
ی تحقیق، فرضیههای تحقیق، استفادهکنندگان از نتایج تحقیق، روش تحقیق و جامعه و نمونه آماری تحقیق بودند.
چارچوب فصول بعد
در فصل دوم به ارائه مبانی نظری، ادبیات موضوع و مطالعات داخلی صورت گرفته در ارتباط با حسابرسی مالیاتی و اجرای ماده 272 قانون مالیاتهای مستقیم پرداخته خواهد شد.
در فصل سوم، روش انجام تحقیق تشریح شده و جامعه آماری، نمونه آماری و روش نمونهگیری استفادهشده ارائه خواهد شد. همچنین در این فصل فرضیههای تحقیق بیانشده و متغیرهای تحقیق و شیوه محاسبه آنها آورده خواهد شد و روش گردآوری اطلاعات و روشهای آماری استفادهشده به طور مبسوط تشریح خواهد شد.
در فصل چهارم مدلهای تحقیق مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته و فرضیههای تحقیق آزمون خواهد شد.
در فصل پنجم، نتایج حاصل از آزمون فرضیهها و تجزیه و تحلیلهای انجامشده بیان گردیده و توصیه برای تحقیقات آتی داده خواهد شد.
فصل دوم:
مبانی نظری و ادبیات تحقیق
مقدمه
مالیات از عمدهترین مظاهر حاکمیت دولت در اکثر کشورهای پیشرفته به شمار می رود و بخش عمدهای از بودجه سالیانه این کشورها را تشکیل میدهد. در ایران نیز هرچند در مقایسه با کشورهای پیشرفته، نسبت درآمدهای مالیاتی به GDP کمتر است اما بعد از نفت و گاز که منابع اصلی تأمین بودجه میباشند، مالیات به عنوان تأمین کننده بخش عمدهای از منابع مالی دولت جایگاه بالایی دارد. درآمدهای مالیاتی انواع مختلفی دارد که به دو دسته اصلی مالیاتهای مستقیم و مالیاتهای غیرمستقیم تقسیم میشود. در ایران برخلاف کشورهای پیشرفته و برخی کشورهای در حال توسعه، درآمد ناشی از مالیاتهای مستقیم بیش از درآمد مالیاتهای غیرمستقیم است.
در بین مالیاتهای مستقیم، درآمدهایی که ناشی از مالیات اشخاص حقوقی است، بخش عمدهای از درآمدهای مالیاتی را تأمین میکند و به همین دلیل توجه خاصی به مالیات اشخاص حقوقی میشود. دولت برای دستیابی به مالیات قابل اخذ از اشخاص حقوقی، باید پروسه نسبتاً طولانیای را طی کند که بعضاً این فرآیند چندین سال طول میکشد. طولانی شدن پروسه وصول مالیات از مؤدیان مالیاتی باعث کاهش کار آیی بودجه تصویبشده دولت و در نتیجه مواجهشدن با کسری بودجه برای دولت را در پی دارد؛ بنابراین دستیابی به موقع به درآمدهای بودجه شده دولت کمک شایان توجهی به تأمین هزینههای دولت میکند؛ بنابراین باید راهکارهایی برای وصول سریع و به موقع درآمدهای مالیاتی اندیشید. از این رو، سازمان امور مالیاتی تمهیدات مختلفی برای وصول هر چه سریعتر مالیات اندیشیده است که یکی از مهمترین این تمهیدات برای اشخاص حقوقی، تصویب ماده 272 قانون مالیاتهای مستقیم (ق.م.م) است که به موجب این ماده قانونی، امکان استفاده از ظرفیتهای تخصصی و حرفهای در امور مالیاتی فراهم شده است.
