجههای نوسان و سنجههای ریسک نامطلوب تقسیم میشود در این پژوهش به دلیل مرتبط بودن موضوع، به سنجههای نوسان و ریسک نامطلوب پرداخته میشود و از پرداختن به سنجههای حساسیت پرهیز میشود. و صرفاً به ذکر نام آنها اکتفا میشود.
سنجههای حساسیت شامل تحدب و دیرش است و هم چنین سنجههای نوسان شامل واریانس و انحراف معیار میباشد. در این پژوهش همچنین به سنجههای نیم واریانس و انحراف معیار نامطلوب که هر دو در تقسیم بندی سنجههای ریسک نامطلوب میباشند پرداخته میشود.
حساسیت: تغییر یک متغیر وابسته بر اثر یک متغیر مستقل، مثل تغییرات قیمت در قبال تغییر یک واحد نرخ سود، دیرش و ضریب حساسیت (بتا) از این معیار میباشند.
نوسان: عبارت است نوسان یک متغیر در اطراف میانگین و یا یک پارامتر تصادفی دیگر مثل واریانس و انحراف معیار.
معیارهای ریسک نامطلوب: این معیارها برعکس معیارهای نوسان، تنها بر بخش مخرب ریسک تمرکز دارند و در حقیقت نوسانات زیر سطح میانگین و یا متغیر هدف را مورد محاسبه قرارمیدهند. معیار نیم واریانس و نیم انحراف معیار برای محاسبه ریسک نامطلوب و ارزش و سرمایه در معرض خطر، از این دست میباشند.
2-5-1- سنجه های اندازه گیری نوسان19
منظور از سنجهی نوسان، بالا و پایین رفتن یک متغیر در اطراف یک پارامتر تصادفی مانند میانگین میباشد. در ادامه روشهای اندازهگیری نوسان توضیح داده میشود.
2-5-1-1- دامنهی تغییرات20
به مقدار فاصلهی بین کوچکترین و بزرگترین داده از متغیر مورد بررسی دامنهی تغییرات گفته میشود، این معیار را نمیتوان به عنوان یک معیار قابل اطمینان محسوب کرد چرا که بیش از حد تحت تأثیر یک مقدار بسیار بزرگ و یا بسیار کوچک قرار میگیرد، هم چنین تعداد دادههای نمونه تأثیری بر مقدار دامنهی تغییرات ندارد و در واقع تمام دادههای بین بزرگترین داده و کوچکترین داده در مقدار دامنهی تغییرات تأثیری ندارد.
R=(2-8)
Rmax و Rmin بیشترین مقدار و کمترین مقدار میباشند(آذر، 1385).
2-5-1-2- متوسط قدر مطلق انحرافات21
طریقه محاسبه این معیار بدین صورت است که ابتدا انحرافات دادهها از میانگین حسابی را به دست میآوریم سپس کلیهی انحرافات انفرادی را با هم جمع میکنیم و چون همواره مجموع انحرافات دادهها از میانگین برابر صفر است، از علامت قدر مطلق استفاده میکنیم، در نهایت متوسط حسابی قدر مطلق انحرافات محاسبه شده را به دست میآوریم(نیکوکار و صالحی،1383).
(2-9)
2-5-1-3- متوسط مجذور انحرافات22
این روش کامل کنندهی روش قبل است و جهت نادیده گرفتن علامت مشاهدات، آنرا به توان دو میرسانیم.
(2-10)
2-5-1-4- انحراف معیار23
انحراف معیار جزء ابزارهای سنتی جهت سنجش ریسک داراییهای مالی میباشد. بعد از محاسبه، داراییای که دارای انحراف معیار بالاتری باشد، بدین معنی است که سطح بالاتری از ریسک را نیز دارا است. چرا که با افزایش نوسانات بازدهی دارایی، انحراف معیار بازدهی نیز افزایش مییابد. انحراف معیار داراییها با فرمول زیر بدست میآید.
(2-11)
که در این رابطه بیان کنندهی بازده دارایی در هر دوره و میانگین بازدهیها می باشد. به این صورت برای محاسبه ریسک بوسیلهی انحراف معیار، فقط از بازدهی دارایی استفاده میشود و عملاً به عواملی که بر روی ریسک دارایی اثر میگذارد، توجهی نمیشود. اگر به فرمول انحراف معیار توجه کنیم یک دارایی که دارای انحراف معیار بالاتری است، بازده آن نوسان پذیری بیشتری دارد و این به معنای ریسک بیشتر دارایی میباشد(گای24، 2002).
2-5-1-5- انحراف معیار نامطلوب
به انحراف معیار بازدههای زیر بازده مورد انتظار یا میانگین، انحراف معیار نامطلوب گفته میشود.
2-5-2- سنجههای ریسک نا مطلوب25
در روشهای قبل این طور فرض میشد که افراد و سرمایهگذاران به مقدارهای کمتر از میانگین و مقدارهای بالاتر از میانگین به یک صورت مینگرند، ولی در این روش سرمایهگذاران نگاه و واکنش متفاوت به نوسانات کمتر و بیشتر از میانگین داشته و این یک مبنا برای نظریهی فرا مدرن پرتفوی26 محسوب میشود بدین صورت که سرمایهگذاران نوسانات کمتر از میانگین را ریسک تلقی کرده و نوسانات بیشتر از میانگین را فرصت میدانند. فرض در این سنجهها به این صورت است که