بر اساس این قانون (ماده 272 ق.م.م)، سازمان حسابرسی، حسابداران رسمی و مؤسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی که عهدهدار وظایف حسابرسی و بازرسی قانونی یا حسابرسی اشخاص هستند در صورت در خواست اشخاص مکلفاند گزارش حسابرسی مالیاتی را طبق نمونهای که از طرف سازمان امور مالیاتی تهیه میشود، تنظیم کنند و جهت تسلیم به اداره امور مالیاتی مربوط، در اختیار مؤدی قرار دهند (حیدرپور، 1389).
بعد از تصویب این ماده قانونی، از آنجایی که در قانون ذکر نشده بود مسئولیت تهیه برگ تشخیص مالیات بر عهده حسابرس مالیاتی است، کادر امور مالیاتی (البته نه كامل) با اعلام اين موضوع كه مسؤولیت صدور برگ تشخيص مالياتي با كادر مالياتي (مميز) است، به خود اجازه دادند با بررسي اضافي، به دلایل مختلف، مالياتي متفاوت از ماليات مندرج در گزارش حسابرسي را مطالبه كنند (هشی، 1388). به همین دلیل اجرای این ماده باعث شده بحث و جدلهایی بین حسابرسان مالیاتی و در رأس آنها جامعه حسابداران رسمی، با ممیزان امور مالیاتی و در رأس آنها وزارت امور اقتصاد و دارایی به وجود آید. بستانیان (1384) معتقد است که اختلاف نظر و چالشهای موجود در رابطه با حسابرسی مالیاتی، ریشه در عواملی همچون پیچیدگی، ابهام تفسیرپذیری مقررات موجود، متفاوت بودن و گاهی تضاد آییننامههای اجرایی برخی مواد قانونی با روح قانون و گاهی تضاد دیدگاه اشخاص مسئول در سازمان امورمالیاتی با روح قانون دارد. مهمترین مواد قانونی که ممکن است ابهام در تفسیرپذیری و پیچیدگی در متن آن باعث تفاوت برداشت بین حسابرسان و مأموران مالیاتی و در نتیجه ایجاد اختلاف بر سر مبلغ درآمد مشمول مالیات شود، مواد 147 و 148 ق.م.م است. ماده 147 مربوط به هزینههای مرتبط با فعالیت اصلی شرکت و ماده 148 در ارتباط با هزینههای قابلقبول مالیاتی است.
علاوه بر مواد قانونی فوقالذکر، موارد دیگری نیز ممکن است بر ایجاد تفاوت بین سود مشمول مالیات تشخیص دادهشده حسابرسان مالیاتی و مأموران امورمالیاتی تأثیر داشته باشند. از آن جمله میتوان به استقلال حسابرس اشاره کرد. بعد از تصویب ماده 272 ق.م.م، درآمد مؤسسات حسابرسی به دلیل ارائه خدمت حسابرسی مالیاتی، رشد قابلتوجهی داشته است که درآمدهای آتی ناشی از ارائه خدمات حسابرسی مالیاتی باعث میشود تا حسابرس به نوعی، به یکی از ذینفعان شرکت تبدیلشده که تضاد منافع ایجادشده توانایی از بین بردن استقلال را دارد (حساس یگانه، 1391)؛ بنابراین میتوان گفت که ممکن است خدشهدار شدن استقلال حسابرس باعث ایجاد تفاوت بین سود مشمول مالیات تعیینشده توسط حسابرسان مالیاتی و مأموران امور مالیاتی گردد؛ به عبارت دیگر میتوان گفت، با این استدلال که استقلال مؤسسات حسابرسی بزرگتر بیشتر از استقلال مؤسسات حسابرسی کوچک است، افزایش اندازه مؤسسه حسابرسی باعث کاهش اختلاف بین حسابرسان مالیاتی و مأموران امور مالیاتی میگردد.
بحث دیگری که مطرح است، این است که ممکن است به دلیل پیچیدگی معاملات اشخاص حقوقی، درآمدهایی در قالب درآمدهای معاف از مالیات درج شده باشد و یا هزینهها در بعضی موارد دو بار منظور شده و در واقع هزینهها متورم شوند. در این حالت ممکن است در حین رسیدگی حسابرسان مالیاتی متوجه این انحرافات نشده و یا اینکه اعتقاد داشت باشند که طبقهبندی انجامشده صحیح است. از طرف دیگر ممکن است مأموران مالیاتی اعتقاد داشته باشند که کتمان درآمد و متورم کردن هزینهها از طرف مؤدیان مالیاتی باعث ایجاد تفاوت بین سود مشمول مالیات تعیینشده توسط حسابرسان مالیاتی و مأموران امور مالیاتی میگردد.
مورد دیگری که قابل طرح است، اندازه واحد مورد رسیدگی است. اگر اندازه شرکت بزرگ باشد، ممکن است به دلیل ساختار کنترل داخلی قوی و چرخههای عملیاتی مناسب و همچنین فرضیه هزینه سیاسی و تئوری قدرت سیاسی، باعث تغییر تفاوت ایجادشده بین سود مشمول مالیات تعیینشده حسابرسان مالیاتی و مأموران امور مالیاتی گردد؛ به عبارت دیگر، میتوان گفت ممکن است تفاوت بین سود مشمول مالیات تعیینشده توسط حسابرسان مالیاتی و مأموران امور مالیاتی با افزایش اندازه واحد مورد رسیدگی کاهش یابد.
بنابراین، تحقیق حاضر به دنبال یافتن دلایل ایجاد اختلاف بین سود مشمول مالیات حسابرسی شده و تشخیصی مأموران امور مالیاتی است.
به طور خلاصه، در ادامه فصل، مبانی نظری تحقیق را که شامل تعریف مالیات، تاریخچه مالیات، انواع مالیات، جایگاه مالیات در اقتصاد ایران، مفهوم و تاریخچه شخص حقوقی، درآمد مشمول مالیات، اظهارنامه مالیاتی، سرعت وصول مالیات، تاریخچه حسابرسی مالیاتی، تعیین درآمد مشمول مالیات به وسیله حسابرسی مالیاتی، معیارهای حسابرسی مالیاتی، اختلاف بین سود مشمول مالیات حسابرسی شده و مأموران مالیاتی و دلایل ایجاد اختلاف بین سود مشمول مالیات تعیینشده حسابرسان مالیاتی و مأموران مالیاتی شرح داده خواهد شد. در انتهای فصل نیز به مطالعات و تحقیقات مرتبط با پژوهش اشاره خواهد شد.
مالیات
قانونگذار تعریف مشخصی از مالیات ارائه نداده است ولی میتوان گفت: «مالیات» عبارت است از سهمی که به موجب اصل تعاون ملی و طبق مقررات موضوعه، هر شخص حقیقی یا حقوقی موظف است از درآمد یا دارایی خویش به منظور تأمین هزینههای عمومی و حفظ منافع اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشور به قدرِ قدرت و توانایی خود به دولت بدهد (عنایتی، 1390). عدهای از صاحبنظران مالیات را مبلغی میدانند که دولت از اشخاص، شرکتها و مؤسسات بر طبق قانون برای تقویت عمومی حکومت و تأمین مخارج عامه میگیرد (سروستانی، 1391).
طبق تعریفی دیگر، مالیات در واقع انتقال بخشی از درآمدهای جامعه به دولت و یا بخشی از سود فعالیتهای اقتصادی است که نصیب دولت میگردد زیرا ابزار و امکانات دستیابی به این درآمدها و سودها را دولت فراهم کرده است. به عبارتی میتوان گفت دولت آحاد مردم را با اجرای عادلانه قانون مالیاتها به یک نوع پس انداز اجباری سوق میدهد. امروزه در کلیترین تعریف مالیات یک نوع هزینه اجتماعی به شمار میرود که افراد جامعه به تناسب استفاده از این هزینه اجتماعی باید تقبل پرداخت آن را نمایند (دوانی، غلامحسین، 1390، ص9).
بحثی که درباره مالیات بر سود مطرح میشود این است که آیا مالیات بر سود یک قلم هزینه دوره است و یا پرداخت سود مؤدی به دولت؟ کمیته رویههای حسابداری، با انتشار خبرنامه تحقیقات حسابداری شماره 23 (ARB No.23) با عنوان «شیوه ثبت و گزارش کردن مالیات بر سود» درصدد حل این مسئله برآمد و چنین بیان کرد که مالیات بر سود یک قلم هزینه دوره است و باید همانند سایر هزینههای دوره هنگام محاسبه سود، تخصیص یابد. این خبرنامه پس از آن به صورت فصل 10 بخش B از مجموعه رویههای تلفیقی حسابداری، «انجمن حسابداران رسمی آمریکا» درآمد که در خبرنامه تحقیقات حسابداری شماره 43 (ARB No.43) منعکس شد. استاندارد مزبور بیانگر این است که:
مالیات بر سود یک قلم هزینه دوره است که باید، زمانی که لازم و امکانپذیر باشد، بر روی درآمد و سایر حسابها مانند هر هزینه دیگری تخصیص یابد. صورت سود و زیان باید نشان دهد که هزینههایی را که میتوان به حساب سود منظور کرد در صورت سود و زیان آن دوره منظور شدهاند (ریچارد جی شرودر2، 2009).
بهر حال مالیات یکی از موضوعات مهم اقتصادی هر جامعه است. قوانین مالیاتی نیز از جمله قوانین مادر در زمینههای اقتصادی و یکی از مهمترین ارکان اعمال سیاستهای اقتصادی دولت است که تاریخچه مالیات نشاندهنده اهمیت این موضوع در اقتصاد جوامع مختلف است.
تاریخچه مالیات
مالیات ریشه تاریخی طولانیای دارد و از پدیدههای بسیار قدیمی زندگی انسان است. مالیات همزاد تشکیل اولین جوامع بشری است. انسانها برای مقابله با خطرات حیوانات وحشی و همچنین خطرات طبیعی و تأمین بهتر نیازهای زندگی، از غارنشینی دست کشیده و رو به زندگی جمعی آوردند. در زندگی اجتماعی برخی از نیازهای انسانها، همکاری تمام یا بخشی از اعضای جامعه را ایجاب میکرد. این نوع همکاری که بیشتر نیروی بدنی را درگیر میکرد اصطلاحاً «بیگار» یا «بیگاری» نامیده میشد که در واقع نوعی مالیات غیر نقدی بوده است. با تکامل جامعه و فزونی نیازهای همگانی اخذ مالیات نقدی و جنسی متداول گشت. هزاران سال از زندگی بشر میگذرد و در تمامی ادوار اخذ مالیات به صورت «باج و خراج» وجود داشته است. تکامل جامعه بشری و تبدیل روستا به شهر و گسترش شهرنشینی مفهوم مالیات را عقلانی نمود.
در برخی از تمدنهای باستانی مانند «کلده» و «آشور» در بینالنهرین و آتن در غرب، وصول مالیات تابع و مقررات خاصی بوده است؛ لیکن در بسیاری از نقاط جهان مسئله مالیات از نظر میزان و نحوه وصول، تابع اراده بالاترین مقام تصمیمگیرنده یا نماینده او بوده است. حاکم یا والی که اداره امور منطقهای را عهدهدار میشد در ازای پرداخت مبلغی به حکومت مرکزی اختیار تام داشت تا به هر میزانی که خود تشخیص دهد از مردم منطقه خود مالیات اخذ کند. یکی از تفاوتهای عمدهای که مالیات در زمان گذشته با حال داشت این است که در گذشته مالیاتها یا همان باج و خراجها مستقیم به خزانه حاکم برده میشد و مانند دوره حاضر به عنوان بخشی از درآمد محسوب
